جدایی جان استیوارت از The Daily Show: دوست‌داشتنی‌ترین منتقد

5

فرانک مجیدی: در شب پنجشنبه، 6 آگوست 2015، ده تن از نامزدهای ریاست‌جمهوریِ آینده‌ی آمریکا در کلیولند روی صحنه خواهند رفت و انتخاب نامزد نهایی جمهوری‌خواه با بحث‌ها و حاشیه‌های فراوان آغاز خواهد شد که از شبکه‌ی فاکس‌نیوز به‌طور زنده پخش خواهد شد. مسلماً شب بی‌نظیری برای «جان استیوارت» خواهد بود که با آن طنز بُرّنده شوخی‌های تند و تیزش را بیان کند. اما این اتفاق به شرطی می‌افتاد که این تقابل، در روزهایی پیش از این رخ می‌داد. این‌بار نامزدها از خنجرِ کلامِ آقای استیوارت در امان خواهند بود، چرا که چند ساعت پیش از آغاز این برنامه، او در غرب منهتن برای آخرین بار برنامه‌ی محبوبش را اجرا خواهد کرد. این دو اتفاق، بطور اتفاقی همزمان شده، اما این تقارن، بسیار پرمعناست. آقای استیوارت، سال‌های طولانی در حالی مجری‌گری The Daily Show را با رویکرد طنز بر عهده داشت که هرگز سیاستمداران از زخم‌زبان‌های تندش در امان نماندند و جمهوری‌خواهان، میلیاردرهای نامتعارفی مانند دانلد ترامپ و البته شبکه‌ی فاکس نیوز از این انتقادات سخت، بیشتر بهره‌مند شده‌بودند.

در شانزده سالی که از اولین میزبانی استیوارت در این برنامه می‌گذرد، اعتماد عمومی نسبت به صحت اخبار و دولت، بسیار کاسته شده‌است. برند جان استیوارت که با اخبار ساختگی به بیان مسائل آمریکا و جهان می‌پرداخت، در میانه‌ی خلأ ایجادشده، رونقی ایجاد کرد و او را مبدل به یکی از تأثیرگذارترین افراد فرهنگی، سیاسی و رسانه‌‌های منتقد نمود. او با اجراهای بسیار سطح‌بالای خود، بازوانی که هنگام اجرا از شدت هیجان گشوده می‌شدند، چشم‌هایی که در آن شراره‌ی خشم دیده می‌شد، یک تکان شدید سر و یک پوزخند عاقل اندر سفیهانه، نسلی از بینندگان را جذب خود کرد که در سخنان همراه با حرکات اغراق‌شده‌ی او، نسبت به آن چه که بنگاه‌های خبری پخش می‌کردند، صداقت بیشتری را می‌دیدند.

11222116_937181159656799_5153621961948424670_n

سناتور مینه‌سوتا، آقای آل فرَنکِن، درباره‌ی استیوارت می‌گوید: «او موقعین را چنان که بود می‌ساخت و آن‌قدر هم بااستعداد بود که بتواند تصور کند که این موقعیت، چه پیش خواهد آورد. با رهبری او، این اخبار ساختگی آن‌قدر پیشرفت کرد که بتواند درباره‌ی هرچیز و هر موقعیتی سخن بگوید و استیوارت این کار را با هوش فراوانی انجام می‌داد.» 16 سال پیش، آقای استیوارت در حالی جانشین «کریگ کیلبورن» شد که در زمان اجرای کیلبورن، این برنامه، بسیار کم‌بیننده و کم‌اهمیت بود و تنها 350هزار بیننده را هر شب با خود همراه می‌کرد. با میزبانی او، تعداد بینندگان برنامه رشد قابل‌توجهی نشان داد و با گذشت چند سال از اجرای او، در سال 2008 تا 2009 این برنامه هر شب 1.6میلیون بیننده داشت که بسیاری از آن‌ها از نسل جوان و با تمایلات چپ‌گرایانه بودند. اما سوای این‌ها، جان استیوارت شخصیتی بود که در سرتاسر جهان نسبت به همکاران خود طرفداران کمتری داشت و نسبت به برنامه‌های دیگر از این دست، تعداد کمتری از بینندگان بین‌المللی را جذب می‌کرد تا پای برنامه‌ی دیرهنگام او بنشینند. یک نظرسنجی می‌گوید تعداد بینندگانی که به حرف‌های استیوارت بی‌اعتماد بودند، تقریباً با تعداد افرادی بودند که گفته‌هایش را صادقانه می‌دیدند. بین نظرات لیبرال‌هایی که استیوارت را دوست داشتند و محافظه کارانی که او را شخصیتی منفور می‌پندارند، شکاف قابل توجهی وجود دارد. منتقدان -بعضاً چپ‌گرا- معتقد بودند که دوران پرشکوه او به پایان رسیده‌است. با وجود این، تمرکز فراوان آقای استیورات روی مسائل سیاسی، بالاخص در روزهای اخر حضورش در برنامه، باعث می‌شود او همچنان فردی بسیار محبوب در دنیای مطبوعات باقی بماند.

