مردی که بتمن را در هم میشکند – در آستانه اکران فیلم «خیزش شوالیه تاریکی»
کمتر از یک ماه به اکران فیلم خیزش شوالیه تاریکی The Dark Knight Rises باقی مانده است، این فیلم از 20 جولای در سینماهای دنیا نمایش داده خواهد شد. این بار کارگردانی فیلم را کریستوفر نولان برعهده دارد. در شرایطی که انتظار دیدن این فیلم را میکشیم، نویسنده مهمان یک پزشک -سعید علیزاده- لطف کردهاند و نوشتهای خوب در مورد این فیلم نوشتهاند. با هم این نوشته را میخوانیم:
نویسنده مهمان: سعید علیزاده:
یأس و ناامیدی سرتاسر گاتام را فراگرفته و بار دیگر شهر غرق در فساد و گناه شده است. مردم گناهکار شهر بازهم باید تقاص اعمال ناشایست خود را پس دهند. آتشی ویرانگر در انتظار مردم شهر است؛ این بار اما دیگر هیچ نجات دهندهای در راه نیست. هیچ کس توان ایستادگی مقابل «بین» را ندارد؛ مردی خبیث با گذشتهای تیره که وجودش تنها با خاکستر شدن گاتام آرامش خواهد یافت…
اینها تصویری تاریک از آخرین اثر کارگردان محبوب دنیای سینما، «کریستوفر نولان» برای سهگانهی بتمناش است. او با تمام وجود بازگشته تا پایانی شایسته برای این سه گانه رقم بزند.
اگر نگاهی به آثار سینماییای که از روی کمیکها ساخته شده است بیاندازیم، خواهیم دید که هیچ یک به اندازهی اقتباسهایی که نولان از روی سری کمیکهای بتمن داشته است، انتظارات را برآورده نساختهاند و مورد تحسین و تشویق مخاطبان و منتقدین واقع نشدهاند. حتی فیلم انتقامجویان The Avengers که با سبدی پر از شخصیتهای دنیای کمیک بر پرده به نمایش درآمد (که البته فروشی عالی داشته است ) هم نتوانسته در سطح فیلمهای نولان ظاهرشود. کریستوفر نولان دست روی چیزی گذاشت که بسیاری معتقد بودند که هیچگاه نمیتواند برایش موفقیتی به دست آورد. او برخلاف «تیم برتون» و «جوئل شوماخر» کارگردانان مجموعههای قبلی بتمن، مرزهای واقعیت و تخیل را در همشکست و با تزریق عناصر درونگرایانه و روانشناسانه خود به قلب بتمن و شخصیتهایش، راه خود را از تمامی کمیکسازان هالیوود جدا کرد. نولان بتمن را انسانی واقعی و باورپذیر نشان میدهد که همچون یک موجود عادی به مرور و با تلاشی واقعگرایانه پا به مرزهای یک ابرقهرمان میگذارد .خود نولان نیز در موارد متعددی ذکر کرده است که هیچگاه قصد نداشته بتمن را به کمیکهایش ارجاع دهد و همواره در تلاش بوده تا کاراکتری باورپذیر خلق کند. او اعتقادی به این ندارد که فیلمهای بتمن باید لزوماً اقتباسهای کاملی از کمیکهای بتمن باشند.
