رمزگشایی معمای تولد بیتکوین و مردی به نام ساتوشی ناکاموتو
بدون شک داستان یافتن مرد پشت پرده اختراع بیتکوین یکی از اسرار بزرگ دنیای دیجیتال است. در حالی که بیتکوین توانسته لرزه بر اندام قویترین سیستمهای بانکی و مالی دنیا بیندازد و خود را به عنوان موفقترین پول دیجیتالی در سراسر جهان جا بزند و هر روز شاهد میلیونها دلار تراکنش بیتکوین هستیم، هیچکس نمیداند چه فردی یا گروهی برای اولین بار این ایده را مطرح کردند و کدهای اولیه سیستم بیتکوین را نوشتند. هیچکس جوابی قاطع و واضحی برای سوال «خالق بیتکوین کیست؟» ندارد. سالها است این راز سرپوشیده باقی مانده است و از خبرنگار و برنامهنویس گرفته تا کارآگاهان خصوصی و مسئولان امنیتی دولتی به دنبال یافتن سرنخهایی برای رسیدن به خالق بیتکوین هستند. تا کنون نشانهها و ردگیریها به یک نام ختم شده است: «ساتوشی ناکاموتو».
سالها است از خبرنگار و برنامهنویس گرفته تا کارآگاهان خصوصی و مسئولان امنیتی دولتی به دنبال یافتن سرنخهایی برای رسیدن به خالق بیتکوین هستند.
در سال 2008، یک ایمیل با نام ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) برای افراد مختلفی زده شد و ضمن منتشر کردن یک سند 9 صفحهای درباره پول الکترونیکی، ازشان دعوت کرد در توسعه نرمافزار آن همکاری کنند و یک اجتماع پیرامونش بسازند. در این اسناد وعده داده شده بود این پول دیجیتالی نیازی به نهادهای قانونی مالی برای تبادل پول و بایگانی اطلاعات ندارد و دو طرف به طور مستقیم بدون درگیر شدن با پروسههای احرازهویتی میتوانند تراکنش داشته باشند. در انتهای این اسناد نام ساتوشی ناکاموتو و یک ایمیل غیرقابل ردگیری درج شده و هیچ خبری از شماره تلفن یا محل فیزیکی نیست. روال توسعه سیستم بیتکوین تا سال 2011 ادامه دارد و توسعهدهندگان از طریق همین نام و ایمیل با این فرد یا گروه یا اسم رمز یا اسم مستعار در ارتباط هستند. درست وقتی که بیتکوین به عنوان یک واحد پولی دیجیتالی و یک فناوری موفق شروع به کار میکند و توجهها به سوی او جلب شده و عضوگیری گستردهای به جریان افتاده است؛ ساتوشی ناکاموتو غیب میشود و دیگر آن ایمیل پاسخگو نیست. در فاصله سالهای 2009 تا 2011 توسعهدهندگان زیادی از طریق ایمیل با ساتوشی ناکاموتو در ارتباط بودند ولی هیچیک اطلاعاتی درباره این نام ندارند. نه با وی صحبت کردند نه در جریان کار توانستند اطلاعات شخصی ازش بدست بیاورند و نه درباره موضوعی غیر از کدهای بیتکوین صحبت کردند. با رشد بیتکوین ساتوشی ناکاموتو غیب میشود ولی داستانش همچنان ادامه دارد و رمزگشایی این نام به یکی از معماهای بسیار هیجانانگیز و البته بسیار سخت تبدیل شده است.
