اینشتین: نادان در عشق!

9

فرانک مجیدی: هنگامی که سخن از علم به میان می‌آید، نام و یاد اینشتین با احترام در ذهن‌ها زنده می‌شود، اما وقتی پای روابط عاطفی وسط باشد… اینشتین دیگر آن آدم بزرگ نیست! در حقیقت، روابط عاطفی نابغه‌ی بزرگ چار اختلالات کتمان‌نشدنی بود، همان‌طوری که در قطعه‌ی Dear Albert که بر اساس نامه‌های اینشتین در فستیوال جهانی علم در روز 28 می اجرا شد. از روی این ترانه می‌شد استنباط کرد که روابط اینشتین با زنان تا چه حد آشفته، خام و همراه با کندذهنی بوده‌است. چنان‌که پیش از ازدواج‌ش با همسر اولش، میلِوا ماریچ، به او نوشته‌است «با همه احساس تنهایی می‌کنم، جز با تو!» مشخصاً او را بسیار دوست دارد. با این‌همه، عشق آن‌ها نپایید، چرا که انیشتین با همه‌ی وجود خود را وقف در کارش کرده‌بود. میلوا یک بار به دوستی نوشته «او تنها برای [علم] زندگی می‌کند! ما برایش فاقد اهمیت هستیم و در رده‌ی دوم قرار می‌گیریم.»

حتی اینشتین برای طلاق پیش‌قدم می‌شود، اما میلوا این پیشنهاد را رد می‌کند. بنابراین اینشتین شروط گستاخانه‌ای پیش پای همسرش می‌گذارد تا از طلاق منصرف شود: خانه را تمیز کند، لباس‌هایش را بشوید، به او در اتاق کارش سه وعده غذا بدهد، با او هیچ تماس فیزیکی نداشته‌باشد و «وقتی که من خواستم حرف زدن با من را متوقف کن!» میلوا ابتدا برای حفظ زندگی‌ش این شرایط برده‌وار را پذیرفت، اما در نهایت این زوج از یکدیگر در سال 1919 جدا شدند.

اینشتین

تقریباً هفت سال بود که اینشتین با دخترعموی خود، السا، وارد رابطه‌ای عاطفی شده‌بود. چهار ماه پس از طلاق از همسر اولش، اینشتین با السا ازدواج کرد. در مجموع، این‌بار ازدواج اینشتین موفق‌تر بود، هرچند که السا خود را بسیار تحت‌فشار شهرت همسرش و وقف کامل او به علم فیزیک می‌یافت. اینشتین همچنان مصرانه بر ایده‌اش پای می‌فشرد که «من خود را، بدنم را و روحم را وقف علم کرده‌ام». السا یک بار نوشت «او را شخصتی خارق‌العاده یافته‌ام، هرچند که زندگی با او طاقت‌فرسا و پیچیده است.»

نمی‌توان تردید کرد که اینشتین مانند بسیاری از ما، یا حتی بیش از ما در راه عشق مبارزه کرده است. هیچ‌کس کامل نیست! او نمی‌توانست زندگی‌ای بی‌نظم‌تر از آن‌چه که زیست، داشته‌باشد. شاید همین هرج و مرج ذهنی بود که اینشتین را بدان‌سو سوق داد که سادگی و حقیقت طبیعت را در علم نشان‌مان دهد!

منبع


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

روجلدهای خاطره‌انگیز مجموعه کتاب های طلایی که کودکی‌مان را رنگی می‌کردند!

عبدالرحیم جعفری، پایه گذار انتشارات امیرکبیر و کتاب های طلایی، است. او ۱۲ آبان ۱۲۹۸ در تهران زاده شد. عبدالرحیم جعفری در سال ۱۳۲۸ انتشارات امیرکبیر را پایه گذاشت. و در سال ۱۳۴۰ انتشار مجموعه ی کتابهای طلائی را آغاز کرد. کتابهای طلایی مجموعه…

دستمال‌های پارچه‌ای برای پنهان کردن نقشه فرار در زمان جنگ جهانی دوم

جورجینا کنیوندر جنگ جهانی دوم، نقشه‌های سرّی روی دستمال‌های جیبی چاپ می‌شد تا نیروهای متّفقین در پشت خطوط دشمن بتوانند از آنها استفاده کنند. گرامی داشتن دستمال‌های پارچه‌ای کهنه پدر ‌همسرم شاید به نظر کاری ناخوشایند باشد اما در دل آنها…

داستان قهرمانانه خواهران میرابال، فعالان دومینیکنی که به سرنگونی یک دیکتاتور کمک کردند

خواهران میرابال: پاتریا، مینروا و ماریا ترزا که در خانواده‌ای کشاورز از طبقه متوسط به دنیا آمدند، در جمهوری دومینیکن زندگی نسبتاً راحتی داشتند.اما با به قدرت رسیدن رافائل تروخیو، دیکتاتور خشن، در سال ۱۹۳۰، زنجیره‌ای از حوادث به راه…

اگر نئاتدرتال‌ها بر انسان‌های به اصطلاح خردمند غلبه می‌کردند، شاید اینها ستاره‌های سینماهای آنها…

