تحلیل علمی فیلم آرماگدون

کارگردان: میاکل بی

بازیگران: بروس ویلیس، بیلی باب تورنتون، بن افلک، لیوتایلر و…

محصول سال 1998

سیارهٔ کوچکی به اندازهٔ تگزاس با سرعت 22 هزار متر در ساعت به طرف زمین در حال حرکت است و تنها راه نجات بشریت، فرود آمدن روی سطح آن و حفر یک چاه 008 پابی 2 و کاشت یک بمب هسته‌یی درون یک خط شکست یا گسله‌یی مناسب و به دو نیم کردن سیارک است؛ کاری که باید در 81 روز انجام شود. این کار را قرار است کارشناسان حفر چاه نفت انجام دهند که در واقع مجموعه‌یی جالب از آدم‌های نامناسب و عصبی در شکل و اندازه‌های مختلف هستند. آن‌ها تجربهٔ پروازهای فضایی ندارندو در آزمایش‌های پزشکی رد شده‌اند اما از قرار معلوم به یمن معلوماتشان در زمینهٔ حفر چاه نفت برای این کار بهترین افراد تشخیص داده شدند. بله، آن‌ها دارای دانشی هستند که نمی‌توانند به فضانوردان یا مهندسان ناسا منتقل کنند.

بعد از این‌که قهرمان‌های پردل و جرئت داستان ما به داخل شاتل‌ها رفته، کمربندهایشان را می‌بندند و پرواز می‌کنند، یکی از بدترین توهین‌ها به قوانین فیزیکی روی می‌دهد. آن‌ها برای سوخت‌گیری مجدد مجبور می‌شوند در یکی از ایستگاه‌های فضایی میر توقف کنند. به ظاهر یکی از دست‌اندر کاران بخش مالی فیلم اشاره می‌کند که شبیه‌سازی بی‌وزنی به لحاظ هزینه گران تمام می‌شود. به این دلیل فیلمسازان از روس‌های ایستگاه میر می‌خواهند تا با زدن کلیدی و چرخاندن ایستگاه فضایی میر، آن را در عرض چند ثانیه به جاذبهٔ >>‌;1 g<‌;< 3 برسانند تا جاذبهٔ مصنوعی ایجاد شود و این در حالی است که جرم ایستگاه فضایی میر حدود 043421 کیلوگرم است.

سطح جاذبهٔ مصنوعی باید با شتاب مرکزگرا برابر شود که این شتاب نیز به مقدار استوانه‌یی شکل اصلی میر وابسته است. وقتی کارکنان در ایستگاه راه می‌روند پاهایشان را روی یک طرف محورهای چرخش قرار می‌دهند و سرهایشان را در طرف دیگر نگه می‌دارند. بااین وضعیت آن‌ها باید احساس کنند که بدنشان از دو جهت مخالف کشیده می‌شود. سطح جاذبهٔ مصنوعی به نظر پیوسته و پایدار نمی‌آید، زیرا آن‌ها نمی‌توانند روی کف ایستگاه به راحتی قرار گیرند. جاذبهٔ مصنوعی فقط در ایستگاه‌های فضایی غول‌پیکر، جایی که قد انسان درصد کوچکی از شعاع چرخش است، می‌تواند مؤثر باشد. در چنین حالتی دیگر فضانوردان تفاوتی در جاذبهٔ اعمال شده روی سر و پاهایشان احساس نمی‌کنند اما این جاذبهٔ مصنوعی بسیار متغیر و گیج‌کنندهٔ ایستگاه فضایی باعث عدم تعادل و به احتمال حالت تهوع کارکنان می‌شود.

اگرچه چرخش ایستگاه فضایی میر به گونه‌یی تنظیم شده است که دیوارهٔ درونی مدول اصلی آن، جاذبه‌یی مصنوعی همانند زمینشتاب مرکزگرای 9/8 متر بر مجذور ثانیهداشته باشد اما دورترین بخش‌های میر یابد 6 برابر چنین جاذبه‌یی را حس کنند. بدین ترتیب می‌بایست میر به شدت به دو موتور قطار باری که در جهت مخالف در حرکت هستند، می‌چسبید و بلافاصله از هم متلاشی می‌شد.

وقتی که قهرمان‌های ما روی این سیارهٔ کوچک فرود می‌آیند، با یک‌سری اجسام بیرون زدهٔ میخ مانند در سراسر سیارک روبه‌رو می‌شوند. از قرار معلوم دست اندرکاران جلوه‌های ویژهٔ فیلم، این میخ‌ها را به کار برده‌اند تا سطح سیارک را ترسناک جلوه دهند. استفاده از چنین چیزهایی به نظر احمقانه می‌آید. اصلا این اجسام میخ مانند چگونه تشکیل شده‌اند؟ در هیچ کجای این جهان هستی نمونه‌هایی از آن‌ها پیدا نکرده‌ایم تا بتوانیم با آوردن مثالی آن‌ها را توضیح دهیم.

