کتاب معجزه شکرگزاری – قسمت چهاردهم

کتاب معجزه شکرگزاری
نوشته «راندا برن»
مترجم: وامق عسکری
ویراستار: «غلامحسین سالمی»
نشر صدای معاصر
روز بیست و پنجم :
اشاره شگفتانگیز
زندگی یک جور بازیگوشی ست … ما به بازی نیاز داریم تا دوباره دنیای پیرامونمان را کشف کنیم.
فلورا کولائو (متولد 1954)
نویسنده و درمانگر
تمرین امروز، اشارهی شگفتانگیز، یکی از تمرینهای مورد علاقهی من است، چراکه یک بازی است که شما با جهان انجام میدهید و بسیار جذاب است.
فرض کنید که کائنات خیلی دوستانه و دلسوزانه میخواهد هر چیزی را که شما میخواهید داشته باشید. فرض کنید از آنجاکه کائنات نمیتواند بلند شود و آنچه راکه میخواهید به شما بدهد، از قانون جذب استفاده میکند و به شما نشانهها و علامتهایی میدهد که کمک میکند تا به آرزوهاتان برسید. کائنات میداند که شما باید احساس قدرشناسی داشته باشید تا تحقق آرزوها را برایتان میسر سازد، بنابراین نقش خود را اینگونه بازی میکند که به شما اشارههایی شخصی نشان میدهد تا قدرشناس باشید. از انسانها، شرایط، رخدادهایی که در طول روز شما را احاطه میکنند، به عنوان نشانههایی برای قدرشناسیِ شما سود میبرد. یعنی به این صورت کار میکند:
اگر صدای آژیر آمبولانس را میشنوید، اشارهای از سوی کائنات است که برای سلامتیتان قدرشناس باشید. اگر یک ماشین پلیس را میبینید، اشارهی کائنات به شما این است که برای امنیت و آرامشتان قدرشناس باشید. اگر کسی را میبینید که روزنامه میخواند، اشارهی کائنات و نشانهی آن است که برای خبر خوبی که به شما میرسد، شکرگزار باشید.
اگر میخواهید وزن بدنتان را تغییر دهید، وقتی کسی را میبینید که وزن دلخواه شما را دارد، اشارهی کائنات به شما آن است که برای آن وزن دلخواه موردنظرتان قدرشناس باشید. اگر یک شریک زندگیِ رمانتیک میخواهید، وقتی یک زوج را میبینید که دیوانهوار عاشق یکدیگرند، اشاره کائنات این است که برای داشتن یک شریک زندگیِ مناسب و رمانتیک قدرشناس باشید. اگر میخواهید که یک خانواده داشته باشید، وقتی بچه و نوزادی را میبینید، اشارهی کائنات به شما آن است که برای داشتن بچه قدرشناس باشید. وقتی از کنار بانکتان یا یک عابر بانک عبور میکنید، نشانهی شگفتانگیز به شما آن است که برای داشتن پول زیاد قدرشناس باشید. هنگامی که به خانه میرسید و همسایهتان شما را به خوردن چای یا قهوه دعوت میکند، اشارهی کائنات به شما آن است که برای داشتن همسایهی خوب قدرشناس باشید.
اگر یکی از موارد نوشته شده در لیست آرزوهاتان را میبینید، مثل خانهی رؤیاییتان، اتومبیل، موتورسیکلت، کفش، کامپیوتر، اشارهی کائنات به شما آن است که برای آن آرزوتان همان لحظه قدرشناس و سپاسگزار باشید.
وقتی یک روز جدید را آغاز میکنید و کسی میگوید «صبح بخیر» به شما یک اشارهی روشن رسیده است که برای یک صبح زیبا قدرشناس و شکرگزار باشید. اگر از کنار کسی میگذرید که به راستی خوشحال است، اشارهی کائنات به شما آن است که برای شاد بودن قدرشناس باشید. اگر از فاصلهی دور میشنوید که کسی میگوید سپاسگزارم، در هر کجا و هر مکان، اشارهی اصلی به شما آن است که بگویید سپاسگزارم !
راههای بینهایت و خلاقانه و متفاوتی هست که کائنات برای اشاره کردن به شما در خلال فعالیتهای روزانهتان از آن راهها سود میبرد. هیچگاه امکان ندارد که شما یک اشاره را به اشتباه دریافت کنید زیرا هر آنچه که شما میپندارید که یک اشاره برای آن باشد، درست است! کائنات از قانون جذب استفاده میکند تا به صورت کاملاً روشن به شما اشاره کند، بنابراین شما همیشه دقیقاً همان نشانهای را دریافت میدارید که برای قدرشناس بودن لازم است!