سوابق فسیلی نشان می‌دهد که نئاندرتال‌ها در حدود 40000 تا 30000 سال پیش از سوابق باستان‌شناسی ناپدید شدند، اگر در برخی مکان‌ها ممکن است تا حدود 28000 سال پیش  زنده مانده باشند.نئاندرتال‌ها گونه‌ای از انسان‌های باستانی بودند که تا زمان…

تبدیل شخصیت‌های انیمیشن‌های و کارتون‌ها به نمونه‌های انسانی شبیه به آنها

در انیمیشن‌ها ما حیوانات را دارای شخصیت انسانی می‌کنیم، رخت و لباس به تنشان می‌کنیم، آنها را صاحب جامعه و شهر می‌کنیم و رفتارهای انسانی را به آنها منتسب می‌کنیم.اما تصور کنید که در کاری معکوس، این شخصیت‌های کارتونی را می‌توانستیم به…

خودکشی دسته جمعی در دمین آلمان در پایان جنگ جهانی دوم

خودکشی دسته جمعی در دمین به رویداد غم‌انگیزی اشاره دارد که در پایان جنگ جهانی دوم در شهر دمین آلمان رخ داد. در اواخر‌آوریل و اوایل ماه مه 1945، هنگامی که نیرو‌های شوروی در حال پیشروی به سمت شهر بودند، بسیاری از ساکنان آن، از جمله زنان،…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / کلینیک زیبایی دکتر محمد خادمی /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
9 نظرات
  1. شهلا امینایی می گوید

    ممنون از مطلبتون.معمولا افراد موفق روابط عاشقانه موفقی ندارند.شاید به این دلیل که برای اهدافشون زندگی میکنند.

    1. میرتوحید می گوید

      کاملا موافقم. برای خیلی ها هم ازدواج و روابط عاطفی هدف اصلی زندگی هست.

  2. محمد می گوید

    سلام! اون واژه انیشتین نیستا! اینشتین هست! انگلیسی رو دقت کنید : Einstein ! البته ببخشیدا…متاسفانه تو ایران این واژه اشتباه تلفظ میشه و اشتباه هم نوشته میشه

  3. فرشاد می گوید

    Ein (آین) به آلمانی به معنای “یک” و stein ( اشتاین ) ( معادل stone در انگلیسی) به معنای “سنگ” است .کلا تلفظ صحیح آلمانی کلمه آینشتاین و به معنای تحت الفظی یک سنگ می باشد. به نظر می رسد در مسایل عاطفی و استقامت در علم اندوزی واقعا برازنده است !!

  4. Arash می گوید

    باسلام. البته موفقیت با علم یا عشق صرفا معنی شدنی نیست.هرچه هست ترکیبی از هردوست.موفقیت واژه ای کمپلکس است.
    بااحترام

  5. افشین می گوید

    خیلی خوب نوشتین خانم مجیدی. دانشمندا هم مثل ما بودن با خیلی از آپشن‌ها، تفاوت تو نوع کاربرده !
    به نظرم؛ برخی افراد تو زندگی، فقط به جاهایی نگاه می‌کنن که خودشون دوست دارن، فقط چیزی رو می‌بینن که می‌خوان ببینن و …
    شاید برخی از ما، برای رسیدن به اهدافمون این مسیر رو به صورت مقطعی طی کردیم. جایی که برا تمرکز کردن نیاز به تنهایی داریم (یعنی عشق و خانواده هم در حد غذا و لباس!)…
    ولی الآن به نظر میاد سقف آرزوهای ما اینقدر کوچیک شده که دیگه نیاز به فکر کردن هم نداره ،
    هرچی بوده تا الآن اختراع شده پس نیاز به تمرکز و خلق و نوآوری هم نیست،
    …!
    من به مسیر معتدل زندگی همراه با موفقیت‌های بزرگ مشکوکم !
    من به رضایت از مسیر زندگی با موفقیت‌های کوچک باور دارم .

  6. ngc می گوید

    ممنون از پستتون…ولی فکر نمیکنید در عنوان پست زیادی اغراق به خرج دادین
    .تابحال چندین کتاب درباره
    Einsteinا-ینشتین-اینشتاین یا انیشتین!
    خوندم ولی هیچ وقت برداشتی با این شدت رو نداشتم!
    دقیق به یاد ندارم ولی مثلا در یکی از منابع ذکر شده بود که یکی از همسرانش بسیار او را در زمینه محاسباتی اش یاری می نمود…البته کمی قبول دارم ک شاید درحق زن اولش بی مهری کرده بود ولی شاید برای یه فردی که میخاد خودشو وقف علم کنه وتشنه دانستن هست چندان غیرمعمول نیاد!!((:)

    پ.ن:خب البته من که اونجا نبودم که بدونم حقیقت ودلیلش رو…!

  7. نیما می گوید

    البته ایشون سر پیری هم معرکه گیری های بسیار داشتند با دانشجویان و دستیاران جوان (ببخشید به کم شبیه لحن بعضی از رسانه ها شد).

  8. حمید می گوید

    شرایطی که برای همسر اولش گذاشته منو یاد شلدن تو سریال بیگ بنگ تئوری میندازه انگار که شخصیتشون شبیه همدیگست 😀

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.