وبگرد مبتلا – قسمت سیزدهم: از شکاف دیجیتال تا دقت تحسینبرانگیز آلمانیها حتی در طراحی محفظه سوخت در جنگ جهانی دوم
وبگرد مبتلا نام بخشی است که از چند وقت پیش در «یک پزشک» شروع کردهام و هدف از آن جمعآوری و گرد هم آوردن مطالب جذابی است که هر یک به تنهایی برای یک پست واحد کافی نیستند، اما قرارگیری آنها در کنار هم میتواند مجموعهای در خور توجه ایجاد کند.
با هم قسمت سیزدهم این بخش تازه «یک پزشک» را میخوانم. امیدوارم که با بازخوردهای خود به من در بهتر کردن این بخش کمک کنید.
قسمتهای مختلف «وبگرد مبتلا» را میتوانید در اینجا ببینید.
تأثیرات جنگ
همه میدانیم که جنگ چه اندازه میتواند تغییرات اساسی در سلامت روحی و جسمی یک فرد یا اجتماع ایجاد کند. اما عکاسی به نام لالانگ اسنو تصمیم گرفت که این تغییر را به صورت عینی نشان بدهد.
برای همین او از 14 سرباز برتانیایی که عازم افغانستان شده بودند، قبل از اعزام، در طی خدمت و بعد از آن عکسهایی گرفت و عکسها را در کنار هم در نمایشگاهی، به نمایش گذاشت.
حالا تصور کنید که میشد تغییرات باطنی و غیرظاهری جنگ را نشان داد. هر چند که شمار زیاد مبتلایان به بیماریهای روحی ناشی از جنگ مثل مبتلایان به PTSD خود گواه تأثیرت منفی جنگ است.
شکاف دیجیتال در حال گسترش
امروز یک لینک نسبتا عادی در اینترنت دیدم و دنبالش کردم.
مطلب، از آن دست نوشتههایی است که به وفور میشود در سایتهای فناوری پیدا کرد، عنوان مطلب این بود: نخستین اپلیکیشنهایی که ما در وسایل اندرویدی جدید نصب میکنیم.
وقتی که شما ویندوز را از نو در سیستم خود نصب میکنید یا یک گوشی جدید میخرید، چه چیزهایی را اول در آن نصب میکنید؟
کاربرهای کم سن و سال ممکن است که هر بار در این شرایط برنامههای متفاوتی نصب کنند، اما وقتی ما جاافتادهتر میشویم، فهرست برنامههای ضروری اولیه که همیشه در پی نصب آنها برمیآییم، نسبتا ثابت میشود. به دو خاطر:
1- ما به سبب تجربه و آزمونهای قبلی میدانیم که کدام برنامهها کاراتر هستند و بیشتر به کار میآیند.
2- اصولا ما دیگر حوصله تجربهها تازه را به سبب سن و سالمان نداریم.
اما یک چیز جالب دیگر:
این فهرست برنامههای ضروری اولیه، به طرز عجیب و غریبی، در ایران و کشورهای دیگر، با هم تفاوت پیدا کرده است.
به عبارت دیگر، به سبب تفاوتهای فرهنگی، اینترنت کند و محدودیتهای آن، رفتهرفته از نظر کاربری تفاوت زیادی بین ما و کاربران فرنگی ایجاد شده است.
کاربران ما هنوز مبانی اولیه امنیت را نمیدانند، به همین خاطر بعید است مثلا اپ 1Password را نصب کنند. شبکههای اجتماعی مورد توجه ما هم به خاطر محدودیتهایی که داریم، کلا با شبکههای اجتماعی مورد علاقه فرنگیها متفاوت است. اهمیت چندانی به کتابخوانی و مرور سیستماتیک و نظاممند اخبار از منابع معتبر نمیدهیم، بنابراین بعید وقتی نام فلیپبورد را به یک کاربر عادی بگوییم، این اپ جزو اپهای ضروری موبایلاش باشد. درصد زیادی از جوانان ما هم ساعات فراغت بسیار زیادی دارند، بنابراین چه نیازی است که اصلا برنامههای مدیریت وقت داشته باشند و مثلا Todoist را نصب کنند. شرایط گوش کردن به موسیقی به صورت جاری (استریم) را هم نداریم، بنابراین Spotify را هم دوست نداریم.
این شکاف، در این سالها رفتهرفته در حال گسترش است.
بناربراین به صورت خلاصه در این قسمت از نوشته میخواستم به این شکاف عظیم فرهنگ دیجیتال اشاره کنم که به صورت دیگری در گجتهای محبوب هم وجود دارد.
حالا سؤالی که شما میتوانید در قسمت کامنت به آن پاسخ بدهید این است که به نظر شما این شکاف، خوب است یا بد؟ اصلا باید در پی کم کردن آن بود یا اینکه فکر میکنید تفاوت کاربری ما با فرنگیها اهمیت خاصی ندارد؟
باور کنید، چیزهای زیادی در این عکس هستند!