در مارس سال 2014، مقالهای در نشریه نیوزویک به چاپ رسید که مدعی بود ساتوشی کاناموتو را یافته است. یک پیرمرد ژاپنی امریکایی 64 ساله به شدت گوشهگیر و مرموز که در حوالی لوسآنجلس زندگی میکند و نام کامل وی «دوریَن پرنتیس ساتوشی ناکاموتو» است ولی در شناسنامه «ساتوشی ناکاموتو» درج شده است. گودمن، نویسنده این مقاله چندین بار به سراغ وی میرود ولی هیچ چیزی جز مشتی حدس و گمان و البته انبوهی سوال بیجواب دستگیرش نمیشود. این پیرمرد انکار میکند که خالق بیتکوین است و حتا آن را نمیشناسد. زندگی مخفیانهاش به خاطر کار روی پروژههای نظامی و محرمانه است و نمیتواند توضیحات بیشتری بدهد. از دست خبرنگاران و ماموران پلیس فراری است و جواب تلفن و ایمیل را هم نمیدهد. یک روز پس از انتشار این مقاله، مشخص شد که این پیرمرد نمیتواند ساتوشی ناکاموتو معروف باشد و بسیاری از دستاندرکاران بیتکوین نیز همینطور فکر میکردند.
بسیاری از اعضای جامعه توسعهدهنده بیتکوین به خاطر حفظ حریم خصوصی تمایلی برای صحبت درباره خالق بیتکوین ندارند و ترجیح میدهند آرامش و امنیت وی را برهم نزنند. البته، بسیاری از آنها یا چیز زیادی نمیدانند یا سرسختانه برای کشف خالق بیتکوین مبارزه میکنند چون احساس میکنند خطری هم آنها را تهدید خواهد کرد. طی چند سال گذشته خبرنگاران و افراد زیادی که روی تاریخچه بیتکوین کار کردند به سراغ این افراد رفته و انواع گفتوگوها و مصاحبهها یا ارتباطهای تلفنی و پیامکی را دنبال کردند ولی چیزی ازشان درنیامده است جز اینکه شواهد و مدارک جدید دوباره به یک مرد منزوی امریکای اما از تبار مجارستانی به نام نیک زابو (Nick Szabo) اشاره دارند.
در این زمان غیرممکن به نظر میرسد که بتوان هویت اصلی ساتوشی ناکاموتویی که ایده اولیه بیتکوین را کلید زده و با این نام ایمیلهایی را برای توسعهدهندگان ارسال کرده است، شناسایی و احرازهویت کرد.
به تازگی، ناتانیل پوپر طی مقالهای که در نیویورکتایمز منتشر شده، شواهد جدیدی بر یکی بودن ناکاموتو و آقای زابو ارائه کرده است. پوپر یکی از خبرنگاران فعال در حوزه بیتکوین است و چندین سال است که روی کتاب تاریخچه بیتکوین کار میکند و با جامعه اوپنسورس پیرامون این پول دیجیتالی ارتباط و در بسیاری از گردهماییها و رویدادهای آنها حضور دارد. پوپر در یکی از همین جمعهای خصوصی به طور اتفاقی با نیک زابو روبرو میشود و ضمن تعجب کردن از حضور وی در این محفل، به طور مستقیم ازش سوال میکند که آیا همان ناکاموتو افسانهای پشت پرده بیتکوین است یا خیر. زابو انکار میکند و حتا در ارتباطات بعدی و آخرین ایمیلی که 15 می امسال بینشان رد و بدل میشود؛ باز هم اصرار دارد که ساتوشی ناکاموتو نیست اما تایید میکند یک دهه پیش عضو گروهی بوده که پایه و اساس بیتکوین را بنا کرده و بخشهایی از کدهایی را نوشته است که بعداً در پول مجازی به کار رفتند. زابو میگوید دیگر با این گروه همکاری ندارد و سالهای پیش آنها را ترک کرده است. زابو سهم قابل توجهی در هسته نرمافزاری پیشینه بیتکوین به نام Bit Gold داشته است. بعداً در طراحی سیستم پیچیده بیتکوین از همان ابزارهای مشابه برای رمزنگاری و توابع ریاضی پیشرفته بیت گولد استفاده شده است.
