چگونه بدون گرفتن تبلیغات مستقیم در اپلیکیشنهایی که نوشتهایم، پول به جیب بزنیم؟ معرفی 7 راه خلاقانه
نگاهی به «گوگل پلی» یا فروشگاه اپلیکیشن اپل بیندازید، نوشتن و فروش اپلیکیشن دیگر مدتهاست که یک «صنعت» تمامعیار شده است.
از شما خبر ندارم، ولی من هر وقت داستان موفقیت یک اپلیکیشن و عملی شدن یک ایده ناب را میخوانم و میبینم که چطور بعضیها به جای نیاز به فروش مواد معدنی سرزمینشان، با نیروی مغزشان، از هیچ سرمایه میسازند و کارآفرینی میکنند، تحت تأثیر قرار میگیرم.
متأسفانه با اینکه بازار اپلیکیشن در ایران کاملا بکر است، اما ما در سالهای اخیر، شاهد شکوفایی برنامهنویسی اپلیکیشنهای موبایل نبودهایم. من پیش از این در پستی، دلایل این ناکامی را تحلیل کرده بودم، اما در این پست میخواهم روی مسئله مهم درآمدزایی و اقتصاد اپلیکیشنی متمرکز شوم.
درست است که به خاطر مسائل ناخواسته، خیلی وقتها توسعهدهندگان ما نمیتوانند به صورت روتین اپلیکیشنهایشان را در بازارها قرار بدهند و تبادل مستقیم مالی داشته باشند، درست است که به علت زیاد نبودن کاربران ابزارهای هوشمند ایران در قیاس با کاربران جهانی، نمیتوان امید زیادی به فروش اپلیکیشنهای محلی داشت، اما به گمان من یکی از دلایل ناکامی اقتصادی توسعهدهندگان اپلیکیشن، ناآشنایی آنها با مدلهای کسب سرمایه با اپلیکیشنهایشان است.
بیشتر توسعهدهندگان اپلیکیشن تصور میکنند، تنها راههای کسب درآمد، فروش اپلیکیشنهای پولی یا گذاشتن تبلیغ مستقیم در آنها است، آنهایی که بهروزتر هستند، با سیستم فروش داخل اپی یا in-app purchase آشنا هستند که البته این یکی در شرایط حاضر، چندان در اتمسفر داخلی، قابل مانور نیست.
اما راههای دیگری هم برای تحصیل پول با اپلیکیشنها وجود دارد که در این پست میخواهم نگاهی به آنها بیندازم:
1- در کنار اپلیکیشن خود گیم و جنبههای سرگرمکننده قرار بدهید
تصور کنید که اپلیکیشن محبوبی دارید، اما نمیدانید چطور از طریق آن پول درآورید. شما حدس میزنید که اگر اپلیکیشن خود را پولی کنید، با فرار گسترده کاربران روبرو خواهید شد، پس نمیخواهید چنین خطری کنید.
پس چه باید بکنید؟
ابتکاری که اپلیکیشن LINE انجام داده است، بسیار جالب است. خیلی از ایرانیها این اپلیکیشن را در گوشی موبایل خود دارند، این اپلیکیشن، یک اپلیکیشن پیامرسان است که با آن میشود به صورت نوشتاری و صوتی با دیگران ارتباط برقرار کرد. این اپلیکیشن 80 میلیون کاربر دارد، اما کاملا رایگان است.
پس آنها چطور پول درمیآورند؟!
با گیم. توسعهدهندگان این اپلیکیشن، یک گیم به نام LINE Pop را در کنار اپل ارائه کردند که در ظرف دو هفته، یک میلیون دلار، پول به جیبشان سرازیر کرد.
موفقیت این بازی ساده، خیلی از رقبا مثل Whatsapp را به فکر برده است که راهبرد مشابهی را در پیش بگیرند.
2- جهانی فکر کنید، به جایی بروید که پول هست!
کاربران در همه مناطق جغرافیایی رفتار مشابهی ندارند، کاربران ایرانی اصولا عاشق چیزهای رایگان هستند و خیلی اوقات رایگان بودن برایشان بیشتر از کیفیت اهمیت دارد.
متأسفانه یکی از مشکلات توسعهدهندگان ما این است که خودشان را دستکم میگیرند و وقتی برآورد میکنند یک اپلیکیشن پیچیده در ایران اصلا نخواهد فروخت، کلا از نوشتن ان صرفنظر میکنند.
