شبکههای اجتماعی و دروغهایی که همهگیر میشوند: حادثه بمبگذاری در ماراتون بوستون
هنگامی که فاجعهای طبیعی، بحران یا یک حادثه تروریستی اتفاق میافتد، واکنش مردم در شبکههای اجتماعی متفاوت است.
افراد مختلف به تناسب شخصیت، دانش، بینش و نوع اطلاعرسانی که به آنها میشود، به صورتهای مختلف واکنش نشان میدهند.
یکی از واکنشهای شایعهپردازی یا کمک ماخواسته با اشاعه شایعه است.
بعضی از افراد اصولا به خلق کردن شایعه علاقه دارند، آنها انگیزههای مختلفی از این کار دارند: جلب توجه، مشهور شدن، ظاهر یک آدم خیر به خود گرفتن، انگیزههای سیاسی و حتی اقتصادی. برای بعضیهای گرفتن چند «لایک» بیشتر میتواند انگیزه باشد.
اما در مورد حادثه بمبگذاری در ماراتون بوستون که به کشته شدن 3 نفر و مجروح شدن دهها نفر دیگر انجامیده، دروغها و مطالب کذبی در فیسبوک منتشر شده است که مروری بر آنها میتواند جالب باشد و در عین حال نشان بدهد که چطور شایعه میتواند راه خود را باز کند.
اولین شایعه، این عکس بود:
ادعا شده بود که این دختربچه یکی از قربانیان حادثه بوده است، مردم هم بدون هرگونه تأمل این عکس را «ریشیر» میکردند. معلوم نیست که اولین کسی که این عکس را به اشتراک گذاشته بود، چه کسی بود، شاید او برای افزودن بر تراژدی حادثه این کار را کرده بود.
اما اگر کسی فقط کمی فکر میکرد، فریب این عکس را نمیخورد و متوجه میشد این عکس ربطب به حادثه ندارد، چرا که:
– کودکی که در حادثه کشته شد، یک پسربچه بود، نه یک دختربچه.
– شماره نصب شده روی پیراهن دختر، شماره ماراتون بوسوتون نیست.
– و اصولا برای اینکه کسی در یک مسابقه رسمی ماراتون شرکت کند باید 18 سال به بالا داشته باشد.
عکس دیگری هم در فیسبوک به اشتراک گذاشته بود که در آن تصویر محو مردی روی بام یکی از ساختمانهای اطراف محل حادثه مشخص بود. در متن همراه عکس عاجزانه از مردم خواسته شده بود که عکس را به سرعت به اشتراک بگذارند، چرا که به دلایل مرموزی، فیسبوک این عکس را به سرعت حذف میکند.
جالب اینجا بود که این عکس به قدری محو بود که اصلا مشخص نبود، در حال دیدن یک فرد هستیم یا یک دودکش روی ساختمان. هیچ دلیلی هم وجود ندارد که عکس ربطی به عامل حادثه داشته باشد و فیسبوک و FBI هم اصلا عکس را حذف نکرده بودند.
دروغ سوم پخششده در فیسبوک این بود که صفحهای در مورد حادثه با عنوان Thoughts Go Out to All Involved in the Boston Explosions دو روز قبل از حادثه درست شده است. بنابراین کسانی که به تئوری توطئه علاقه داشتند با توجه به این صفحه شایع کردند که دولت در حادثه دست داشته است.
غافل از اینکه تاریخ درست شدن این صفحه، هیچ چیزی را ثابت نمیکند، چون صاحب یک صفحه میتوانید تاریخ تأسیس یک صفحه فیسبوک را به دلخواه تغییر بدهد. (تاریخ شروع را در قسمت اطلاعات پایه میتوانید هر سالی انتخاب کنید.)
پس قبل از اینکه در طی حوادث مهم، چیزی را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید یا لایک کنید یا دیگران را توصیه به انجام آن کنید، خودتان کمی در مورد بیاندیشید.
هیچگاه فکر نکنید که اگر کمتر از دیگران واکنش نشان بدهید، ناخودآگاه بیاحساس جلوه میکنید یا شخصیت منفعلی در دنیای آنلاین محسوب میشوید.
با گذشت زمان این واکنشهای منطقی شما به حوادث است که برایتان اعتبار ایجاد خواهد کرد.
یاد حماسه ملی عکس پپسی در ماه افتادم!!!
متاسفانه ذوق زدگی خاصی در شبکه های اجتماعی برای اطلاع رسانی یک خبر داغ وجود داره ، و من فکر می کنم به خاطر ساختار محتوی این سیستم ها اینگونه معضلات اجتناب ناپذیره ،
هر چند متاسفانه بعضا این موضوع را در سایت های معتبر ایرانی هم شاهد هستیم .
در مورد انفجار آقای مجیدی باید بگم که صدای انفجار بیشتر به منفجر شدن بشکه باروت شبیه بود تا “تی ان تی” به همین خاطر فقط موجب خسارت انسانی شده و خسارت ساختمانی قابل تاملی نبوده… در صورتی که انفجار تی ان تی بسیار مرگ بارتر و زیان بارتر از این میشد! یک جور هایی تروریست خوب ملاحظه حال تماشاچی ها رو کرده.
متاسفانه اکثر ما که در پیگیری ماجراها سرآمد هستیم نمی دونم چرا بدون کوچکترین تحقیق و دقتی، مطالب جالب رو توزیع و پخش می کنیم من حتی کسانی رو می بینم که تحصیلات بسیار عالی دارند اما مطالب بسیار مضحک رو شیر می کنند.