از پست‌هایی که نوشته نمی‌شوند

20

سر صبح تازه به لطف ایمیلی متوجه شدم که کانال تلگرام راپورت‌چی مشکلی داشته، به این صورت که لینک هر نوشته به جای ارجاع خواننده به مقاله مورد نظر، تنها به صفحه اول سایت/وبلاگ می‌رفته است. به هر ترتیب از 1200 دنبال‌کننده راپورت‌چی، گویا تنها یکی متوجه شده بود یا همت کرده بود و من را مطلع کرد تا این مشکل را برطرف کنم.

باز هم صبح قبل از اینکه از خانه بیرون بزنم، لینک دانلود تعدادی مجله قدیمی را پیدا کردم و چه سوژه‌ای بهتر از این، برای آدمی که همواره با دیدن کتاب/مجله قدیمی نوستالژی خون‌اش بالا می‌زد و این حس، در کمال تعجب برای کتاب/مجله‌هایی هم رخ می‌دهد که اصلا دهه‌ها قبل از تولدم منتشر شده‌اند.

خودم را دارم تصور می‌کنم که در حالی که بی‌تبلت و اینترنت، در همان زمان انتشار، و نه حالا، مقاله‌هایی منورالفکرهای 3-4 دهه پیش را می‌خوانم.

فولدر «وبلاگ» فیدلی را بالا و پایین می‌کنم، دوست دارم فکری شبیه به خودم را پیدا کنم. اما نه! جز آمار در مورد گجت‌ها و سینه چاک زدن آمار سود و زیان شرکت‌های فرنگی که معلوم نیست چه دخلی به ما دارند، چیزی پیدا نمی‌کنم.

با خودم فکر می‌کنم شاید در فضایی متعادل‌تر، می‌توانستم خودم بشوم و یک بررسی تطبیقی اجتماعی جالب انجام بدهم و قضاوت‌ها و واقعیات و آرزوها و ایده‌آل‌ها و تندروی‌ها و غفلت‌های مستتر در صفحات مجلات قدیمی را با حال حاضر مقایسه کنم. اما خب،  طبق مرامی که برای خودم ساخته‌ام، وقتی نمی‌شود در مورد چیزی کامل و بی‌حذف نوشت، بهتر است که نوشتن را موکول کرد برای زمانی بهتر.

وبلاگ‌نویس‌ها و ژرونالیست‌های فرصت‌طلب هستند، ارگانیسم‌های آپورچونیستیکی هستند. صبح باز قبل از بیرون زدن از خانه، به عادت دیرین داشتم در سایت‌های دانلود فیلم می‌گشتم تا دو سه فیلم را برای دانلود بگذارم. در این بین به فیلمی با عنوانی جالب برخوردم، فکر کرده‌ام اشتباه کرده‌ام، اما نه!

فیلم عنوانی بحث‌برانگیز داشت. فی‌الواقع می‌شد با همین مطرح کردن عنوان و داستان فیلم، قائله‌ای به هم زد و بحثی و جدالی انداخت در همین وبلاگ با ده و شاید صدها نظر از خوانندگان رادیکال و متعادل و بی‌تفاوت!

اما دیگر از من گذشته که در پی چنین چیزهایی باشم.

باز هم از ایده‌های خاک خورده، باید اشاره کنم به عکسی که همین چند روز پیش دیدم. بعد از دیدن عکس، باز هم مدت‌ها در همه فولدرهای فیدلی، گشتم شاید مقاله‌ای پیدا کنم، نزدیک به ایده‌ای که خودم برای نوشتن داشتم. اما متأسفانه با اینکه عکس در ده‌ها سایت و وبلاگ درج شده بود، اما هیچ یک تحلیل اجتماعی/شاعرانه‌ای که من در ذهن داشتم به همراه نداشتند.

و خب، در مورد این یکی که اصلا نمی‌شد نوشت.

دریغ از نوشته نشدن همین سه پست، برای سکوت و ترجیح من به مطالعه شخصی، باید کافی باشد.

اما نه! هر بار که خوره چنین ترجیحی به جانم می‌افتد، ساعتی بعد عهدم را می‌شکنم، گاهی سرخوشانه سوژه‌ای فناورانه پیدا می‌کنم یا قطعه عکسی، گاهی هم البته با رپورتاژی آزارتان می‌دهم.

