هشت نشانه دستکاری عاطفی: چطور متوجه بشویم که در زندگی و کار، شخص یا اشخاصی با این شیوه‌ها قصد سوء استفاده و بهره‌برداری از ما را دارند؟

13

روابط سالم بر اساس اعتماد، احترام متقابل و امنیت شکل می‌گیرند. هر فرد در یک ارتباط باید احساس کند که ارزشمند است و بدون هیچ قید و بندی پذیرفته شده است و دوست داشته می‌شود. هم‌چنین احساس امنیت کافی را داشته باشد تا بتواند نقاط ضعف و جنبه‌های آسیب‌پذیر خود را نمایان کند. همه ما روابطی را تجربه می‌کنیم که بسته به موقعیت و زمان به یک ارتباط ایده‌آل و سالم نزدیک و یا از آن دور شده‌اند. اما یک ارتباط قاعدتا همواره در اوج باقی نمی‌ماند و به واسطه تضادها و عادات خاص رفتاری و شخصیتی، اتفاق نظر دائم ممکن نخواهد بود. برای ابراز درد، ناراحتی، عصبانیت و یا حتی بیان نظر مخالف، گاه رویه ما استفاده از تکنیک‌های تهاجمی و منفعلانه است. برای محافظت از خود و احساس امنیت در یک ارتباط دروغ می‌گوییم و یا از جملات نیش‌دار و مخرب استفاده می‌کنیم. حتی بارها پیش می‌آید که به محض آن‌که کلام از دهان ما بیرون آمد از گفتن آن پشیمان می‌شویم، اما متاسفانه کار از کار گذشته است. آن‌چه که مسلم است این رویکرد هر مزیتی که برای شخص ما داشته باشد، در پرورش صمیمت و اعتماد متقابل موثر نخواهد بود.

همه ما در تعاملات روزمره تمایل به خودمحوری داریم. اما انسانی که از لحاظ احساسی به بلوغ رسیده است و تفکر سالم دارد، می‌تواند رفتار خود را در مسیر صحیح نگهدارد و در یک مذاکره و حل تعارض، اشتباهات خود را بپذیرد. هم‌چنین توانایی پذیرش نظرات مخالف را داشته باشد، به موقع عذرخواهی کند و رفتاری توام با محبت از خود نشان دهد. سلامت و بالندگی در ازدواج و یا روابط رمانتیک و عاشقانه، روابط با اعضای خانواده و روابط دوستانه در گرو تعهد هر دو نفر بر احترام، اعتماد و امنیت متقابل و بهره‌گیری از هوش هیجانی و احساسی است. با این حال به احتمال زیاد تا کنون شما با افرادی برخورد کردیده‌اید که با رفتارهای منفعلانه و پرخاش تلاش کرده‌اند که شما را به کاری که دوست ندارید یا نپذیرفته‌اید وادار کنند.

manipulation

Emotional Manipulation یا آن‌چه ما در این نوشته آن را «دستکاری احساسی» ترجمه کرده‌ایم یک نوع از نفوذ اجتماعی است که در جهت پیشبرد منافع و کنترل و استثمار افراد مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این تکنیک فریبنده (که در مواردی جنبه سواستفاده هم به خود می‌گیرد) سعی می‌شود رفتار و ادراک دیگران را تحت تاثیر و تغییر قرار داد. هر چند که این نفوذ لزوما منفی نیست، مثلا زمانی را در نظر بگیرید که پزشکی جهت درمان و یا تغییر عادات غلط بیمار از این تکنیک بهره می‌گیرد. این دستکاری می‌تواند نامحسوس و فریبنده باشد، به‌گونه‌ای که شما را گیج کند و یا حتی به صورت آشکارا و بدون حس ترس، شرمندگی و یا حس گناه باشد. در هر صورت دستکاری احساسی و روانی رفتار قابل قبولی نیست و اگر شما اجازه دهید که در رابطه شما ادامه پیدا کند، به مرور سلامت رابطه را از بین برده و موجب می‌شود یک نفر قدرت و کنترل بیشتری بر رابطه داشته و طرف دیگر به مرور اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.

