دانشمندان جادوگر
نویسنده مهمان: علی ادبی مهذب: چندی پیش پس از مطالعه مطلبی، فکری به ذهنم خطور کرد که بد ندیدم با شما به اشتراک بگذارم:
مطابق برخی از تقسیمبندیها، شعبده، شاخهای از علم است. یک شعبدهباز با حقههایش میتواند مردم را متعجب کند و یا خشم آنها را نیز برانگیزاند، دانشمندانی مانند گالیله و کوپرنیک هم در دوره خود با ادعای بیان چرخش زمین به دور خورشید و گرد بودن زمین، کفرگو و جادوگر قلمداد میشدند.
تماشاگرانی که یک شعبده را نظاره میکنند دارای یک مزیت هستند، آنها میدانند در حال فریب خوردناند و لذت تماشای یک شعبده نیز همین است که شما در عین اینکه میدانید در حال فریب خوردن هستید، چگونگی آن را درک نمیکنید و فکرتان مداوم در پی روشهای مختلف انجام آن شعبده است. اما یک شعبدهباز بلافاصله حقیقتِ حقه همکار خود را متوجه میشود.
نکته قابل قیاس شعبدهبازان و دانشمندان در این است که دانشمندان همواره در یک تردید غریزی در مورد اتفاقات اطراف خود هستند، آنها در تلاشاند همواره روش انجام شدن یک اتفاق را بیابند، اما نه لزوما با فریب افراد و همکاران خود.
نکته ی مهمی که همه دانشمندان می توانند از جادوگران بیاموزند آن است که عمیقتر و متفاوتتر از افراد دوره خود بیاندیشند تا چیزی خلق کنند که به مانند جادو همگان را حیرت زده نماید . جایی نیز خواندم که آرتور سی کلارک گفته است : «فناوری پیشرفته، از سحر و جادو قابل تشخیص نیست.»
آیا فکر نمیکنید که که افرادی به مانند ادیسون که کاربردهای بدیع الکتریسیته را به مردم معرفی نمود و یا نمونه معاصر آن استیو جابز فقید چیزی کمتر از جادوگران ندارند؟! به نظرم همانقدر که مردم با دیدن شعبدههای یک شعبدهباز و یا جادوگر مبهوت حقههای او میشوند ، همانقدر هم در کنفرانسهای معرفی محصولات اپل حیرتزده می شوند و با تمام وجود، فرد روی صحنه را تشویق میکنند .
تفاوت آنها در این است که دانشمندان روشی را که باعث حیرتزده شدن ما میشود، مخفی نمیکنند، اما جادوگران آن را به مانند یک راز نزد خود نگه میدارند که آن هم بعد از مدتی توسط شخصی بر ملا شده و تحسین همگان را بر میانگیزد.
لذت تماشای یک شعبده علاوه بر فکر پشت آن ، مدیون نقش شعبدهباز آن نیز است، یعنی اگر آن شعبدهباز بتواند به خوبی نقش خود را بازی کند و کار خود را مهم جلوه دهد، آن حقه از ذهن تماشاگران پاک نخواهد شد. اینجاست که در مقایسه یک شعبده باز و دانشمند به نقش مهم چگونگی عرضه آن پی میبریم، همان چیزی که بزرگان این عرصه در دنیا توانستهاند بدست بیاورند.
چندی پیش وقتی کتاب زندگینامه استیو جابز را ورق می زدم چشمم به پاراگرافی افتاد که در مورد کنفرانسی نوشته بود، که استیو جابز در حال اعلام انتشار مجموعه نرمافزاری آفیس برای سیستم عامل مک بود و قرار شد ارتباط زندهای با بیل گتس داشته باشد و ناگهان تصویر چهره بیل گیتس به صورت بسیار بزرگ در پشت سر استیو جابز پخش شد که نشان سیطره مایکروسافت بر اپل بود، استیو جابز در کتاب گفته بود که آن کنفرانس بدترین اجرا در طول زندگیاش بود .
و نکتهای که برای ما ایرانیان هنوز قابل لمس نیست این است که چرا حیرت معرفی محصولی جدید، در کشور خودمان را احساس نکردهایم. ما حتی اگر بزرگترین فناوریها را نیز تولید کرده باشیم، نمیدانیم که چگونه باید مثل یک شعبده باز، نفس تماشاگران را در سینه حبس کنیم و شوق آنها را برانگیزانیم .
هنگامی که داشتم این مطلب را مینوشتم، تصویر کاراکترهای فیلم «پرستیژ» کریستوفر نولان به ذهنم میآمد، که اگر این فیلم را ندیدهاید پیشنهاد می کنم آن را حتما تماشا نمایید.
خیلی مقایسه جالبی بود … تا حالا بهش فکر نکرده بودم !
