سقوط لانس آرمسترانگ
در یک پزشک زمانی پستی داشتم، در ستایش «لانس آرمسترانگ» یا شاید بهتر باشد بگویم در ستایش باور، امید و مبارزه برای زندگی و پیروزی.
در هفتهها و ماههای اخیر، بعد از افشای دوپینگی بودن آرمسترانگ، چند کامنت و ایمیل داشتم درباره آن پست، یکی از خوانندگان ایمیل زده بود که بهتر نیست، آن پست را حذف کنم؟ دو سه نفر هم کامنت گذاشته بودند و موضوع را گوشزد کرده بودند.
من اعتقادی به حذف پستهای قبلی ندارم، به خاکستری دیدن اشخاص باور دارم و فکر میکنم هنوز هم جریان مبارزه دشوار آرمسترانگ با بیماریاش باید الگویی برای ما و یا بیماران باشد.
پنجشنبه و جمعه هفته پیش، در دو قسمت، مصاحبه اختصاصی «اپرا وینفری» با لانس آرمسترانگ پخش شد، شما میتوانید از اینجا و اینجا، این دو قسمت را دانلود کنید و ببینید.
سقوط آرمسترانگ، از دست دادن همه افتخاراتش و اعترافش در این برنامه تلویزیونی، حاوی درسهایی برای قهرمانان، شخصیتهای مهم و همه ما است:
– آرمسترانگ اعتراف کرد که شایسته انتقادات، نفرتها و بیمهریهایی است که این روزها بر او میرود، اما در ضمن اعتراف او به طور ضمنی ما را متوجه چیزهایی میکند که در دنیای ورزش حرفهای، خیلیها برای موفقیت انجام میدهند. چیزی که بخشی از فرایند روتین کار میشود.
– همه دروغ را باور میکنند: دروغ بزرگی که مرتب تکرار شود، باورکردنی میشود. در این سالها ما به صورت پراکنده، میشندیم که برخی اتهاماتی علیه آرمسترانگ وارد میکنند، اما ما خود نمیخواستیم باور کنیم که یک اسطوره مرتکب اشتباه شده است.
– جلب اعتماد مردم و اعتراف به گناه دشوار است: آرمسترانگ باید باقی عمر را صرف پوزش طلبیدن از همه کند، حتی در نزد فرزندانش.
– جامعه در دروغگو کردن مردمش نقش دارد: آرمسترانگ زمانی که دوپینگ میکرد و مسابقات رو میبرد، اصلا احساس پشیمانی نمیکرد و این وضعیت برایش ناخوشایند نبود، او باور کرده بود که در دنیای ورزش حرفهای، گریزی از دوپینگ نیست و همه این کار را میکنند.
جامعهای که در ان دروغ گفتن یک چیز عادی شود و راستگو بودن، مبدل به یک چیز نادر و عجیب شود، در سقوط قهرمانانش بیتأثیر نیست.
– هر چقدر بزرگتر باشی، سقوط سختتری خواهی داشت: آرمسترانگ دیگر همه چیزش را از دست داده است، او حتی دیگر نمیتواند به راحتی در دوی ماراتون شرکت کند و از عضویت در هیئت مدیره بنیاد خیریه Livestrong کنار گذاشته شده است.
در پایان این پست، بد نیست بدانید که استودیوی فیلمسازی پارامونت و شرکت فیلمسازی جی جی آبرامز -Bad Robot- قصد دارند که فیلمی در مورد این دوچرخهسوار بسازند. آنها حق اقتباس سینمایی کتابی که به زودی در مورد سقوط آرمسترانگ منتشر خواهد شد، خریدهاند. این کتاب توسط یکی از روزنامهنگاران به نام ژولیت ماکور نوشته شده است. البته هنوز کارگردا و فیلمنامهنویس و بازیگر نقش او مشخص نشدهاند. (+)
سلام آقای دکتر. پوسته جدید وبلاگ بسیار زیبا و تعاملی ! است. موفق باشید.
واقعا اون همه افتخاراتی که کسب کرد به شرایط الانش می ارزه!؟
راستی تمپلیت جدید مبارک!!!
خیلی خوبه و من که خوشم اومد… بخصوص که تاکیدتون بر روی دسته بندی موضوعات مختلفه و برای هر موضوع یه قسمت رو در نظر گرفتید.
فقط اینو بگم که به نظرم لوگوی فعلی فوق العاده زشته… لوگوی قبلی خوب بود، و چشمها بهش عادت کرده بود و هویت یک پزشک رو بخوبی به تصویر میکشید…
خوب کاری کردید که اون پست رو خذف نکردید. به هر حال آرمسترانگ هم (چه راست و چه با دروغ) به ما انگیزه و روحیه زیادی داد…
قالب جدید سایتتون هم خیلی خیلی عالیه
لطفا یک پست در مورد دوپینگ و شیوه های آن و میزان افزایش کارایی که به ورزشکار میبخشد بنویسید…واقعا من به شخصه نمیدونم اگر بر فرض آرمسترانگ دوپینگ نمیکرد چند درصد تواناییش کمتر میشد یا مثلا نمیتونست هیچ مقامی بیاره!؟!
