چه کسی پیانو را اختراع کرد؟
بعضی از چیزها، آنقدر بدیهی و معمول و همیشگی در پیرامون ما حضور داشتهاند که میپنداریم، از آغاز خلقت بودهاند یا دستکم مثل چرخ یا چاقو، مخترع خاصی نداشتهاند.
در این میان نظر شما در مورد پیانو چیست؟ تصور میکنید از چه زمانی پا به عرصه گیتی نهاد و آیا مخترع خاصی داشته است؟!
دیروز مصادف بود با 360 مین سالگرد تولد مخترع پیانو، بارتولومئو کریستوفری.
نخستین سند از وجود پیانو، به سال 1700 برمیگردد، در این سال احتمالا، چند سال از کار کریستوفری روی پیانو میگذشت، تا اینکه در سال 1720 میلادی در اسناد به صورت واضح و مشخص از پیانوی کریستوفری نام برده شد.
تا پیش از آن زمان ساز کیبوردی غالبی که استفاده میشود هارپسیکورد نام داشت. در هارپسیکورد با فشرده شدن کلاویهها و حرکت اجزای یک سیستم مکانیکی متصل به آنها، زائدههای کوچک مضرابمانند سیمها را به ارتعاش درمیآورد و صدا ایجاد میشد. اما هارپسیکورد مشکلاتی داشت، مثلا نمیتوانست صدا را با شدتهای نرمی مختلف بنوازد. برای اصلاح این امر، در آن زمان مجبور بودند، دستکاریهای انجام بدهند.
همان طور که احتمالا میدانید، صدای پیانو در اثر برخورد چکشهایی با سیمهای آن تولید میشود. این چکشها در اثر فشردهشدن کلیدها (کلاویهها) به حرکت در میآیند. سیمهای پیانو به صفحهای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شدهاند که نقش تقویتکنندهٔ صدای آنها را دارد.
قدیمیترین پیانویی که در حال حاضر به جا مانده در سال 1721 ساخته شده است. این پیانو در موزه هنر متروپیولیتن نگهداری میشود.
پیانو نخست، توسط مخترع نام طولانی un cimbalo di cipresso di piano e forte را گرفته بود (کیبوردی از چوب درخت سرو با شدت صدای کم و زیاد)، اما بعد از مدتی نام آن به پیانو فورته و سپس پیانو تغییر پیدا کرد.
کریستوفری برای یکی از اعضای خاندان مشهور و سرشناس ایتالیایی مدیچی به نام فردیناندو دو مدیچی کار میکرد. فردیناندو مشوق مدیچی بود و خانهای به او داده بود تا در آن آزادانه روی پیانو کار کند.
البته به مانند روزگار فعلی، در آن سیستمی برای ثبت اختراعات و پیتنتها نبود و دیگران بعدعا روی پیانوی کریستوفری آزادانه کار کردند و تکمیلاش کردند.
کریستوفری در سال 1731 درگذشت و اختراعش – پیانو- تازه در قرن هجدهم بود که همهگیر شد.
این خانواده مدیچی تو همهی هنرها دست داشتند. چندین پست درباره تاثیرات آنها در تاریخ میشه کارکرد! دکترجان
خاندان های قدرتمند اروپا مثل خانواده مدیچی ، قدرتشان را با توسعه علم و هنر تثبیت میکردند … و صفویه در ایران قدرتش را با ابزار دیگری . که از قضا دیگر گروه ، قبل از انسانس ، دقیقا از همان ابزار استفاده میکرد …. حال بعد از گذشت سالیان سال میتوان تفاوت های این دو سرزمین را دید … در تک تک مردمش و عقاید آنها ….
کاش اکنون در دنیای سرمایه مداری .. سرمایه داران ما مانند سرمایه داران دیگر جای دنیا؛ به جای سرمایه گذاری روی خانه و کاشانه روی علم و تولید سرمایه گذاری کنند …. شاید اکنون نتیجه آن را نبینیم … اما به قول مثل معوف کاچی بهتر هیچی … بلاخره در آینده نتیجه بهتر از اکنون خواهد داد …
تفاوت دو فرهنگ دو نژاد و دو گروه انسانی در داشته ها شان نیست … در نحوه تفکرشان است .. بلاخره هر کسی یک سری داشته ها دارد … و یک سری نداشته ها … منابع معدنی و زیر زمینی، یروی انسانی جوان و خوش فکر،کویری که گرمترین ه کره زمین وبیشترین پتانسیل انرژی خورشیدی دارد و خیلی چیزهای دیگر که الان قدرشان دانسته نمیشود .. شاید دیگر وجود نداشته باشند … جوانها نا امید شوند و با افسردگی روزگارشان گذر کند و دیگر پیر شوند … منابع تمام شود و غیره …
مانند ملت آلمان که همه چیزش را تقریبا در جنگ دوم از دست داد … اما نباخت و دوباره برد … تفاوت در کجاست ؟
نگرش !
نگرشی که المان را از هیچ هیچ هیچ به همه چیز رسانید … و ما را از همه چیز به هیچ رسانید ..
مطلب جالبی بود ممنون.
واقعا جالب بود
صدای پیانو یکی از آرام بخش ترین صداها برای شنیدنه.
ممنون از مطلب جالبتون. قثط با جمله آخرتون مشکل داشتم. شما گفتید که پیانو بعد از فوت مخترعش و در قرن هجدهم فراگیر شد. خب قرنی هم که خود مخترع پیانو زندگی میکرده هم که قرن هجدهم بوده. احتمالا منظورتون قرن نوزدهم نبوده؟
جالب بود. ولی یه جملهش اشتباهه. فردیناندو مشوق کی بود؟