کریستوفر نولان
تاکنون در اکثر فیلمهای قهرمانی هالیوود، قلب داستانها با دو قطب خوبی و بدی، خیر و شر و یا ظلم و نیکی میتپید. شاید برای اولین بار این نولان بود که با شوالیه تاریکی تعریف نوینی از این دسته فیلمها ارائه داد و با شخصیتهای خاکستریاش چالشهایی فراتر از خوبی و بدی محض را به رخ تماشاچیان کشید. در فیلمهای او هیچگاه مرز بین خوبیها و بدیها به سادگی مشخص نشده است. آنچه که مسلم است، «بین» -دشمن بتمن در خیزش شوالیه تاریکی- نیز همچون جوکر یک بدمن کمیکی صرف نیست، او برای به چالش کشیدن روح و روان مردم گاتام میآید…
مردی که بتمن را در هم میشکند
شاید از میان مجرمانی که علیه بتمن به پا خاستهاند، تنها «بین» باشد که توانسته در برابر بتمن بایستد و او را در همشکند. او با دیگر تبهکاران دشمن بتمن متفاوت است. نولان در مورد «بین» میگوید: «ما میخواهیم به مخاطبان نشاندهیم «بین» با تمام دشمنهایی که بتمن تا به حال با آنها روبهروشده است، فرق دارد. او ضدقهرمانی بینهایت باهوش است که با قدرت عجیبی که دارد، یک چالش مبارزهای دیدنی برای بتمن ایجاد خواهد کرد. پس از پایان شوالیه تاریکی قاطعانه میخواستم به داستان بتمن پایان دهم و به همین دلیل به سراغ «بین» رفتم.»
بعد از نمایش به یادماندنی موجودی بنام جوکر در شوالیه تاریکی، این نیاز کاملا حس میشد که برای ساخت یک پایان شایسته برای این سری موفق، نهتنها نباید از میزان تنش و عظمت کار کاست، بلکه تلاشی در خور نیاز بود تا چیزی فراتر از شوالیه تاریکی خلق شود. نولان این موضوع را به وضوح درک کرد و حاصل این تفکر، شخصیتی بنام «بین» است؛ ضدقهرمانی که بر عکس جوکر نیروی بدنی فوقالعادهای دارد و البته همانند او موجودی باهوش است .
در یکی از تریلرهای خیزش شوالیه تاریکی ، «بین» میگوید: «هنگامی که گاتام خاکستر شود، تو اجازه من را خواهی داشت تا بمیری!» خشم و بیرحمی وصف ناپذیر او را با همین یک جمله میتوان به راحتی درک کرد.
«بین» برای اولین بار در ژانویه 1993 در کمیک «بتمن: انتقام بین» که توسط «چاک دیگسون»، «داگ مونچ» و «گراهام نولان» خلق شد، حضور یافت.
او گذشتهای تیره و غمناک دارد. انسانی زجر کشیده، که زندگیاش در دنیایی سراسر از جنایت و فساد سپری شده است؛ او را در ازای فرار پدرش از زندان دستگیرکردند. سالیان درازی را در زندان هاردلاک در حوالی جمهوری کارایبی سانتا گذراند. در زندان بود که شخصیت مخوف «بین» به تدریج به روزهای اوجاش در گاتام نزدیک شد. در پس دیوارهای زندان با تمرینات بسیاری که داشت، به مرور بر قدرت خود افزود. هوش سرشار «بین» از لابه لای کتابهای متعددی که در زندان خواند، سر برآورد. قدرت او در زندان تا آنجا پیش رفت که همگان در زندان میدانستند، شاه زندان کیست! مسئولان نگران زندان یکسری آزمایشات مرموز در مورد اثر یک داروی نیروزا به نام «ونوم» که پروفسور هوگو استرنج (یکی از شخصیتهای کمیکهای بتمن) اختراع کرده بود، را بر روی زندانیان انجام دادند. نتیجه کار غیرمنتظره بود: تمامی زندانیان آزمایش شده، در برابر دارو تاب نیاورده و کشتهشدند؛ اما «بین» که به سختی دارو را تحمل کرده بود، زندهماند و با قدرت خارقالعادهای که از دارو نصیبش شد به همراه یارانش از زندان گریخت و به سوی گاتام رهسپار شد.
«بین» به طرز عجیبی به ونوم اعتیاد دارد و در صورتی که از دارو دور بماند، گریبانگیر درد عذاب آوری خواهد شد. به همین دلیل از طریق ماسک و لولههایی که به کپسولی در پشت بدنش متصل است، هر 12 ساعت با تزریق ماده ونوم دوام میآورد.
کریستوفر نولان زمان زیادی را صرف کرد تا ماسک «بین» به صورتی دقیق طراحی شود. او ماسک «بین» را وسیلهای برای پوشاندن صورت زجرکشیدهاش میداند.
