آلمان سرانجام به خاطر یک نسلکشی دیگر که بیش از صد سال پیش رخ داده بود، پوزش خواهد خواست!
در یک تصمیم شاخص و مهم صدراعظم آلمان -آنگلا مرکل- گفت که کشورش کشتار برنامهریزیشده مردم قبیله هِرِرو Herero از سوی آلمانها را به رسمیت خواهد شناخت و بابت آن پوزش خواهد خواست. دولت فدرال آلمان، در حال حاضر به منظور نهایی کردن ادبیات مشترک در بیانیه مورد نظر، در حال مذاکره است. دفتر صدراعظم آلمان، این هفته این مطلب را به اطلاع خبرگزاری آسوشیتدپرس رسانیده است. البته تصریح شده است که هیچ خبری از غرامت نخواهد بود و صرفا یک سری پروژههای دولتی هدفدار در نامیبیا به نشانه جبران، انجام خواهد شد.
این کشتار دستجمعی، نخستین کشتار دستجمعی قرن بیستم محسوب میشود و بین سالهای 1904 تا 1907 رخ داد. تاریخدانان بر این باورند که این کشتار مقدمهای شد بر کشتار یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم. شباهتهای بین این دو کشتار دستجمعی بسیار است: کشتار مردم به بهانه توسعه، کار اجباری در اردوگاهها و آزمایشات علمی روی اسیران.
در ظرف تنها سه سال، نظامیان آلمان، 85 درصد جمعیت قبلیه هررو را از بین بردند، زمینهایشان را تصرف کردند و منبع ثروت آنها یعنی گلههای گاو را به یغما بردند. امروزه، این قبیله سابقا ثروتمند، تنها 10 درصد جمعیت نامیبیا را تشکیل میدهد و در فقیرنشینترین مناطق این کشور زندگی میکنند و بیشترین نرخ بیکاری را دارند.
البته نخستین بار، 12 سال پیش، وزیر توسعه وقت آلمان بابت این کشتار عذرخواهی کرده بود.
صد سال پیش ژنرال لوتار فون تروتا، به جنوب غرب آفریقا فرستاده شد تا این سرزمینها را مستعمره آلمان کند. در آن زمان قبلیه ثروتمند هررو در مقابل توسعهطلبی آلمانهای مقاومت کرده بودند. اما این ژنرال آلمانی به ضرب توپ و اسلحه، در مقابل نیزه و کمان و معدود تفنگهای بومیها، پیروز شد. او چاههای آب آنها را با ریختن سم، غیرقابل استفاده کرد. آنهایی که زنده ماندند به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند. آنها را وادار کردند تا گورهای مردگانشان را بشکافند و جمجمه اقوام درگذشتهشان را خارج کنند. زنهای ار مجبور کردند تا جمجمهها را تمیز کنند، از این جمجمهها بعدا در آزمایشاتی برای ثابت کردن برتری نژادی آریاییها و مادون بودن نژاد آفریقایی استفاده شد.
از 80 هزار نفر جمعیت قبلیه هررو، در نهایت تنها 15 هزار نفر جان به در بردند. در سال 2004، این جمجمهها به نامیبیا بازگردانده شد.
نامیبیا، امروزه کشور در حال توسعه است و میکوشد با تکیه به معادن جواهر و انرژیهای تجدیدپذیر و توریسم، از گذشته خود فاصله بگیرد.
این بخش صحبتها بسیار قابل تامل است: “امروزه، این قبیله سابقا ثروتمند، تنها ۱۰ درصد جمعیت نامیبیا را تشکیل میدهد و در فقیرنشینترین مناطق این کشور زندگی میکنند و بیشترین نرخ بیکاری را دارند.”
بار سنگین گذشته بر ملتها و قومیتها.
سوالی که مطرح می شود این است: بدون وجود این واقعه های تاریخی دردناک این ملتها و این قومیت ها اکنون در چه وضعیتی به سر می بردند؟ مطمئنا حال و روزی بهتر از اکنون می داشتند. چه غرامتی میتواند زندگی های از دست رفته طی این صدسال در فقر و بیماری را بازگرداند؟!