جف گرین‌فیلد، گزارش‌گر باسابقه‌ی تلویزیون می‌گوید: «استیوارت می‌گفت من تنها یک کمدین هستم، اما حقیقت این است که او بیش از کمدین بود و گمان می‌کنم که خودش هم این موضوع را می‌داند. بیشتر روزنامه‌نگارانی که برنامه‌های استیوارت را تماشا می‌کنند، به میزان ازادی او حسادت می‌نمایند. ممکن نیست که یک روزنامه‌نگار باشی و خیلی راحت به تلویزیون بروی و بگویی سناتور فلانی یک کچل دروعگوست!»

06stewart-articleLarge-v2

نویسندگان و تهیه کنندگان این برنامه می‌دانستند که صراحت استیوارت، به نفع آن‌هاست. محبوبیت این برنامه، در سال‌های 2000 و فرا رسیدن دوره‌ی انتخابات، افزایش چشم‌گیری یافت. به گفته‌ی خانم «مادلین اسمیت‌بِرگ»، از بنیان‌گذاران برنامه، این محبوبیت در یک ماه پس از برد بوش از ال گور در انتخابات، به اوج خود رسید. او می‌گوید: «ما در کانون توجهات همگان قرار گرفتیم و همه برنامه‌ی ما را تماشا می‌کردند، چرا که ما تنها برنامه‌ای بودیم که می‌توانست اوضاع را آن‌چنان که بود، شرح دهد.» در آن زمان، حدود دو سال می‌شد که آقای استیورات اجرای برنامه را بر عهده داشت و شکل و سیاق او، از این برنامه چیزی کاملاً متفاوت با زمانی ساخته بود که کیلبورن مجری‌گری را بر عهده داشت. لوییس بلک معتقد است که برنامه، بلافاصله پس از ترک کریگ کیلبورن، هویت خود را نیافت. او که با هر دو مجری این برنامه سابقه‌ی همکاری دارد، می‌گوید: «همه چیز ظاهراً سر جای خود بود ولی اوضاع به کسی نیاز داشت که کشتی برنامه را به پیش براند. جان حقیقتاً «آن» فرد شد.» با اجرای او، برنامه شدیداً اوج گرفت.

دوک هرزوگ، رهبر گروه موسیقی و سرگرمی ویاکام، می‌گوید: «آن‌چه که جان انجام داد، این بود که ما را در جریان یک گفت‌وگوی ملی قرار داد و ما را به صفحه‌ی اول اخبار رساند.» جانشین آقای استیوارت، پیش‌تر چهره‌ی شناخته‌شده‌ای نبود اما اکنون «ترِوِر نوح» به یک سلبریتی یک‌شبه مبدل شده‌است. دوره‌ی کاری آقای استیوارت، سرشار از نقاط عطف فراوان بوده‌است، مثلاً پوشش خبری او از ورود جرج بوش به کاخ سفید، انتشار کتاب مربوط به برنامه که فروش پرشماری داشت و با عنوان «آمریکا: راهنمای یک شهروند به دموکراسی منفعل» عرضه شد، درگیری‌اش با جیم کرِیمر از CNBC، و دشمنی هایش با شبکه‌ی فاکس‌نیوز. او در برنامه‌ی همین دوشنبه‌ی اخیر، این دشمنی با فاکس‌نیوز را دوباره یادآوری کرد، چرا که این شبکه او را متهم کرد که با دولت اوباما روابط بیش از حد صمیمانه‌ای دارد و با اوباما در کاخ سفید، دیداری داشته‌است.