قهرمان‌های ما به راحتی روی سیارک، درست مانند زمین، راه می‌روند و می‌ایستند و اصلا مشکلی ندارند، حتی با این‌که نیروی جاذبهٔ سیارک یکدهم نیروی جاذبهٔ زمین است. جاذبهٔ اندک نمی‌تواند اتمسفر را نگه دارد اما هنوز شاهد شعله‌های آتش در مکان تصادم شاتل‌های فضایی هستیم.

برای این‌که بتوانید اندازهٔ سیارک را مجسم کیند آن را به اندازهٔ تگزاسکه 0009821 متر از شرقی‌ترین تا غربی‌ترین بخش طول دارد در نظر بگیرید. بااین‌که سیارک شکل و فرم مرتبی ندارد اما آن را برای راحتی کار کره‌یی با قطر 0009821 متر به حساب می‌آوریم. اگر چگالی آن مانند زمین 005 کیلوگرم بر متر مکعب باشد پس جرم آن نیز باید معادل 01*6 کیلوگرم باشد و یک چاه 342 متری 008 پاییدر مقایسه با طول سیارک به اندازهٔ تگزاسبسیار ناچیز و کم‌اهمیت است. نمی‌توانیم جلوی این فکر را بگیریم که آیا یک سیارک به اندازهٔ تگزاس، چاهی به همان اندازه لازم دارد؟ تازه به این فکر هم می‌افتیم چگونه می‌توان چنین چاهی حفر کرد؟ جواب آن مانند شهاب به ذهن ما خطور می‌کند: توپ بولینگ! چرا که در سیارک به وسیلهٔ توپ‌های بولینگ مانند چاه حفر نکنیم! انفجارهای هریک از توپ‌های بولینگ به خاطر انرژی جنبشی‌اش، انرژی بسیار زیادی دارد. وقتی سیارکی با سرعت 22 هزار متر در ساعت به سمت زمین حرکت می‌کند، یک شاتل فضایی هم می‌تواند با سرعت 22 هزار متر در ساعت از زمین دور شده و به‌طور مستقیم به طرف سیارک حرکت کند که این حالت روی هم سرعتی نزدیک 42 هزار متر در ساعت یا 87691 متر در ثانیه به دست می‌دهد. توپ بولینگ به طرف جلوی شاتل می‌غلتد و سرانجام وقتی شاتل با انرژی جنبشی بسیار زیادی به سیارک برخورد می‌کند، باعث انفجار توپ می‌شود. با کمک معادلهٔ زیر می‌توانیم انرژی جنبشی هر توپ را محاسبه کنیم:

K1/2 MV

در این معادله K: انرژی جنبشی، m: جرم و V: اندازهٔ سرعت است.

اگر فرض کنیم که جرم هر توپ 8 کیلوگرم است. در آن صورت انرژی جنبشی آن 1/5 بیلیون ژول خواهد بود که معادل انرژی موجود در 047 پوند<<تی‌ان‌تی>>است. انفجار ناشی از چنین توپی می‌تواند بسیار عظیم باشد اما هنوز برای حفر چاهی به اندازهٔ تگزاس کافی نیست. درهرحال یک شاتل فضایی می‌تواند 54592 کیلوگرم مواد منفجره یا به عبارت دیگر 3963 توپ بولینگ با خود حمل کند و با فرض این‌که هر توپ منفجر شده چاهی با عمق 2 متر ایجاد کند، پس 3963 توپ بولینگ می‌تواند چاهی با عمق 6837 متر (05342 پا) به وجود آورد. بنابراین 0913‌ توپ دیگر درون شاتل دوم قرار دهید و به دنبال شاتل اول بفرستید، عمق چاه 05 برابر چاه حفر شده در فیلم یعنی 76731/50 متر (58354 پا) خواهد شد. با این روش هنوز هم شاتل دوم می‌تواند 9 مگاتن بمب هسته‌یی با خود حمل کند. هر 4 ثانیه یک بار یک توپ را به سمت حفره بغلتانید. بعد از گذشت 7 ساعت و 6 دقیقه حفر چاه تکمیل می‌شود؛ البته با این فرض که تمامی توپ‌ها دقیقا در مکان مورد نظر فرود آیند و انفجار یک توپ، کار توپ‌های دیگر را مختل نکند.

