نمونه‌هایی از آگهی‌های متفاوت و خلاقانه
تبلیغات تلویزیونی، آگهی‌های منتشرشده در مجلات و سایت‌های ما و نیز بیلبوردهای نصب‌شده در سطح شهرهای ما یک مشکل عمده دارند:
بیشتر آنها زمخت هستند و می‌خواهند بدون ظرافت و ایجاد حس کنجکاوی یا تحریک حس زیبایی‌شناسی مخاطبان خود، استفاده از خدمات یا خرید کالایی را توصیه کنند.
متأسفانه کار کردن تبلیغات «نرم» در ایران جا نیفتاده است و صاحبان آگهی‌ها هم از چنین تبلیغاتی استقبال نمی‌کنند.
البته شاید از یک جهت، به صاحبات کالاها/خدمات حق داد، چون آنها واقعا باور ندارند که در شرایط کنونی جامعه، تبلیغات زیرپوستی پاسخ بدهند و آنقدر هوشمندی جمعی وجود داشته باشد که توده‌ها مردم، روی تبلیغات غیرمستقیم فکر کنند و در نهایت کالا/خدمات آنها را بخرند.
از سوی دیگر معدود تبلیغات متفاوت ما هم در واقع کپی ناشیانه تبلیغات فرنگی‌ها هستند و این کپی‌کاری، بدون بومی‌سازی، گاهی به نتایج ضحک می‌انجامد.
در این پست، چند آگهی را با هم مرور می‌کنیم.
روی هر تبلیغ باید چند ثانیه فکر کنید تا متوجه شوید که آگهی اصلا چه ربطی با محتوای تبلیغاتی سفارش داده شده، دارد!
اما زمانی که قادر به درک مفهوم آگهی شدید، یک حس دلپذیر به شما دست خواهد داد و احتمالا به خلاقیت طراحان آگهی‌ها، آفرین خواهید گفت!
تبلیغ سخنرانی‌های TED – وقتی ذهن‌ها سخن می‌گویند:
تبلیغ چسب زخم:
تبلیغ کاغذ جاذب:
تبلیغ تثبیت کننده عکس کنون
تبلیغ روز جهانی غذا (چنگال به زیبایی حالت یک دست را که برای دریافت کمک دراز شده القا می‌کند.)
تبلیغ روز پدر توسط مک‌دونالد (احتمالا سر طاس و در عین حال ساندویچ همبرگر!)
خرس‌های قطبی هم می‌توانند مانند دایناسورهای منقرض شوند …
خمیردندان سنسوداین
تبلیغ کوکاکولا
خشونت، چاره کار نیست و آثار آن برمی‌گردد و گریبانگیر می‌شود …
اگر می‌خواهید بفهمید که قدرت مکش جاروبرقی‌ها در چه حد است …
لپ‌تاپ‌هایی بسیار سبک، به سبکی ورق کاغذ …
چرا میلیون‌ها دلار را صرف فرستادن کاوشگرها و ماه‌نشین‌ها کنیم، وقتی تلسکوپ‌های توانمند ما وجود دارد …
کاهش حافظه را جدی بگیرید …
مطلب بسیار زیبایی بود .
نوشتید:
“روی هر تبلیغ باید چند ثانیه فکر کنید تا متوجه شوید که آگهی اصلا چه ربطی با محتوای تبلیغاتی سفارش داده شده، دارد!
اما زمانی که قادر به درک مفهوم آگهی شدید، یک حس دلپذیر به شما دست خواهد داد و احتمالا به خلاقیت طراحان آگهی‌ها، آفرین خواهید گفت!”
ولی توضیحاتی که قبل از هر تبلیغ گذاشتید کل اون حس دلپذیر رو به فنا داده و حتی فرصت چند ثانیه فکر کردن رو هم دریغ کرده! 🙁
یه جورایی نقض غرض شده این متن!
موافقم باهات،شاید اگر توضیح رو بعد از عکس یا کلا بعد از اتمام کلیه تصاویر گذاشته شده بود بهتر بود.
ولی در کل پست خوبی بود،ممنون دکتر.
با سلام
یه سوال ؟ بقیه نویسنده ها کجان؟؟
چرا همه ی مطالب رو فقط شما و خواهرتون مینویسید؟
نه اینکه ناراحت باشم ولی میخواستم بدونم نویسنده هاتون چرا نیستن؟
منم برام سوال شده بود،ولی فکر میکنم ادای دینی هست به نوشته پایین سایت با این مضمون #نگاه علیرضا و فرانک مجیدی به …#،هرچند باقی دوستان هم خوب بودن،بخصوص پستهای آقای ضیا.
