وبگرد مبتلا- شماره یک -از خریدهای دیوانهوار شاهزاده خانم سعودی تا باغ وحش انسانی

در وبگردیهایم، همیشه به مطالب جالبی برمیخورم که برای نوشتن یک پست کامل و مشروح، مناسب نیستند، اما تصور میکنم کنار هم چیدن آنها مجموعهای جالب درست کند.
در اقدامی تازه در «یک پزشک» تصمیم گرفتهام این قبیل مطالب، را هر روز یا هر چند روز یک بار در قالب یک مجموعه واحد، منتشر کنم.
لطفا برای من بنویسید که این سبک نوشتهها را دوست دارید یا نه.
برای انسجام بیشتر این مطالب، سعی کردم نامی برای آنها انتخاب کنم. اسم این مجموعهها را گذاشتم: وبگرد مبتلا (بر وزن شبگرد مبتلا)
شاهزاده خانمی کنترلنشدنی!
سایت vanityfair مقالهای مفصل دارد در مورد ولخرجیهای شاهزاده خانم سعودی – ماها بنت محمد بنت احمد السدیری. (البته اگر اسم ایشان را از روی متن انگلیسی به درستی برگردان کرده باشم.)
طبعا مقاله از آن دست مقالههایی نیست که من برای خواندن نسخه کاملاش وقت بگذارم، اما آن طور که سریع مقاله را خواندم، دستگیرم شد که ایشان عادت دارند خریدهای هنگفتی از بوتیکهای پاریس کنند که گاه به خرید 20 میلیون دلار کالا و جواهرات تنها در یک دور خرید میرسد. هزینه اقامت او و دهها همراهش در هتل هم سر به میلیونها دلار میزند تا جایی که گاهی پول کم میآورد و تنها بعد از تلفن دیپلماتهای عالیرتبه سعودی، او آزاد میشود که از یک هتل مجلل خارج شود و وارد هتل دیگر شود.
طبیعی است که هر کسی حق دارد، با پولی که متعلق به خودش است یا اجازه دسترسی به آن را دارد، هر کاری که خواست بکند. انتخاب سبک زندگی هم باید در اختیار خود ما باشد و من شخصا از کسانی هستم که از استانداردسازی و یکقالب کردن انسانها، بیزارم.
اما وقتی مقاله را سریع مرور میکردم با از خودم میپرسیدم چرا کسانی که قادر به ایجاد تغییرات اساسی و بهتر کردن شرایط زندگی میلیونها انسان هستند، باید از چنین پولهایی محروم شوند و در مقابل کسانی دسترسی بی حد و حصر به چنین داراییهایی بادآوردهای دارند که حتی شأنی برای خودشان هم قائل نیستند و اصلا فکر نمیکنند، علیرغم چنان خرجهای غیرقابل تصور و تزریق میلیونها دلار به کشورهای غربی، هیچ احترامی برای خود نمیخرند و سوژه مقاله پر از نیش و کنایه رسانههایشان هم میشوند؟
چنین رفتاری را بگذارید در کنار رفتار NGOهایی که با خون دل و دهها تبلیغ، چند ده هزار دلاری برای بهینهترین کارهای بشردوستانه جمعآوری میکنند. در خبرها آمده بود که تیم کوک هم به مانند بیل گیتس قصد دارد، قسمت عمده ثروت خود را خرج کارهای خیریه کند.
یک محموله خرید شاهزاده خانم:
گلکسی اس 6 اج هم خم میشود! گفتا که «کرا کشتی تا کشته شدی زار؟ – تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت؟»
حتما تا حالا شنیدهاید که طبق آزمایشاتی که انجام شده گلکسی اس 6 اج، درست مثل آیفون 6 پلاس، تحت فشار 110 پاوند خم میشود و به این ترتیب Bendgate دامن سامسونگ را هم گرفته است.
یک زمانی سامسونگ به اپل طعنههایی مثل توییت زیر را میزد و حالا باید منتظر یک موج از ریشخندهای اپل فنها باشد!
راستاش این خبر را صبح میخواستم به صورت جدا منتشر کنم.
اما واقعیتاش را بخواهم با خبرسازیها و جنجالسازی بیهوده، میانهای ندارم. در حوزه سختافزار چیزی که مهم است این است که یک گجت چطور میتواند دسترسی بهتری به اطلاعات و دانش به ما بدهد و چطور میتواند با سهل کردن ارتباطات بین انسانها، جامعهای بانشاطتر ومتحدتر درست کند و چطور میتواند رفاه را افزایش دهد.
اگر از این زاویه بنگریم، بسیاری از جنجالها و ریزبینیها واقعا چیزهای بیهودهای هستند.