پوپر در مقالهاش در پی اثبات این فرضیه است که ممکن است ساتوشی ناکاموتو خالق اولیه و اصلی بیتکوین نباشد و نرمافزار این پول مجازی سالهای قبل از 2008 و توسط افراد یا گروههای دیگری مطرح شده است. ولی شواهد و دلایلی هم رو میکند که فرضیه «نیک زابو همان ساتوشی ناکاموتو است» را مستحکمتر میکند. او میگوید در این زمان غیرممکن به نظر میرسد که بتوان هویت اصلی ساتوشی ناکاموتویی که ایده اولیه بیتکوین را کلید زده و با این نام ایمیلهایی را برای توسعهدهندگان ارسال کرده است، شناسایی و احرازهویت کرد. بهخصوص اینکه فعالیت این فرد یا گروه در سال 2011 متوقف شده است و بسیاری از کدهای اولیه بازنویسی شدهاند. چیزی که در این زمان مهم است، آینده و البته خالق واقعی بیتکوین است.
نرمافزار بیتکوین در دانشگاهها و موسسههای مالی سراسر دنیا در حال تجزیه و تحلیل است و حتا برخی از بانکها قدمهای اولیهای برای بهکارگیری آن برداشتند. خود زابو در اوایل سال 2014، به یک استارتآپ به نام Vaurum میپیوندد که به طور مخفیانه و بیسروصدا در پالوآلتو کالیفرنیا روی سیستم پول دیجیتالی بهتر از بیتکوین کار میکند. زابو به این استارتآپ کمک میکند روی قابلیتها و مزایای نرمافزار بیتکوین متمرکز شود تا بتواند تراکنشهای هوشمندتری را انجام دهد و به طور خودکار تراکنشهای مالی را انجام و مدیریت کند. خبرهایی که از این استارتآپ به بیرون درز میکند، به وضوح نشان میدهد این استارتآپ پس از پیوستن زابو تغییر جهت داده و حتا در جذب سرمایهگذاریهایی به مجموع 12.5 میلیون دلار موفق بوده است. نقش زابو در این شرکت به شدت محرمانه و رازمانند نگهداری میشود اما برای افرادی که در اطراف Vaurum هستند و مهارتها و دانش او در این زمینه را دیدهاند، این تصور به وجود آمده است که حتماً در ایجاد بیتکوین هم نقش داشته است.
زابو در اوایل سال 2014، به یک استارتآپ به نام Vaurum میپیوندد که به طور مخفیانه و بیسروصدا در پالوآلتو کالیفرنیا روی سیستم پول دیجیتالی بهتر از بیتکوین کار میکند.
پوپر در مارس 2014، یعنی در زمانهایی که زابو در Vaurum مشغول به کار است، به طور تصادفی وی را در یک رویداد بیتکوین در خانه ویلایی Lake Tahoe ملاقات میکند. این خانه متعلق به دن مورهد، مدیر اجرایی سابق شرکت سرمایهگذاری Goldman Sachs است که روی بیتکوین فعالیت میکند. پوپر میگوید زابو یک مرد با ریش بلند است که قسمتهای زیادی از سرش بیمو و تاس بوده و یک کفش ورزشی سیاه و تیشرت راه راه آزادی به تن داشته است. این گردهمایی مخصوص مدیران شرکتهای سرمایهگذاری روی معاملات بیتکوین بوده است و همگی حضار در آنجا لباسهای فاخر و کفشهای ورزشی راحت و لباسهای گران قیمت به تن داشتند؛ اما زابو به طور انگشتنمایی ساده و بیآلایش بود.
پوپر توضیح میدهد که به سختی توانسته است وی را در گوشهای از آشپزخانه در حال آماده کردن کوکتل تنها گیر بیاورد و شروع به پرسیدن سوالاتی درباره زندگیاش و محل سکونتش کند. همچنین از وی پرسیده است که حقیقت دارد استاد حقوق دانشگاه جورج واشنگتن است و همانطور که در اینترنت نوشتند، خالق بیتکوین است؟ زابو جواب میدهد که دیگران اینطور میگویند و انتظار دارند وی به طور مستقیم بگوید که ساتوشی است ولی حقیقت این است که او نه ساتوشی است و نه استاد دانشگاه جورج واشنگتن. او اصلاً استاد دانشگاه نیست!