خلاصه اینکه زندگی در شرایطی که می‌توانی سایه‌ای از خودت باشی، چندان‌ آسان نیست.

این سطور را هم برای آن دسته از دوستانی نوشتم که نوشته بودند، از شخصی‌نویسی و نوشته‌های دلی، غافل شده‌ام.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

مرگبارترین روز در تاریخ، چه روزی بود و چطور رخ داد؟

انسان‌های راه‌های زیادی برای کشتن هم در طول تاریخ ابداع کرده‌اند: سلاح‌های هسته‌ای و زیستی ، بمب‌های آتش‌زا، گلوله‌ها، سرنیزه‌ها، ایجاد قحطی عمدی و ...کاملا قطعی نیست، اما طبق بسیاری از روایت‌ها مرگبارترین روز در تاریخ بشر در واقع نتیجه…

همه چیز در مورد رمان رابینسون کروزوئه، نوشته دانیل دفو + روجلدهای خاطره‌انگیز این کتاب

رابینسون کروزوئه رمانی نوشته دانیل دفو است که اولین بار در سال 1719 منتشر شد. این رمان داستان مرد جوانی به نام رابینسون کروزوئه را روایت می‌کند که بر خلاف میل خانواده‌اش راهی دریا می‌شود و در جزیره‌ای متروک در سواحل آمریکای جنوبی غرق…

عکس‌های این عکاس فرانسوی مانند تابلوهای نقاشی زیبای سبک امپرسیونیسم هستند

امپرسیونیسم یک جنبش هنری است که در اواخر قرن نوزدهم، عمدتاً در فرانسه ظهور کرد. مشخصه آن تاکید بر ثبت اثرات زودگذر نور و رنگ در دنیای طبیعی است. نقاشان امپرسیونیست به دنبال این بودند که برداشت‌های دیداری فوری خود را از یک صحنه به تصویر…

نمونه‌های جالبی از اختراعاتی که فراموش شدند، یا تکامل یافتند یا به کلی به صورت دیگری تغییر پیدا…

در طی دهه‌ها و قرن‌های انسان‌های اختراعات گوناگونی کرده‌اند. از برخی از آنها در ابتدای امر تصور می‌شد که استقبال خوبی شود، اما در نهایت فراموش شدند، برخی با تغییرات نه چندان بنیادین همچنان به همان صورت تولید می‌شوند، برخی با تغییرات جدی و…

صندلی‌های بامزه طراحی شده با هوش مصنوعی توسط بونی کاره‌را

تصور کنید وارد اتاقی می‌شوید و صندلی‌ای را می‌بینید که شبیه یک قاچ هندوانه غول‌پیکر است، همراه با پوست و دانه‌هایش. یا صندلی‌ای که شبیه آناناس سیخ‌دار است، با لبه های تیز و اندرون نرمش؟این دنیای بونی کاره‌را است، هنرمند با استعداد سه…

25 آزمایش روانشناسی تاثیرگذار و به‌یادماندنی در تاریخ کدام‌ها هستند؟

تأثیرگذارترین آزمایش‌های روانشناختی در تاریخ رشته روانشناسی، یک رشته آزمایش گسترده هستند که هر یک در حیطه حوزه‌های تخصصی کوچکتر شکل گرفته‌اند. هر یک از این حوزه‌های تخصصی در طول سال‌ها با مطالعات و تحقیقات و آزمایش‌های به دقت طراحی شده،…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
20 نظرات
  1. شهاب می گوید

    ممنون دکتر شیرین بود
    باز هم ای نجوری بنویس هرچند هیچ کدوم از سوژه ها رو حتی با یه اشاره نصفه نیمه هم لو ندادی ولی باز از میزان سود و ضرر و ایده های بعضا خسته کننده و پول در اور تکنولوژی شیرینتر

  2. عبدالوهاب می گوید

    سلام
    مطالبتون بین تبلیغات گم شده

  3. سجاد می گوید

    ما همیشه دوست داریم که شما همون یک پزشک اوایل وبلاگستان باشید، کسی که بیشتر تحلیلگری شاعر مسلک بود، کسی که برای دانش قلم میزد تا وبلاگ نویس فناوری

  4. طیبه می گوید

    دکتر جان . اتش به جان زدی با ناگفته هایت . نگفتی من خواننده (حداقل )میمیرم از کنجکاوی بابت ناگفته هایت ؟ دکتر مگه اینجا مال شما نیست ؟ پس بنویس . لطفا .
    الان میدونی مثل کیا شدی ؟ مثل ادمهایی که میگن : میدونی . بعد میگن ولش کن اصلا هیچی . این تجربه را خیلی داشتم . شما دیگه خواننده هارا نرنجان . بگو .