اشارهی شگفتانگیز، به یک بازی تبدیل شده است که من هر روز انجام میدهم و اکنون تمام اشاراتی را که کائنات به من مینمایاند به صورت خودکار دریافت میکنم و برای هر کدام از آنها شکرگزارم. روشهای نوین جهان برای اشاره به من پایانی ندارد و این مسأله همیشه شگفتیام را برمیانگیزد و سبب میشود که من همیشه یک قدرشناسیِ صمیمانه را برای این نشانهها انجام بدهم.
هنگامی که دوست یا یکی از اعضای خانواده به من تلفن میزند، آن را نشانهای برای شکرگزاری نسبت به داشتن او میدانم. وقتی کسی میگوید «به نظر تو امروز روز قشنگی نیست؟!» این نشانهای است برای آنکه برای هوای خوب محل زندگیام، شکرگزار باشم. اگر یک وسیله خراب میشود، نشانهی آن است تا نسبت به سایر وسایلام که به خوبی کار میکنند شکرگزار باشم. وقتی یک گیاه در باغچهام رشد میکند، نشانهای است که برای داشتن گیاهان سالم شکرگزار باشم. وقتی کسی به من میگوید باید به سراغ یک دستگاه خودپرداز بروم و افرادی را میبینم که در صف خودپرداز ایستادهاند، این یک نشانه است که برای داشتن پول شکرگزار باشم. اگر کسی را ببینم که میشناسم و او بیمار شده باشد، نشانهای است که برای سلامتیِ او و خودم شکرگزار باشم. صبح هنگام وقتی پردهها را کنار میزنم و روز جدید را میبینم، نشانهای است برای آن که به خاطر روز خوبی که در پیش رو دارم، شکرگزاری کنم و وقتی شب هنگام پردهها را میبندم، نشانهای است که برای روز خوبی که داشتم قدرشناس باشم.
برای آنکه امروز تمرینِ، «اشارهی شگفتانگیز»، را انجام دهید باید سعی کنید که هفت اشاره را از سوی جهان برای شکرگزار بودن در طول روز بیابید و برای هر کدام از آنها شکرگزاری کنید. برای مثال، اگر کسی را میبینید که وزن دلخواه شما را دارد، بگویید: «برای وزن مناسب و دلخواهم سپاسگزارم»، شما هیچوقت نمیتوانید بیش از این قدرشناس باشید پس میتوانید این کار را بیشتر تکرار کنید و اگر علاقهمند باشید میتوانید به تمامیِ نشانههای دریافتیتان در طول امروز پاسخ دهید. اگر این کار را در 24 ساعت گذشته انجام داده باشید،اکنون به شرایطی رسیدهاید که نشانههای هشیاردهنده را دریابید که از سوی جهان به شما ارایه میشود. یکی از مزایای فراوان نیروی شگفت قدرشناسی آن است که بر هوشیاری و آگاهیتان میافزاید و شما را بیدار میکند. هرچه شما بیشتر آگاه و هوشیار باشید، قدرشناستر میشوید و راحتتر میتوانید رویاهاتان را جذب کنید. پس ای جهان اشارهی شگفتانگیزی به ما کن!
تمرین شماره 25
اشارهی شگفتانگیز
1- موهبتهای خود را بشمارید: لیستی از ده مورد آن را تهیه کنید و بنویسید که چرا احساس میکنید که برای آنها سپاسگزارید. لیست خود را از نو بخوانید و در پایان هر مورد، سه بار واژهی سپاسگزارم را بگویید و تا آنجا که میتوانید برای موهبتهایی که دارید قدرشناس باشید.
2- امروز، نسبت به آنچه که در اطرافتان میگذرد هوشیار باشید و دست کم هفت اشاره را درنظر بگیرید که برای قدرشناسی از رخدادهای امروز دریافت میکنید. برای مثال، اگر کسی را با وزن دلخواهتان میبینید، بگویید: «برای وزن مناسب ودلخواهم شکرگزارم!»
3- پیش از آنکه بخوابید، افکارتان را متمرکز کنید و واژهی سپاسگزارم را برای بهترین اتفاقی که در روز برای شما رخ داده بر زبان آورید.
روز بیست و ششم :
اشتباهات را به موهبت تبدیل کنید
اشتباهات را به موهبت بدل کنید.
هر اشتباه موهبتی است که تغییر شکل داده است. تمرین امروز این مسئله را روشن خواهد کرد زیرا میخواهید موهبتهای گفته نشده و پنهان مانده را در پس هر اشتباه کشف کنید !