شاید تا کنون متوجه نشده باشیم که در ارتباطات خود طعمه این تکنیک شده‌ایم و حتی شاید ما آن شکارچی هستیم که خواسته یا ناخواسته از این ترفند استفاده کرده‌ایم. در این مطلب ۸ نشانه را بررسی می‌کنیم که می‌تواند شما را آگاه کند که مخاطب‌تان قصد دارد از طریق دستکاری عاطفی شما، به هدف خود برسد. نکته‌ای که لازم است تذکر بدهیم این که در این متن به علت نبود واژه معادل فارسی مناسب، Manipulator را به «کنترل‌گر» ترجمه کرده‌ایم.


۱- کلمات شما را به نفع خود برمی‌گردانند

کنترل‌گرها معمولا مسئولیت‌های خود را نمی‌پذیرند و اگر از آن‌ها کاری خواسته شود به گونه‌ای رفتار می‌کنند که شما احساس پشیمانی و یا حس گناه کنید. به عنوان مثال شما از شریک زندگی خود می‌خواهید که در پاره‌ای از کارهای منزل که قبلا قول داده است به شما کمک کند. شما احتمالا در پاسخ می‌شنوید که «در مورد من چه فکر می‌کنی؟ آیا مشغله‌های کاری من را می‌دانی؟ چگونه فکر کردی که من فرصت این قبیل کارها را دارم؟» و یا حتی جوابی عذرخواهی گونه: «خوب من واقعا متاسفم. من تا نیمه‌های شب مشغول کار بودم، استرس این پروژه و خستگی زیاد موجب شد نتوانم به تو کمک کنم.» در حقیقت این نوع عذرخواهی به مراتب بدتر از پاسخ اول است زیرا موجب می‌شود به واسطه درخواست و انتظاری که از مخاطب داشتید نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید.

TurnTheWord

پاسخ سنجیده شما: اگر حس می‌کنید عذرخواهی مخاطب شما کاذب است و یا به دنبال آن است که شما را درگیر حس گناه و یا شرمندگی کند، اجازه ندهید به این روند ادامه دهد و این تکنیک به عادتی برای فرار از تعهداتش تبدیل شود. برای او روشن کنید که به دنبال یک معذرت‌خواهی بدون قید و شرط و در ادامه آن تغییر رفتار و حرکت صحیح هستید.

۲- چیزی می‌گویند و بعد آن را انکار می‌کنند

کنترل‌گرها ممکن است به درخواست شما پاسخ مثبت دهند و تعهد کنند که کاری را برای شما انجام دهند، اما وقتی زمان انجام آن کار یا درخواست می‌رسد به راحتی چیزی را که گفته‌اند فراموش می‌کنند و منکر تعهد خود می‌شوند. به جز زمانی که در هنگام قول دادن صدای آن‌ها را ضبط کرده باشید یا دست خط و شاهدی از آن‌‎ها داشته باشید، قاعدتا چیزی را نمی‌توانید اثبات کنید. در واقع مقصر حافظه بد شماست که چنین وعده‌ای را ثبت کرده است. کنترل‌گرها به خوبی این مهارت را دارند که مکالمه قبلی را به یاد بیاورند در آن تغییراتی به نفع خود انجام دهند و مجدد برای شما پخش کنند و در شما این حس ایجاد شود که شاید واقعا اشتباه متوجه شده‌اید و قول و قراری در کار نبوده است و به مرور این حس بد در شما ایجاد می‌شود که خواسته مضحک و بی‌ربطی داشته‌اید و خود را به چالش می‌کشید.

Deny

پاسخ سنجیده شما: اگر این رفتار به عنوان یک الگو در روابط شما قرار گرفته است باید آن را خاتمه دهید. هر قول یا تعهدی را بنویسید و تاریخ بزنید و برای خودتان یا حتی شخص سومی ایمیل کنید و یا به صورت دست نوشته آن را مدون کنید. احتمالا از دست شما عصبانی می‌شوند و شما را متهم می‌کنند که آن‌ها را باور ندارید اما شاید اثبات گفته‌ها بعدا برای شما به مراتب سخت‌تر باشد.

۳- شما را مقصر و گناه‌کار جلوه می‌دهند

در نهایت دستکاری احساسی یک رفتار پرخاشگرانه انفعالی است. کنترل‌گر، پاشنه آشیل عاطفی شما را می‌یابد و با تحریک کردن شما به نتیجه مطلوب خود می‌رسد.