سرنوشت مبهم گاتام
شالوده روزهای جنجالی «بین» در مجموعه کمیک Knightfall شرح داده میشود، همان مجموعهای که پیشبینی شده است نولان در مسیری مشابه آن پیش رود.
«بین» در اولین قدم پس از ورود به گاتام، میداند که در مبارزه رو در رو با بتمن شانسی ندارد و بازنده قطعی خواهد بود. او از همان ابتدا از هوش خود استفاده میکند و با شکستن دیوارهای تیمارستان آرخام، تمامی جنایتکاران حبس شده در آن را به شهر وارد میکند. این کار مسیر سختی را پیش روی بتمن قرار میدهد. او زمان زیادی را صرف میکند تا با آنها مبارزه کند و این فعالیت مزمن او را کم کم از پا در میآورد. در سوی دیگر، «بین» روز به روز قدرتمندتر میشود و زمانی که فرصت را برای شکست بتمن خسته مناسب میبیند، در غار مخفی بتمن برای نابود کردن او رهسپار میشود…
مبارزه او با بتمن از لحظههای درخشان مجموعه Knightfall است. «بین» در وضعی ناباورانه بتمن را از ناحیه کمر مورد حملات سریع و خشن خود قرار میدهد و او را به شدت مجروح میکند.
در قسمتهایی از تریلرهای نمایشی از خیزش شوالی تاریکی، بتمن شکست خورده از «بین» میپرسد: چرا من رو نمیکشی و خلاص نمیکنی؟ «بین» پاسخ میدهد: مجازات تو باید دردناکتر از این باشد.
پس از شکست قابل پیشبینی بتمن از «بین»، بتمن با حالی ویران از دیدهها پنهان میشود و از شخصیتی به نام «ژان پاول والی» یا همان آزریل بزرگ برای پذیرفتن هویت بتمن در روزهای غیبتش کمک میخواهد . آزریل همچون بتمن فردی قدرتمند و باهوش بود و با لباس بتمنی مخصوص خود با «بین» که در غیاب بتمن تمامی جنایتهای زیرزمینی گاتام را دست دارد به مبارزه بر میخیزد و در مبارزهای نفسگیر لولههای تزریقکننده ونوم «بین» را میبرد و بین ضعیف شده را شکست میدهد و با وضعی دردناک به حال خود رها میکند. روایتهای ضد و نقیضی نقش آزریل را به سمت جوزف گوردن لویت کشانده است. باید دید آیا او همان کسی است که در برابر «بین» میایستد.
«بین» در مقاطع مختلف دیگری نیز دشمن بتمن بوده است. او حتی زمانی همراه با راس الغول در برابر بتمن ایستاد. عجیبتر از آن این است که در مقاطعی نیز همراه بتمن نیز مبارزه کرده است. در مجموعه Bane II: The Redemption پس از جریانات شکست در برابر بتمن و زندانی شدناش، از زندان بیرون آمد و در جهت ریشهکن کردن تبهکارانی که ماده مخوف ونوم را در شهر پخش میکردند با بتمن همراه شد. البته از این دست اتفاقات در دنیای تخیلی کمیکها به وفور دیده شده است.
جیمی کیج به روایت نولان
تام هاردی که قبلا بازی درخشان او را در تلقین نولان دیدیم، ایفاگر نقش «بین» است. او در مورد «بین» میگوید: «بین خیلی خشن است، حتی ذهن او هم مدام در فکر است تا یک کار خشونتآمیز انجام دهد. او انسان گردن کلفتی است که تاب هیچ خیانتی را ندارد و به راحتی اطرافیانش را از سر راه بر خواهد داشت. او یک ماشین تخریب است، دستها و پاهای عظیم و سنگینی دارد و استخوانهای دشمنانش را به راحتی تکه تکه میکند و تمام آنها را درهم میشکند.»