شما تصور کنید که کسی پیدا شود که مینیاتورهای ایرانی یا اماکن دیدنی ایران را به صورت بسیار باکیفیت با همه اطلاعات جانبی در اپلیکیشنی معرفی کند، یا تصور کنید که کسی یک اپلیکیشن فرهنگی بسیار فاخر در مورد حافظ یا مولانا بنویسد، یا اصلا یک اپلیکیشن خبری راه بیندازد که خبرهای مهم ایران را جمعآوری کند.
قابل پیشبینی است که در ایران کسی خریدار این اپلیکیشنها نخواهد بود، کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که مثلا حاضر باشد که برای یک اپلییکشن بسیار خوب در محیط آیپد که به صورت چشمنوازی اطلاعاتی در مورد موزههای بزرگ ایران ارائه میدهد، 1.99 دلار بدهد.
اما کاربران در سطح جهانی، رفتار مشابهی نخواهند داشت. خیلی از آنها راحتتر از چیزی که فکر میکنید، پول میدهند. تازه شما باید جامعه ایرانیان خارج از کشور را هم در نظر بگیرید!
در اینجا بد نیست، آمار جالبی به شما بدهم. آیا میدانشتید که کاربران در کدام کشور در خرید اپلیکیشنها دست به جیبتر هستند؟
لابد فکر میکنید، آمریکاییها! نه! بر اساس اطلاعات خرید گوگل پلی، ژاپنیها 29 درصد کل درآمد ناشی از فروش اپها را سبب میشوند، بعد از آنها کاربران آمریکایی با 22 درصد و کاربران کرهای با 18 درصد قرار دارند.
چیز دیگری که شاید به درد توسعهدهندگان بخورد این است که شتاب افزایش فروش اپ در برخی از کشورها واقعا قابل توجه است، بنابراین این بازااهای بالقوه را باید در نظر گرفت. از این نظر کشورهایی مثل ژاپن، روسیه، چین، تایوان، تایلند، مکزیک و کره، خیلی برتر از آمریکا هستند.
آیا تا حالا در ایران توسعهدهندهای پیدا شده که با آشنایی با روحیه ظریف ژاپنیها و فرهنگدوست بودنشان به فکر نوشتن اپلیکشن برای آنها بیفتد؟
3- بنر و نوتیفیکیشنهای زورکی را فراموش کنید، با شیوههای مبتکرانهتری تبلیغ کنید!
مرورگر دلفین را در نظر بگیرید، این مرورگر، با تبلیغ نصب سایر اپلیکیشنها کلی پول درمیآورد، اما این کار را به صورت آزاردهنده و در قالب بنرها یا نوتیفیکیشنها انجام نمی دهد. در صفحه Speed Dial این مرورگر، کاربران میتوانند به صورت ظریفی اپهای توصیهشده را ببینند.
با این کار توسعهدهندگان دلفین، هم اپلیکیشنهای خوب و باکیفیت را معرفی میکنند و هم کلی منتفع میشوند.
مثال دیگر در این زمینه اپلیکشن Appsfire است، این اپلیکیشن، ابزاری برای پیدا کردن اپلیکیشنها رایگان بایکفیت یا آنهایی است که به صورت موقت، در بازههای زمانی مشخص رایگان میشوند یا قیمت فروششان کاهش مییابد.
این اپلیکیشن، کاربران زیادی دارد و همیشه با معرفی اپلیکیشنها، سرمایه زیادی کسب میکند.
4- نسخه رایگان یا فریمیوم اپلیکیشن خود را بسازید
لابد برنامههایی را دیدهاید که دو نسخه دارند: یک نسخه رایگان یا Freemium و یک نسخه پولی.
در اینجا نویسندگان، با عرضه یک نسخه رایگان که امکانات سادهتری نسبت به نسخه پولی دارد، توده بزرگی از کاربران را جلب میکنند، کاربران به تدریج با اپلیکیشن رایگان کار میکنند و حس میکنند که برای دسترسی به امکانات بیشتر، نیاز به نسخه کاملتر پولی دارند.
اپلیکشن تناسب اندام Noom همین راهبرد را به صورت موفقی اجرا کرده است.
5- پول درآوردن با فروش محصولات جانبی
لزومی ندارد که فقط با فروش اپلیکیشن پول دربیاورید، همان طور که باشگاههای معروف فوتبال، با فروش تیشرت و پوستر و ماگها، پول درمیآورند، شما اگر بتوانید مثلا یک اپلیکیشن محبوب بازی با شخصیتهای دوستداشتنی بنویسید، میتوانید با فروش تیشرت و اسباببازی، کیسهای گوشیهای موبایل، ماگها، کلی پول دربیاورید.
