دیالوگ‌های جالب سریال ناوارو

16

ناوارو: نمی‌دونم چقدر دکتر بانُن رو می‌شناختید! من می‌شناختمش. بله! اون‌م مثل من به حرفه‌ی خودش اهمیت می‌داد. شبا به بیمارا سر می‌زد، تسکینشون می‌داد، چیز زیادی نمی‌گفت، اما آرومشون می‌کرد، درد رو می‌شناخت، می‌دونست که گاه یه جمله‌ی به نظر ما بی‌اهمیت چقدر می‌تونه برای بیمار، مهم باشه! بعد تو تنهایی فرو می‌رفت، اما تنهایی براش سنگین نبود، برعکس، چون دنبال حقیقت بود. بله، اونم مثل من معتقد بود بشریت یه مشت کرم نیست که زیر پا لهشون کنی، یا یه تیکه گوشت فاسد شده… فرق یک پزشک و یک پلیس رو بهتون می‌گم، یک پزشک طبیعتاً ایده‌ی مرگ رو می‌پذیره، ولی یک پلیس… هرگز!

[پلیس دکتر تِریِه را داخل سلول می‌برد و ناوارو مَیو، پدر دختر فوت‌شده، را از سلول فرا می‌خواند]: مَیو! بیا! شما، اونو نمی‌شناسی! دکتر تریه است! ایشون پدر اون دختر جوانیه که تو رو تخت عمل کشتیش! فرانس میو!

میو [به میله‌ها چنگ می‌زند]: بدینش به من ناوارو! فقط پنج دقیقه!

ناوارو [جلویش را می‌گیرد]: نه! انتقامو فراموش کن! می‌دونی چرا اون اینجاست؟ برای اجرای قانون!

میو: اجرای قانون؟! ولی این مرهم درد من نیست!

ناوارو [میو را دور می کند]: مرهمی برای دردت وجود نداره!

میو: زندگی کردن، با جراحت خیلی دشواره!

ناوارو: خیلیا با جراحت زندگی می‌کنن! پشت هر جراحتی هم، ماجرایی خوابیده!

(ناوارو- اپیزود «مرگ در کلینیک»)

ناوارو

یولاند [از روی کاغذی که دست پدرش هست می‌خواند] شهرک سازی فرانسوی… منظور از شهرک‌سازی چیه؟

ناوارو: این‌که، آدما رو مجبور کنی طوری زندگی کنن که نمی‌خوان، دیگه قرار نشد جاسوسی من‌و بکنی! چرا کتاب نمی‌خونی مثلاً… ئه… «کنتس سه‌گور»! اسمشو نشنیدی؟!

یولاند: چی هست؟

ناوارو: یه نظریه از فرانسواز دولْتو! اون آدم فهمیده‌ایه! چون بیشتر با تنبیه بدنی موافقه تا نصیحت، به‌خصوص در مورد بچه‌ها!

یولاند: چرا می‌خوای چنین چیزی رو بخونم؟!

ناوارو: نمی‌دونم، برای ترسیدن!

یولاند: وقتی می‌خوام بترسم روزنامه‌ها رو نگاه می‌کنم!

(ناوارو- اپیزود «دوستی و مرگ»)

ناوارو

پ‌ن 1: به نظرم این قسمت ناوارو، بهترین دوبله‌ در این مجموعه را داشت! «پرویز بهرام» که به‌جای کاراکتر «ژروم وَنکلِر» حرف زد، کار بسیار به‌یادماندنی‌ای انجام داد. «بهرام زند» و «مریم شیرزاد» هم مثل همیشه، فوق‌العاده بودند.

پ‌ن 2: سه چهار روز قبل، تولد 85 سالگی «روژه هنن» بود، برای ناوارو بودن و همه‌ی خاطرات، از او ممنونیم! تولدت مبارک روژه‌ی عزیز!