نولان در حال نوشتن فیلمنامه، این نقش را فقط برای یک نفر مینوشته و آن شخص کسی جز تام هاردی نبوده است. تام برای فرو رفتن در قالب «بین» سختیهای زیادی را متحمل شد. او در تمام مدت زمان فیلمبرداری، ماسک مخوف «بین» را بر صورت زد و سختیهای نفس کشیدن با آن را بر دوش کشید. تام در این باره گفت : «اگر زیاد دستپاچه میشدم و سرعت تنفسم بالا میرفت مشکلساز میشد ولی اگر آرام و عمیق نفس میکشیدم، مشکلی پیش نمیآمد.»
نولان ایده طبیعی نشان دادن احساسات و حرکات چهره یک «بین» دلخواه و البته باورپذیر را این چنین شرح میدهد : من فکر میکردم که اگر بتوانم بازیگری شایسته، مانند تام را وادارکنم که مدتهای طولانی ماسکی خستهکننده را به صورت بزند، آن وقت میتوانم چهره حقیقی «بین» را نشان بدهم. به این صورت تمام حرکات بدن، معنا پیدا میکند.»
نولان و هاردی حتی تاجایی پیش رفتند که از هیچ بدل کاری در صحنه های اکشن «بین» استفاده نکردند. آنها معتقدند این حرکت، میتواند انتقال حس و حرکت کاراکتر را با مخاطب میسرتر کند.
«بین» برای اولین بار در دنیای سینما در فیلم بتمن و رابین حضوری کوتاه داشت. حضوری البته مفتضحانه و کاملا ناامید کننده که صدای تمامی طرفداران را درآورد. از وی موجودی غولمانند به نمایش درآمد که بدون هیچ فکر و اندیشهای صرفاً دستورات را اجرا میکرد. این تصویر نادرست از «بین» باعث شد که شناخت چهره حقیقی او تاکنون در هالهای از همان تصورات غلط فیلم بتمن و رابین پنهان بماند.
رابرت اسونسون ایفاگر نقش «بین» در آن فیلم بود که البته مدتی بعد همچون هیث لجر فقید درگذشت، اما بدبختانه هیچ سودی از مرگش نه به خانوادهاش رسید و نه به اعتبار سینمایی «بین» افزوده شد.
پایان یک افسانه
چه سرنوشتی در انتظار بتمن است؟ نولان سکوت اختیار میکند. حتی کریستین بیل هم در مورد سرنوشت بتمن چیزی نمیگوید؛ هرچند نولان به طریق دیگری به این موضوع پاسخ میدهد: «قطعا خیزش شوالیه تاریکی پایان کار بتمن و بروس وین است.. در انتهای شوالیه تاریکی، بتمن در شرایط خاصی قرار داشت. او در حال فرار است و اعتباری را که در میان مردم شهر کسب کرده بود، از دست داده است. داستان خیزش شوالیه هشت سال بعد از وقایع شوالیه تاریکی اتفاق میافتد و کهولت سن بر چهره بروس کاملا هویداست. اوضاع چندان جالبی ندارد. نولان میخندد و ادامه میدهد: «البته او قبلا هم وضع چندان خوبی نداشت اما این بار جداً شکستهتر شده است.
کریستین بیل در ادامه صحبتهای نولان میگوید: «زندگی بتمن در هجمهای از سختی و رنج سپری شده است. نکته بااهمیت اینجاست: او تا چه هنگامی دوام خواهد آورد؟ او باید سعی کند که به این سوال جواب دهد.»
ضرب آهنگهای یک شورشی
هنس زیمر را هر علاقهمندی به سینما میشناسد. آهنگساز مشهور فیلمهایی مثل «شوالیه تاریکی» و «سرآغاز» بدون هیچ شکی، یکی از بزرگترین آهنگسازهای تاریخ هالیوود است. بیشک بخش اعظمی از شهرت سری بتمنی که نولان کارگردانی کرده است، مدیون ضربآهنگهای حیاتبخش موسیقی زیمر است. او نیز این بار همچون نولان خود را برای خلق حماسهای دیگر آماده ساخته است. زیمر وعده داده است که موسیقیایی برای فیلم ساختهاست که پیش از این نظیرش را نشنیده باشید! آلبوم موسیقی متن فیلم خیزش شوالیه تاریکی حوالی اکران فیلم منتشر خواهد شد. البته به لطف پیشفروشهای اینترنتی آلبوم از این لینک میتوانید سی ثانیه از هر قطعه را بشنوید. ثانیه هایی از هرج و مرج و دردی که بین با خود به گاتام خواهد آورد.