Larson-Jon-Stewarts-Big-Announcement-690

در سال 2010، استیوارت و کولبرت گردهم‌آیی‌ای را در واشینگتن با عنوان «رالی بازگشت سلامت و/یا ترس» ترتیب دادند که هزاران تن در ان شرکت کردند. این تجمع، در جواب به حرکت tea party کلن بِک، سیاستمدار محافظه‌کار برگزار شد. با این وجود، شواهدی در دست است که The Daily Show دیگر آن فروغ روزهای اوج را نداشت. این برنامه طی سه سال متوالی، با ریزش مخاطب مواجه شده‌بود. این فصل از برنامه، 1.35 میلیون بیننده‌ی ثابت داشت که کمترین میزان مخاطب از سال 2007 است. داشتن تنها 725هزار بیننده‌ی بین 18 تا 49 ال در یک شب، کمترین تعداد بیننده در طول 11 سال اخیر بود که برنامه با آن مواجه شد. البته آقای هرزوگ، این موضوع ارقام را چنین به چالش می‌کشد که اساساً بخشی از بینندگان در دنیای امروز، برنامه‌ها را بصورت انلاین دنبال می‌کنند. برخی معتقدند که استیوارت، از رویدادهای خبری، بیش از همه منتفع شده‌است که اوج آن‌ها، اعلام ورود بوش به جنگ در خاورمیانه، برآمدن اوباما و ماجراهای Tea Party بوده‌است. آن‌ها معتقدند که محبوبیت برنامه صرفاً به دلیل حضور استیوارت و مستعد بودن نویسندگان نیست، بلکه چارچوب زمانی و اتفاقات عجیب دوره‌ای که استیوارت به اجرای این برنامه پرداخت، در اوج‌گیری این محبوبیت مؤثر بود. برخی هم می‌گویند او کاری می‌کرد که بینندگان به اوج ترشح آدرنالین برسند، آن هم در زمانه ای که ما خودبخود از لحظه ای که بیدار می‌شویم، تحت بمباران خبری هستیم. برای او، هرچیزی سوژه بود، چه این‌که قدرتی جایی را بمباران کند، چه این که کسی به افراد دیگر شلیک کند و چه این که سناتوری، سخنی نامعقول براند. و این کار را چنان انجام می‌داد که مخازب را بخنداند و به او این احساس را بدهد که اقلاً خوب است که من بخشی از این جنایت یا حماقت نیستم، و به او احساس جدایی از موقعیت نامطلوب را دهد.

با خداحافظی جان استیوارت از اجرای برنامه The Daily Show، امیدها برای تماشای انتقادات داغ و تند از کارزار انتخاباتی آمریکا، به یأس بدل شد. او با این تصمیم، امروز از یک چهره‌ی منتقد به یک چهره‌ی خبرساز تبدیل شده‌است.

