قوانین ثبت حق اختراع، فرصت یا تهدید
علی ادبی مهذب: به تازگی خبرهای جدیدی درباره توافق پتنتی دو شرکت اپل و اچ تی سی در رسانهها منتشر شده است. چندی پیش نیز دادگاههای جنجالی اپل و سامسونگ را پشت سر گذاشتیم. بد ندیدم که با توجه به این اتفاقات، مطلبی پیرامون موضوع قوانین حق ثبت اختراع را با شما خوانندگان گرامی «یک پزشک» به اشتراک بگذارم:
به راستی چرا باید یک شرکت، میلیاردها دلار صرف ساختن کارخانهای با هزاران کارگر ماهر در آمریکا برای تولید ریزپردازنده نماید؟ آیا دلیل اصلی این نیست که این شرکت بیم دارد نتواند در کشورهای دیگر با اطمینان طرح خود را پتنت نماید و از خطر بازتولیدش جلوگیری کند؟
خیلی وقتها ما تصور میکنیم که مناقشات پتنتی چیزهایی هستند که تازگی مُد شدهاند، در صورتی که جالب است بدانید از نیمه قرن نوزدهم، در امریکا ابداعات و اختراعات پتنت میشدند، برای مثال این پتنت یک ماشین خیاطی سینگر است که در اول نوامبر سال 1851 ثبت شده است:
از سوی دیگر جالب است بدانید که در حال حاضر، میزان شکایتهای پتنتی کمتر از گذشته شده است. در واقع در اواسط قرن نوزدهم مقدار این جدالها دو برابر مقدار کنونی بود.
آمارها همچنین به ما نشان میدهند که امروزه 75 درصد از ارزش یک شرکت مربوط به مالکیت فکری یا به عبارتی مربوط به پتنتهایی است که در اختیار دارد.
در جهان امروز مناقشات حول قوانین ثبت اختراع، یکی از مشخصههای عادی این صنعتِ به شدت رقابتی شده است. اما نکتهای که در این مورد پتنت از آن غافل هستیم این است که ثبت کردن طرحها و تفکرات، میتواند از دید دیگر ابزاری باشد برای مطلع کردن دیگران از آنها و فراهم کردن شرایطی برای تکمیل طرحهای گذشتگان و ایجاد امکانات مؤثرتر. ثبت نکردن اختراعات توسط شرکتها و حفاظت شخصی از تحقیقات میتواند منجر به خاموش کردن آتش نبوغ در جامعه شود، آن هم زمانی که نیاز به نوآوری درباره فناوریهای آینده به شدت احساس میشود.
در صورتی که ما چیزی در مورد تفکرات پیشینیانمان نمیدانستیم چگونه میشد که اینقدر پیشرفت کنیم؟ آیا کسی هست که بتواند بگوید که از صفر تا صد یک طرح را به تنهایی طراحی کرده است. نکتهای که میخواهم اشاره کنم آن نیست که نباید از کسی که چیزی را اختراع کرده است پشتیبانی نکرد، نه! اما به نظر میرسد که یکی از فلسفههای قوانین ثبت اختراع نیز همین باشد که دیگران از ایده شما باخبر شوند تا شاید بتوانند با تکمیل آن اندکی در روند پیشرفت جهانیان تأثیر بگذارند.
به تازگی کارشناسان متوجه رشد دادخواهی برای پتنتهای حوزه نرمافزاری شدهاند. در حال حاضر شش شرکت از ده شرکت برتر جهان، شرکتهایی هستند که در حوزه نرم افزارها نیز حضور دارند و سه شرکت برتر این لیست نیز از همین گروه هستند و آنها نیز با ثبت حق اختراع نرمافزارهایشان از محصولات خود حفاظت میکنند. متأسفانه شدت گرفتن دادخواهیهای در حوزه نرمافزاری، ممکن است باعث سرکوب نوآوریهای جدید در مورد نرمافزارها شود.