زیمر در مورد تولید آلبوم فیلم میگوید: به کریستوفر گفتم این اجازه را به من میدهی تا ایدههایی را که برای خیزش شوالیه تاریکی در ذهن دارم را یک بار صرفا برای امتحان کردن با کمک یک سمفونی بزرگ پیاده کنم؟ او نیز پذیرفت. میدانستم درد باید از مشخصههای اساسی تم اصلی فیلم باشد. هنگامی که کریس قطعات را شنید گفت: واقعا شگفتآوری! با همین قطعات نیمی از فیلم ساخته شد!
زیمر معتقد است همواره باید برای ساخت هر آلبومی قصد داشته باشیم تا کاری خلق کنیم که قبلا نظیرش وجود نداشته است! او با اعتماد به نفسی فوقالعاده وعده میدهد، موسیقی خیزش شوالیه تاریکی این چنین خواهد بود.
تصاویر و تریلرها چه وعدهای می دهند؟
در تریلرهای به نمایش در آمده از خیزش بتمن، اطلاعات زیادی در دسترس قرار گرفته است. اطلاعاتی که بیش از آنکه داستان را لو بدهند بر شکها و تردیدها افزودهاند. شاید جالبترین این اطلاعات مربوط به حضور «سلینا کایل» یا همان زن گربهای کمیکها است که «آن هاتاوی» نقش او را ایفا میکند. در آخرین تریلر به نمایش درآمده، او در کنار بتمن حضوردارد و علیه تبهکاران مبارزه میکند. در قسمتهای دیگر، تعداد زیادی از ماشینهای جنگی بتمن دیده میشوند که گویا «بین» از آنها برای آشوب خود بهره میبرد. به نظر میرسد «بین» ماشینها را از لوسیوس فاکس به سرقت برده باشد. در لیست بازیگران فیلم، نام «لیام نیسون» به چشم میخورد. او هنوز در هیچ تصویر یا تریلری از بتمن دیده نشده است و همگان انتظار دارند راز حضور او و رابطهاش با لیگ سایهها را در جریانات خیزش بتمن ببینند.
دقیقا هنگامی که خبر ساخت قسمت پایانی بتمن توسط کمپانی برادران وارنر اعلام شد، حرفها وحدیثها در مورد عدم موفقیت آخرین قسمت بتمن شکل گرفت. بسیاری معتقدند نولان هیچگاه نخواهد توانست، تصویری که از بتمن و دشمنانش در شوالیه تاریکی بر پرده به نمایش گذاشت را تکرارکند. شاید بخش عظمی از این تفکرات به نمایش خیرهکننده هیث لجر فقید در نقش جوکر بازگردد.
اما آنچه که مسلم است، کریستوفر نولان هیچ گاه مخاطبان خود را ناامید نساخته است و قطعا اینبار نیز با نمایشی سرگرمکننده والبته چالش برانگیز از شوالیه تاریکی، طرفداران را خشنود میسازد. پیشبینی میشود خیزش شوالیه تاریکی بار دیگر رکوردهای فروش را در روزهای نخستین اکران جابهجا کند. ما نیز همچون دیگر طرفداران مشتاق به انتظار تماشای یک شگفتی دیگر از کریستوفر نولان و یارانش نشستهایم.
با تشکر از آقای علیزاده. تحلیل جالبی بود. با توجه با سابقه کریس نولان انتظار فیلم جذابی را داریم.
لحظه شماری میکنم برای دیدن این اثر
بسیار عالی بود ! ممنون !
بنظر من این فیلم فروش بسیار بالایی خواهد داشت! حتی با این که من خودم هیچ وقت به طور کامل مجموعه بتمن را ندیدم این حس مشتاق بودن تماشیچی ها برای دیدن قسمت پایاننی این فیلم به چشم میخورد !