به گوشیهای های اندی که در دست جوانان ماست بنگرید. خرید بسیاری از آنها بعد از ساعتهای مطالعه و مشاوره صورت گرفته است. بسیاری از این گوشیها، حاصل ساعتهای طولانی کار والدین است.
اما حاصل کار؟ ساعتهای گشت و گذار و کپی پیست بیهوده مطالب در وایبر.
به عبارتی بعد از آن همه وسواس در مورد وضوح صفحه نمایش، قدرت پردازش آن، مگاپیکسلهای دوربین، ضخامت و جنس بدنه، رفتاری که در نهایت از کاربران سر میزند، نه مطالعه ایبوک است، نه مرور حرفهای خبرهای روز، نه اجرا کردن اپلیکیشنهای تخصصی در حوزه تحصیلی. ثمره نهایی یک وبگردی تصادفی است.
چطور میشود این رفتار را «کمی» تغییر داد؟!
از زاویه دید دیگر هم موضوع قابل بحث است:
به باور من چند سالی است که فناوری به یک نوع ایستایی در حوزه گوشیهای موبایل رسیده است. بر این اساس تمرکز تولیدکنندگان بیهوده صرف نازکتر کردن و افزایش بی دلیل قدرت پردازشی یا وضوح صفحه نمایش شده است که تغییر چندانی در کاربری موبایلها نمیدهد. بنابراین هم تولیدکنندهها و هم منتقدان فناوری، چارهای جز تمرکز روی این امور ریز ندارند.
خانه دکتر سوس (سیوس)
با دکتر سوس (تئودور سوس گایزل) که آشنا هستید، این داستاننویس عالی کتابهای کودک، در طول زندگی خود بیش از 60 کتاب برای کودکان نوشت. شاید کمتر کسی باشد که با «گریه در کلاه» و «هورتون صدایی میشنود» او آشنا نباشد.
اما در آلاسکا خانهای وجود دارد که از حیث سبک معماری، بسیار شبیه تصویرسازیهای کتابهای دکتر سوس شده است.
صاحب این خانه میگوید که بعد از یک آتشسوزی، متوجه شد که با محو شدن درختان پیرامون، از بالای خانهاش که آن موقع یک خانه ساده چوبی بود، چه منظره وسیع و زیبایی میبیند. اما با رشد مجدد درختان، این منظره عالی محدود شد و او برای اینکه دوباره این منظره را به دست بیاورد، طبقاتی با این سبک عجیب و غریب ساخت!
یک گوگل مپ برای بدن انسان
با گوگل مپ شما میتوانید مرحله به مرحله روی زمین زوم کنید تا آن حد که جزئیات خیلی کوچک روی زمین مثل خانههای و خودروها را ببینید.
اما تصور کنید که چنین کاری را بشود در مورد بدن انسان انجام داد و مردم عادی و پزشکان و پژوهشگران بتوانند آناتومی ماکروی بدن انسان را روی یک نقشه به سبک گوگل مپ ببینند و بعد با زومهای پی در پی بتوانند، جزئیات بافتشناسی بدن را تا حد سلولی و حتی زیرسلولی هم مشاهده کنند!
و این کاری است که پژوهشگران دانشگاه سات ویلز در حال انجام آن هستند.
فعلا این مقطع را در مورد بافت لگن ببینید.
امیدواریم روزی کار را به صورت کامل ببینیم!
عکسهای بینظیری از کبوتران در حال پرواز
شاید هزاران عکس زیبا از کبوترهای در حال پرواز داشته باشد. اما کارهای دیوید استفنسون، واقعا لطف دیگری دارند. ببینید که حس پرواز و رهایی چطور با دیدن این عکسها در آدم القا میشود.
باغ وحش انسانی: مجموعه عکسهای جالبی از پاتریس لتارنه
عکاس فرانسوی -پاتریس لتارنه- مجموعه عکس بسیار جالب توجهی دارد به نام باغ وحش انسانی.
کسانی که از این گتالری عکس بازدید کردهاند، هر یک تفسیر خاص خود را از این عکسهای داشتهاند: آدمهایی که سیر غرایز خود هستند یا محبوس بودن ما در دام شبکههای اجتماعی!
تا تفسیر شما چه باشد!
و در اینجا مجموعه «وبگرد مبتلا»ی امروز به پایان میرسد. امیدوارم که این سبک پستها را دوست داشته باشید.
عالی
تشکر از امکانی ک ب ما می دید تا هم با مطالب مفید و جالب آشنا بشیم، هم در وقتمون صرفه جویی بشه
دکتر جان واقعا عالیست لطفا ادامه بدهید.
