دانستنیها: داستان علمی تخیلی حلقه دور خورشید از ایزاک آسیموف
دانستنیها در هر شماره یک داستان علمی تخیلی هم منتشر میکند، اما دریغ که بیشتر این داستانهای تکراری هستند و نویسندگان متفاوتی معرفی نمیشوند.
اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک» هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون میشویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوکمارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکههای اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:
۲۵ صدای نوستالژیک فناورانه قدیمی که کودکان امروزی به صورت معمول هرگز نمیشنوند!
یک ستاره سینمای کلاسیک را در نظر بگیرید مثلا همفری بوگارت را. تلفن را با یک دست در دست میگیرد، سیگاری به لب دارد و بعد با افه خاصی شمارهگیر را میچرخاند و با صدای بم مردانهاش میگوید که نلفنچی فلانجا را برایم بگیر!چنین منظرهای دیگر…
شوخی با درونگراها (نرنجید! خودم یک درونگرا هستم)
در مورد درونگراها بسیار مطلب نوشتهام. یک زمانی درونگرایی در جامعه خیلی تابو بود و هنوز هم مقداری است.خود من به عنوان یک درونگرا زمانی از درونگرایی خود شرمنده بودم. اما بعدا متوجه شدم که درونگرایی یک ویژگی شخصی است. درونگراهایی یک طیف…
اگر گوشیهای موبایل، دههها زودتر اختراع میشدند
در دورهای پس از همگانی شدن استفاده از گوشیهای موبایل، تنوع ظاهری آنها بسیار زیاد بود و هیچ گوشیای شبیه گوشی دیگر نبود. اما الان شکل همه گوشیها تقریبا یکی شده است.ما خیلی منتظر گوشیهای تاشو یا رولشونده ماندیم تا این یکنواختی را به…
مجموعه عکسهای پرتره زیبا هیلاری گولد از افراد مسن سندرم داون، پیشفرضهای ذهنی ما را به چالش میکشد
یک مجموعه عکس با معنا و زیبا گرفته شده توسط هیلاری گولد، با عنوان «من اینجا هستم» این تصور نادرست مردم را به چالش می کشد که افراد مبتلا به سندرم داون تا سنین پیری نمیتوانند زندگی گنند.برای مثال هیلاری گولد، عکس پرتره جوآن، زنی 84 ساله…
تبدیل شخصیتهای انیمیشنهای و کارتونها به نمونههای انسانی شبیه به آنها
در انیمیشنها ما حیوانات را دارای شخصیت انسانی میکنیم، رخت و لباس به تنشان میکنیم، آنها را صاحب جامعه و شهر میکنیم و رفتارهای انسانی را به آنها منتسب میکنیم.اما تصور کنید که در کاری معکوس، این شخصیتهای کارتونی را میتوانستیم به…
قسمت دیگری از عکسهای تاریخی کمتر دیده شده: یک عکس ارزش هزار کلمه را دارد!
شاید این گفتار مشهور فرنگیها که میگویند که یک عکس به اندازه هزار کلمه سخن میگوید، غلو باشد. گاهی در یک عکس فقط زیبایی میبینیم. گاهی هم داخل آن چیزی نیست. بدتر از همه، گاهی چون یک عکس برش محدودی از زمان و مکان است، به نوعی حاوی دروغ است…
بله دکتر جان متاسفانه تا حالا تمام داستان های علمی تخیلی دانستنیها تکراری بودن. (تقریبا همه در اینترنت موجود هستن) من چند بار بهشون پیام دادم و این موضوع رو تذکر دادم. ولی توجه نکردن. امیدوارم در اینده این رویه عوض بشه.
به نظر میرسه باید افرادی داستانهای خوبی به دست اندرکاران دانستنیها پیشنهاد بدهند.