۱- تشکر ویژه از نویسنده محترم که زحمت بی مزدشون منو یه کوچولوی دیگه ارتقا داد.
۲- حتما میدونید که هر سطر مطالعه = مقداری ارتقاء ذهنی (واقعا نوشتنش لازم نبود ولی بعد از نوشتن دلم نیومد دست رو بک اسپیس بذارم)
۳- تشکر ویژه دوم ار ۱پزشک که زمینه ارائه چنین مطالبی رو فراهم میکنن.
ممنون از پست عالیتون!
فقط اینو بگم که در اولین تریلر صدایی که نریت میکنه صدای راس الغول یا همون لیام نیسونه!
تلقین اشتباهه، ترجمه درست Inception میشه سرآغاز
برای ترجمه باید به داستان هم توجه شود.
و لطفا به راس ال گول، نگین راس الغول چون اون نلفظ عربیشه.
«راس ال گول»
الان این مثلا پارسیسره بود؟! بدتر شد که! 🙂
مطلبی خواندنی بود. ممنون که باز هم به سینما پرداختید.
نولان سابقه کاری واقعا درخشانی داره و با Inception نشون داد واقعا تخصصش در حیطه کاریش چقدر هست و اگر پایان بتمن یه پایان عالی باشه واقعا همه از اون به عنوان برترین کارگردانی که تا ته فیلم نمیشه اون رو تشخیص داد یاد میکنن. ما که مشتاق و لحظه شماری میکنیم برای دیدن بتمن نهایی
موقعی که شوالیه تاریکی رو در زمان خودش دیدم هیث لجر رو نمیشناختم ولی همون موقع که شناختی ازش نداشتم 4 بار فیلم شوالیه تاریکی رو به عشق دیدن مجدد بازی جوکر دیدم. هیچ وقت بازی هیث لجر تکرار نمیشه. کلا بازیش قابل وصف نیست. تعریفم در کلامم نمیگنجه. حرف نزنم بهتره 🙂
دقیقاً منم همینطور
دلم واسش تنگ میشه. Dark Knight بدون جوکر. . .
ممنون
ولی خوب جای هیث بزرگ خالیه…
امیدواریم نولان عزیز بتونه یه شاهکار دیگه رو بسازه و ما لذتشو ببریم…
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای(:
بت من بزرگ ترین قهرمان در صنعت فیلم و کمیک است و بقیه قهرمانا از نظر محبوبیت به گرد پاش هم نمی رسن
اگه هیت لتچر فوت نمی کرد شاید این قسمت خیلی زیباتر می شد چون میرفت تیمارستان و انجا شروع همکاری دکتر کویین و جوکر می شد و بعد شورش
نولان بین رو احیا کرد ولی تو کمیک های بتمن این فرد انقدر که شما نوشتید با هوش نیست و فقط به خاطر بدنش از بتمن بهتره و می تونه کمر بتمن رو بشکنه و این تنها باری که بتمن شکست می خوره
پس اخر این فیلم هم بتمن که پیروز می شه
بعد از این فیلم باید سالها منتظر بمونیم تا دوباره کسی پیدا بشه و از روی بتمن فیلم بسازه
دوره نوجوانی من با بتمن و فیلما و کارتون ها و بازی هاش گذشت و واقعا این شخصیت رو دوست دارم
آیا واقعا قیام بتمن از خیزش بتمن ترجمهی دقیقتر و مناسبتری نیست!؟
بدون تردید فراتر از نسخه قبلی هست و نسخه قبلی با وجود جوکر بازهم پایینتر از این قرار میگیره
خوب فیلم بت من یه فیلم آخر زمانی هست. بت من منجی هست(منجی که خودشون دوست دارند) …در هر قسمت سعی شده تا بت من منجی باشه.مثل بفیه دیگه فیلم های هالیودی.spider man.xman.The Avengers و. . .
این فیلم ها خیلی زیباست ولی هدفش اقاء کردنه یه منجی برای آخرالزمان و به پایان رسیدن دنیاست.که به گفته اونها شیطان بر زمین حکم رانی می کنه.
خیلی خوب و پرداخته شده بود . واقعا استفاده کردم.