یک بچه هنگامی دوچرخه سواری یا نوشتن را فرامیگیرد که بارها مرتکب اشتباه شده باشد و ما حتی یک ثانیه هم به آنها فکر نمیکنیم، زیرا میدانیم که بالاخره در کاری که برای انجام آن سعی و تلاش میکند، خبره میشود. بنابراین چرا بزرگترها وقتی کار اشتباهی انجام میدهند، این قدر مسئله را بر خود سخت میکنند؟ همین قانون که دربارهی کودکان صادق است در مورد شما هم صدق میکند. همهی ما مرتکب اشتباه میشویم و اگر اشتباه نکنیم هیچ چیزی را نخواهیم آموخت و با هوشتر نمیشویم و در کارمان هرگز به خبرگی نخواهیم رسید.
ما آزادیم تا هر چه را که میخواهیم، خود برگزینیم و این یعنی آنکه آزادیم تا اشتباه کنیم. ممکن است اشتباهات سبب بروز آسیب شود، ولی اگر از اشتباههای خود درس نگیریم، رنجی که کشیدهایم پوچ بوده است. در حقیقت با استفاده از قانون جذب، ما اشتباهات را بارها تکرار میکنیم تا آنجاکه از انجام آن متضرر شویم و از آن درس بگیریم! بنابراین به همین دلیل است که اشتباهها دردآورند تا از آنها بیاموزیم و دیگر آنها را مرتکب نشویم.
برای درس گرفتن از یک اشتباه، ابتدا باید مسئولیتاش را برعهده بگیریم و این درست همان جایی است که بسیاری کسان از عهدهی آن برنمیآیند چراکه، معمولاً همه دیگری را برای اشتباهشان سرزنش میکنند.
بیایید فرض کنیم که پلیس ما را به دلیل سرعت غیرمجاز به هنگام رانندگی بازداشت و جریمه کرده است. به جای آنکه خودمان را سرزنش کنیم و از این اشتباه درس بگیریم، شروع به سرزنش پلیس میکنیم که چرا در لابلای بوتهها یا پشت پیچ وخم جاده پنهان شده و یا از تجهیزات راداری استفاده میکند و فرصتی برای گریز به ما نداده است. ولی اشتباه از ما بوده زیرا این ما بودیم که با سرعت رانندگی کردیم.
مشکل اساسی که در سرزنش افراد دیگر برای اشتباهمان وجوددارد آن است که برای اشتباه خود به سرزنش دیگری میپردازیم، ولی به رغم تحمل درد و رنج ناشی از آن بازهم از اشتباه درس نمیگیریم. پس دوباره و چندباره همان کارها را تکرار میکنیم و خلاص!
شما انسان هستید، پس اشتباه میکنید و این یکی از زیباترین مسایل و جنبههای انسان بودن است. ولی باید از اشتباهتان درس بگیرید، در غیر اینصورت زندگیتان سرشار از اشتباه و درد و رنجهای غیرلازم خواهد بود. چگونه از یک اشتباه درس میآموزید؟ با قدرشناسی!
مهم نیست که یک چیز تا چه اندازه میتواند بد باشد، همیشه چیزهای زیادی برای شکرگزار بودن وجود داد. وقتی شما در مشکلات به دنبال عللی برای قدرشناس بودن میگردید، مشکل را به گونهای شگفتانگیز به موهبت تبدیل میکنید. هر اشتباه، اشتباههای بیشتری را به همراه میآورد و موهبت، موهبتهای بیشتری را در پی دارد. شما کدام را ترجیح میدهید؟
امروز به یکی از اشتباههایی بیندیشید که در طول زندگیتان مرتکب شدهاید. مهم نیست که اشتباه کوچکی باشد یا بزرگ. بلکه مهم این است که وقتی به آن فکر میکنیدآزارتان میدهد. شاید کنترلتان را در مقابل کسی از دست دادهاید و رفتاری از شما سر زده است که باعث شده بر روابط شما با آن شخص تأثیر بگذارد. شاید کورکورانه به کسی ایمان داشتهاید که اکنون باعث آزار شماست. شاید یک دروغ مصلحتی گفتهاید که شرایط را به شدت بدتر کرده است. شاید هنگام انجام یک خرید، گزینهی ارزانتر را انتخاب کرده باشید و این باعث زیان شما شده است. شاید زمانی تصمیمتان را درست میانگاشتهاید و اکنون متوجه پیامدهای ناخوشایند آن تصمیم شده باشید.