نویسندگان مهمان ما موقت هستند و ما تا جایی که آنها وقت داشته باشند یا نوشته‌هایشان همسو با سیاست کلی ما باشد یا اصولا از عهده هزینه‌های سایت برآییم و نیز نکات مدیریتی دیگر، در خدمتشان هستیم.
به هر حال سردبیران و مدیران هر سایت/نشریه کاغذی یا آنلاین، در اختیار کردن تصمیمات مختار هستند.
در مورد عکس یکی از اخر اشتباه نمی کنید؟ بنظرم منظور عکس کنایه از اینه که چینی ها با تولیدات و صادرات خودشون همه دنیا رو تسخیر کردند…. امریکا تنها کشوریه که انسان بر روی سطح ماه فرستاده، اما پرچمی که اونجا نصب شده از تولیدات چین هست!
پیام اصلی تبلیغ که همان موردی هستم که ذکر شده. اما در کنار آن هم یک شوخی و پیام فرعی دارد که همانی است که شما ذکر کرده‌اید. به هر حال شاید نوشتن هر توضیح در مورد تبلیغ‌ها، بی‌مورد باشد و اشارات و کنایات‌اش را باید خود بینندگان ببینند و کشف کنند.
احسنت به این تیز بینی شما
به نظرم باید دیگه جدی جدی اسم سایت رو به ۲پزشک تغییر بدین آقای مجیدی. ماشاالله هم شما هم خواهر گرامیتون دکترین و هم اینکه فقط خودتون دوتا دارین مطالب سایت رو می نویسید.بقیه نویسنده های پرطرفدار هم مثل اینکه مهر باطل شد به همکاریشون خورده دیگه نیستن.حداقل یه خبری بدین به خواننده ها که علاقمند به یه سری از مطالب خاصِ یک نویسنده بودن ، بدونن دیگه منتظر نباشن. شما واسه تغییر قالب سایت که همه متوجه اون میشن پست گذاشتی،بعد برای چیزی به این مهمی هیچ عکس العملی نشون نمیدین؟
سیاست مدیریتی یک پزشک را من و خواهرم مشخص می‌کنیم. بنابراین صلاح دیدیم حضور خودمان را منسجم‌تر و پررنگ‌تر کنیم. این به معنای استفاده از سایر نویسندگان در مقاطع دیگر یا همکاری مجدد با آنها نیست و اصولا اگر رضایت نسبی با کار این عزیزان نداشتیم، آنها را وارد سایت نمی‌کردیم.
اما این به معنی ایجاد تعهد نیست و در نهایت تصمیم را باید به گردانندگان و مؤسسان هر مجموعه سپرد، آنها هستند که برای سایت دلسوزتر هستند.
خیلی جالب بودند…ممنون
آقای دکتر مجیدی عزیز
سلام و وقت بخیر
چند سالی هست که از خوانندگان بلاگ بسیار عالی شما هستم اما کمتر پیش اومده که دیدگاهی ارسال کنم.
به هر حال، متاسفم که این مطلب رو دیر دیدم چون این چند روز بسیار درگیر افتتاحیه نمایشگاه مون در نگارخانه آریا بودم. من و تعدادی از دوستانم به همت آقای یداله ولی زاده که از بهترین عکاسان تبلیغاتی حال حاضر هستند، نمایشگاهی با عنوان “طعم عکس” از عکس های تبلیغاتی مان با رویکرد خلاق رو ترتیب دادیم که پنجشنبه افتتاح شد. خب ادعا نمی کنم کارهامون رو میشه با آثار این مطلب مقایسه کرد، چرا که به زعم من اونها نتیجه ی بستری مناسب و پذیرا و کار و فکر گروهی است. با اینحال ما تلاش کردیم تا آثاری با مفهومی ژرف تر از اونچه که امروز در تبلیغات ایران متداول است رو خلق کنیم.
جدا باعث افتحار ماست که از نمایشگاه ما دیدن کنید.
پنجم تا یازدهم شهریور 94
گشایش: پنجشنبه پنجم شهریور ماه از ساعت 4 تا 8 عصر
نگارخانه آریا – خیابان ولیعصر ، بالاتر از سه راه دکتر بهشتی ، کوی زرین ، پلاک 10 تلفن: 88727083
بازدید نمایشگاه در روزهای عادی 10 صبح الی 8 عصر
http://www.akkasee.com/news/17655
تبلیغات ما به حد مشابه خارجی نیست