چند وقت پیش یک کشاورز کانادایی به نام لیزل کندی، عکسی در اینترنت منتشر کرد که به نظر اصلا عکس جالب توجهی نمیآمد.
آخر عکسی از زمین پوشیده از برف کانادا میخواهد چه جذابیتی داشته باشد.
اما موضوع وقتی جالب شد که او اشاره کرد که بینندگان عکس باید با دقت بیشتری به عکس نگاه کنند! آخر در این عکس چیزهای زیادی وجود دارد!
خب، شما هم بیشتر دقت کنید …
اگر جزو آن دستهای هستید که متوجه قضیه نشدهاید، باید به عکسهای زیر دقت کنید:
بله! در عکس اول 550 گوسفند این کشاورز مشخص بودند، اما تباین رنگ و منظره طوری بود که ما تصور کردیم که در آن پشت، بوتههای گیاهان را میبینیم!
محفظههای سوخت مایع آلمانها، مایه حسادت متفقین!
گاهی بعضیها تصور میکنند که طراحی صنعتی، فقط برای زیبا کردن کالاهای خانگی کاربرد دارد، در صورتی که یک طراحی صنعتی خوب میتواند واقعا یک وسیله را کارآمد یا بهدرنخور کند.
در سالهای جنگ جهانی دوم، متفقین باکهای بنزینی به این شکل داشتند:
اما باکهای بنزین انگلیسیها این طوری بود.
شاید در نگاه اول با خودمان تصور کنیم که طراحی پیچیدهتر محفظههای سوخت آلمانها اهمیت خاصی نداشته است. شرایط جنگی است آخر! چه فرقی میکند که شما یک وسیله را زمخت درست کنید یا زیبا!
اما باید بگوییم که طراحی باک آلمانها، اتفاقا این وسیله را بسیار کارآمد کرده بود و متفقین همیشه آرزوی داشتن چنین باکهایی را داشتند و با خوشحالی تمام این باکها را یک از غنایم ارزشمند خود، در طی پیروزیهاشان میدانستند.
چرا؟
– باکهای انگلیسیها سطوح و لبههای کاملا صافی داشتند و مستعد خم شدن بودند. این مسئله باعث میشد هم بدنه آنها تاب بردارد و استحکام لازم را نداشته باشد و هم در اطراف دهانه این خمیدگیها، باعث شوند که سرپوش به راحتی باز و بسته نشود.
اما باکهای آلمانیها، با آن سطوح انحنادار، فوقالعاده مستحکم بودند.
– انگلیسیها مجبور بودند از قیف و شیلنگ برای تخلیه محتوای باکها استفاده کنند، اما دهامه باکهای آلمانیها، استوانهای بود و نیاز به وسیله جانبی دیگری نبود.
– یک چیز جالب دیگر، باکهای آلمانیها درست 20 لیتر، گنجایش داشتند، در صورتی که باکهای انگلیسیها عدد رندی از حجم نداشتند. هر سرباز ساده آلمانی میتوانست حساب کند که داخل یک مخزن چقدر سوخت ریخته است، اما همین کار برای انگلیسیهای مستلزم ضرب وقتگیری بود!
– باکهای آلمانی سه دسته داشتند و بلکهای انگلیسی یک دسته.
حالا چرا آلمانها زحمت گنجاندن 3 دسته را کشیده بودند؟!
هر سرباز آلمانی میتوانست، دو باک را کنار هم بگذارد و با چسباندن دو دسته کناری به هم، از آن به عنوان یک دسته واحد برای بالا بردن همزمان دو باک با یک دست استفاده کند، به این ترتیب هر سرباز میتوانست در صورتی که لازم باشد، 4 باک را هم حمل کند.
در شرایطی دیگر، دو سرباز آلمانی میتوانستند برای حمل محفظه سوخت در مسافتهای طولانی، دو دسته جانبی را بگیرند و به راحتی حملاش کنند.
سلام
بهتره یه نفر هم پیدا شه از وضعیت وحشتناک خدمت سربازی تو بعضی از نقاط کشور خودمون گزارش تهیه کنه…
بشدت باهات موافقم، برادرم وقتی از لب مرز بخاطر سربازی اومد ، اونقدر اذیت شده بود که به روحیاتش صدمه خورده بود و الان هم اثراتش کاملا مشهوده (الان ۳ سال گذشته!)
سلام، ممنون از مطالب جالبتون.
تو جمله “در سالهای جنگ جهانی دوم، متفقین باکهای بنزینی به این شکل داشتند:” به نظرم منظورتون از “متفقین”، “متحدین” یا “آلمان ها” بوده.
قسمت شکاف دیجیتالی بنظرم جالب بود. و در مورد سوالتون؛ مسلما قسمتی از این شکاف خوب و قسمتی هم بد است. ولی اینکه به امنیت دیجیتال اهمیت نمیدهیم یا از فیدلی و فلیپبورد هیچ نمیدانیم خوب نیست.