آقای مجیدی عزیز، داستان های همشهری دانستنیها با همکاری مستقیم گروه ادبیات گمانه زن تامین می شه. بازنشر برخی داستانها از این بابت هست که بخش عمده گروه هدف و مخاطبان مجله، اون داستانهایی رو که الان روی اینترنت، در سایت گروه ادبیات گمانه زن (آکادمی فانتزی) موجوده (و خب، جاهای دیگه بدون رعایت حقوق مصنفین و با وجود ممنوعیت، کپی پیستش کردن) رو ندیدن. جدای اون، داستان های انتخابی برای بازنشر فقط داستان هایی هستن که جزو بهترین کارهای گروه ادبیات گمانه زن بودن و تحریریه این گروه در طول ده سال فعالیتش دوست داره اون ها دوباره خونده بشن. برنامه ریزی اولیه هم این بود که حق نشر کاغذی داستان های آرشیو گروه ادبیات گمانه زن که حیف هست نسخه ای کاغذی نداشته باشن، به دانستنیها داده بشه و بعد از یک دوره جا افتادن بخش داستان، جمع بندی بازخوردهای مخاطبان و سلیقه سنجی، به سمت داستان های جدید و نویسنده های جدید بریم. اولویت دانستنیها در جذابیت داستان بوده، و معرفی نویسنده جدید در پله بعدی قرار داشته. ضمن این که گروه ادبیات گمانه زن در طی این سال ها سعی اش رو بر معرفی نویسنده های جدید و داستان های خوب و کلا گسترش ژانر گذاشته بوده و هنوز هم ادامه اش می ده.
صد البته به عنوان همکار بخش داستان دانستنیها و همچنین عضو تحریریه گروه ادبیات گمانه زن، همیشه استقبال می کنم که داستان های خوبی پیشنهاد بدین. اگر بنا به سیاست گذاری مجموعه، مجله دانستنیها هم داستان رو رد کنه (این طور هم نیست که تا حالا هر چی داستان گرفته باشن تایید شده باشه)، برای مجله اینترنتی شگفت زار استفاده خواهیم کرد.
و این که پژمان عزیز، بعید می دونم «تمام» داستان ها تکراری بوده باشن. حتی اگر یک داستان هم تکراری نبوده باشه، قید «تمام» از اعتبار ساقط می شه. به عنوان مثال شماره 111 رو یک بار دیگه نگاه کنید.
تمام این توضیحات باعث نمی شه بابت بازخوردی که شما عزیزان به چاپ داستان در دانستنیها داشتید سپاسگزار نباشیم. و مطمئن باشید سعی می کنیم این همکاری گروه ادبیات گمانه زن و مجله دانستنیها به سمتی باشه که گروه بیشتری از مخاطبان از اون راضی باشن.
راستش گروه ادبیات گانهزن در این سالهای تقریبا تنها کورسوی امید ما علاقهمندان داستانهای علمی تخیلی بوده. اما گاهی که من در بیوگرافی نویسندههای داستان تخیلی و مقالاتی در این مورد دقیق میشم، میبینم که اونچه ما از علمی-تخیلی خوندیم قطرهای از این اقیانوس بوده و در واقع ترس برم میداره.
در مورد کار شما و دانستینها جز تشکر و سپاس که چیزی نمیشه ابراز کرد، غرض رو به سوی کمال و پیشرفت رفتنه.
بله دوست عزیز موقع نوشتن کامنت، داستان “اسم رمز: دلفی” شماره 111 در خاطرم نبود. حق با شماست و تمام داستان ها تکراری نبودن. راستش هر بار که دانستنیها رو میگیرم با کلی ذوق اول سراغ داستان میرم. اما بیشتر اوقات نتیجه برام ناامید کننده بوده. به هر حال من هم بسیار بابت زحماتتون سپاسگذارم و امیدوارم نتیجه انتشار داستان در مجله برای شما هم خوب باشه و هرچه زودتر سراغ داستانها و نویسنده های جدید برین.
موفق باشید
خیلی زشت بود