«تو بدون من به دیدن فیلم با دوستانت برو من هم در خانه می‌مانم و لباس‌ها را اتو می‌کنم.»

«همه چیز بنا به درخواست و نیازهای تو در این زندگی شکل می‌گیرد. اگر تو می‌دانستی من از بچگی تا حالا چی کشیده‌ام هرگز از من چنین درخواستی نداشتی.»

«اگر تو واقعا دوست داری با دوستان قدیمی‌ات به سفر بروی؟ من حرفی ندارم فقط برای من جای تعجب است که چگونه می‌توانی بچه‌ها را این مدت تنها بگذاری!»

«من استطاعت مالی خرید ماشین جدید را ندارم و مجبورم با همین ماشین لعنتی زندگی کنم. در حقیقت من هرگز سزاوار چیزهای خوب نیستم.»

کنترل‌گرهای عاطفی به خوبی نقش یک قربانی را بازی می‌کنند و برای تحریک احساسات و ایجاد حس همدردی و همدلی شما از گفتن هیچ کلامی فروگذار نمی‌کنند.

Guilt

پاسخ سنجیده شما: دیوانه نشوید اما اجازه ندهید به هیچ بها و بهانه‌ای با احساسات شما بازی شود و در حس گناهکاری گرفتار شوید. به درخواست منفعلانه آن‌ها پاسخ مثبت ندهید و یادآوری کنید که شخصی بزرگسال هستند و به بلوغ فکری و احساسی رسیده‌اند، بنابراین همواره توانایی ابراز نظر و مخالفت را دارند و بازی کردن نقش قربانی موضوعیتی ندارد.

۴- مشکلات شما را کوچک می‌شمارند

کنترل‌گرهای عاطفی به مشکلات شما اهمیتی نمی‌دهند بلکه از مشکلات شما به عنوان پلتفرمی برای نمود مشکلات خود استفاده می‌کنند. شاید مثال‌های زیر به تجربیات شما نزدیک باشد:

«تو فکر می‌کنی امروز ترافیک بدی را تجربه کرده‌ای؟ تا حالا فکر کردی که من هر روز چند ساعت از وقت خود را دراین ترافیک سرگردانم؟ باید خدا را شکر کنی که فقط یک روز مجبور بودی در این مسیر شلوغ تردد کنی. من یکسال است که هر روز این مسیر را می‌روم و می‌آیم.»

«این خیلی وحشتناک است که تو با مادرت مشاجره می‌کنی. اما باز باید خوشحال باشی که حداقل مادرت زنده است! من که متاسفانه سال‌هاست مادرم را از دست داده‌ام. آن موقع که زنده بود من و مادرم بیش از شما با هم درگیر بودیم. من همیشه احساس کردم که هیچ‌وقت مادری نداشته‌ام!»

در حقیقت سعی می‌کنند که شما فردی خودخواه و مغرور به نظر بیایید در حالی که با خودشیفتگی محرز خود، مکالمه را از حول ناراحتی و مشکل شما منحرف می‌کنند.

Problems

پاسخ سنجیده شما: متاسفانه در این شرایط کار خاصی نمی‌توانید انجام دهید. پیشنهاد آن است که در بین اطرافیان خود فردی بالغ که حامی و دلسوز است و می‌تواند مراقب شما باشد را برای همدردی پیدا کنید و از افشا کردن نقاط آسیب‌پذیر خود برای افرادی که به راحتی آن را پایمال می‌کنند و یا به اصطلاح نمک به زخمتان می‌پاشند جدا پرهیز کنید.