enhanced-buzz-15624-1381330184-11

پ‌ن: استیوارت مسلماً لحظات بیادماندنی زیادی در دوره‌ی اجای خود داشته است، اما برای من شخصاً یکی از برنامه‌های اخیر او، پس از حمله‌ی تروریستی جوانی 21 ساله در کلیسای جارلزتون، از همه ماندگارتر است. آن شب، مهمان او ملاله یوسف‌زی بود (برای دومین بار)، یکی از معدود اشخاصی که استیوارت محبت و احترام قلبی‌اش را به او هرگز پنهان نمی‌کند. اما آن شب خاص و آن حادثه‌ی خاص، جزو زمان‌هایی بود که یک مجری تلویزیون، بعد از ماجرای «ادوارد مارو» و اعلان جنگ علنی‌اش با مک‌کارتی و تفتیش عقاید او، سخنانی بسیار تأثیرگذار درباره‌ی حال و روز سیاسی و اجتماعی راند. او بدون این که با لحن شوخ همیشگی‌اش سخن بگوید، چنین گفت: «ما به دو کشور حمله کردیم، میلیاردها دلار و زندگی هزاران آمریکایی را صرف کردیم و ماشین‌های پرنده‌ی مرگ‌افرین بدون سرنشین‌مان، بر فراز 5 یا 6 کشور در پروازند، همه ی این‌ها برای این است که آمریکا را امن نگاه داریم! به 9 انسان در کلیسا شلیک شد. می خواهید در این‌باره چه کنید؟ نه، واقعاً ی‌خواهید در این‌باره چه کنید؟ دیوانگی، دیوانگی است. این‌طور نیست؟!… شنیده‌ام که کسی در اخبار می‌گفت: «تراژدی به سراغ کلیسا رفت.» اما چیزی که رخ داد، یک طوفان مخرب نبود، یک عمل تروریستی بود! من از دسته‌بندی کردن متنفرم، اما این مشخصاً یک موضوع «سفید و سیاه» بود. در این واقعه هیچ ظرافتی وجود ندارد. با این وجود، هنوز در حال نقش بازی کردن هستیم. ما در چنین فرهنگی در این کشور غرق شده‌ایم و با این حال، از شناخت واقعی این فرهنگ مریض سر باز می‌زنیم. پرچم کنفدراسیون بر فراز کارولینای جنوبی در اهتزاز است و جاده‌ها، به نام ژنرال‌های کنفدراسیون نام‌گذاری شده‌اند که بخاطر گرفتن حق رانندگی آزادانه‌ی مردمان سیاهپوست در جاده‌ها جنگیده‌اند. این عین جنون است. و جوان سفیدپوستی که حس می‌کند کشورش از او گرفته شده! این چیزی است که برای خود به بار آورده‌ایم!»

برای همه‌ی لحظات نابی که از نقد نترسیدید، بالاخص برای این مونولوگ بی‌نظیر، از شما سپاسگزارم آقای استیوارت عزیز. شما جزو معدود افراد رسانه بودید که می‌توانید به آن‌چه که باقی گذاشتید و مفهوم فرهنگ نقدی که مختص خودتان بود، افتخار کنید. به احترام 16 سال باکیفیت، برای شما تمام‌قد خواهیم ایستاد و همواره شما را به یاد خواهیم داشت، دوست‌داشتنی‌ترین منتقدِ همیشگی!

پ‌ن 2: آخرین اجرای آقای استیوارت را این‌جا ببینید

منبع


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

بهترین کتاب های علمی تخیلی برای پرورش تخیل شما |۶۴ اثر خواندنی

تهیه فهرستی از آثار علمی تخیلی که در ایران ترجمه و منتشر شده باشند و محبوب باشند، دشوار است. کلا وقتی فهرست می‌کنیم هدف ما ترغیب خواننده به بیشتر خواندن است و نه اینکه ادعا کنیم چیز کاملی درست کرده‌ایم.پس این شما و شماری از محبوب‌ترین…

۱۱ رخدادی که تاریخ دنیا را تغییر دادند به روایت میدجرنی

گرچه از اکثر این وقایع تاریخی عکسها و فیلم‌های زیادی وجود دارد، اما می‌خواهیم با میدجرنی آنها را بازسازی کنیم. شاید تمرینی شود برای بازافرینی رخدادهایی که از آنها عکسی گرفته نشده یا عکاسی در زمان آنها اصلا اختراع نشده بود.شروع جنگ جهانی…

جورج اسپنسر میلت: مرگ دردناک به خاطر فرار از بوسیده شدن!

جورج اسپنسر میلت یک پسر 15 ساله که در ساختمان متروپولیتن لایف نیویورک در سال 1909 کار دفتری می‌کرد. در پانزدهمین سالگرد تولدش، همکاران زنش او را مسخره کردند و تظاهر کردند که در نظر دارند که برای هر سال زندگییک بار او ببوسند. میلت به شوخی از…

عکس‌های این عکاس فرانسوی مانند تابلوهای نقاشی زیبای سبک امپرسیونیسم هستند

امپرسیونیسم یک جنبش هنری است که در اواخر قرن نوزدهم، عمدتاً در فرانسه ظهور کرد. مشخصه آن تاکید بر ثبت اثرات زودگذر نور و رنگ در دنیای طبیعی است. نقاشان امپرسیونیست به دنبال این بودند که برداشت‌های دیداری فوری خود را از یک صحنه به تصویر…

