نقاشیها و فریمهای فیلمهای آکیرا کوروساوا در کنار هم
آکیرا کوروساوا – کارگردان، نویسنده و تهیهکننده مشهور ژاپنی- در جوانی میخواست که نقاش شود، ولی تنگناهای اقتصادی و بیرغبتی به مشغولیتهای سیاسی او را واردار به صرفنظر کردن از رؤیایش کردند.
اما او زبان تصویریاش را در صحنه سینما پی گرفت. در فرایند فیلمسازی او پیش از فیلمبرداری صحنههای فیلم، فریمهایش را نقاشی و طراحی میکرد.
هنگامی که وی در صدد ساخت فیلم کاگهموشا که در ایران بیشتر با عنوان «شبح جنگجو» شناخته شده است بود و مذاکرات مالی برای تأمین بودجه فیلم خوب پیش نمیرفت، کوروساوا با کشیدن صحنههای فیلم شور و شوقش را در درون خود هدایت میکرد. او این مطلب را در کتابش با عنوان «چیزی شبیه یک خودنگاشت» توضیح داده است.
کوروساوا بعدا همین شیوه را در فیلم «ران» که بر پایه تراژدی شاه لیر ساخته شد، تکرار کرد تا اینکه سرانجام خود نقاشیهای او مورد توجه قرا گرفتند و نمایشگاهی از کارهای او برگزار شد.
چند سال پیش هم در آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک، نمایشگاهی دیگر از نقاشی کوروساوا برگزار شد. مقایسه نقاشیهای کوروساوا با سکانسهای مشابه فیلمهایش بسیار جالب است:
کاگهموشا
کاگهموشا
ران
ران
رؤیاها
رؤیاها
رؤیاها
راپسودی در آگوست
ویژهنامه خلاقیت و اندیشه متفاوت «یک پزشک» را دنبال کنید.
این نوشتهها را هم بخوانید
رویاها فیم بسیار فوق العاده ای است و دقیقاض تمام کادربندی های خود فیلم هم مشابهت بسیاری با تابلوهاب نقاشی دارند… جالب اینکه یادمه تو یکی از اپیزودها کاراکتر داستان بدرون یکی از تابلوهای ون گوگ میرود… ذهن فوق العاده پویایی داشت و تاثیر فوق العاده ای روی تمامی سینماگران بعدی (حتی در جریان فیلمسازی اقتصادی هالیوود) گذاشته است
پیشنهاد میکنم نقاشی های تیم برتون را هم ببینید
در مورد اون سکانس یه موقع نوشته بودم ولی پیدا نمیکنمش. در مورد تیم برتون هم این کتاب را معرفی کرده بودیم.
سلام دکتر جان
یکی نیست به من بگه چرا میایی این وبلاگ رو می خوانی؟ مگه مجبورت کردن؟ ولی اینقدر دوست دارم و اینقدر مطالبت متنوع است که نمیشه به وبلاگتون سر نزد!
با این حال بعضی وقت ها ، مطالبتون میره رو نرو! نمی دونم چرا؟ یک جورایی می نویسید که انگار تو ایران نیستید! از هفت دولت آزاد! باز هم شما خوبید، خواهر گرامیتان که انگار در سویس زندگی می کنند! می دونم تقصیر شماها نیست، من مقصرم/ شما به عنوان وبلاگ نویس آزاد هستید که مطالب مورد علاقه خودتان را بنویسید/ ولی به قول معروف که می گوید قدرت زیاد مسولیت زیاد به همراه میاره، از وبلاگ پر بیننده شما انتظار میره که فقط به اون بالا بالا ها نگاه نکنید و…
مثلا همین پست شما! قاعدتا یک پست خوب هنری است-شکی در این نیست- و با زحمت و علاقه نوشته شده است. ولی ایا همه خوانندگان شما هنرمند هستند یا آکیرا کوروساوا میشناسند- یا در مورد محصولات اپل؟ همه می توانند به آن دسترسی داشته باشند؟- یا مواردی که مربوط به اینترنت با سرعت بالا است و …
پ.ن1 :به نظر من بهترین پست های شما ، معرفی کتابها است- خود من بعد از معرفی شما، چند تا از آن کتابها را خریدم- مرسی.
پ.ن2: سال نو مبارک باد
پ.ن3 : شما خودتان با مطالب جالبتون توقع من رو بردید بالا! پس از انتقاد من ناراحت نشید، ولی قبلا (مثلا یکی دو سال پیش) بیشتر با وبلاگتون و نوشته هاتون همزاد پنداری می کردم.
موفق و پیروز باشید.
من اتفاقاً عاشق اینجور پست ها هستم من خودم هم عاشق تکنولوژی هستم و هم سینما و ادبیات و مطمئناً خیلی از خوانندگان این سایت هم مثل من هستن چون سایت های که در مورد تکنولوژی می نویسن خیلی زیاد هستن چیزی که این سایت رو از بقیه مجزا میکنه این تنوع مطالبش هست و کار خوبی که شده اینه که هارمونی مناسبی بین این مطالب وجود داره مطمئناً کاربرهای ثابت سایت دوست دارن این تنوع حفظ بشه من خودم از پژشکی چیزی نمی دونم ولی بعضی وقت ها چیزای جالبی اینجا خوندم که از خوندنش واقعاً لذت بردم مثل اون پست bystanders effect یا سندروم من میدونم حق با منه و امثالهم
در کل میخوام بگم شما میخوائید عاملی رو از نوشته های این سایت حذف بشه که دقیقاً وجه تمایزش با سایت های دیگه هست
سلام به دکتر مجیدی.در رابطه با تایید حرف هاتون بگم که از من 14 ساله تا 60-70 سالش به مطالب اینجا علاقه دارن و من خودم همیشه اینجا رو دنبال میکنم.
با تشکر
نیما
بسیار لذت بردم….به نظر من تنوع تو سایت خیلی خوبه…نمیشه که همش بیان از اپل بنویسن ;)
سلام
هرکاری کردم این جملات رو کشف رمز کنم موفق نشدم. نیاز به تصحیح دارند به نظرم :
ولی تنگناهای اقتصادی و بیرغبتی به مشغولیتهای سیاسی او را واردار به صرفنظر کردن از رؤیایش کردند.
سلام دکتر- به گمانم مدت زیادی میشود که دیگر به معرفی فیلم هایی(و نه سریال صرفا) که خود در تجربه شخصی تان کشف کرده اید نمی پردازید. بی صبرانه منتظریم -کما فی السابق-پایدار باشد