۵- از در پشتی شما را غافلگیر می‌‌کنند

کنترل‌گرهای عاطفی به جای رک و صریح بودن رفتاری ناصادقانه و منفعل دارند. زمانی که با آ‌ن‌ها در خصوص یکی از مشکلات خود صحبت می‌کنید هر چند که ممکن است صبورانه سکوت کنند و حرف شما را گوش کنند و یا حتی شما را تایید کنند و رفتارهای دلگرم کننده و حمایتی از آن‌ها ببینید، در واقع به جای آن که با شما همدردی کنند و یا پیشنهادات کمک کننده‌ای به شما ارائه دهند، از مشکلات شما به عنوان داستانی برای نقل در محافل دوستانه خود استفاده می‌کنند. این‌گونه افراد دیگری هم ناخواسته از شرایط شما آگاه می‌شوند و یا از شرایط شما به نفع خود استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال همسر شما ابراز می‌کند که بسیار خوشحال است که بعد از ظهر را در منزل به پروژه کاری‌تان می‌رسید و اضافه کار در اداره نمانده‌اید، اما در عمل خانه را به قصد خرید ترک می‌کند و شما را با بچه‌ها در منزل تنها می‌گذارد .حقیقت امر آن است که خانه ماندن شما فرصت مناسبی را برای همسرتان فراهم کرده که به کارهای عقب مانده خود برسد.

BackDoor

پاسخ سنجیده شما: برای آن که خیال‌تان آسوده شود از او بخواهید که از رفتارش دست بردارد . این خواستن ممکن است با یک رفتار تهاجمی و عصبانیت همراه باشد اما در نهایت مخاطب متوجه می‌شود که شما دست او را خوانده‌اید. اگر به صورت غیر مستقیم این رفتار دروغین بارها به طور منظم توسط شخص مورد نظر شما تکرار می‌شود زمان گرفتن یک مشاوره تخصصی یا معطوف شدن و تمرکز بر استراتژی خروج از رابطه فرا رسیده است.

۶- انرژی فضا را می‌گیرند

کنترل‌گرها شروع به راه رفتن در اتاق می‌کنند و ابری تاریک را به دنبال خود به این طرف و آن طرف می‌کشند. این بدان معنی است که آن‌ها همواره می‌خواهند مورد توجه جمع باشند و این راهپیمایی به این منظور صورت می‌گیرد که مطمئن شوند تمرکز و توجه افراد را نسبت به حالات خود مانند عصبانیت، شادی و یا نارضایتی جلب کرده‌اند. معمولا افراد حاضر تلاش می‌کنند تا با او همراه شوند و یا به او کمک کنند تا احساس بهتری داشته باشد. ممکن است بپرسند: «حالت خوب است؟ مشکلی پیش آمده؟» و یا سوالاتی از این دست که نتیجه آن آغاز مکالمه و همدردی و دلسوزی افراد است و چیزی که در این بین رخ می‌دهد انتقال انرژی مثبت افراد به فرد کنترل‌گر است و اگر فرد حساسی در جمع باشد، قاعدتا پس از این نمایش احساس می‌کند تخلیه انرژی شده است و تعادلش را از دست داده است.

energy-vampire

پاسخ سنجیده شما: در صورت امکان اتاق را ترک کنید این طبیعت انسان‌هاست که مشکلات و نگرانی اطرافیان می‌تواند احساس اضطراب و نگرانی را به آن‌ها منتقل کند. همان طور که شادی می‌تواند در یک جمع سرایت کند، بقیه حالات و احساسات انسانی هم قابل انتقال است بنابراین اگر جمع را ترک کنید انرژی مثبت شما و مود خوب‌تان حفظ می‌شود. اما اگر به اجبار در اتاق باقی ماندید، باید برای ذهن خود مانعی فرضی و غیر قابل نفوذ ایجاد کند که از شما در برابر انرژی‌های منفی محافظت کند. به عنوان یک مثال تجربی من زمانی که به اجبار در جمعی قرار می‌گیرم که برای من از لحاظ احساسی آزاردهنده است، تصمیم می‌گیرم مسئولیت سرگرم کردن بچه‌ها را به عهده بگیرم و یا حتی ذهنم را درگیر برنامه‌ریزی یک سفر و یا آخر هفته هیجان انگیز کنم.