افرین به این هوش المانی ها
همیشه المانی ها رو خیلی بیشتر از انگلیسی ها دوست داشتم
آفرین به روش تربیت فرزندان آلمانی!
woooooow
این سربازا که قبل و بعد جنگشون با هم خیلی فرق نداره
کاش میگفتید سمت چپی قبل هست یا سمت راستی
مشخصه دیگه…
قبل جنگ تپلی بودن و صورتشون آرامش داشته.
حین جنگ عصبی هستند
بعد جنگ کمتر عصبی هستند و لاغرتر هم شدند.
پس عکس چپ قبل از جنگه، وسطی حین خدمت و سمت راستی بعد از پایان جنگ.
سلام. با تشکر فراوان. فکر کنم بجای متفقین باید متحدین بیاید. ارادتمند.
ممنون از مطالب جالبتون
آخه آقای دکتر،ما کجای جامعه مون مثل جامعه فرنگی هاست که اپ های موبایل و لپ تابمون مثل اونا باشه.سیاست،اقتصاد،فرهنگ،درصد باسوادی،مطالعه و خیلی چیزای دیگه ما با اونا زمین تا آسمون فرق داره.کلا کشور مایه چیز دیگه ست و قابل مقایسه با هیچ جا نیست.
اینکه این شکاف باعث شده تا ما به امنبتمون اهمیت ندیم یا خبرخوانیمون کمرنگ تر باشه درست ولی برنامه هایی که من رو گوشیم نصب میکنم (حتی ضروریاش) میتونه با یکی دیکه زمین تا آسمون فرق کنه و این خوبی این دنیاست که هر کسی با توجه با نیازش میتونه به شکل دلخواه از یه ابزار استفاده کنه
یه جا اشتباها نوشتید متفقین
شکاف ایجاد شده چیز جدیدی نیست، در گذشتهای گوشی های جاوا و سیمبیان سونی اریکسون و نوکیا داشتیم هم میشد اپلیکیشن های خوبی رو استفاده کرد اما عمده محتوای موجود روی گوشی ها عکس کلیپ بود، دیدگاه مردم ما به گوشی بیشتر یک وسیله لوکس و سرگرم کننده است تا کاربردی، استفاده از شبکه های اجتماعی هم شرایط مشابهی داره و شما کمتر ایرانی رو در LinkedIn میبینید اما لاین و وی چت و وایبر اوج داشته و دارند
شاید بزرگترین مشکل برنامههای خبرخوان واسه اکثر مردم این باشه که اکثرا فکر میکنن این برنامهها برای مرور سایتهای انگلیسیزبانه و اگه هم برای سایتهای فارسیزبان باشه هنوز آنطور که لازمه و باید باشه کارآ نیست. بهنظرم بد نباشه یه قسمت اختصاصی بذارین واسه مرور این برنامههای خبرخوان و البته قیاسشون با همدیگه و شیوهی کارشون و البته بهعنوان یه پیشنهاد افزوده، لیستی از سایتهای خبری رو پیشنهاد بدین. البته اینها یه نظر و پیشنهاده.
یعنی هر سرباز میتونه 80 لیتر بنزین حمل کنه؟ چه جالب!
با سلام خدمت شما و با تشکر از مطلب مفیدتون
در مورد بخش شکاف باید بگم که من خودم روزانه مدت زیادی از Spotify استفاده میکنم ( البته هر از گاهی دردسرهای خودش رو هم داره که هر از چندگاهی به منطقه و region گیرهایی میده ولی به نظرم ارزشش رو داره و اگه قدرت مالی رو داشتم حتی Subscription سالیانه اش رو هم میخریدم ! ) و Flipboard هم صفحه دوم اسکرین گوشیم هست و زیاد ازش استفاده میکنم . نکته ای که میخوام بگم اینه که من خودم تا سه ماه پیش هیچ اطلاعاتی از فلیپ بورد و اسپاتیفای نداشتم و اگر اطلاع رسانی خوب داشته باشیم همه چیز امکان پذیره . از اونجایی که سایت شما خیلی مفید هست و اطلاعات خوبی رو در میون میذاره ، خیلی خوشحال میشم ( و مطمئنم خیلی از خواننده های دائمی اینجا هم همینطور خوشحال خواهند شد ) اگه به معرفی نرم افزار های مفیدی که به درد نیازهای روزمره بخوره بپردازین . از جمله همین اسپاتیفای ( هر چند تا جایی که یادمه شما Spotify رو قبلا معرفی کرده بودید ) و توی هر مقاله هم یه توضیح مختصر در مورد کاربردشون ( و حتی الامکان چند تصویر از Interface نرم افزار) قرار بدین .
با تشکر
سلام
چرا بعضی اوقات صفحه هایی که یه مدت از تاریخ انتشار گذشته باشن مثل این صفحه
مطالب نمایش داده نمی شود و فقط تیتر قابل دیدن هستش