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

برآورد میزان موفقیت قرارهای عاشقانه زوج‌ها با هوش مصنوعی و اندازه‌‌گیری میزان همسانی پاسخ‌های سیستم…

در حین یک قرار آشنایی پاسخ‌های فیزیولوژیکی دو نفر حین گفتگو و دیدار با هم هماهنگ می‌شود، این پدیده‌ای است که از آن با نام همسانی فیزیولوژیکی یاد می‌شود.درجه این همگامی با تعامل در مکالمه و کیفیت همکاری همبستگی دارد و بنابراین می‌تواند…

عکس‌های ساده‌ای که به خاطر پرسپکتیو و زاویه دید، گیج‌کننده و تفکربرانگیز شده‌اند!

زاویه دید خیلی مهم است. این موضوع در زندگی هم صادق است. ما گاهی عادت نگاه کردن از یک زاویه دید خاص و گسترده نکردن نگاه خود را پیدا می‌کنیم و در نتیجه برداشت خیلی عجیبی از چیزهای ساده می‌کنیم. این طوری می‌شود که کارهایمان اشتباه از آب…

مشهورترین ستاره‌های هالیوود قبل از اینکه مشهور شوند (طنز!)

با میدجرنی می‌شود چهره‌ها را جوان کرد، اما تصور کنید که این کار را در مورد شخصیت‌های تخیلی فیلم‌ها انجام بدهیم و تصور کنیم آنهایی که جوانی‌شان را ندیده‌ایم، قبل از پا به سن گذاشتن چگونه بوده‌اند.یودادوایت شروتتانوس…

خودکشی دسته جمعی در دمین آلمان در پایان جنگ جهانی دوم

خودکشی دسته جمعی در دمین به رویداد غم‌انگیزی اشاره دارد که در پایان جنگ جهانی دوم در شهر دمین آلمان رخ داد. در اواخر‌آوریل و اوایل ماه مه 1945، هنگامی که نیرو‌های شوروی در حال پیشروی به سمت شهر بودند، بسیاری از ساکنان آن، از جمله زنان،…

حداقل مجازات کسانی که این چیزها را طراحی کرده‌اند، زندان است!

طراحی خوب در هر عرصه‌ای چه فضای وب، معماری، وسایل خانگی و صنعتی و گجت‌ها مهم است. یک طراح باید بتواند خود را جای کاربران نهایی بگذارد و حدس بزند که در استفاده از وسیله یال محل چه مشکلاتی پیش خواهد آمد یا در شرایط مختلف و با گذشت زمان چه…

داستان قهرمانانه خواهران میرابال، فعالان دومینیکنی که به سرنگونی یک دیکتاتور کمک کردند

خواهران میرابال: پاتریا، مینروا و ماریا ترزا که در خانواده‌ای کشاورز از طبقه متوسط به دنیا آمدند، در جمهوری دومینیکن زندگی نسبتاً راحتی داشتند.اما با به قدرت رسیدن رافائل تروخیو، دیکتاتور خشن، در سال ۱۹۳۰، زنجیره‌ای از حوادث به راه…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
16 نظرات
  1. arash می گوید

    مرسی . جا داره که بیشتر بهش بپردازین. در هر حال ممنون.البته در قسمت نوستالژی سنگ تمام گذاشتین! اگه بتونین فایل صوتی دیالوگ فوق را در سایت قرار بدید ممنون می شم. واقعا صدای دوبلور های قدیمی کم شده! کاش بیشتر از این جواهرات دوبله استفاده می شد. (همین سریال مختار نامه اگر صدا و سیما هزینه می کرد و دوبلور های اصلی رو کنار هم قرار می داد، مختار نامه یک اثر ماندگار می شد.) صدای آقای زند با موزیک سریال ناوارو هارمونی خاصی رو برقرار می کنه. صدای ایشون و همین طور لحن گفتارشون روی ناوارو کاملا بیننده رو مجاب می کنه که شخص اول فیلم روح بزرگ و قلبی گرم و قدرتمند داره.فضای سرد فیلم. نور پردازیهای کم در محیط بیرون فضای سرد و خشنی از واقعیت رو ، پیش روی بیننده میذاره که در این سرما با بازی قوی روژه هنن و صدا و لحن خاصی که آقای زند برای این فیلم در نظر گرفت کنتراست معنوی خاصی رو بوجود میاره! تجربه ای که ما ایرانی ها از این مجموعه در ذهن داریم برای سایر کشور ها قبل درک نیست.