پس به نظر می‌رسدکه وجود قهرمان‌های بولینگ بیش‌تر نیاز است تا کارکنان حفر چاه نفت! باز هم به این وصله‌های ناجور بیندیشید… صحنه‌یی را تصور کنید که کارکنان ناسا در حال پرتاب توپ بولینگ هستند. بله، فقط قهرمان بولینگ می‌تواند توپ را به دقت به طرف مکانی که لازم است پرتاب کند و به هدف بزند.

متأسفانه بر و بچه‌های بولینگ نسبت به فضانوردان ناسا همان محدودیت‌های فیزیکی را دارند که حفرکنندگان چاه نفت با آن مواجه هستند. طبق محاسبات ما، وقتی حفرکنندگان روی سیارک فرود آمدند، سیارک 01 ساعت دورتر از زمین بود، پس فقط 8 ساعت زمان برای ‌ حفاری داشتند زیرا بمب‌ها می‌بایست دو ساعت قبل از این‌که سیارک به زمین برسد منفجر می‌شدند. با در نظر گرفتن این زمان انفجار، نیمه‌های سیارک به سرعت تفکیک‌سازی 8374 مایل در ساعت نیاز دارند تا با فاصلهٔ 004 مایلی از زمینهمان‌طور که در فیلم نشان داده می‌شودعبور کنند. هر نیمه از این سیارک برای رسیدن به آن سرعت مورد نیاز 01*7/6 ژول انرژی جنبشی نیاز دارد، درحالی‌که بزرگ‌ترین بمب هسته‌یی ساخته شدهدر روسیه001 مگاتن وزن دارد و برای به دو نیم کردن این سیارک 46‌ بیلیون بمب از این نوع لازم است. تازه ما بر این فرض هستیم که برای ایجاد شکاف در سیاره به انرژی نیازی نیست و نیروی جاذبهٔ مابین دو سیارک را که تمایل به کم کردن سرعت تفکیک‌سازی دارند، نادیده گرفته‌ایم. حتی اگر بمب سیارک را به دو نیم می‌کرد نیمه‌های سیارک آن‌طور که در فیلم به تصویر کشیده شده است به سمت بیرون (به تصویر صفحه مراجعه شود) تغییر مکان نمی‌دهند و از آن‌جایی که بمب نزدیک مرکز جرم سیارک کار گذاشته شده است، آن‌ها باید چرخان از همدیگر فاصله گرفته و دور شوند. این نیروی ایجاد شده توسط بمب باید روی هر نیمه از سیارک نیروی گشتاوری یا چرخشی اعمال کند. پس این نیرو به کل انرژی جنبشی سیارک افزوده می‌شود، یعنی این‌که در این‌جا حتی بمب بزرگ‌تری نیاز است.

براساس فیلم، سیارک وقتی از کنار ماه می‌گذرد روی سه محور شروع به چرخیدن می‌کند، بااین‌حال وقتی بمب منفجر می‌شود به‌طور معجزه‌آسایی دقیقا با زمین در یک ردیف قرار می‌گیرند؛ علاوه بر آن سیارک به دو نیم کاملا برابر تقسیم می‌شود و هیچ یک از نیمه‌ها حرکت چرخشی ندارند.

حالا فرض می‌کنیم تمام بمب‌های انفجاری به‌طور دقیق در مکان دلخواه بیفتند و سیارک را آن‌گونه که می‌خواهیم به دو نیم کنند و هردو نیمه به یک طرفی حرکت کرده و همان‌طور که در فیلم نشان داده شده با فاصلهٔ 004 مایلی از کنار زمین عبور کرده و خطر تصادم از میان برود، اما باز هم تراژدی به قوت خود باقی است. نیروی جاذبهٔ کنار زمین 001 برابر بیش‌تر از نیروی جاذبهٔ اعمال شده از سوی ماه خواهد بود. در واقع جزر و مد دریا در نتیجهٔ این نیرو است، بنابراین اکثر جمعیت مردم در اثر سونامی‌های ایجاد شده نابود خواهند شد و دیگر نمی‌توانیم پایان شادی برای فیلم داشته باشیم (1) آرماگدون: در انجیل، جایی که واپسین نبرد بین نیکی و بدی روی می‌دهد و به روز محشر منتهی می‌شود؛ نبرد سرنوشت‌ساز.

(2) هر پا یا فوت برابر 03/84 سانتی‌متر است.

(3) g، شتاب گرانش است.

منبع: نقد سینما , بهمن 1387  شماره 62

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]