چیزی که بسیاری از مربیهای ورزش ایران از آن غافل هستند: تـصویرسازی ذهنی، تخیل و شبیهسازی
بدن شما یک ماشین ورزشی با تکامل خارق العاده اسـت که از عضلات-که میتوان آنها را تا حد اکثر کارآیی و تناسب پرورش داد-و از اعصابی که-عـضلات را کنترل میکنند-و همچنین سـایر قـسمتها تشکیل شده است.
اعصاب به نحو گستردهای در مغز شما ارتباط و پیوستگی پیدا کردهاند. شمار وسیعی از سلولهای عصبی توسط تعداد بسیار فراوانتری از ارتباطات بین عصبی، به هم متصل شدهاند.
علت اینکه کـودک انسان در مقایسه با حیوانات برای رسیدن به بلوغ به زمانی چنین طولانی نیاز دارد، تا حدودی به وجود تعداد بیشتری سلول در مغز ما ارتباط پیدا میکند. در ابتدا مغز ما چندان سازمان یـافته نـیست. بخش عمدهای از فرآیند رشد، آموزش و بلوغ ذهنی، در واقع همان فرآیند تبدیل اتصالات درهم و برهم بین عصبی در مغز، به مسیرهای سودمند است.
بخش قابل توجهی از فرآیند یادگیری و بهبود رفلکسهای ورزشی و مـهارتها نـیز شامل تثبیت، اصلاح و تقویت راههای عصبی در بدن و مغز است. برخی از این راههای عصبی در خارج از مغز، در اعصاب بدن و نخاع واقع شده است. این مسیرها باید با تمرین جسمی آموزش داده شـوند.
امـا بسیاری از این مسیرها درون خود مغز هستند. این مسیرها را میتوان با استفاده از تکنیکهای ذهنی مانند تخیل و شبیهسازی آموزش داد.
تخیّل
تخیل فرآیندی است که طی آن شما مسیرهای لازم را برای هماهنگی عـضلات خـود ایـجاد کرده، اصلاح نموده یا تـقویت مـینمایید، ایـن کار تنها با تمرینات ذهنی انجام میگیرد.
تصویرسازی، نیروی محرک برای تقویت تخیل به شمار میرود.
تخیل برپایه این اصل مـهم قـرار دارد کـه شما میتوانید این بخشهای مغز خود را به جـای اسـتفاده از حواس با دادههای ورودی از بخش تصویرسازی مغز، آموزش دهید. شما میتوانید این بخشهای مغز خود را هم با تخیلات ناشی از تـصویرسازی و هـم بـا ورودیهای حسی واقعی به طرز مشابهی آموزش دهید؛ با ایـن تفاوت که ورودیهای ناشی از احساس واقعی به نحو زندهتری تجربه میشوند.
بنابراین در انواعی از این تمرینات که دارای حـد اقـل تـأثیر ممکن هستند، شما میتوانید از تخیل خود تنها به عنوان جایگزینی بـرای تـجربه واقعی استفاده کنید تا بخشهایی از مغز را که تخیل میتواند به آن دسترسی یابد، پرورش دهید. حتی در نـازلترین سـطح اسـتفاده از تخیل، این کار در موارد زیر سودمند خواهد بود:
-زمانی که ورزشکار آسـیب دیـده و بـه هیچ شیوه دیگری نمیتواند تمرین کند.
-تجهیزات مناسب در دسترس نباشد و یا اینکه تمرینات بـه دلایـل دیـگر ممکن نباشد.
-زمانی که تمرینات سریع مورد نیاز است.
بهطور قطع استفاده از تخیل تـنها بـه دلایل فوق، دستکم گرفتن تأثیر و کارآیی این روش است.
