بررسی توییتر نشان میدهد: مردم هاوایی شادترین و ساکنان لوییزیانا غمگینترین شهروندان آمریکایی هستند
زمانی لازم بود پژوهشگران برای تحقیقات جامعهشناسی، با زحمت فراوان با ترتیب دادن نظرسنجیهایی روی توده مردم، کار خود را پیش ببرند. اما با همهگیر شدن شبکههای اجتماعی، آنها یک منبع اطلاعاتی ارزشمند پیدا کردهاند و گاهی میتوانند به اطلاعاتی در آنها دست پیدا کنند، که با هیچ تحقیق روتینی نمیشد به آن دست پیدا کرد.
در این پست یک نمونه جالب را به صورت مختصر برایتان شرح میدهم، تا خودتان تصدیق کنید که با شبکههای اجتماعی چه کارهایی که نمیشود کرد.
به نظر شما برای اینکه بفهمیم مردم یک منطقه شادند یا غمگین، چه کار باید بکنیم؟ آیا باید شاخصهایی مثل میزان متوسط درآمد، میزان جرم و جنایت، میزان طلاق، میزان شرکت در جشنها و حضور در سینما و مراکز تفریحی، میزان سفرها را ملاک بدانیم؟ آیا باید با پرسشنامههایی که به دقت طراحی شدهاند، سؤالات مستقیمی از مردم بپرسیم؟
همه این کارها را میشود انجام داد، اما کار جالبتر استفاده از توییتر است. از آنجا که همیشه مردم در همه روزها و ساعات، در توییتر به ابراز نظر میپردازند و خیلی وقتها هم اطلاعات جغرافیایی کاربران مشخص است و معلوم است که از کجا توییت میکنند، از لحاظ نظری امکان دارد که کلیدواژههایی را مشخص کرد و بر اساس آنها مشخص کرد که مردم یک منطقه چقدر شاند یا افسرده.
اما مشخص است که این کار که در ابتدا ساده به نظر میرسد، دشواریهای فنی زیادی دارد.
دشواری اول، همان پیدا کردن کلمات کلیدی و ربط دادن آنها به میزان خوشبختی یا بدبختی است.
اگر به اینجا بروید، متوجه میشوید که افرادی پیدا شدهاند که وقت گذاشتهاند و فهرست بلندبالایی از واژگان درست کردهاند و مشخص کردهاند که به صورت نسبی فروانی ابراز آنها می تواند تا چند حد معرف خوشبختی باشد.
حالا با استفاده از همین فهرست، محققان با تحلیل توییتر مشخص کردهاند که مردم کدام ایالت آمریکا، احساس خوشبختی بیشتری میکنند، کدام شهر آمریکا شادتر است و برعکس مردم کدام ایالت و شهر آمریکا سیهروزتر هستند!
این پژوهش سال پیش، در فاز اول در نیویورک انجام شده بود، در آن زمان مشخص با تحلیلی نیم میلیون توییت، مشخص شده بود که مردم قسمت غربی نیویورک خوشبختتر از مردم قسمت شرقی آن هستند و یا اینکه مردم در قسمت غربی پارک مرکزی منهتن شادتر از بقیه مناطق هستند.
اما در فاز دوم این تحقیق، محققان 10 میلیون توییت را بررسی کردند و مشخص کردند که مردم ایالت هاوایی و شهر Napa شادترین آمریکاییها هستند و از آن سو، ساکنان لوییزیانا و شهر Beaumont بیشتر احساس بدبختی میکنند. به طور کلی مردم ایالتهای جنوبی ناشادتر هستند.
شما میتوانید مقاله کامل بسیار جالب این تحقیق را با فرمت PDF از اینجا دانلود کنید.
به گمانم، هر کسی با مرور این مقاله و دیدن تلاشهای پژوهشگران بسیار تحت تأثیر قرار میگیرد، اینکه اینقدر دانایی و هوشمندی، از توییتها به ظاهر بیاهمیت، چنین اطلاعاتی را استخراج کند، ستودنی است.
در اینجا بریدهای از این مقاله و فرمول خوشبختی را میبینید!
باورتان میشد روزی فرمول خوشبختی را ببینید؟
از یک منظر، اطلاعات اجتماعی که به این ترتیب به دست میآیند، شاید بیاهمیت به نظر برسند، اما از سوی دیگر از همین اطلاعات میتوان برنامهریزیهای کلان استفاده کرد.
این اطلاعات اجتماعی خیلی وقتها جهت سیاستهای دولتمردان را تغییر میدهند و یا از سوی دیگر به آنها کمک میکنند میزان محبوبیت و موفقیت سیاستهای خود یا میزان محبوب یا منفور بودن خودن را مشاهده کنند.
بهتره بگیم شادترین و غمگین ترین مردم آمریکا که دسترسی به توییتر دارند ، نه همه. چه بسا ممکنه که مردم عادی با سواد و امکانات کمتر زندگی شادتری رو داشته باشند 😉
فرمولی که ارایه شده یه فورمول عمومی در محاسبات آماری هست ولی برای مقاصد مختلف بجای پارامترها میتونیم پارامتر های موضوع آماری خودمون رو قرار بدیم، کاری که خیلی ارزش داره اینه که شبکه های اجتماعی چه کمک های بزرگی رو میتونن در کاهش هزینه های آمارگیری بکنند… 🙂
البته عملا درصد دسترسی و کاربری توییتر در جامعه آمریکا خیلی بالاست. میشه در نظر گرفت که برخلاف جامعه ایران کاربران این شبکه اجتماعی، به صورت یکنواختی در همه اقشار پراکنده باشن.
بسیار مقاله جالب و ارزشمندى بود! اشکالى که شاید در تحلیل آن وجود داشته باشد این است که هاوایى مقصد تووریستى بسیار محبوبى ست و بیشتر افراد آنجا نه بومى و ساکن، بلکه عمدتاً افراد متمولى هستند که براى تعطیلات و تفریح به هاوایى سفر میکنند. بنابراین جاى تعجبى ندارد که شادترین توییت ها از هاوایى باشد.
به غیر از این نکته، الگوریتم محاسبه شادى به نظر بسیار جالب مى آید. من درحال کار روى سنجش میزان هیجان (شادى و غم) در زبان کودکان مبتلا به اوتیسم هستم و این مقاله شما ایده مفید و خوبى به من داد. سپاس!
ممنونم
پاینده باشید.
ولی به نظرم این روش تحقیق خیلی قابلیت اطمینان نداشته باشد، نمی توان بر این اساس استناد کرد که آنها شاد هستند.