  2. newseijiro می گوید

    مثل همیشه عالی
    نوستال خونمون زد بالا

  3. sina می گوید

    ای وای پیر شدیم رفت.
    گریم گرفت این مال خیلی وقت بود به یادمون انداختی اون دوران.

  4. حمیدرضا می گوید

    حقیقتا با نظر شما موافقم. شاید باورتون نشه ولی تمام متن شما رو با طنین صدای اونها که توی گوش ذهنم می پیچید خوندم. جدا سریال دوست داشتنیی بود. این قسمتی رو هم که شما گفتید کمابیش در ذهنم هست. خبر ندارم چرا ادامه اش ندادن!؟ شما میدونین چرا؟ سریال موفقی بود

  5. زورو می گوید

    من عاشقش بودم
    همیشه دلم واسه تنهاییش می سوخت هم خودش هم دخترش

  6. ميترا می گوید

    شنیدم آقای هنن، داماد اقای میتران رییس‌جمهور فقیذ فرانسه بوده.

    1. فرانک مجیدی می گوید

      داماد که نه، باجناق میتران هست. در ضمن تمایلات کمونیستی هم دارد و از حامیان سارکوزی به‌شمار می‌رود. 🙂

  7. یک مهندس می گوید

    یادش بخیر، برای خودش زندگی بود.
    سریال های پلیسی آن زمان کجا و این زمان کجا.
    همینطور دوبله ها.
    همینطور بچه ها.

  8. سعید می گوید

    مرگ بزرگ مرد سینمای فرانسه را به همه طرفدارانش تسلیت می گویم.
    بازیهایش بسیار جذاب بود . یادش به خیر و…….

    1. فرانک مجیدی می گوید

      مرگ کدام بازیگر بزرگ فرانسه منظورتان هست؟! روژه هنن زنده است، چون 20 اکتبر 85 ساله شده که نباید حتماً مرده باشد!

      1. هوران می گوید

        روژه هنن در سال 2015 درگذشت.

  9. متین می گوید

    مرسی عالی بود مرسی که سایت imdb _لتر شد. D:

  10. مسعود می گوید

    داماد نه ، باجناق رئیس جمهور فرانسه بوده!

  11. دختر نارنج و ترنج می گوید

    تولدش مبارک… دوست دارم این مرد رو! یادمه اولین باری که دیدمش یه فیلم بود برای زمان جنگ که این خانواده توی تبانی با دشمن یه زندگی راحت داشتن برخلاف بقیه ی مردم… نه عنوان فیلم یادمه و نه هیچ چیز دیگری اما اون موقع از این مرد متنفر بودم (بسکه تونسته بود نقشش رو قشنگ بازی کنه باور کرده بودم که آدم بدیه) اما بعد با دیدن سریال ناوارو عاشقش شدم… الان برای من نماد یه پلیس واقعیه… یعنی اسم کارآگاه پلیس که بیاد ناوارو میاد جلوی چشمم….
    و عاشق روابطش با دخترش بودم.. خیلی قشنگ بود این ارتباط.
    ممنونم که منو به یادش انداختید. بازم تولدش مبارک….

  12. سعید باقری می گوید

    مرسی … ولی خواهش می کنم این قدر ما رو یاد گذشته نندازین . همینجوری ترس وجودمون رو گرفته که چقدر زود گذشت . ولی بسیار زیبا بود . واقعن لذت بردم . یه دیالوگ ناوارو همیشه توی ذهنمه … وقتی که تلفنش زنگ می خورد می گفت : ناوارو به گوشم .
    پیروز باشید…

  13. آرش می گوید

    حیف که امروز فوت شد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5