موفق باشید
روز به روز بهتر شده،،من از خوندن مطالبتون سیر نمیشم،،ممنون از زحمات
بسیار کاره جالبست مطالب کوتاه خیلی بهتره
امیدوارم هر روز یا دو روز یکبار چنین مطلبی رو بزارید سپاس
عالی! درست همونطوری که من می پسندم 😀
اسم انگلیسی پست هم جالب انتخاب شده، web crawler یادآور nightcrawler :دی
در مورد ولخرجی های شاهزاده خانم و این حقیقت که اغلب اوقات پول دست کسانیه که هیچ دغدغه ای برای بهبود وضعیت دنیا و کمک به نیازمندان ندارن، شاید قضیه مرغ و تخم مرغ باشه. یعنی توی این دنیا نمیشه انقدر پولدار شد اگه آدم خوبی باشی و دغدغه دیگران رو داشته باشی. باید تا یه حد مشخصی پدرسوختگی و بی مروتی و فقدان سمپاتی داشت تا بشه به همچین پول هایی رسید یا همچین پولهایی رو ارث برد و برای خود نگه داشت. و البته هر قاعده ای استثنایی داره.
اینم از طنزهای تلخ روزگاره دیگه.
ممنون از کامنت. فکر نمیکردم کسی ریز بین باشه و اون CRAWLER رو ببینه 🙂
گاهی فکر میکنم مگه شما چندتا وبلاگ رو دنبال میکنید و فیدریدرِتون چه تنوئی داره که میتونید اینقدر منابع متنوع رو کاوش کنید و یا اصلا چقدر وقت دارید که میتونید این همه وبلاگ رو دنبال کنید؟!
خیلی خوب بود
آقای دکتر من حدودا دو سالی میشه که خواننده مطالبتون هستم، ولی این اولین باره که براتون کامنت میذارم و میخام تاکید کنم که حتما این نوع نوشتههارو دنبال کنید.
البته تو دنیای مینیمال پرست الان که منم ازش مستثنی نیستم، ترجیح میدادم حجم مطالب کمتر و تعداد خبرهای جالب بیشتر باشه.
ممنون
این سبک نوشته جالبه و احتمالا هر چند وقت یک بار یه مطلب جالب و الهام بخش ازشون در میاد
فقط یه نکته که توی نوشته های شما وجود داره اینه که در مورد میزان کتابخوان بودن مردم زیادی خوشبین هستین.زیاد پیش اومده که توی پستاتون بنویسید: «شاید کمتر کسی باشد که کتاب -اسم یه کتاب که برای اولین بار میبینیمش- را نخوانده باشد.»
من بعید میدونم جزو اون کمتر کس ها باشم بنابر این گزینه اول (خوشبین بودن شما) محتمل تره
کلمه ی وبگرد مبتلا برای من وبلاگنویس خیلی خاطره انگیزه .. ممنون برای این پست خوب
دکتر اینجور پستها خیلی جذاب و گهگاه میتونن تامل برانگیز باشند. البته امیدوارم که همراه این پستای کوتاه و خلاصه، نوشته های بلند هم تو یک پزشک قرار بدین. متاسفانه کوتاه نویسی ها وبگردا رو خیلی تنبل کرده.
به نظرم خوب بود.
خیلی جالب بود مرسی آقای مجیدی بازم از این مطالب بزارید.
تشکر از پست خوب!
فقط خواستم منم حمایتم رو از این ایده اعلام کنم.
اول از همه باید یه خسته نباشید بگم
دوم – یه سوال !؟ چرا خانم فرانک مجیدی دیگه تو سایت فعالیت نداره ( البته از سر فضولی نمی پرسم، امیدوارم هر جا هستن خشنود و خرم باشن )
این نوع نوشته ها هم سر نخ های خوبی برای پیدا کردن موضوعات مطالعه هستن
در مورد زندگی و تفکر دیجیتال هم مطالبی رو تو این جور پستا بزارید
من خیلی دوست دارم بدونم آدمای علاقه مند به دنیای فناوری و کامپیوتر چطوری زندگی می کنن
لطفاً تو یه پست هم شرحی از زمان بندی زندگی روزانه تون رو بزارید ( در صورت امکان )
مثل همیشه زیبا – به جا – قابل تقدیر – قابل استفاده و دوست داشتنی
شاد زی
مشغله تحصیلی دارن با این همه هنوز در سایت هستن و همین الان دو مطلب به صورت پیشنویس نوشتن که به زودی منتشر میکنم و مطالب خیلی خوبی هستن.
– رمز و راز خاصی نداره، یک سری ترفندهای مدیریت زمان و عادات مطالعاتی خاص داریم. ضمن اینکه سبک زندگیمون پرفکت هم نیست و من شخصا تا مدیریت کاملا بهینه وقت و انرژی خودم فاصله دارم. چشم!
