شوالیه دیگدار؛ شروع یک مکتب جدید
شوالیه دیگدار اولین بازی ایرانی است که از روش Crowd Funding برای جذب بودجه استفاده میکند.
این روزها بازیسازی در دنیا سه گونهی بزرگ دارد؛ اول غولهای عظیمالجثه و کثیری که برای رایانهها و کنسولهای روز، بازیهای بلاکباستر (خفن!) میسازند. دوم تیمهای کوچکتری که روی بازیهای پلتفرمهای همراه (تبلت و موبایل) کار میکنند و غالبا در جریان ساخت بازیهای رایگان (با پرداخت درون برنامهای) شناخته میشوند، و سوم تیمهای مستقلتری که به دور از هیاهوی بازار، درصدد کشف ایدههای جدید هستند و مرزهای خلاقیت در بازیسازی را به جلو هل میدهند!
تیمهای نوع اول اغلب پولشان را درمیآورند! مگر میشود FIFA ساخت و پول درنیاورد؟ تیمهای نوع دوم نیز بازارهای فروش بزرگی دارند و بازارشان گاهی درآمدزا تر از بازار سنتی تیمهای نوع اول است. تیمهای نوع سوم نیز از راههای متعددی برای ساخت بازیهایشان بودجه جلب میکنند! یکی از این راههای خیلی مدرن و خوب شیوهی Crowd Funding است.
برای روشنتر شدن موضوع بیایید مثالی را بررسی کنیم؛ همهی ما با بازی هواپیمای آتاری (با نام صحیح River Raid) آشنایی و خاطره داریم. همهی ما دوست داریم بازیساز آن (اگر در قید حیات باشد) یک نسخهی جدید و بهروز و باحال از بازیاش بازسازی کند یا حتی یک بازی جدید برایمان بسازد! چون ما سابقهی او را میدانیم و دست پختاش را چشیدهایم، احتمالا هر غذایی برایمان درست کند را دوست خواهیم داشت.
مشکل اینجاست که بازیساز آن بازی خاطرهانگیز، جز هیچیک از جریانهای غالب بازیسازی جهان نیست! خودش است و خودش! از زناش جدا شده و با گربهاش «گردو» تنها در گوشهای از یک شهر شلوغ زندگی میکند. او دوست دارد و میتواند بازی خوبی بسازد، اما پولاش را ندارد! اینجاست که به سراغ شیوهی طلایی Crowd Funding میرود. اگر هر نفر یک دلار برای ساخت بازی به او بدهد و هزار نفر جمع شوند که کمک یک دلاری کنند، بازی ساخته میشود.
بازیساز فرضی ما، میرود روی یک سایتی مثل Kickstarter و پروژهاش را تعریف میکند. وجوه مختلف رویایاش را به مخاطباناش نشان میدهد و توضیح میدهد که اگر n دلار (یورو، ریال، دینار یا هر واحد پولی دیگری) پول جمع شود او موفق به ساخت بازی مذکور خواهد شد. از اینجا به بعد قضاوت با بهترین قضات دنیا، مخاطبان است.
این روش چه فرقی با جمع کردن اعانه دارد؟ اول آن که تمام کسانی که کمک کردهاند در محصولی که ساخته میشود شریک شده (اسمشان در تیتراژ میآید، عکسشان جای کاراکتر بازی قرار میگیرد و انواع و اقسام مدلهای خلاقانه حال دادن به مخاطب!) و دیگر آن که همهشان بازیای که دوست دارند ساخته شود را بازی خواهند کرد. بازیای که هرگز بدون کمک یکایک آنها ساخته نمیشد!