هنگام برگزیدن یک اشتباه برای تبدیل آن به موهبت، به چیزهایی نگاه کنید که در ازای آنها قدرشناس باشید. برای آنکه به شماکمک شود، میتوانید دو سؤال از خودتان بپرسید:
چه چیزی از این اشتباه آموختم؟
چه چیزهای خوبی از اشتباه نصیبام شد؟
مهمترین چیزهایی که شما میتوانید بابت یک اشتباه از آنها قدرشناس باشید، زمانی آشکار میشود که به درسهایی فکر کنید که از آن گرفته اید. و مهم این نیست که اشتباهتان چه باشد و چه نتایجی به همراه داشته که آیندهی شما را تغییر داده است. به این مسئله به دقت فکر کنید که آیا میتوانید ده موهبت را بیابید و برای آنها قدرشناسی کنید. لیستتان را در دفتر و یا کامپیوترتان بنویسید.
بیایید همان مثال رانندگی با سرعت زیاد را درنظر بگیرید که در اثر آن پلیس به شما ایست داده و جریمهتان کرده است.
1- از پلیس به این خاطر که میخواهد مرا از آسیب رساندن به خودم بازدارد، سپاسگزارم، چرا که همه سعی و تلاش آنها برای من است.
2- اگر با خودم صادق باشم، باید از پلیس سپاسگزاری کنم چراکه داشتم به چیزهای دیگری فکر میکردم و تمرکزم را از رانندگی برداشته بودم.
3- از پلیس سپاسگزارم زیرا رانندگی با سرعت زیاد آنهم با لاستیکی که باید عوض میشد کاری نابخردانه بود.
4- از پلیس برای هشدارش سپاسگزارم. بازداشت من توسط او باعث شد که در آینده هنگام رانندگی به سرعتام توجه داشته باشم و با دقت بیشتری رانندگی کنم.
5- از پلیس سپاسگزارم، زیرا من را از شر تفکر ناهنجارم نجات داد. چون میپنداشتم میتوانم بدون آنکه کسی به گَردَم برسد و بیآنکه به خودم آسیب برسانم رانندگی کنم. جدیت پلیس مرا به این حقیقت آگاه کرد که با این نوع رانندگی خودم و دیگران را با خطر درگیر میکنم.
6- از پلیس سپاسگزارم زیرا وقتی خودم را رانندهای تصور میکنم که با حرکات خطرسازش زندگیِ عزیزانم را به خطر میاندازد، از پلیس توقع دارم که رانندهی خاطی را متوقف کند.
7- از پلیسها به خاطر تلاششان برای تضمین سلامتی و امنیت افراد و خانوادهها در راهها، سپاسگزارم.
8- از پلیس سپاسگزارم. آنها هر روز با صحنههای دلخراشی روبرو هستند و به این خاطر قصد دارند از زندگیِ من و خانوادهام حفاظت کنند.
9- از پلیس سپاسگزارم به این خاطر که باعث شد تا من سالم و تندرست به خانه برسم و دوباره در جمع گرم خانواده قرار بگیرم.
10- از پلیس سپاسگزارم که از میان همهی روشهای ممکن برای بازداشتن من از رانندگی با سرعت زیاد، کم ضررتریناش را انتخاب کرد یعنی متوقف ساختن من و این میتواند، بزرگترین موهبت در زندگیام باشد.
خیلی جدی از شما میخواهم که اشتباهی را انتخاب کنید که تاکنون انجام دادهاید و دربارهی آن احساس خوشایندی ندارید و در مواقعی که وقت دارید، این تمرین عالی را در مورد آن تکرار کنید. به آن بیندیشید که میتوانید از یک اشتباه موهبتهای بسیاری را کشف کنید. چه چیز دیگری چنین سود تضمین شدهای را در خود نهفته دارد؟
تمرین شماره 26
اشتباهات را به موهبت تبدیل کنید.
1- موهبتهای خود را بشمارید: لیستی از ده موهبتتان تهیه کنید و بنویسید که چرا احساس میکنید که برای آنها سپاسگزارید. لیست خود را از نو بخوانید و در پایان هر مورد، کلمهی سپاسگزارم را سه بار بگویید و تا آنجاکه میتوانید برای موهبتهایی که دارید قدرشناس باشید.
2- یکی از اشتباههای زندگیتان را برگزینید.
3- ده موهبت را که در نتیجهی این اشتباه به شما روی آورده پیداکنید و بنویسید.
4- برای آنکه بتوانید موهبتها را پیدا کنید، میتوانید این سؤال را از خود بپرسید: چه چیزی از این اشتباه آموختم؟ و چه دستاوردهای خوبی از این اشتباه نصیب من شد؟
5- پیش از آنکه بخوابید، افکارتان را متمرکز کنید و کلمهی سپاسگزارم را برای بهترین اتفاقی که در روز برای شما رخ داده بر زبان آورید.
مرسی عالیه
سپاس بسیار تاثیر گذار بود