ایدهای برای یک استارتآپ ایرانی
خیلی وقتها به صورت ناگهانی یا حین وبگردی ایدههایی برای استارتآپهای ایرانی به نظر میرسد.
متأسفانه در ایران شهامت برای معرفی یک محصول یا خدمان نو وجود ندارد، اما به محض اینکه کسی خطر کرد و کمی به موفقیت رسید، ناگهان دهها نفر سعی میکنند، همان ایده را کپی کنند.
یکی از ایدههایی که در اینجا دوست دارم با شما به اشتراک بگذارم، ایدهای برای تولید پایهها یا استندهایی برای تبدیل میزهای عادی به میزهایی است که بشود، در حالت ایستاده، پشت آنها کار کرد.
حالا چه دردی است که بیاییم و موقیت راحت پشت میز را کنار بگذاریم و پشت یک میز بایستیم؟
مشکل این است که ساعات طولاین پشتمیزنشینی، تأثیرات بسیار بد و جبرانناپذیری روی سلامتی شما میگذارد.همان طور که در «یک پزشک» بازتاب داده بودم، مطابق تحقیقات تازه، حتی اگر آدم ورزشکاری باشید و هفتهای چند ساعت ورزش شدید هم بکنید، این میزان ورزش به سختی میتواند جبران آن ساعات مدید بیتحرکی مطلق را بکند.
به عبارتی پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که علاوه بر ورزشهای شدید، شما در طول روز به میزانی تحرک خفیف و فعالیت بدنی خفیف هم نیاز دارید که میتواند یکی دو طبقه بالا یا پایین رفتن، چند صد متر پیادهروی یا پشت میز ایستادن باشد.
اگر خوب دقت کنیم، میبینیم که ما خیلی از کارهایمان را به صورت ایستاده هم میتوانیم انجام بدهیم، مثلا یک بانوی خانهدار میتواند خیلی از کارهای آشپزی را ایستاده انجام بدهد، یک کارمند میتواند در بسیار از دقایق، ایستاده کارش را انجام بدهد.
اما لازمه این کار، داشتن میزهای مناسب است، مشکل اینجاست که میزهای مناسب، اصولا در ایران یافت نمیشوند. در فرنگستان هم این میزهای خیلی گران هستند و اغلب زشت طراحی میشوند.
برای همین شرکتها و افرادی در صدد برآمدهاند که یک سری پایه ارزانقیمت و باکیفیت طراحی کنند که کاربر بتواند آنها را به سادگی روی میز بگذارد و با تنظیم ساده ارتفاع، کارهایش را بکند، مثلا لپتاپاش را روی آن بگذارد.
تولید این پایههای نه سرمایه زیادی میخواهد و نه دانش فنی خاصی.
میدانید مرحله دشوار کار چیست؟
جا انداختن فرهنگ پشتمیز ایستادن! و تبیین چرایی لزوم آن.
این کار را هم یک آدم/گروه خلاق و باپشتکار میتواند به سادگی به راه انداختن یک سایت، درج نظر پزشکان در سایت و تبلیغ سایت در شبکههای اجتماعی انجام بدهد.
یکی از نمونههای فرنگی این کار در کیکاستارتر میتوانید در اینجا ببینید و ایده بگیرید.
دکتر جان نتیجه اون مسابقه عکاسی یک پزشک، چی شد؟
جناب مجیدی گل گفتی : متأسفانه در ایران شهامت برای معرفی یک محصول یا خدمان نو وجود ندارد، اما به محض اینکه کسی خطر کرد و کمی به موفقیت رسید، ناگهان دهها نفر سعی میکنند، همان ایده را کپی کنند.
نمونه ش سایت تخفیف های گروهی و ده ها مورد دیگر است. اما چرا؟ نظام آموزشی ما. تربیت ما؟ خلاقیت و نوآوری زحمت ، تداوم ، مطالعه ، چیزهای گوناگون و متنوع دیدن و … می خواد و اغلب ما با اینها بیگانه هستیم. چرا بیگانه ام.؟ چرا اغلب ما به ماس مالی ، و راحتی متمایل هستیم؟ یه چیزهایی می دونم اما نمی تونم بگ. و خیلی از دلایلش رو هم نمی دونم.
مهمترین دلیل انجام ندادن این کار مورد استهزاء دیگران قرار گرفتن.به امید روزی که این مشکلات به ظاهر کوچک و پایه ای فرهنگی،حل شود.
دقیقاً بخاطر همون بخش فرهنگ قضیه هست که بسیاری از ایدهها در ایران در همون مرحله صفر شکست میخوردن! وگرنه به اندازه کافی مهندس خوشفکر داریم.
کافیه فقط به آمار فروش محصولات دراز کن، تنگ کن، کوچیک کن و… نگاه کنید!
من زمانی در سوئد درس می خوندم و البته بعدش در یک شرکت سوئدی کار می کردم هر در در حوزه مهندسی نرم افزار.
این فرهنگ ایستاده کار کردن بسیار جا افتاده بود حداقل در حوزه کسانی که کار IT می کردن. یک دکمه ساده روی میزها قرار داشت که میز را برای هر دو حالت می تونستی تنظیم کنی. حتی میزهای اتاق های مطالعه کتابخانه دانشگاه هم به این دکمه ها و قابلیت مجهز شده بود. می شد مثلا ۲ ساعت نشسته کار کرد و بعد با این دکمه میز را بالا برد و ایستاده کار کرد.
زنده باشی دکتر. طرز فکر شما قابل تحسینه. که اینطور باز و سخاوتمندانه نظرات و دیدگاه های خود رو به اشتراک می گذارید.
شاد و پیروز باشید
زمینه ها برای رشد استارت آپ ها به صورت روان وجود ندارد .
واقعاً طرز فکر شما قابل تحسینه