این همان کاری است که شرکت Rovio با انگری بردز کرد. شما میتوانید همین کار را با اپلیکیشن ابتکاری بعدی مثلا حسن کچل بکنید! مهم ابتکار شماست!
6- نسخه Enterprise اپلیکیشن خود را درست کنید
به فکر پول درآوردن از اپلیکیشن خود هستید، اپلیکیشن رایگان خود را پولی نکنید و کاربران را فراری ندهید، در اپلیکیشن خود امکانات برتری را بگنجانید که فقط کاربران با پرداخت پول بتوانند از آن استفاده کنند.
اپلیکیشنهای Dropbox و Evernote همین کار را کردهاند.
7- تبلیغات را به صورت نرم یا سرگرمکننده ارائه کنید
بله! میشود بدون بنرهای چشمکزن، آگهیهای متنی یا شیوههای مستقیم تبلیغ، هم آگهی گرفت!
این شیوه بسیار مؤثرتر است، کاربر را فراری نمیدهد، ترغیبکننده است و در آخر باعث رضایت کاربران، نویسندگان اپ و آگهیدهندگان میشود.
یک مثال جالب:
شاید با یکی از محصولات شرکت Outfit7 آشنا باشید، همان گربهها و شخصیتهای دوستداشتنی سخنگو، این اپلیکیشنها تا به حال 600 میلیون بار دانلود شده است.
اما این شرکت به جای تبلیغ مستقیم، به نوع دیگری تبلیغ گرفت:
سال پیش شرکت DreamWorks برای تبلیغ انیمیشن ماداگاسکار، به سراغ مقامات شرکت Outfit7 رفت. «ناری سینگ» که رئیس قسمت مالی این شرکت است، حدس زد که آگهی به صورت بنر ساده، چیز جالبی نباشد، پس به همین خاطر به کار دیگری دست زد:
ترتیبی داد که برنامهنویسان، طوری اپلیکیشن را آماده کنند،که کاربر بتواند به پنج بار ضربه زدن روی گربه، محیط ماداگاسگار اپلیکیشن را ببینید، در این محیط همه چیز از جمله بکگراند بازی، ماداگاسگاری میشود.
چنین راهبردی کودکانه به نظر میرسد، اما با دادن جنبه سرگرمی به تبلیغاتی که گرفتهاید، میتوانید هم پول دربیاورید و هم کاربران و آگهیدهنده را راضی نگه دارید.
این نوشته تقدیم میشود به همه دوستانی که این روزها سخت در تلاش هستند تا اولین همایش تخصصی نرمافزارهای موبایل ایران را برگزار کنند.
من مورد ۱ رو متوجه نشدم 😐
مورد ۴ و ۷ هم که تقریبا یکی بودند. اما ممنون ،چنین نوشته هایی ذهن کاربران رو درگیر موضوعی می کنه که آینده ی خوبی داره.
راهکارهای جالبی بود.ممنون از شما
ممنون، واقعاً مفید بود
با موارد 4 و 6 بیشتر از بقیه موافق هستم
متاسفانه وضعیت کتاب های مربوط به ساخت و توسعه اپلیکیشن ها اصلا تو ایران خوب نیست و به غیر از یک یا دو کتاب ، چیز دندون گیری حتی به صورت ترجمه شده وجود نداره!
خیلی خوب بود
مرسی
دستت درد نکنه آقا علیرضا، خیلی پست خوبی و به درد بخوری بود، مثل خیلی دیگه از پست های شما!
لطفا اگه امکانش هست، لینک این پست رو قرار بدید:
“متأسفانه با اینکه بازار اپلیکیشن در ایران کاملا بکر است، اما ما در سالهای اخیر، شاهد شکوفایی برنامهنویسی اپلیکیشنهای موبایل نبودهایم. من پیش از این در پستی، دلایل این ناکامی را تحلیل کرده بودم، اما در این پست میخواهم روی مسئله مهم درآمدزایی و اقتصاد اپلیکیشنی متمرکز شوم.”
http://1pezeshk.com/archives/2012/03/clones-of-popular-services.html
دستت درد نکنه.