در ایران ما، اما اوضاع فرق میکند! ما که کلا بازیسازی نوع اول نداریم و غولهای بزرگمان (اگر بتوان به دو سه تا شرکت بازیسازیمان غول گفت)، تیمهای مستقل جهان محسوب میشوند! بازیسازی نوع دوم هم تا دلتان بخواهد در کشورمان یافت میشود. همهی بازیسازان ما (باسابقه و جدیدالورود) رفتهاند سراغ بازیهای مجانی با پرداخت درون برنامهای که عموما قصد دارند جیب مخاطب را با رنگ و لعابشان، خالی کنند! نوش جانشان! این متن دربارهی خوب یا بد بودن بازیها مجانی با پرداخت درون برنامهای و مقایسهیشان با بازیهای پولی نیست، بلکه این متن وظیفهی طرح یک سوال مهم را دارد؛
«کجایند آنهایی که باید مرزهای خلاقیت در بازیسازی کشورمان را هل داده و جلو ببرند؟»
یکی از این افراد، طراح بازی گرشاسپ (از بهترین بازیهای ایرانی) است. او که سالها در تاریخ کوتاه صنعت بازیسازی ایران، حضور پررنگی داشته، اکنون دست به اقدامی خارقالعاده زده؛ از تمامی کارهای دولتی و خصوصی و شرکتیاش جدا شده و با اعتقاد به یک ایدهی طلایی طرح بازی «شوالیهی دیگدار» را معرفی کرده است.
برای این که بدانید شوالیهی دیگدار چیست میتوانید سری به سایت فاندلی (Fundly.ir) بزنید. این سایت مثل نمونههای جهانیاش بستری است برای پروژههایی که دستشان از گرفتن بودجههای بزرگ کوتاه است، اما خلاقیت و نوآوری درشان موج میزند. اینجا، جایی است که باید به دنبال ایدههای نو بگردید. اینجا تفاوت سینمای بدنهی ایران با اکرانهای سینمای هنر و تجربه است. اینجا جایی است که خلاقیت و ایدهی نو بالاترین حرف را میزند.
بیایید با حمایت از پروژههایی مثل «شوالیه دیگدار» راهی برای بروز خلاقیت در کشورمان بسازیم. ما همیشه در ایران (و در عموم کشورهای درحال توسعه) یا راهی یافتهایم، یا راهی ساختهایم! این شعار ماست. ساختن راهی جدید برای بروز ایدههایی نو. ساختن این راه بزرگ اصلا سخت نیست. با برداشتن کوچکترین قدمها، همیشه میتوان حماسهای بزرگ را رقم زد. اگر همهی ما با کمترین مبالغمان، چنین طرحهایی را حمایت کنیم، مثل همیشه ثابت کردهایم که هر راهی با قدمهای ما آغاز میشود.
راه بینظیر Crowd Funding در کشورمان منتظر قدمهای سبز شماست. تا شروع حماسهی بزرگ خلاقیت، فقط یک کلیک فاصله داریم؛ سه… دو… یک… پرواز.
«http://fundly.ir/projects/DigDaar»
منظورتون از این جمله چیه؟
“اینجا تفاوت سینمای بدنهی ایران با اکرانهای سینمای هنر و تجربه است”
چون تا اونجایی که من اطلاع دارم گروه هنر و تجربه خودش بیشتر از همه فیلم ها ر ا از بودجه های دولتی می سازه و جالب اینه اکران اختصاصی هم دارن و تقریبا هیچ در آمد و سودی هم ندارن و در مجموع فیلم های بی بو و خاصیتی هستند.
مرسی ..از حمایتتون …حمایت جماعت
بسیار عالی. دوستان گیم باز حمایت کنند لطفاً (:
,رفتم فاندلی و پروژشونو دیدم و خوندم…لوس و بی مزه با کاراکترهای لوستر و ایده ی تکراری….
سبک نوشتار بسیار دفع کنندست….یاد اون سلسله گزارشهایی که یک اقایی از یک رویداد در المان براتون مینوشت افتادم.از همین نوشتار معلومه چه بازی بی نمکیه.حد اکثر به درد جوونکهای خاص حداکثر تا 21 سال میخوره….بد بود آقا…بد
ببینید.باید قبول کنیم که هر کسی را بهر چیزی ساحته اند..بهتره از فکر بازی و گیم بیایین بیرون…یا اقلن یه ایده ی جدید داشته باشید….شکل کاراکترهای یک بازی را عوض کنید و از اسمای شلمرود و غول غولک استفاده کنید که نشد نو آوری….
احساس میکنم شرطی شدم، چون هر جا اسم حماسه میاد کلهم شور و شوقم رو از دست میدم