  5. رضا نظریان می گوید

    سلام. این مطلب تون خیلی خوندنی بود و اگر از این سری مطالب شخصی و حتی شاید در نگاه اول بدون موضوع، بیشتر بنویسید، خیلی عالیه. باعث میشه بیشتر بشناسیمتون که کاملا ناب و خاص ه.
    خواهشا ادامه بدید

  6. محمد می گوید

    لایک به دل نوشته
    گاهی فراموش می کنم که این فیدها را یک انسان تهیه می کند

  7. محمد می گوید

    دکتر این سایت اینترنتی یه سرویس خوب داره که من خیلی دوستش دارم.
    گزیده‌ای از بهترین مطالب مجلات فرهنگی کشور رو منتشر می‌کنه. یه سری بهش بزن:
    http://webnegin.ir/category/journal-and-media/%d9%85%d8%ac%d9%84%d8%a7%d8%aa/

  8. علی احسان می گوید

    دارم حسرت اون پست های رو میخورم که می‌تونستین بنویسین ولی تبدیل به اما شد …

  9. طباطبایی می گوید

    سلام و خسته نباشی
    منم مث خودت مجله بازم و نوستالژی خونم به شدت بالا
    خب اون لینک دانلود مجلات هم واسه منم بفرست. فقط خواستی دل بسوزونی؟؟؟؟
    تک خوری نکن.دعات میکنم

    1. طباطبایی می گوید

      جواب دادن سخته؟!!!

  10. Mahyar می گوید

    سلام.
    در این مورد من هیچ مشکلی ندیدم. از همون اول لینک ها درست بودند، البته اونهایی که من روشون کلیک کردم.
    بنابراین فکر میکنم تا وقتی سیستم داره درست کار میکنه نباید صدای اعتراضی هم شنیده بشه
    خیلی ممنون

  11. علی می گوید

    آقای مجدیدی ما بهتون علاقه داریم.
    بیشتر داخل اینستاگرام عکس و سلفی بزارید.
    خیلی اونجا کم عکس میزارید برامون

  12. mehran می گوید

    سلام
    نمی دونم دکتر خطاب کنمتون یا بلاگر
    یادم هست یه زمانی گفتین که دیگه نمیخواین دکتر باشید
    اون موقع این حس بهم دست داد
    اما مطرح نکردم
    اما حالا میگمش : این که جبران همه مسائل اقتصادی بخواد از این بلاگ انجام بشه قطعا بر روی کیفیتش تاثیر میگذاره
    2سال تمام خواننده این بلاگ بودم
    اما خوب دیگه حال و هوای اون موقع از بین رفته
    بعد 2سال من دیگه نمیخونم این وبلاگ رو چون فید رو از هر جایی که میگرفتم پر از تبلیغات بود
    فکر کنم خودتون یادتون رفت چرا از فضای دکتری بدتون میاد. شما همون فضا رو در این وبلاگ پیاده کردین
    کاش مثل اون موقع می شدین
    پی نوشت :
    3ماهی میشه اشتراک خبرنامه رو هم کنسل کردم
    حیف شد

  13. یاسر می گوید

    سلام دکتر
    از وقتی ایمیل زدم و جواب ندادید و کامنت گذاشتم و نخوندید که تایید بکنید حتی، دست و دلم نمیره که کامنت بذارم، اما همین قدر بگم که درد مشترکه این حال شما

  14. جم می گوید

    سلام
    1- اینهمه نوشتم بعد وورد پرس پیام داد ایمیل را وارد نکردی و همه نوشته ها پرید !!! خواهشن درستش کنید اگه میخواد پیامی بده توی همون صفحه بده و بره پی کارش !!
    2- مشتری کانال تلگرامتون شدم ولی دو سه روز بهش سر نزدم امروز دیدم 130 پیام داره !!
    دکتر قرار شد معرفی سایت های بدرد بخور باشه . الان من این 130 تا را با این همه نوشته چکار کنم ؟ کلا بیخیالش شدم .
    جدا یه فکر اساسی بکنید . همون معرفی چند کلمه ای درباره سایت و گذاشتن لینکش کافیه
    اصن ببینم مگه ما چقدر سایت بدرد بخور داریم مه شما 130 تا لینک فقط برای 3 روز گذاشتید ؟ انقدر وب فارسی پر محتوا شده ؟؟!!! مگه داریم مگه میشه ؟؟؟

