زنان دانشمندی که گمنام ماندند: 10 چهره برتر
فرانک مجیدی: چندی قبل، مطلبی در «یک پزشک» منتشر کردم با عنوان «نگاه جنسیتی در علم: از اسطوره ماری کوری تا زنانی که در سایه ماندند!». چند روز قبل، عزیزترین دوستم به من اطلاع دادند که مطلبی تکمیلیتر میتوان به آن نوشته افزود. متنی که به استناد آن منبع، میتوان دید و دانست چه بسیار زنانی در دنیای علم حضور پررنگ داشتهاند، اما نامشان ناگفته مانده. امروز و در این نوشتهی تازه، با 10 چهرهی برتر از خیل زنان گمنام آشنا میشویم.
1- ماری آنینگ- دیرینهشناس (1847-1799)
اولین دستاورد مهم ماری در 12 سالگی به نامش ثبت شد. او در صخرههای اطراف محل زندگیشان در دورزست انگلستان، اسکلت کاملی از یک ichthyosaur را یافت. این اکتشاف برای خانم آنینگ آنقدر لذتبخش بود که شوق یافتن فسیلها را به عنوان هدف زندگی خود برگزید. پس از هر طوفان بزرگ، ماری به همراه سگش ترِی به امید پیدا کردن سنگهای آهک و شِیل، محل را بررسی میکرد. او موفق شد اولین اسکلتهای کامل از پلسیوسور و پتروسور را کشف نماید. متاسفانه خانم آنینگ علیرغم خدمات بسیارش به علم دیرینهشناسی در طول 48 سال زندگی، هرگز توسط جامعهی همصنف خود جدی گرفتهنشد و یافتههای او در نشریات فاقد اعتبار علمی چاپ میشد.
2- آلیس همیلتن- پاتولوژیست (1970-1869)
همیلتن در 26 سالگی مدرک پزشکی خود را از دانشگاه میشیگان دریافت نمود. پس از فارغالتحصیلی، او به بررسی تأثیر فلزات سمی مانند سرب و جیوه روی کارگران صنایع مرتبط با این مواد پرداخت. طبعاً مدیرانِ صنایع با این دست از معاینات و بررسیها موافق نبودند، با این حال خانم همیلتن از کارگران در بیمارستان، آزمایشات پزشکی به عمل میآورد و ویزیتهای خانگی انجام میداد. او با مطالعات خود ثابت کرد که شرایط کار در محیط سمّی، چه آثار زیانبار و جبرانناپذیری بر بدن انسان دارد. کارگران صنایع مرتبط با سرب، به دلیل درد، تشنج و کاهش وزن در بیمارستان بستری میشدند. با رسیدن دهه 1920، همیلتن به عنوان یکی از کارشناسان برجسته سلامت و بهداشت آمریکا شناخته میشد.
3- لیزه مایتنر- فیزیکدان (1968-1878)
در سال 1944، «اتو هان» برای کشف شکافت هستهای، مفتخر به دریافت جایزهی نوبل در رشتهی فیزیک گردید. خانم مایتنر از آغاز، در پروژه با هان همکاری کردهبود و نقش مهمی در تبیین یافتههای او داشت، اما کمیتهی جوایز نوبل در کمال شگفتی اعلام نمود که این همکاری از نظر آنان اعتباری ندارد و هان نباید جایزه را با مایتنر شریک شود. لیزه مایتنر، متولد اتریش و یهودی بود. او در 60 سالگی مجبور شد که کارش را در انستیتوی قیصر ویلهلم ترک و از آلمان فرار کند. او به سوئد رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند. نه پولی داشت و نه از لحاظ علمی مورد حمایت قرار گرفت. با این وجود، به همکاری علمیاش با هان ادامه داد. در سال 1997، عنصر سنگین مایتنریم به افتخار او، نامگذاری گردید.