۷- از خشم و حمله استفاده می‌کنند

کنترل‌گرها معمولا سعی می‌کنند برای ارعاب دیگران از زبان تهاجم، تهدیدهای ظریف و یا خشم آشکار استفاده کنند. به خصوص اگر احساس کنند شما در مواجهه با این رفتار معذب و ناراحت هستید به سرعت شما را تحت کنترل می‌گیرند. ایجاد تشنج و ترس‌های ناگهانی ترفندی است که شما را وادار می‌کند که به خواسته آنان تن در دهید. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که همسرتان در مقابل خواسته شما اوقات تلخی می‌کند به اتاقی می‌رود و در را پشت سرش محکم‌ می‌بندد و شما برای این که آرامش را مجدد را به رابطه برگردانید، علی‌رغم میل باطنی خود می‌پذیرید که از آن خواسته بگذرید.

quarrel

پاسخ سنجیده شما: مگر در مواردی که کار به خشونت فیزیکی رسیده باشد، از مخاطب خود بخواهید که خشونت و عصبانیت را تمام کند تا در آرامش حرف‌ بزنید و به نتیجه برسید. اما در خشونت و تهاجم شدید ترجیح بر این است که اتاق و یا حتی خانه را ترک کنید. اگر خشم و پرخاش بدون کنترل است می‌تواند به رفتارهای مضرتر تبدیل شود و نیاز است برای تغییر رفتار مخاطب از مشاور کمک بگیرید.

۸- به دنبال یک حساسیت، حس ناامنی و یا اعتماد بیش از حد هستند

کنترل‌گر عاطفی به دنبال نقاط آسیب‌پذیر افراد به منظور بهره برداری است. درواقع آن‌ها به صورت آگاهانه و حتی ناخودآگاه تمایل به ارتباط با افراد آسیب‌پذیر جهت اعمال کنترل دارند. به راحتی فرد را در موقعیتی قرار می‌دهند که احتیاج به حمایت آن‌ها داشته باشد و در نهایت نیازهای خود را پشت نیاز فرد آسیب‌پذیر پنهان می‌کنند. پس رفتارهایی که در برخورد با این افراد می‌بینید می‎‌تواند بسیار حمایتی و دوستانه باشد و انگیزه واقعی در این بین مخفی بماند. به مرور زمان با جلب اعتماد شما و یا حتی حس دینی که شما به واسطه محبت‌های فرد بر دوش خود احساس می‌کنید، بهره‌برداری آغاز می‌شود.

Sensitive

پاسخ سنجیده شما: اگر برای شما مبرهن است که فردی حساس هستید و در برابر محبت افراد سریع به آن‌ها اعتماد می‌کنید شما پتانسیل قربانی بودن را دارید. پس تا جایی که می‌شود از پذیرش محبت‌ها و حمایت‌های بی دلیل اجتناب کنید و خود را در موقعیت خطر قرار ندهید. اما اگر هم اکنون درگیر این موقعیت هستید و در حقیقت همواره معجونی از احساس خشم، وفاداری، حس گناه، ناامنی و آسیب‌پذیری و قربانی بودن با شما همراه است برای رهایی از این احساسات مخرب و تغییر نقش موجود نیاز دارید که از توصیه‌های تخصصی یک مشاور استفاده کنید.

افرادی که از این تکنیک‌ها استفاده می‌کنند همواره تمایل به کنترل و سلطه دارند. اما اصل قضیه‌ای که در پشت ماسک سلطه‌جویی مخفی می‌ماند، احساس ناامنی آن‌هاست! هرچند که اغلب به ظاهر افرادی با اعتماد به نفس و قدرتمند به نظر می‌رسند. انگیزه آن‌ها معمولا خدمت به خود است و این خودخواهی بیش از حد موجی می‌شود که به تاثیرات رفتارشان بر اطرافیان کوچکترین توجهی نداشته باشند. آن‌ها نیاز به حس برتری و قدرت دارند و به دنبال افرادی هستند که به رفتارهای پرخاشگری و منفعلانه آن‌ها اعتبار دهند.

احساس شما بهترین ابزار برای شناخت مشکلات ارتباطی با این افراد است. روابط و احساسات خود را بررسی کنید و ببینید در برخورد با چه افرادی احساس دفاعی دارید، احساس گناه می‌کنید، خجالت می‌کشید، خشمگین هستید و یا احساس دلسوزی و همدردی دارید. آیا اعتقادات و انتخاب‌های شما در برخورد با این افراد به خطر افتاده است و خود را بهانه‌ای برای رفتارهای نادرست آن‌ها کرده‌اید؟ شاید در ارتباط با این افراد احساسات منفی فورا ایجاد نشود، اما زمانی که موقعیت را در ذهن خود مرور می‌کنید احساسات مخرب و حس قربانی بودن کم‌کم پدیدار می‌گردد.

