نقاشیهای نوری پیکاسو
عکاس معروف نشریه لایف -گجون میل- در سال 1949 در جنوب فرانسه با پابلو پیکاسو ملاقات کرد. در این دیدار او تعدادی عکسهایش را به پیکاسو نشان داد که در آنها با نصب منابع کوچک نور روی اسکیتهای تعدادی از اکسیتسواران و عکس برداشتن از حرکت انها در تاریکی، عکسهای زیبای خلق شده بود. اینجا بودن که ذهن خلاق پیکاسو به تکاپو افتاد که آیا میتواند او هم از این تکنیک عکسبرداری استفاده کند و در یک اتاق تاریک از مدادهای نوری ویژهای استفاده کند.
این عکسها هم از نظر تکنیک عکسبرداری و هم از نظر نبوع پیکاسو که میتوانست یک طرح را در ذهن مجسم کند و محاسبه کند که چطور با حرکت ممتد قلم نوری، میتواند یک نقاشی ویژه ایجاد کند، بسیار جالب هستند.
عکسی که در آن پیکاسو با مداد نوری حیوان افسانهای نیمانسان و نیمحیوان را میکشد، مشهور است، اما عکسهای دیگری هم از پیکاسو هستند که به همین اندازه تکاندهنده هستند.
گلدان:
یک عکس و سه نما از پیکاسو در حین نقاشی نوری:
فیل در اتاق تاریک: بر خلاف آن داستان مولوی، این بار فیل، خود به روشنی پیداست!
جرخ در چرخ:
دونده:
این تیپ کارا همیشه هیجان انگیزن.مرسی
بخاطر سایت باحالتون متشکرم
برخلاف گفته انیشتین فک کنم نبوغ و خلاقیت واقعا حد و مرزی نداره!عالی بود!
سلام به این میگن توان بالای خلاقیت ایده را بگیری و سعی کنی استفاده مطلوب از آن بکنی
بابا این پیکاسو هم ……………………….
عجب – پس اون موقع هم از این تکنیک هم استفاده می شده!
من که جدیدا با تکنیک نور آشنا شدم
آفرین به «پیکاسو»
این طرز تفکر شما صحیح نیست. در آثاری که شهرت جهانی دارند و یا کارهایی که در آکادمیهای هنر بر روی آن بررسی انجام میشه در پس اون دنیایی از تفکر و اندیشه قرار داره. همون تابلویی که میگید بر روی آن رنگ پاشیده اند جاصل تفکر پیچیده ایه که اون بزرگوار پس از اجرای کار از حال رفته است.1 سال فقط برای درک رنگ آبی وقت گذاشته و … اگر پیکاسو پیکاسوست به خاطر طرز ترسیم کارهاش نیست بلکه به خاطر ارائه دقیق یک سری مفاهیم عمیق از زبان خاص خودشه. چه بسا هنرمندانی که قبل از پیکاسو …ونگوگ ، داوینچی و هزاران بزرگوار دیگه ای کارهایی مشابه انجام دادند و میدهند. مگه در ایران کم هستند افرادی که هزار برابر زیبا تر از داوینچی میکشند مگه تابلوهایی زیباتر از لبخند ژکوند یا شام آخر کمند؟ پس چرا پس از چند سال سر از سمساری یا انباری در اوردند؟!! نبینید کسانی که به پیروی از زرگران و گوهرشناسان به به و چه چه می گن. خود زرگران و گوهرشناسان رو ببینید که به چه علتی قدر این کارهای رو میدونند و از بین آثار گوهر و زر پیدا میکنند. یادمه استادی داشتم که میخواست مفهومی رو بیان کنه. همه چیز رو رها کرد 6 ماه بی وقفه در اون حوزه مطالعه کرد و سپس کار خودش رو بر روی بوم آورد. بحث رنگ روی بوم نیست بحث دنیایی شعور و اندیشست که در پس کاری نهفتست و اون کار مرواریدیه که حتی اگه بوم سفیدی باشه از چشم متخصصان امر دور نیست.
در پاسخ به کامنت دوستمون با عنوان <> عرض کردم
صبحت شما خیلی جالب بود. از صحبت شما بیشتر از خود این پست لذت بردم.
سلام.
چجوری باید این مدل نقاشی بکشیم.فکر کنم با یه چوب کبریت هم میشه؟
از وبسایتتون خیلی خوشم میاد چون که مطالب جدیده و کمترین کاری که شما انجام میدید ترجمه می کنید و قوانین کپی رایت هم رعایت می کنید
متشکرم
بازی با نور واینکه بخواهیم یک نقاشیم باهاش بکشیم خیلی جالبه ولی من موندم چطور یه دوربین میتونه یه آدم و فکوس کنه و نور و فولو و خطی کنه میدونین چرا میپرسم آخه من با دوربینم نمیتونم همچین کاری کنم … دوستان بیاییم حس نخوریم چون زود پیر میشیم بیاییم تلاش کنیم تا مثل پیکاسو هنرمند مثل انیشتین باهوش باشیم و سعی کنیم قدمامونو جا پای اونا بزاریم …
جالبه!
واقعا نور معجزه اس. من عاشق نور ام.