پوپر بعد از اینکه کمی از ضرب و خشن بودن گفتوگویش میکاهد و از در دوستی وارد میشود؛ بحث را به سوی قطعات کدهای پیچیده رمزنگاری استفاده شده در نرمافزار بیتکوین میکشاند و اینکه کمتر فردی مهارت نوشتن این کدها را دارد. همچنین، اشارهای به پروژه بیت گولد میکند. زابو درباره بیت گولد کمی توضیح میدهد و میگوید مفاهیم زیادی در این پروژه مبهم بودند که بعداً در بیتکوین حل و فصل شدند. زابو در این گفتوگوی کوتاه میگوید تشابههای زیادی میان وی و خالق بیتکوین وجود دارد و به همین دلیل است که مردم تصور میکنند وی خالق بیتکوین است. زابو میگوید درک میکند چرا این تشابه رخ داده است ولی خندهدار است و واقعیت ندارد. پوپر دیگر هیجکجا نتوانسته است با زابو صحبت کند و فقط پس از آن ملاقات چندین ایمیل با یکدیگر رد و بدل کردند.
جالب است که بهار همین سال 2008 قبل از اینکه صحبتی درباره ساتوشی و بیتکوین روی وب باشد؛ زابو روی وبلاگش دوباره موضوع بیت گولد و پول الکترونیکی را مطرح میکند و در گفتوگوهای آنلاینی که با کاربران دارد، ازشان سوال میکند «دوست دارند در کدنویسی این پروژه یاریاش دهند؟»
بسیاری از مفاهیم مرکزی بیتکوین که در جامعه آنلاین به عنوان Cypherpunks شناخته میشوند، توسط گروهی از فعالان حریم خصوصی دیجیتالی سازماندهی شدهاند. این وظیفه جزئی از ماموریت این گروه در راستای ساختن یک پول مجازی دیجیتالی ناشناس به جای پول نقد فیزیکی بوده است. نکته مهم اینجا است که نیک زابو عضو این گروه بوده و در سال 1993 طی ایمیلی اهداف و انگیزههای گوناگون گروه را توضیح میدهد. در بخشی از این ایمیل میگوید: «برخی از مردم دوست دارند از دست دولت و دخالتهایش در زندگی خصوصیشان آزاد شوند، برخی دیگر دوست دارند از دست NSA فرار کنند و برای بسیاری از افراد این فعالیتها سرگرمکننده است و یک روش عالی برای مبارزه با قدرت توسط ابزارهای هک است.»
در دهه 1990 در فهرست Cypherpunk چندین آزمایش روی انتشار پول نقد به صورت دیجیتالی دیده میشود. آدام بَک، محقق بریتانیایی، چیزی به نام hashcash میسازد که بعداً یکی از اجزای اصلی بیتکوین میشود. همینطور، یک مهندس کامپیوتر گمنام چیزی به نام b money میسازد. هنگامی که این تجربیات روی پول دیجیتالی با شکست مواجه میشوند، بسیاری از اعضای Cypherpunks انگیزه خود را از دست میدهند اما زابو اینگونه نیست و به مدت شش ماه برای یک شرکت مالی به نام DigiCash کار میکند. بالاخره در سال 1998، طرح کلی خود برای پول دیجیتالی را با نام بیت گولد برای گروه کوچکی که هنوز به دنبال تحقق پول الکترونیکی و مجازی هستند، ارسال میکند. در این گروه کوچک افرادی مانند وی دای و هال فینی عضو هستند؛ برنامهنویسهایی از منطقه سانتا باربارای کالیفرنیا که روی نسخه اصلی بیت گولد کار میکنند. طرحی که زابو برای پول دیجیتالی ارائه داد با بیتکوین شباهتهای مفهومی زیادی دارد: هر دو از توکنهای دیجیتالی استفاده میکنند و میتوانند تراکنشها و جابهجایی پول را بدون نیاز مراکز احرازهویت قوی مانند بانک انجام دهند.