به نظر من باز هم از بزرگی شخصیت ایشون چیزی کم نشده. همین تو این چند سال، اراده آرمسترانگ درس بزرگی رو نه تنها به بیماران، به دیگر افراد هم داده. چقد زیاد هستن افرادی که با الگو قرار دادن ایشون با بیماری های خودشون دست و پازدن وموفق شدن! شاید الان اون اراده کاذب به نظر اومده و تمامی اون مقام هارو از دست دادن، اما در مقابل کسانی هستند که با کمک ایشون ، سلامتی خودشون رو به دست آوردن.
هنوز هم livestrong یکی از بزرگترین بنیاد های کمک به بیماران سرطانیه.
فکر کنم شما اطلاعات کاملی نداشته باشید در مورد این شخص چون ایشون زندگی افراد زیادی رو به تباهی کشونده و توی این سالها هر کسی رو که در مورد دوپینگش صحبت کرده رو از طریق وکلای قدرتمندش به اونها به شدت ستم کرده و حتی به نزدیکان و دوستان قذیمی خودش رحم نکرده، فکرنکنم با این اوصاف از بزرگی شخصیتشون چیز زیادی باقی مونده باشه!
درود بر شما
الان قالب جدید سایت رو می بینم.پوسته زیبایی است.واقعاً دیگه وقتش بود سایت تغییری بکنه.
به نظرم آرمسترانگ یه آدم به معنای واقعی کلمه هست!
من اولش ناراحت شدم. ولی گفتم واقع بین باش(نه مثبت اندیش) تو واقعیت اون در مبارزه با سرطان کولاک کرده پس نباید با یه خطای شناختی تعمیم مساله دوپینگ به سرطان اون را نادیده گرفت و دچار انتخاب گسسته شد. به هر صورت او در درمان سرطان روحیه خود را خوب حفط کرد و چه بخواهیم چه نه تمام الگوهایی که روانشناسان بزرگ انگیزش همچون بندورا و وینر و… بدان دست یافته اند به صورت ناخوداگاه استفاده میکرد. و خودکارامدی حود را در مقابل سرطان از دست نداد!
آرم استرانگ هنوز هم برای من یک قهرمانه، نه به خاطر مسابقات دوچرخه سواری بلکه به خاطر برنده شدن در مسابقه بین خود و سرطان و همچنین تاسیس بناید خیریه اش.
شاید دوستانی که به سرطان مبتلا نبوده اند یک همچین خبری آنها را از این شخص دلسرد کند اما کسانی مانند من که سایه سرطان سال ها زندگی شان را در بر گرفته خوب می دانند که بازگشت به زندگی معمولی تا چه حد دشوار است.این که این شخص با چنین اراده ای نه فقط به زندگی معمول برگشته بلکه سعی داشته با قهرمانی باعث ایجاد روحیه در بیماران سرطانی شود خودش یک دنیا ارزش دارد. البته من این حرکت او را تایید نمی کنم اما به نظرم این باعث نمی شود که تمام کارهای مثبتی انجام داده را نادیده بگیریم.
دقیقا حق با شماست.
اگر کمترین آشنایی با ورزش حرفه ای داشته باشیم در می یابیم که بخش اعظم مدال های المپیک و رکوردهای جهانی حاصل تمرینات سخت، تغذیه صحیح، انگیزه های بسیار قوی و البته داروهای موثر است! طوریکه با پیشرفت فارماکولوژی رکوردهای ورزشی نیز پیشرفت می کنند! نمونه ی استفاده از دوپینگ حتا بدون فاش شدن در سطوح بالا مانند المپیک در ورزش ایران نیز به وفور دیده می شود، متاسفانه باید این واقعیت را قبول کنید که صنعت ورزش! حرفه ای جهان بدون داروها و دوپینگ رو به جلو حرکت نمی کند.ممکن است بپرسید چرا دوپینگ ها بندرت کشف می شوند پاسخ این است که همواره روندهای آشکارسازی دوپینگ از روند تولید داروهای جدید عقب تر است، به همین دلیل وادا در سالیان اخیر علاوه بر نمونه اولیه، نمونه دومی را هم برای آزمایش در سالیان بعد نگهداری می کند، البته به همه این ها لاپوشانی های فدراسیون های جهانی را بدلیل فساد موجود در آن ها، اضافه کنید. بنابراین شخصی مانند آرمسترانگ فقط سمبلی از مساله ی دوپینگ در صنعت ورزش فعلی است…
به فرض که تمامی اعترافات آرمسترانگ درست بوده و وی با دوپینگ 7 سال پیاپی قهرمان سخت ترین رقابت دوچرخه سواری جهان شده باشد !
ولی همه دوچرخه سواران جهان می دانند که او در این رشته بهترین است و نظیرش هرگز تکرار نخواهد شد .
یادمان باشد ، او پس از غلبه بر سرطان 7 پیروزی پیاپی را بدست آورد /.
آقای مهندس صمدی فر!
شما که نانوایی باز کردید، هنوز دوچرخه سواری هم می کنید؟