این کودکان کانادایی با بستن لباسهای گرم به تیرهای برق و روشنایی خیابانها، میخواهند بیخانمانها را برای زمستان سرد آماده کنند
تقریبا 10 روز پیش، خبر قابل تأملی در رسانههای ایرانی منتشر شد، اینکه گروهی مردم به صورت خشن به کارتونخوابهای پارک حقانی تهران حمله کردند، آنها را بعد از کتک، از محل راندند و چادرها و محل خواب آنها را آتش زدند.
اما سؤال این است که مگر کجا و چه وقت برخورد خشن با فقر، اعتیاد و احیانا بزه باعث از بین رفتن آنها شده و جامعه پاک و مرفه ایجاد کرده است؟ این دست کارها در حد همان تمیز جلوه دادن سطح اتاق با جارو زدن ناپاکیها و سراندن آنها به زیر قالیهای اتاقهاست.
آیا واقعا مردم و نهادهای مردمنهاد میتوانند در این میان نقشی باز کنند و به جز کارهای موقت خیرخواهانه، کمکی به مشکل حاشیهنشینی و بیسرپناهان کنند؟
اجازه بدهید که پاسخ این سوال را به خود شما واگذار کنم.
در اینجا میخواهم یک نمونه جالب از نوع برخورد فرنگیها را مثال بزنم.
تارا اسمیت-اتکینز و دختر 8 سالهاش که نگران شرایط زندگی بیخانمانها در زمستان پیش رو بودند، به همراه 8 دوست او، با کمک هم لباسهای گرمی تهیه کردند و آنها را به تیرهای روشنایی و برق شهر هالیفاکس کانادا بستند.
این کار در جریان هشتمین سالگرد تولد تارا انجام شد و عکسهای این کار در شبکههای اجتماعی با استقبال خوبی روبرو شد.
فقط میشه گفت بی آدم اعضای یکدیگرند …
بنی آدم اعضای یک پیکرند
دوست عزیز فرد صرفاً کارتون خواب و بیخانمان با معتاد تزریقی و هروئینی متفاوته…
سلام جناب دکتر مجیدی
سالهاست وبلاگ شما رو میخونم و تشکر دارم از شما بابت این نوشته ها که واقعا به درد بخور بوده اند .
هدفم از نوشتن این کامنت پاسخ سوال شما است که جوابش را به ما سپرده اید .
جناب دکتر شما قطعا خانواده دارید ، منظورم زن و بجه است .
جناب دکتر اگر از بد روزگار شما هم در منطقه پارک حقانی سکونت داشتید چه میکردید ؟
حرف یک روز دو روز یک سال و دوسال نیست ؟ حرف بیست چند سال زندگی با معتادان است .
معتاد یک بیمار است اما یک بیمار خطرناک
خطرناک هم از لحاظ رساندن آزار مالی و جنسی و خشونت های انسانی و هم خطرناک بابت مسائل روحی اعضای خانواده
جناب مجیدی
حاضر هستم یک روز با شما همراه بشم برای عکاسی از پارک حقانی و محله های دور اطراف ببینم آیا طاقت دارید ببنید که ردیفی نشسته اند و تزریق و مصرف میکنند .
حال گوییم شما و من طاقت داریم اما زن و فرزند شما چه کرده اند ؟ شما چه گناهی دارید که منزلتان در آن منطقه هست و پولی ندارید برای اجاره منزل در منطقه ای دیگر و یا حتی فروش منزل .
نیروی انتظامی کارش را انجام نمیدهد
شهرداری انجام نمیدهد
بهزیستی انجام نمیدهد
و…. الی آخر
آیا مردم آنجا حق ندارند از خانواده خود دفاع کنند ؟
جناب دکتر به اصطلاح (خفت) شده اید ؟
خدا نکنه بشید چون خیلی سخته
سخت تر از اون میدونید چیه ؟ اینکه بری شکایت بگن معتاده چیکارش کنیم !
امان از این سازمان های مردم نهاد !
هر شب چندین گروه مختلف غذای گرم می آورند
برای معتاد حالت منو شده که امروز مرغ بخورم یا ماکارانی ، عدسی یا لوبیا ،
نوش جانشان و گوارای وجودشان اما صبح بیا وضع کوچه را نگاهی بنداز ، پر از ظرف یک بار مصرف ،
شاید بگویید خب شهرداری تمیز میکند که این جمله ای خنده دار است .
بله جناب دکتر
فکر کن خانه شما در آن منطقه است خانم فرانک مجیدی قرار است صله رحم را به جا آورده و به برادرش سری بزند ، ببینم چگونه با آرامش در منزل که هیچ در سر خیابان منتظرش هستید که مبادا معتادی جلویش را بگیرد و در خوشبینانه ترین حالت درخواست پول داشته داشته باشد .
همین بند بالا را مقداری فکر کنید تا به جواب برسید
در ضمن اگر عکس هایی از معتادان آن قسمت از تهران خواستید به روی چشمم در خدمت هستم
با تشکر
سعید فداییان
عکاس مستند اجتماعی
کار ما پاک کردن صورت مسأله است
اما این کار فرنگی ها نشون میده که لازم نیست حتما باید منتظر بودجه ی عظیمی بود یا یک ارگان یا نهاد گنده ای بیاد این کارا رو انجام بده
باید حرکتی کرد هر چند کوچیک
همه کارتن خوابها معتاد و فراری نیستند.
من مردی رو میشناسم که کارتن خوابه حدود 60 ساله. این فرد لیسانس مترجمی زبان انگلیسی هست و سالها مترجم بوده حتی کتاب هم ترجمه کرده اما چون چشمهاش به شدت ضعیف شده کار و زندگیشو از دست داده و کارتن خواب شده. هیچ نهادی هم ازش حمایت نمیکنه.
گناه این فرد چیه؟ چه کسی باید ازش حمایت کنه؟
برای دیدن این اتفاقات قشنگ گاهی لازم نیست راه خیلی دوری برویم.. این را ببینید:
https://tavaana.org/fa/Kindness%20Wall
سلام ، آقای مجیدی به نوشته های خوبت عادت کرده ام و به عواطف انسانیَت درود می فرستم . کار پسندیده این کودکانِ چشم آبی ! هم آدم را به وجد می آورد ، آفرین صد آفرین ، نَه ! هزار و سیصد آفرین به این بچه ها و والدین کار دُرستشان .
معمولاً افراد کارتن خواب آسیب دیده هستند به هر دلیل ( بگو هزار دلیل ) . حتماً راه های فراوانی هم برای کمک وجود دارد ، خشونت نسبت به این زمین خوردگان اصلاً صورت خوشی ندارد .
آقای دکتر با عرض معذرت
جنس کار این کودکان با جنس کار مردم محله حقانی کاملا متفاوته
بله خیلی خوبه که آدم ها نوع دوست باشن و به عنوان یک شهروند و در حد و اندازه یک شهروند احساس مسئولیت و همدردی داشته باشن در قبال معضلات جامعشون اما مساله مهم حد اون وظیفست
ساکنین اون محله هم حقشون نیست که کل ناکارآمدی های سازمان های مختلف و مشکلات اقتصادی و فرهنگی و …جلوی چشمشون تلنبار بشه به نظرم نیاز به امنیت اونهارو به این کار واداشته
به قول اون دوستمون نیازی نیز راه دوری بریم قبل از کانادایی ها، در شهر ایلام عین همین مطلب اتفاق افتاد. در جایی خلوط که تردد کم باشه لباس ها را به دیوار آویزان کردند که استفاده کنندگان خیلی معضب نباشند.