شاید علاقه ای به انتشارش نداشته باشید.
اما اگه امکانش هست مطلبی در مورد سبک زندگی خودتون برای علاقه مندانتان بنویسید.
من شخصا خیلی دوست دارم در مورد مدیریت زمانتون بدونم و همینطور لیست فیدهاتون. البته نه قسمت هایی که فکر می کنید شخصی هستند.
کاره قشنگیه آقای مجیدی. فقط درباره نسب این شاهزاده خانم فکر کنم باید بفرمائید ماها بنت محمد بن احمد السدیری و نه محمد بنت احمد السدیری. محمد اسم مذکر هست و کلمه بنت به معنی دختر است. ممنون.
خدا همیشه عقل و ثروت رو به طور مساوی بین بندگانش تقسیم میکنه. فقط عیبش اینه که به یکی تا خرخره پول میده ولی عقل نمیده. به یکی هم عقل میده ولی پول نمیده. البته استثناهایی هم وجود دارن که خدا پارتی بازی کرده ولی خیلی کمن.
نمونه امثال شاهزاده خانم در کشور خودمون فک و فراوونه و هم قدرت دارن و هم ثروت ولی هیچ استفاده مفیدی ازش نمیکنن و به جای خوبی بدی میکنن.
ممنون دکتر .خسته نباشید .
چون ابراز نظر خواستین منم اطاعت کردم !برای من این نوع پستها جالبن البته با همین شیوه ی نگارش ،به این معنی که این مطالب نه از جهت صرف خبر مثلا ولخرجی یک شاهزاده خانم صعودی یا مقایسه آیفون 6با گلکسی N6 برایم مفید و جذاب باشن!به هیچ عنوان ،جذابیت و بهره ای که در این مطالب برای من هست از اون تفکر زیباییست که مثلا تفاوت عجیب بین دو تفکر حقیر و عظیم رو در برخورد با یک ثروت هنگفت نشون میده یا پرداختن و توجهتون به یک واقعیت به شدت عینی و حقیقی فراگیر جامعه کنونی ما که حاصل تلاشهای جان فرسای والدین جوانان مملکت در عمل تبدیل به یک بازی مسابقه ای در خرید گوشی های هر چه گرانتر با اکثرا فرجامی که چیزی جز تبدیل شدن به ابزاری برای اتلاف وقت به بطالت نیست، خواهد شد!
و یا جذابیت مطلب برایم به قول جناب مهدی در نوع رفتار خودتون در مواجه با چالشهای جامعه هستش که شاید گاها در لا به لای حرفهاتون بشه برداشت کرد.
مجددا سپاس و موید باشید .
سلام. اختیار دارید اقای مجیدی . بقولی شما فحش هم بدهید من یکی خوش خوشانم میشود. میدانم چقدر زحمت میکشید.واما یه زمانی مجلات زن روز ارشیوی مادرم را درزیرزمین خانه پیدا کردم ومطلبی درباره شاهزاده خانمی عربستانی دیدم که جالب بود.ایشان خرید زیاد میکردند اما مرض کش رفتن یه چیز 50 سنتی هم داشت وبارها دستگیرش کرده بودند و در نهایت بردنش روانکاوی و….کلا”ابروی دودمان رابرده بود.والبته مادرم ارشیو را داد سبزی فروش سر کوچه.اخه عکسهای ناجور داشت و سال60 بود.ترسید…روده درازی کردم اما ایپد بادست خم شد نه با110 پاوند یا60کیلوفشار .
مختصر و مفید مثل همیشه.سپاس جناب مجیدی،در صورت امکان چند کتاب با موضوعیت تربیت و آموزش فرزندان از بدو تولد رو بهم معرفی کنید.
سلام
به نظرم خیلی خوبه. یه جور نوشته های فست فودی هست برای اوقاتی که فرصت خوندنِ مطالب بلند نیست. یک نوع تنوع هم هست. خیلی خوبه. لطفا حتما ادامه بدید.
مرسی، من در به در تو سایت های مختلف دنبال همچین روش خبر رسانی می گردم؛ خلاصه، سریع و یکجا.
خیلی عالی. لطفا ادامه بدین.
اگر زیر مطالب منبعش رو هم ذکر میکردید، بهتر هم میشد.
سلام. مطالب این پست شما هم مثل همیشه بسیار جذاب و خواندنی بود. ممنون.
بسیار هم عالی و جذاب.
خیلی خوبه.
لطفاً ادامه بدید.
خیلی خوبه و متنوع
بعد از چندین سال همچنان خوب و جذاب بود. ممنون جناب مجیدی.