نرمافزارها راهی برای نوآوری در همه صنایع هستند و دوشادوش تحولات سختافزاری باعث پیشرفت بشریت شدهاند. برای مثال برای کاهش مصرف سوخت خودروها، میشود فقط ساختار فیزیکی سیلندرها را اصطلاح کرد، در این صورت ممکن است این تغییر عملا به علت افزایش وزن موتور، چندان بهصرفه نباشد، اما اگر از ریزپردازندههایی برای کنترل سوخت استفاده کنیم که از نرمافزارهایی کارا استفاده میکنند، در این صورت هزینههای کاهش خواهند یافت و همین میزان ایمنی و اطمینان بالا خواهد رفت.
بخش توسعه نرمافزار در جهان امروز فناوری، برعکس حوزه سخت افزار که هرکسی نمیتواند درآن وارد شود، یکی از حوزههایی است که نیاز به امکانات فراوان ندارد و هر کس با دانش برنامهنویسی میتواند ارزشی جدید خلق نماید، پس افزایش سختگیریهای پتنتی در این حوزه ممکن است به تک تک برنامهنویسانی که حتی در خانه خود کد مینویسند نیز آسیب برساند.
این مطلب به معنی آن نیست آکه نباید از مخترعین حمایت کرد. منظورم آن است که باید خط و مرز مشخصی بین کپی کردن کامل از یک طرح و یا تکمیل آن ایجاد شود.
در این مورد ما باید همواره اعتدالی را رعایت کنیم، یعنی اگر از یک سو پتنتها نقض شوند و کسی احترامی به آنها نگذارد، اصلا مخترعین ایدههایشان را ثبت نمیکنند و تلاش میکنند که شخصا از آنها محافظت نمایند، در این صورت کسی از کاری که دیگری انجام داده است، مطلع نمیشود، دوبارهکاری رخ میدهد و ما شاهد کدها و برنامه هایی خواهیم بود که کمتر باز هستند.
از سوی دیگر پتنتها به خصوص در حوزه نرمافزاری ببش از حد دست و پاگیر باشند و به طور افراطی به نفع صاحبان ایدهها باشند، نمیتوان منتظر نوآوریهای بیشتر بود.
پس قوانین و کارکرد مراکز ثبت اختراع، روی لبه بسیار نازکی باید حرکت کنند و میباید از افتادن در هر سوی دیگر اجتناب کنند. اینکه عدهای میگویند این قوانین باید برداشته شوند، بسیار سادهاندیشانه است. از سوی دیگر سختتر شدن این قوانین هم مانع نوآوری خواهد شد.
برداشتی آزاد از مقاله سایت wierd
سلام
عالی بود
احسنت
نوشته اید: [منظور] آن نیست که نباید از کسی که چیزی را اختراع کرده است پشتیبانی نکرد.
این جمله سه تا فعل منفی دارد و خیلی مبهم است. آیا یعنی: منظور آن است که نباید پشتیبانی کرد، یا منظور آن نیست که باید پشتیبانی کرد؟
بهتر نبود واضح تر می نوشتید؟ بالاخره منظور این جمله این است که با پشتیبانی از پتنت موافقید یا نه؟
به شدت با این مقاله موفقم.
شاید به نظر برسه که حرکت هایی مثل جنبش نرم افزار آزاد این مشکل رو برطرف می کنند، ولی واقعیت اینه که در بیشتر مواقع، برای حفظ حقوق، برنامه نویس / شرکت مجبور میشه که از انتشار آزاد نرم افزار و ایده های به کار رفته در آن جلوگیری کنه.
از طرف دیگه، پتنت ها باعث شده اند که کار توسعه نرم افزار جدید سخت بشه و در آینده، این کار سخت تر هم خواهد شد. صنعت نرم افزار به دلیل ماهیتی که داره، 100% به خلاقیت و تفکر انسان ها وابسته است و پتنت ها مانع شکوفایی این خلاقیت می شوند.
البته پتنت های بیش از حد و افراطی، وگرنه برای شکوفایی این خلاقیت پتنت تا حدی لازم هم هست.
بسیار بسیار عالی بود علی جان……کاملا مو شکافانه به این موضوع اشاره کردی..