زابو و چند برنامهنویس دیگر در تاریخچه تشکیل بیتکوین نیز نقش مهم و پررنگی دارند و فعالیتشان در برخی تاریخهای مهم با بیتکوین همخوانی دارد. هنگامی که ساتوشی ناکاموتو در پاییز سال 2008 اسناد بیتکوین را منتشر میکند، از دکتر آدام بَک سازنده hashcash نیز نام برده شده است. در واقع، ناکاموتو اولین ایمیل معرفی بیتکوین را برای این شخص و آقای دای ارسال کرده است. همینطور در ادامه این عضوگیری آقای فینی نیز اضافه میشود و روی توسعه و بهبود نرمافزار بیتکوین پیش از اعلام و معرفی عمومی کار میکنند. اما نیک زابو در این زمانها کجا بوده و چه کرده است؟ جالب است که بهار همین سال 2008 قبل از اینکه صحبتی درباره ساتوشی و بیتکوین روی وب باشد؛ زابو روی وبلاگش دوباره موضوع بیت گولد و پول الکترونیکی را مطرح میکند و در گفتوگوهای آنلاینی که با کاربران دارد، ازشان سوال میکند «دوست دارند در کدنویسی این پروژه یاریاش دهند؟» جالبتر اینکه پس از معرفی بیتکوین، زابو وارد وبلاگش میشود و با دستکاری تاریخ انتشار پست مربوط به ایدهاش، سعی میکند آن را آرشیوی و متعلق به گذشته بسیار دور نشان دهد. دقت در نوشتههای زابو در آن برهه زمانی درباره پول دیجیتالی و بیت گولد شباهتهای بسیار زیادی به بیتکوین ساتوشی دارد؛ حتا عبارتها و جملات نیز تا حدودی شبیه هم هستند و این تصور ایجاد میشود که توسط یک نفر نوشته شدهاند. در سال 2014، محققانی از دانشگاه آستون در انگلیس، نوشتههای چند مظنون را با نوشتههای ساتوشی مقایسه کردند و نتیجهگیری شد نوشته هیچیک از آنها جز زابو به ساتوشی شباهت ندارد. مدیر این تحقیق میگوید به طرز غیرطبیعی شبیه هم هستند.
با دقت و بررسی و تحلیل موشکافانه نوشتههای آنلاین نیک زابو، میتوان دریافت که خیلی قبلتر از اینکه ساتوشی و بیتکوین وارد صحنه شوند، زابو به طور جدی درگیر ایده پول دیجیتالی بوده است و به طور مرتب در بازههای چند ماهه درباره مفاهیم آن صحبت کرده است. اما در پاییز 2008 و در زمانی که سوتاشی بیتکوین را مطرح میکند هیچ خبری از زابو نیست و حتا ایمیلی برای وی با هدف مشارکت در توسعه نرمافزار بیتکوین در دست نیست و این تعجببرانگیز است. چطور فرد باهوش و تیزبینی مانند سوتاشی از تمامی افرادی مانند آدام بَک و دای که در آن برهه روی پول دیجیتالی کار میکردند، دعوت به همکاری میکند ولی برای زابو با آن همه مهارت، نوشته و انگیزه هیچ ایمیلی ارسال نمیشود. اولین نوشتههای زابو درباره بیتکوین به اوایل سال 2009 برمیگردد و بعداً در سال 2011 چیزهای بیشتری در راستای تبلیغ و ایجاد جاذبه پیرامون بیتکوین در وبلاگش مینویسد. در این نوشتهها به یک پاراگراف بسیار مهم برمیخوریم. چون ایده بیتکوین و بیت گولد تا حدود زیادی مشابه بوده است، اذعان میکند افرادی بسیار کمی در دنیا هستند که تخصص و مهارت کار روی این موضوع را داشته باشند. وی مینویسد: «خودم، وی دای و هال فینی تنها افرادی بودیم که میدانستیم چگونه این ایده را دوست داشته باشیم و به اندازه کافی دنبالش رفتیم تا به ناکاموتو ختم شد (با فرض اینکه فینی یا دای ناکاموتو نباشند).»
آخرین پستهای زابو درباره پول دیجیتالی و بیتکوین مربوط به ماه می سال 2011 است. پس از آن، وقفه طولانی میان این نوشتهها رخ داد که بعداً زابو گفت روی مفهوم جدید به نام Temporal Programming کار کرده است. اما در این مورد هم باز شاهد یک همپوشانی تاریخی هستیم. چون دقیقاً در می سال 2011 آخرین ارتباط و همکاری ساتوشی ناکاموتو با توسعهدهندگان بیتکوین بوده است. ساتوشی در آخرین ایمیلاش به مارتی مالمی، یکی از اولین مشارکتکنندگان در توسعه نرمافزار بیتکوین، مینویسد که «من به روی چیزهای دیگری تمرکز خواهم کرد و احتمالاً در آینده این اطراف نخواهم بود.»