اگر شک کردید که شما هم در روابط خود درگیر این کنترل عاطفی هستید وقت را تلف نکنید. صحبت با یک مشاور در خصوص برطرف کردن مشکلات به امید ایجاد یک رابطه سالم به شدت پیشنهاد می‌شود. فراموش نکنید که:

هر چه بیشتر در چنین تعاملات ناسالمی بمانید، اعتماد به نفس خود را بیشتر از دست خواهید داد.

منبع(+)


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

این عکس‌ها راهنما و ایده‌ای برای شما برای تبدیل اشیای کهنه و دورریز به چیزهای جدید هستند

صرفه جویی «واقعا» یک هنر است. خیلی وقت‌ها ما به بهانه تغییر دکوراسیون یا قدیمی شدن چیزی یا نامتناسب شدن چیزی با وسایل تازه به سادگی دورش می‌اندازیم یا باقیمتی بسیاری نازل به سمساری می‌دهیم.البته این سال‌ها به خاطر فشارهای اقتصادی -چنان…

عمو حاجی -کثیف‌ترین مرد جهان- چند ماه پس از نخستین حمام برای اولین بار در ۶۰ سالگی، سال پیش درگذشت!

عمو حاجی (۱۹۲۸–۲۰۲۲) مردی ایرانی بود که بیش از ۶۰ سال به حمام نکردن شهرت داشت. عمو حاجی نام واقعی او نبود بلکه لقبی بود که به این فرد مسن داده می‌شد. او در روستای دژگاه فارس در آلونک و چاله‌ای در زمین زندگی می‌کرد.از آنجایی که او…

تصاویر طبقه‌بندی شدن پنتاگون البته «تخیلی» و حاصل میدجرنی از بازیابی یوفوها و برنامه‌ مهندسی معکوس…

بشقاب پرنده مخفف عبارت Unidentified Flying Object است. به هر شیء یا پدیده‌ای اطلاق می‌شود که در آسمان مشاهده شود و به راحتی قابل شناسایی یا توضیح نباشد. بشقاب پرنده‌ها اغلب با ادعا‌های مربوط به فضاپیما‌های فرازمینی مرتبط هستند، اما می‌توان…

نقشه واقعی جهان: این نقشه‌های هوشمندانه، اندازه واقعی کشورهای روی کره زمین را نشان می‌دهند

وقتی به نقشه جهان نگاه می کنید، منطقی است که فرض کنید گرینلند و آفریقا از نظر اندازه مشابه هستند. اما در واقعیت، قاره آفریقا 14 برابر وسعت خشکی یخی شمال است.با احتساب تعدادی از جزایر فراساحلی، مساحت کل گرینلند 2.16 میلیون کیلومتر مربع…

عکس‌هایی که به ما جلوه‌ای عجیب و جالب از دوره ویکتوریایی و ادواردین در انگلیس می‌دهند

دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ملکه ویکتوریا، که گاهی دورهٔ ویکتوریایی نیز گفته می‌شود، دورهٔ اوج انقلاب صنعتی در بریتانیا و اوج امپراتوری بریتانیا بود.پس از ویلیام چهارم، که خود جانشین جرج چهارم بود، در ۱۸۳۷، ملکه ویکتوریای ۱۸ساله به تخت…

با این تصاویر کارت پستال خیلی قدیمی در دهه ۱۹۰۰ آمریکایی‌ها، تصور خود از ۱۰۰ سال بعد را نشان داده…

مجموعه‌ای جذاب از کارت پستال‌های عجیب و غریب و در عین حال جذاب از استیون آر. شوک، دیدگاه‌هایی را ارائه می‌دهد که در دهه ۱۹۰۰ تصور شده است و نشان می‌دهند که چگونه شهر‌ها، شهرک‌ها و دهکده‌ها در سراسر ایالات متحده ممکن است طی ۱۰۰ سال آینده…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
13 نظرات
  1. صادق می گوید

    بسیار عالی.مرسی

  2. صدرا می گوید

    من تقریبا ناخوداگاه از تمام این ها توى رابطه م استفاده مى کردم.خدا منوببخشه

  3. سعید می گوید

    اصلا از این نگاه خوشم نیومد .