واسم تازگی داشت ، سهل و ممتنع…
فقط همین
منم تا پست رو دیدم خواستم پیشنهاد کنم فیلم پرستیژ رو ببینید خیلی فیلم قشنگیه.
( با لحن و دوستانه بخونید )
توداری اونهمه اختراع ادیسون رو با اپل مقایسه میکنی
اپل خوبه
ولی شما دارید بیش از حد بزرگش میکنید
شما خودت تو سمینار قبلی متحیّر شدی !؟
اون صفحه رتینا ( اگر درست نوشته باشم ) رو قبلا جای دیگه ای دیده بودی؟
نمونه های اون قابلیت دیکته کردن هم دیگه تو بازار ریخته
پس وقتی داری مینویسی لطفا بدون تعصب بنویس !
به سختی موافقم!!!
مطلب بسیار جالبی بود اما “استیو جابز فقید”؟
عکس دوم مربوط به چی هست؟
نگاه جالبی بود فقط ربطش به استیوجابز فقید یه نمه بیربط بود.
شاید لینکی بوده بین این نگاه و بحث اینکه در کشور ما محصولات به سبک فرنگی ها معرفی نمیشن…
اما شمائی که زندگی نامه ی استیو رو خوندین نمیبایست استیوجابز رو با یکی مثل ادیسون مقایسه کنین!!!!!
با احترام به نویسنده باید بگم با نظر دوستمون امیر حسین موافقم.فکر نکنم مقایسه ادیسون با استیو جابز خیلی منطقی باشه!
دوستان به نظرتون از موضوع اصلی بحث منحرف نشدید؟
مگه موضوع مطلب در مورد مقایسه ادیسون و استیو جابز بود.
نویسنده شاید می خواسته در مورد شباهت دانشمندا و جادوگر ها یه مثال عینی بزنه و گرنه (البته به نظر من) چیزی که ازمتن استنباط میشه مطلبی فراتر از این مقایسه هاست .
البته امیدوارم نویسنده مطلب هم بیاد اینجا ما روشن کنه .
یعنی شما دوستان از این متن فقط مقایسه ادیسون و جابز رو برداشت کردید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
استیو جابز آدمی کمی نبود و میشه با ادیسون مقایسش کرد
آقای جابز که نمیتونه اختراع بزرگی مثل برق بکنه ولی پیشرفت خیلی زیادی داد اگه استیو نبود ما الان اینقد راحت پشت نت نبودیم
هر کس بتونه در راه بشریت کاری بکنه آدم بزرگی هستش شما حتما اسم ابو علی سینا رو شنیدید نیومد اختراع بزرگی بکنه مردم رو راهنمایی کرد موقعی که مردم بلد نبودن چه جوری با بیماری مبارزه کنن بهشون یاد داد چیکار بکنن
در ضمن تقریبا همه میدونن ادیسون دزد ایده ها بوده ولی من نمی خوام جایگاهش رو از بین ببرم ادم خیلی بزرگی هستش ولی …
مطلب جالبی بود اما باید بگم که اولاً جادو و شعبده بازی علم نیستند بلکه شبه علم هستند (برای اینکه به مطلبی بگیم علمی هست یا نه باید با تعریف علم مطابقت بدیم، که شعبده بازی و جادو با تعریف علم مطابقت نداره) ثانیاً آشنایی با سیستم های تبلیغاتی، ارائه و نمایش محصولات یک مهارت هست که بر اساس علم رفتار شناسی بنیان نهاده شده و ربطی به جادوگری و شعبده بازی نداره
هنوز فرق شعبده و جادو نمی دونی چرا مطلب می دی بیرون.دلت خوشه که یه چیزی نوشتی
جالب بود.
نمونه معاصر آن استیو جابز فقید
به نظرم کسایی که وقتی آیفن رو دیدند و متعجب شدند
خیلی از تکنولوژی به دور بودند
خوب هیچ چیز جدیدی توش نبود
یه دوربین
یه صفحه لمسی
یه موبایل نسبتا قوی
تمام اینا قبلا بود
ولی جابز یه مقدار خوشگلش کرد
موبایل دوربین دار یا موبایل صفحه لمسی هم بود
مقایسه دانشمند و شعبده باز از پایه مشکل داره. اگه به جاى دانشمند میگفتید یه مخترع که بیشتر از اختراع به فکر پتنت و کپى رایت آثارش هست، یه چیزى؛ چون چنین مخترعى مثل شعبده باز میخواد کسى از حقه هاش سردرنیاره و از همین راه سرمایه جمع کنه. اما دانشمندها بیشتر به فکر کشف ناشناخته ها و حل مسائل مختلف هستند و از آموختن دانششون به دیگران هم ترسى ندارن. البته فقط نظر خودمو گفتم!
بسیار زیبا و مفید….
جادو و شعبده با هم فرق دارن، با تشکر