4- اینگه لمان- زلزلهشناس (1993-1888)
علیرغم اینکه دانمارک کشوری با زلزلههای بسیار کمشمار است، خانم لمان از جمله نامآوران علم زلزلهشناسی محسوب میشود. تشخیص برخی از الگوهای متناقض که در امواج لرزهای که از زمینلرزههایی در اقصینقاط جهان منجر میگردد و منجر به درک عمیقتری از فعالیتهای سیارهی زمین گردید، توسط او ممکن شد. این خانم لمان بود که توانست هستهی داخلی زمین را کشف نماید. درست است که در دههی 1920، زلزلهشناس آمریکایی، بنو گوتنبرگ، به ماگمای داغ زیر گوشتهی زمین اشاره کرد، اما یافتههای اینگه در دهه 1930 نشان داد که چیزی دیگر داخل زمین وجود دارد که بر مدار امواج لرزه مؤثر است. لمان مشاهده کرد که تمامی امواج لرزهای را نمیتوان با الگوهای پذیرفتهشده آن زمان توجیه نمود. مطالعات لمان منجر به درک وجود هستهای جامد درون هستهی مذاب زمین گردید.
5- هیلده مانگُلد- محقق رویانشناس (1924-1899)
در سال 1935، 11 سال پس از مرگ زودهنگام هیلده، هانس اسپِمان که استاد راهنمای او بود، جایزهی نوبلی را دریافت کرد که بر پایهی پایاننامهی او دربارهی سازماندهندهی شکلگیری جنین بود. با این جود، آقای اسپمان هنگام سخنرانی دریافت جایزهاش، تنها دو بار از مانگلد نام برد. یک دهه قبل از این اتفاق، هیلده موفق شدهبود که شش جنین را با ساختار ژنتیکی منحصر بهفرد، رشد دهد. او ثابت کرد که هر جنین، یک سازماندهنده دارد، که اساساً بخشی از سلولهای مسئول سازندهی سیستم عصبی مرکزی و رشد ستون مهرهها هستند، که امکان رشد در جنین دیگر را هم دارند. با انتشار پایاننامه خانم مانگلد در سال 1924، موج جدیدی از تحقیقات رویانشناسی آغاز گردید. شوربختانه مانگلد در همان سال و در سن 26 سالگی بر اثر انفجار بخاری گازی درگذشت تا افتخار کسب جایزهی نوبل، تنها نصیب استاد راهنمای او گردد!
6- الیزه ویدُوسن- متخصص تغذیه (2000-1906)
در طول جنگجهانی دوم، غذا در بریتانیا جیرهبندی گردید و رژیم غذاییای رواج یافت که شامل کلم، سیبزمینی و نان غنیشده با گچ (به منظور تأمین کلسیم آن) میگردید. این رژیم غذایی، توسط ویدوسن و همکار او، رابرت مککَنس، تجویز شدهبود. خانم ویدوسن در این مدت، فداکارانه انواع ویتامینها و مواد معدنی را به خود تزریق میکرد تا تأثیر آنها را بر بدن مطالعه نماید. او موفق شد اولین برنامهی غذایی جامع با تنظیم علمی را تعریف نماید و مدارک مستدل آزمایششده برای مواد خورااکی لازم در طول رژیم غذایی، ارائه دهد.
7- ویرجینیا اگپار- متخصص بیهوشی (1974-1909)
پیش از آنکه اگپار شیوهی ارزیابی خود روی نوزادان تازه متولدشده را در سال 1953 ارائه نماید، هیچ تعریف قابلقبولی برای مشخص نمودن یک نوزاد با وضعیت سلامت ضعیف وجود نداشت. بعد از معرفی ملاکهای اگپار به جامعهی پزشکی، آنها دریافتند که روش بیهوشی میتواند بر ضعف نوزادان، مؤثر باشد. پس از آن، خانم اگپار موفق به دریافت یک فرصت مطالعاتی در دانشگاه جان هاپکینز گردید تا درجهی کارشناسی ارشد خود را در رشتهی سلامت عمومی دریافت دارد. او پس از آن در مؤسسهی مادر و کودک March of Dimes مشغول به کار شد و به آموزش مردم سراسر امریکا دربارهی نقصهای بدو تولد در نوزادان گردید.