ساتوشی در آخرین ایمیلاش به مارتی مالمی، یکی از اولین مشارکتکنندگان در توسعه نرمافزار بیتکوین، مینویسد که «من به روی چیزهای دیگری تمرکز خواهم کرد و احتمالاً در آینده این اطراف نخواهم بود.»
دلایل زیادی وجود دارد که ساتوشی ناکاموتو بخواهد ناشناس باقی بماند. شاید بارزترین دلیل خطرات بالقوهای باشد که پس از شناسایی در انتظارش است. یک محقق آرژانتینی، نتیجهگیری کرده است که ساتوشی ناکاموتو احتمالاً نزدیک به یک میلیون بیتکوین در طول سال اول جمعآوری کرده است و چون هر بیتکوین حدوداً 240 دلار ارزش دارد؛ بنابراین این فرد بیش از 200 میلیون دلار ثروت از این طریق ذخیره کرده است. همین ثروت ساتوشی را به یک هدف با ارزش تبدیل میکند.
پوپر در انتهای مقالهاش در نیویورکتایمز میگوید زابو با آن لباسهای ساده و بیتکلفش میتواند هر فرد ثروتمندی باشد. مردم میگویند وی یک ماشین مدل دهه 1990 استفاده میکند. این طرز رفتار و پوشش باعث نشده است که از احترام مردم نسبت به وی کاسته شود. کارمندان Vaurum وقتی متوجه شدند قرار است نیک زابو همکارشان یا رئیسشان شود و از سوی دیگر احتمال میرود زابو خالق بیتکوین باشد یا در توسعه آن نقش داشته است؛ بسیار هیجانوار منتظر دیدارش بودند و به خود میبالیدند که ممکن است در کنار ساتوشی ناکاموتو باشند.
کدهای اولیه نوشته شده نرمافزار بیتکوین نشان میدهند یک فرد آنها را نوشته و یک کار گروهی و تیمی و سازماندهی شده نبوده است.
به هر حال؛ معمای رازآلود خالق بیتکوین و ساتوشی ناکاموتو هنوز حل نشده است و هیچ مدرک مستند قطعی وجود ندارد که زابو همان ساتوشی است. همانطور که هیچ مدرکی برای رد این فرضیه وجود ندارد. کدهای اولیه نوشته شده نرمافزار بیتکوین نشان میدهند یک فرد آنها را نوشته و یک کار گروهی و تیمی و سازماندهی شده نبوده است. چون این کدها تمیز نیستند. بنابراین، فرضیه همکاری زابو با وی دی و فینی یا حتا همان پیرمردی که نیوزویک معرفی کرد تا حدود زیادی رد شده است. این موضوع هنوز برای سالهای سال خبرنگاران و رسانهها را درگیر خود خواهد کرد و بازار حدس و گمانها و واکاوی تاریخ و لایههای زیرین وب برای کشفهای تازه ادامه خواهد داشت.
! SO BORING
مطلب خوبی بود هر چند خیلی طولانی و خسته کننده بود و میشد با کمی خلاصه برداری مطلب بهتری تولید کرد اما تشکر از خانم سپیده بابت ترجمه مناسبشون.
مطلب بسیار ارزنده ای بود و بسیار لازم ممنون
بسیار جالب…ممنون از ترجمه ی خوبتون.
حتا؟
دلیل خاصی داره که این کلمه به این صورت نوشته شده در کل متن؟!!
عه
من یه کتاب از جاهد جهانشاهی دارم..
که خب.. یکی از بزرگترین مترجم ها و نویسنده های ایرانِ…
یه کتابی دارم ازش.. دلواپسی.. از فرناندو پسوا…..