چند بار می توانید یک تکه کاغذ را از وسط تا کنید؟

به راحتی می‌توان یک تکه کاغذ را یک، دو بار یا حتی سه یا چهار بار از وسط تا کرد. اما بیشترین تعداد دفعاتی که یک تکه کاغذ را می‌توان از وسط تا کرد چقدر است؟بر اساس یک ادعای رایج، یک ورق کاغذ را نمی‌توان بیش از هفت بار از وسط تا کرد. اما…

تبدیل شخصیت‌های انیمیشن‌های و کارتون‌ها به نمونه‌های انسانی شبیه به آنها

در انیمیشن‌ها ما حیوانات را دارای شخصیت انسانی می‌کنیم، رخت و لباس به تنشان می‌کنیم، آنها را صاحب جامعه و شهر می‌کنیم و رفتارهای انسانی را به آنها منتسب می‌کنیم.اما تصور کنید که در کاری معکوس، این شخصیت‌های کارتونی را می‌توانستیم به…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
5 نظرات
  1. علیرضا حسین زاده می گوید

    برنامه ای که در شش سال گذشته هیچ وقت از دست ندادمش.ولی طی یک سال گذشته بیشتر به برنامه ی هفتگی جان الیور گرایش پیدا کردم. ضمنن ترور نوا رو بهترین جایگزین برای استوارت میدونم و نوع نگاه و طنزش رو خیلی دوست دارم.جایگزینی هوشمندانه ای بود به نظرم.

  2. سروش اسکندری می گوید

    برنامه‌هاش رو جدی دنبال نمیکردم ولی بیننده‌ش بودم. واقعا مجری و منتقد قابلی بود. از رفتنش ناراحتم و امیدوارم جایگزینش توانایی لازم رو داشته باشه.
    و اینکه فکر کنم توی متن اشتباهاً بجای “آدرنالین” از “انسولین” استفاده شده.

  3. mehdi می گوید

    جذب مخاطب در همه ی شبکه های دنیا از أهمیت ویژه ای برخوردارِ است.فراهم بودن مسیر برای افرادی این چنین هم ضرورت قابل توجهی است که نتیجه ای این چنین به بار خواهد آورد.
    سپاس خانم مجیدی!

  4. پوری یا می گوید

    بشخصه چنیدن بار تیکه هایی از برنامه شو دیدم وتصمیم داشتم برای مدتی برنام شو دنبال کنم ک هیچوقت فرصت نشد و ظاهرا دیگه برای اجرای تازه این امکان نخواهد بود مگر اینکه برنامه های قبلی رو دانلود و ببینم ک با ماهیت خبری بودنش شاید کمی از لطفش کاسته شه. قطعا پس پس از رفتنش در صورت ادامه دار بودن برنامه، مجری بهتری خواهد آمد، مسئله ای ک تو دنیای رسانه و نمایش اجتناب ناپذیره.
    و اینکه: زمانی ک اسمتون رو به این شکل در ابتدای متن مینویسید این رو القا میکنه ک متن از خودتونه و با نوشتن اسمتون نشون میده ک این متن رو شما میگید، البته باتوجه به اینکه در همه جا کاربرد این نوع نوشتار این مفهوم رو میرسونه میگم، شاید اسمتون رو در ایتندای پی نوشت می آوردید بهتر بود، با درنظر گرفتن ایکنه اسم شما در عنوان هر پست هم وجود داره، جهت نرساندن پیام اشتباه میگم.

    ممنون!

  5. ا ر ف می گوید

    سلام . پوریای گرامی نوشتن نام درابتدای کلام بخاطرکامنت های اشتباه بعضی خوانندگان مطالب که فقط اقای مجیدی را نویسنده میدانستندو….بارها اصلاح مطلب که باباجان مطلب مال خواهرمه یا مال دیگر نویسندهاست . منبع رو هم در اخر هر پست ملاحظه میکنید .و…بعض اوقات منبع گفته نشه بهتره ..و …الخ .از طرف یه لر .خانم مجیدی سلام مرا به پدر ومادر محترمتان برسانید. بعنوان یک معلم باز نشسته بهشان افتخار میکنم. یاعلی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5