8- چِین شیونگ وو- فیزیکدان (1997-1912)
خانم وو متولد چین بود و در آمریکا تحصیلات خود را در رشتهی فیزیک کامل کرد. شهرت او، مرهون نقض یکی از قوانین شناختهشده در طبیعت بود. این قانون، با عنوان حفاظت از برابری شناخته می شود و بیان میدارد که ذرات زیراتمی بهصورت آینهای نسبت به هم عمل میکنند. زمانی که یکی از ذرات چپگرد است، ذرهی دیگر راستگرد خواهد بود. خانم وو در 44 سالگی، ازمایشی بسیار دشوار را سرپرستی کرد که نشان میداد قانون عملکرد آینهای ذرات زیراتمی، همواره صادق نیست. او یک محقق بسیار متعهد به علم بود و در طول جنگ جهانی دوم، در بخش تحقیقات جنگی دانشگاه کلمبیا کار می کرد. در این همکاری، ایدههای بسیار خلاقانهای ارائه داد و بعداً پروفسور دانشگاه کلمبیا گردید.
9- آنه مکلارن- زیستشناس تکاملی (2007-1927)
مکلارن در دههی 1950 به عنوان متخصص در مطالعات تکامل جنین و پیشگام در تحقیقات لقاح در شرایط آزمایشگاهی، به همراه همکاران خود توانست تخمک یک موش را بصورت موفقیتآمیز در خارج از رحم بارور سازد و پس از مراحل اولیهی رشد جنین، آن را در رحم مادر جاگذاری نماید. پس از اتمام این مطالعات که با موفقیت همراه بود، مکلارن تلگرافی از لندن برای یکی از همکارانش فرستاد که به تعطیلات رفتهبود: «چهار نوزاد در بطری متولد شدند!» در سال 1982، او به کار در کمیتهیWarnock مشغول گردید که به ارائهی دستورالعملهایی برای مطالعات لقاح آزمایشگاهی انسان میپرداخت. تحقیقات علمی خستگیناپذیر او، منجر به آن گردید که در سال 1993، خانم مکلارن مفتخر به کسب عنوان Dame گردد.
10- استفانی کوولِک- شیمیدان (2014-1923)
خانم کوولک راهی را نرفت که تا پیش از 23 سالگی برای خود ترسیم کردهبود. او با این هدف در مؤسسهی شیمی پیعحخدفپ در امریکا مشغول به کار گردید که با پسانداز حقوق ماهیانهاش، پول لازم را برای تحصیل در رشتهی پزشکی به دست بیاورد. با این وجود، خانم کوولک آنقدر عاشق کارش شد که دیگر هرگز از آن استعفا نداد. از او دعوت شد تا در پروژهای فعالیت کند که هدفش، یافتن جایگزینی برای فولاد در لاستیکهای رادیال بود. کوولک مادهای به نام Kevlar ساخت که 5 برابر سبکتر و مقاومتر از مادهی قبلی بود و امروزه تقریباً در همه چیز -از فر تا فضاپیما- کاربرد دارد.