آزاد شدن قدرت تخیل
قـدرت واقـعی را بـا توجه به چند نکته ظریف دیگر میتوان دریافت:
-تخیل به شما اجازه میدهد کـه تـمریناتی انجام دهید و خود را برای وقایع و پیشامدهایی آماده کنید که در عالم واقعیت هیچگاه امـکان تـمرین بـرای آن وجود ندارد. قدرت تخیّل به شما اجازه میدهد که وارد موقعیتهایی شوید که هرگز قبلاً بـه صـورت فیزیکی تجربه نکردهاید و بعد این احساس را داشته باشید که شما پیشتر در ایـن مـوقعیت بـودهاید و آنچه را که میخواستید به دست آوردهاید.
-تخیل به شما اجازه میدهد که پاسخ و واکنش خـود را نـسبت بـه مشکلات فیزیکی و روانشناختی که به صورت طبیعی اتفاق نمیافتد، تمرین کـرده و بـرای آن آماده شوید، به نحوی که در صورت بروز چنین مشکلاتی، بتوانید با عزت نفس و کارآیی بـه آنـها پاسخ دهید. در روانشناسی ورزشی، تخیل را میتوان برای پرورش مهارتهایی مانند درمان، کنترل و فـقدان تـمرکز، مورد استفاده قرار داد.
-تخیل به شما اجـازه مـیدهد کـه دسترسی به اهداف را پیشاپیش تجربه کنید. ایـن امـر به شما کمک میکند که مطمئن شوید این اهداف قابل وصولند و به شـما ایـن فرصت را میدهند که توانایی و قـابلیتهای خـود را به سـطحی بـرسانید کـه ممکن است به شیوههای دیگر قـابل حـصول نباشد.
-تمرینات با قدرت تخیل به شما کمک میکند که مهارتهای پیـچیده را بـه نحوی کنید که تفکیک و احساس جـداگانه حرکتهای جزئی در انجام مـهارت بـدنی امکانپذیر شود و در نتیجه بفهمید کـه مـشکلات تکنیکی دقیقاً در کجا واقع شده است.
تخیل را میتوان به منظور تأثیر بر جـنبههایی از پاسـخ «غیر ارادی» بدن، مانند آزاد شـدن هـورمون آدرنـالین، مورد استفاده قـرار داد. ایـن شیوه در عرفان شرقی بـه حـد اکثر تکامل خود رسیده است که از قدرت تخیل به شیوهای کاملاً مؤثر مثلاً بـرای کـاهش سرعت ضربان قلب و یا مصرف اکـسیژن اسـتفاده میشود.
شـبیهسازی
شـبیهسازی مـشابه تخیل است، چرا کـه در این شیوه هم بهبود کیفیت تمرینات دنبال میشود و این کار با آموزش مغز بـرای رویـارویی با موقعیتهایی انجام میگیرد که تـنها در صـورت بـرگزاری یـک رقـابت مهم ورزشی، امـکان بـروز دارند.
شبیهسازی به این شکل انجام میشود که موقعیتهای تمرین بدنی تا حد ممکن به شـرایط واقـعی نـزدیک شود، مثلاً با آوردن جمعیت تماشاچی یا داوری بـر نـحوه انـجام تـمرینات و یـا بـا دعوت رسانهها و مطبوعات به جلسههای تمرین.
شبیهسازی از بسیاری جهات به تخیل ارجحیت دارد زیرا استرسهایی که به شخص وارد میشود، زندهتر و واقعیتر است. و این استرسها در عالم واقعیت وجود دارنـد؛ اما آمادهسازی و برگزاری شبیهسازی در مقایسه با تخیل از نظر زمان و کار صرف شده، نیاز به تدارک بسیار گستردهتری دارد و از نظر محدوده اهداف و پیامدهایی که میتوان در تمرینها اعمال کرد، از قابلیت انعطاف کمتری بـرخوردار اسـت.
بنابراین باید برای رسیدن به حد اکثر تأثیر و کارآیی، از شبیهسازی و تخیل بهطور همزمان استفاده کرد.
این نوشتهها را هم بخوانید