    بهتون اخطار میکنم اگه کانال درست شد که شد اگه نشد من از کانال میرم و خودتون میدونید رفتن یک انسان از کانال برابر با رفتن همه انسانهاست !! 🙂 جریان کشتن یک انسان و اینا …

    خوش باشید .
    امیدوارم دوباره وورد پرس قر و قمبیل نیاد و شماره حساب و کارت ملی و حساب قرض الحسنه نخواد ازمون ! و نظرم را نشر بده و بره پی کارش .! :-))

  15. مهدی‌یار می گوید

    واقعاً دلم برای پست‌های قدیمی 1پزشک تنگ شده، هر روز به این‌جا سرمی‌زدم الان چند وقتی می‌شه که میام و فقط خاطراتِ قدیمی اینجا برام زنده می‌شه. قبلاً با خوندنِ هر پستِ شما، مواجه شدن با طرزِ تفکرِ شما، آشنا شدن با چیزهایی که شما می‌پسندی، باعث می‌شد هر روز ی چیزی یادبگیرم، هر وقت دوست‌هامو می‌دیدم که مخاطبِ شما نیستن، چیزایی که خوندمو تعریف می‌کردم براشون؛ تأثیرِ پست‌های شما خیلی عمیق‌تر از اون چیزی بود که موقعِ خوندش فک می‌کردم، تاثیرِ خیلی‌هاشون برای همیشه ادامه داره، پستی که راجع‌به «امید» نوشته بودید، پستی که راجع‌به ی شعر از شیمبورسکا بود، چقد فوق‌العاده بودن هنوز وقتی دارم با ی نفر حرف می‌زنم، نقل قول‌هایی از پست‌های شما میارم. مهمتر از همۀ اینا حسی بود که ایجاد می‌شد، حسِ مفید بودن می‌کردم، روزی که چند تا پست عقب میافتادم، حس می‌کردم چند روزه مفید نیستم.
    حسِ دلتنگی برای پست‌های قدیمیِ شما ی فقط بخشی از حسِ بدیه که دارم، حسِ بدتر اینه که خودمو توش مقصر می‌دونم، پست‌ها رو می‌خوندمو کامنتی نمی‌ذاشتم، لینکِ پست‌ها رو share نمی‌کردم، اون موقعی که مسابقۀ لوگو گذاشته بودید من کلی فک کردم، به‌رشته‌م هم مربوط می‌شد، کلی فک کردم با یکی از همکارام که ی لوگو طراحی کنیم و بفرستیم ولی کارهای خودمون اجازه نداد.
    ولی من هنوز شدیداً «امیدوارم».

  16. مهدی صالح پور می گوید

    چقدر دلنوشته خوندن لابلای به قول شما آمار سود و زیان کمپانی های دره سیلیکون به آدم می چسبه… تا این حد که از فیدریدر کلیک کنی و بیای توی یک پزشک و حتی کامنت بذاری!

    یک پزشک توی یکی دو هفته گذشته سرحال شده. خسته نباشید و دمتون گرم!

  17. ریوند می گوید

    ممنون از این پست دکتر عزیز
    مطلب جالب توجه ای بود. اما خیلی وقتها پیش میاد که آنچه از دل می نویسی، فقط به درد همان دل می خورد و شاید معدودی از دلهای مشابه. بارها پیش اومده که نوشتم و فقط برای خودم نگه داشتم

  18. صفایی‌نژاد می گوید

    کار خوبی کردید به حرف دوستان گوش کردید و شخصی نویسی کردید.

  19. امیرلو می گوید

    یکی از دلایل علاقه من به بلاگری دلنوشته های شماست آقای مجیدی که منو دوباره به وب برگردوند
    ممنونم از اینکه بلاگری رو تو وجود امثال ما زنده نگه میدارین
    یه دوست قدیمی !

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5