سلام ظاهرا قالب ساتتون رو سایت زیر کپی زده
http://www.elmevarzesh.com/
دستت درد نکنه سایت بدی هم نی انگار
سلام
بابت پاسخ دهی به این کامنت عذر خواهی میکنم، بنده پشتیبان مجله علم ورزش هستم و برای ما جای تعجب است که شما بر چه اساسی می گوید که ما از قالب یک پزشک کپی زده ایم؟ آن هم طرح قالبی که دو ماه درگیر آن بوده ایم تا به این نتیجه رسیدم، آن هم نه الان بلکه سال گذشته. اینکه یک تشابه اتفاقی در رنگ منو و طرح سه ستونه وجود دارد و هیچ تشابه دیگری در آن نیست، دلیل بر این نمی شود که شما از عنوان کپی استفاده کنید. اگر بر این اساس باشد زومیت باید به دیجیاتو بابت هدر مشابه گیر بدهد، زومیت و یک پزشک باید به ترنجی معترض شوند و ما هم به ترنجی بابت تشابه طرح دو ستون کناری! طرح فلت بیشتر قالب ها مشابه هم هستند و درست نیست که شما در چنین فضای وجه یک سایت را تخریب کنید و آن را کپی کار بنامید
بسیار زیبا و مفید…
خسته نباشید.
متوجه نشدم منظورتون از “گمنام ماندند” چیه؟ اگر منظورتون اینه که توسط عامه مردم شناخته نشده اند که خوب چیز عجیبی نیست. میشه نام 100 دانشمند مرد در همین حد و اندازه رو هم ذکر کرد که عامه مردم تا به حال نشنیده اند. به هر حال مهم اینه که در تاریخ هر کدام از این رشته ها نام و دستاورد این دانشمندان ذکر شده که مطمئنا این نوشته هم با مراجعه به همین منابع تهیه شده. اگر هم انتظار دارین این دانشمندان به اندازه نیوتن، انیشتن و … شناخته شده باشند که خب انتظار به جایی نیست.
کاملا درسته
موافقم
خیلی عالی بود…سپاس
شاید گمنام به این معنی باشه که در قبال کارهای مهمی که انجام دادند هیچ جایزه ای به آنها تعلق نگرفته و یا اصلا دیده نشده!
یکی از قربانیان مشهور نگاه جنسیتی به زنان Emmy Noetherهست که از او به عنوان مهمترین زن ریاضیدان تاریخ نام برده میشه که در نوشته شما بهش اشاره نشد
http://en.m.wikipedia.org/wiki/Emmy_Noether
سلام
ممنون مثل همیشه خیلی خوب بود. فقط مورد فکر می کنم ویرجینیا آپگار درست باشد. نه اگپار
درود
وقتی عنوان میکنید که به افتخار خانم لیزه مایتنر، عنصر سنگین مایتنریم به افتخار ایشون نامگذاری شده، نهایت ارج نهادن به مقام یک دانشمند می تونه باشه
زنان گمنام زنانی هستند که با درصد بالای هوش و استعداد، بجهت نوع فرهنگی که داشتند زندگی رو ناچارا برپایه شوهر داری و بچه داری سپری کردند بی آنکه بتوانند برای بشریت شخصیتی برجسته و کلیدی باشند
به نظر من عنوان این مطلب میتونست چیز دیگری باشه.
اینان اشخاصی هستند که فقط در طول دوره زندگی خودشان جدی گرفته نشدند ماننده ماری آنینگ که میشه تصور کرد که در اون زمان در مورد این خانم چه میگفتند؛ اما شوربختانه هنوز این اپیدمی زنده هست.
هستند کسانی که امروز جدی گرفته نمی شوند یا حتی به سخره گرفته می شوند و فقط آیندگانند که شاید خدمات امروز این اشخاص را گرامی بدارند.
سپاس
فکر می کنم مورد هفتم غلط تایپی دارد.
آپگار صحیح است نه آگپار!
Apgar
سلام فکر میکنم در قسمت 10 اشتباهی وجد داره که باید درست بشه: مؤسسهی شیمی پیعحخدفپ
“شوربختانه مانگلد در همان سال و در سن ۲۶ سالگی بر اثر انفجار بخاری گازی درگذشت تا افتخار کسب جایزهی نوبل، تنها نصیب استاد راهنمای او گردد!”
الان اینو هم مردا مقصر هستن؟!