  4. mehdi می گوید

    چند مورد از این راه کارها رو میشه تو روابط کاری ازش استفاده کرد،یا لااقل برای من که این طور بود.
    سپاس از مطلب تون!

  5. جواد می گوید

    واقعا سروکار داشتن با این جور افراد مشکل بزرگی هستش.
    بعضی واقعا قصدی ندارن و اخلاقشون همین طوری هستش.
    این جور رفتار های باعث از دست دادن اعتماد به نفس و پسرفت در انسان می شوند.

  6. محسن می گوید

    به نظر در خیلی از این موارد بی انصافی صورت گرفته و خیلی یک جانبه نگرانه دیده شده.
    مثلا در مورد «تو فکر می‌کنی امروز ترافیک بدی را تجربه کرده‌ای؟ تا حالا فکر کردی که من هر روز چند ساعت از وقت خود را دراین ترافیک سرگردانم؟ باید خدا را شکر کنی که فقط یک روز مجبور بودی در این مسیر شلوغ تردد کنی. من یکسال است که هر روز این مسیر را می‌روم و می‌آیم.»
    ایا باید مثلا در این مورد به نالیدن طرف مقابل گوش داد؟ این مورد در تناقض با مورد “۶- انرژی فضا را می‌گیرند” هست.
    به نظر میاد مورد ۴-” مشکلات شما را کوچک می‌شمارند” و ۶- “انرژی فضا را می‌گیرند” در تناقض با هم هستند و یک موضوع از دید دو فرد درگیر شرح داده شده که یکی شامل مورد4 و دیگری شامل مورد6 میشود.
    به نظر خواندن این موارد بیشتر دردسر ساز هستند و نه مشکل گشا.
    به نظر من در خیلی از این موارد بسیار خودخاهانه و فرد محور به موضوع نگاه شده و عواطف و احساسات شریک زندگی در نظر گرفته نشده و فقط خود شخص هست که در این تحلیل ها اهمیت دارد.
    مثلا مورد 5 “به عنوان مثال همسر شما ابراز می‌کند که بسیار خوشحال است که بعد از ظهر را در منزل به پروژه کاری‌تان می‌رسید و اضافه کار در اداره نمانده‌اید، اما در عمل خانه را به قصد خرید ترک می‌کند و شما را با بچه‌ها در منزل تنها می‌گذارد .حقیقت امر آن است که خانه ماندن شما فرصت مناسبی را برای همسرتان فراهم کرده که به کارهای عقب مانده خود برسد.” خب این -کارهای عقب مانده خود- که اسم برده شده معمولا کارهای خانه هستند که به همه مربوط میشوند

  7. بهزاد می گوید

    برام جالب بود که فقط اقایون نظردادند واسه این مطلب؛
    یک چیز؛ ایا چنین رفتارهایی(حال که اگاهی پیداکردیم به بدبودنشون) منطقاً فرد مقابل رو خبیس و بدنیت میکنه د ذهن ما؟ اخه خیلیا بهنظر میرسه اینکارارو ناخوادگاه انجام میدن و ازبچگی زندگی رو اینطوری فراگرفتن

  8. مريم می گوید

    همسر من اینطوریه.. زندگى کردن واقعا سخته با اینطور طرز تفکرها.. همیشه دلم میخواد ازم دور باشه چون واقعا انرژى منفى زیادى داره

  9. Ramin می گوید

    با تشکر از مطلب خوب و مفیدتون.

  10. داود می گوید

    فوفق العاده

  11. behnaz می گوید

    خیلی مطلب مفیدی بود . مدتی هست که دوست دارم هم خودم هم شوهرم به یه مشاور مراجعه کنیم اما متاسفانه هزینه مشاوره خیلی بالاست و فکر میکنم مطالبی مثل این خیلی به ما کمک میکنه مخصوصا که از سایت قابل اطمینانی مثل سایت شما منتشر بشه.

  12. علی می گوید

    در ارتباط بودن با اینجور افراد واقعاً طاقت فرسا و عذاب آوره.

  13. سعید می گوید

    متاسفانه درسته

    تجربه من همین رو اثبات کرد …

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5