توی تمام کتاب از “حتا” استفاده کرده……
من خیلی از جا ها دیدم که از این استفاده شده…
نمیدونم چرا!!!! اما خب دیگه استفاده میشه…. نمیدونم چرا o
“بدون شک داستان یافتن مرد پشت پرده اختراع بیتکوین یکی از اسرار بزرگ دنیای دیجیتال است. ”
این عبارت بدون هیچ سند و مدرکی هویت مجهول خالق بیت کوین را مرد معرفی می کند. چرا مرد؟ شاید خالق بیت کوین زن بوده باشه. احتمالن بسیاری از محققانی که روی بیت کوین کار می کنن بدون دلیل موجهی دنبال یک مرد هستند و این می تونه گمراه کننده باشه. در دنیای تکنولوژی های کامپیوتر و برنامه نویسی و به طور خاص هک تعداد مردان بیشتر از زنان هست و فرد مجهول خیلی راحت یه اسم مستعار مردانه انتخاب کرده تا ردگیریش سخت بشه.
خب در مقام حدس ممکنه اما دلیل این مسئله چند چیزه:
۱. ما کلا متاسفانه در عرصهی STEM حضور زنان کمرنگ بوده که اخیرا داره کارهائی در دنیا میشه
۲. حضور زنان در جامعهی متنباز متاسفانه بسیار کمرنگتر هم هست.
۳. هکرهای زن بسیار نادرند
۴. سوپرهکرهای زن شاید به تعداد انگشتان دست نرسه
۵. سوپرهکرهائی که دانش ریاضی رمزنگاری داشته باشند وجود ندارن فعلا. کلا در اینجا افراد انگشتشماری کاندید یک چنین کاری هستن
به همین خاطر فرض بر مرد بودن بوده.
پ.ن: منظور از هکر کسی نیست که اکانت بانک رو سرقت میکنه، مفهوم عام هکر در دنیای سایبر منظور هست
برخلاف دوستانی که گفتند مقالهی خسته کنندهای بود، بهنظر من یکی از بهترین مقالاتی بود که طی ماه اخیر از یکپزشک خوندم.
ممنون از زحماتتون.
بسیار جالب بود میشه بیشتر مطلب در مورد بیت کوین بزارین واقعا عجیبه اصلا چجوریه پولش
بسیار بسیار عالی بود
اگه یه مطلب هم راجع به خود بیت کوین بنویسید میتونه آموزنده باشه.
با تشکر زیاد
خیلی ممنون، مطلب مفید و آموزنده ای بود.
به نظر من اگه یه مطلب در مورد خود بیت کوین هم بنویسید خیلی خوب میشه.
با تشکر زیاد
ممنون از مطلب خوبتون و تشکر ویژه به خاطر اینکه مفصله و خلاصه نیست که آخرش فقط گیج بشیم !
کسی میدونه سخت افزار تولید بین کویین یا همون بیت ماینر رو از کجا میشه تهیه کرد؟
زمانی که بیت کوین حدود 7 دلار بود همینطوری محض کنجکاوی دنبال خرید 30-40 تا بودم که متاسفانه با مشکل کردیت کارد و اینا نشد. گرفته بودم الان کلی سود کرده بودم. بماند که یه مقطعی حتا تا 1000 دلار هم رفت.
خیلی عالی بود.
من به شخصه این مقالات طولانی رو فقط اگه راجع به اشخاص باشه میخونم و لذت میبرم.
هیچ وقت این حجم رو با موضوع گجت یا روانشناسی و خودشناسی و اینجور چیزها نمیتونم بخونم.
چون خیلی چیزها برای یاد گرفتن ازشون هست و تاثیرش به مراتب از مقالاتی که بالا گفتم بیشتره!
مثل مقاله 4 قسمتی که دیجیاتو راجع به لری پیج گذاشته!
خیلی قشنگ جالب و مفید بود . من که دوبار خوندمش.
لطف کنید در مورد بیت کوین و اینکه در ایران می شه باهاش کاری انجام داد یه مقاله بنویسید
ممنونم
واااو ! واقعا هر بیت کوینت 240 دلار ارزش داره !! ؟