روش دیگه اینه که یک اپلیکیشن به صورت رایگان ریلیز بشه. بعد از این که یوزرهاش رو پیدا کرد برنامه های مرتبط با اون به صورتی پولی ریلیز بشه. مثلا برای بکاپ گرفتن اطلاعات از اون برنامه اولیه یا همچین چیزی …
به عنوان یک فعال در این زمینه، باید بگم که حقیقتا دلیل عمده عدم فعالیت در مارکت جهانی برای ما، مشکلات مالی و تحریمی هست. برای شخصی مثل بنده که کسی را هم در خارج از کشور ندارد، حتی اگر بتوانم اپلیکیشنم را روی گوگل پلی بگذارم، انتقال درآمد حاصل از فروش آن به ایران و تبدیل به ریالش اصلا ممکن نیست یا حداقل مستلزم عبور از هفت خان رستم است.
اگر این شرایط سهل شود، قطعا مشتاق فعالیت در مارکت جهانی هستیم. هم ایده زیاد است و هم علاقه و شوق.
در مورد بحث انتقال پول و تبدیل به ریال به شما موافقم. در واقع به خاطر شرایط سخت، ما از یه تجارت چند میلیاردی عقب موندیم. نه این که حالا من یه اپلیکیشن تولیذ کنم و چند ملیون در بیارم، نه منظورم این نیست. منظورم اینه که ما هم اگر یه مقداری شرایط برامون مهیا بشه و تسهیل بشه میتونیم در بازارهای ملیاردی جهان فعال باشیم و سهم خودمون رو داشته باشیم. هر چند کم و اندک
بنده به عنوان کسی که در این زمینه فعالیت مختصری داره باید بگم که همین دلایل که شاید حتی سطحی و جزئی به نظر بیاد، در فروش بسیار تاثیر گذار هست. در واقع به صرف این که ما اپلیکیشن خوبی داریم نمی توانیم به درامدزایی برسیم بلکه رعایت همین اصول ساده و مهم و بازاریابی موثر هستش که میتونه یه اپلیکیشن ساده رو به یه محصول فراگیر جهانی تبدیل کنه. از نویسنده به جهت ارایه ی مطلب سودمند ممنونم
بسیار عالی بود. استفاده کردم. ممنون.
بسیار عالی خیلی خیلی متشکرم
با سلام دوست عزیز مقاله بسیار مفیدی بود. امیدوارم مقاله هایی در رابطه با سختی های نوشتن برنامه های حرفه ای هم قرار بدین تا ارزش کار برنامه نویسی و سختی هاش کم کم در جامعه جا بیفته.
بنده خودم برنامه نویس هستم و مشکلات زیادی رو میبینم که اشتباهات خودمون باعث این مشکلات شده و مهمترین این اشتباهات عادت دادن مردم به خرید سی دی های هزار تومانی و بی ارزش کردن اصل تولید نرم افزار در ذهن مردم.
تجربه شخصی بنده:
بنده یک برنامه رو در دو ورژن پولی و مجانی در یکی از مارکت های ایرانی قرار دادم که هفت ماه وقت صرف تولیدش کردم و بالغ بر ۷ میلیون هزینه تهیه دیتای برنامه شد. ورژن مجانی برنامه بالغ
بر ۵۰،۰۰۰ دانلود شده و ورژن پولی برنامه هنوز به هزار دانلود نرسیده. در صورتی که اگر مطالبی که بنده قرار دادم رو بخوان فیزیکی کتاب هاشو تهیه کنن باید بالغ بر ۲۰۰،۰۰۰ هزار تومان کتاب بخرن. برای من جالب اینه که مردم ما اصلا حساب و کتاب نمیکنن که آیا یک اپ ارزش خرید داره یا نه…اصلا با پول دادن بابت نرم افزار مشکل دارن و این موضوع ریشه در چند چیز داره ..
۱-خبر نداشتن اکثریت جامعه از زحمات ساخت نرم افزار که باید رسانه ها این مطلب رو تشریح کنند
۲-برنامه های پولی بسیار بی کیفیت ایرانی که از سایت ها جمع آوری میشود و کاربر رو نسبت به خرید بد بین میکنه
۳-نبودن سایت هایی مثل cnet و امثال آن در بررسی تخصصی اپ های ایرانی
نکته جالب در مورد برنامه هایی که با خرید درون برنامه کار میکنن نظرات زیر اون برنامه هاست که مردم سازندگان اونها رو منحرف و روش پول گرفتن اونها رو توهین به خود تلقی میکنند.