نیروی دریایی ایران در زمان باستان
ایـرانیها در دورهـهای مـختلف تاریخی، از دورهٔ هخامنشیان و حتا قبل از آن، علاوه بر داشتن نیروهای رزمی مقتدر زمینی، دارای نیروهای دریایی قـدرتمندی نیز بودهاند که این نیروها در انجام عملیات کشتیسازی در سواحل، دریانوردیهای طولانی و نبردهای دریـایی دارای تجارب ارزندهای بودهاند.
در ایـن نـوشته ما سعی میکنیم اشارهای کوتاه به فعالیتهای نیروهای یاد شده، به ویژه در دورهٔ هخامنشی و سپس چند دورهٔ بعد از آن داشته باشیم.
از هنگامی که آسیای صغیر در خاورمیانه تحت نفوذ ایران قرار گـرفت. در مقابل نیروهای دریایی یونان، مصر و فنیقیه، ایرانیها با تلاش و کوشش فراوان موفق شدند امپراتوری عظیم دریایی ایران را تشکیل دهند. خلیج فارس و سایر آبهای سرزمینی موجود، باقیمانده از امپراتوری بزرگ دریایی نیاکان مـا اسـت.
مجد و عظمت و اقتدار ایرانیها در زمان هخامنشی و اینکه ایران در آن زمان تنها ابرقدرت سیاسی جهان و حاکم بلا منازع خاورمیانه بوده، انکارناپذیر است.
در دورهٔ هخامنشی و در عصر کوروش بزرگ که یکی از بزرگترین نوابغ آن روزگـار بـود، دولتی به وجود آمد که گستردهگی آن از شرق به سند، شمال به سیحون، غرب به دریای مدیترانه و مصر و از جنوب به خلیج فارس و اقیانوس هند منتهی میشد. نبوغ ذاتی و نظامی و مـدیریت کـوروش که فرماندهی باتدبیر بود و همچنین ایستادهگی و پایمردی ایرانیها در فتح بابل که استحکامات دفاعی بسیار بالایی داشت برای سیاستمداران و دولتمردان آن زمان بسیار اعجابانگیز و متهوّرانه بود.
بابل گرچه شهری بزرگ بـا قـابلیت پیـشرفت میتوانست باشد ولی زمامداران آن از نظر اخـلاقی و اشـاعهٔ فـساد و خرافات و تجارت بردهگان، این شهر را به مرز سقوط نزدیک کرده بودند. کوروش پس از عبور از دجله، از سدها و موانع زیادی گذشت و آنگاه با حـمله بـه لشـکریان بابل و شکست آنها، ارتباطشان را با بابل قطع و ایـن شـهر را فتح نمود.
مردم این سرزمین پس از پیروزی کوروش نگرانی چندانی به خود راه ندادند، زیرا میدانستند، کوروش هر سرزمینی را که نمونهای از کشتیهای نـیروی دریایی در زمان کوروش
فتح میکرد برای مردم آن آسایش، رفاه و عدالت به ارمغان میآورد، نسبت به تمام ملل بـا هـر اعـتقاد و آیینی با محبت و مهربانی برخورد کرده، به قتل و کشتار مردم، آنـگونه کـه خصلت فاتحان بود دست نمیزند، جایی را نمیسوزاند، مجوز غارت اموال و دارایی مردم را صادر نمیکند و به حـقوق فـردی و اجـتماعی احترام میگذارد.
منشور کوروش به عنوان نخستین سند حقوق بشر شهرت جـهانی دارد. کـوروش در سـال 539 قبل از میلاد که وارد بابل شده بود دستور داد این منشور را که از جنس سفال به طـول 32 و عـرض 11 سـانتیمتر بود بسازند و فرمانهای کوروش را به خطهای میخی و بابلی بر روی آن حک نمایند، این منشور کـه حـاوی پیام صلح و دوستی است سندی باارزش و از افتخارات ملّی ایرانیها میباشد. این فرمان، نـوشتههای بـیشتری داشـته که قسمتهایی از آن نابود شده است و قسمتهای سالم آن را هم که شکسته بود به همدیگر چـسبانیدهاند.
ابـتکارات و چهگونهگی عملکرد داریوش بزرگ که در 125 قبل از میلاد به سلطنت رسید و کتیبهٔ معروف بـیستون یـادگار او اسـت، پس از گذشت سالها، فراموش شدنی نیست. در دورهٔ هخامنشی که به ایجاد راههای زمینی و دریایی اهمّیت خـاصی مـیدادند، داریوش دستور داده بود تا ترعه یا کانالی بین دریای سرخ و دریای مـدیترانه از طـریق شـاخهٔ شرقی نیل حفر کنند تا کشتیهای نیروی دریایی ایران و سایر کشتیهای بازرگانی به راحتی بـتوانند بـین دریـای سرخ و دریای مدیترانه رفتوآمد نمایند. ساختن این کانال در عصری که فاقد امـکانات مـکانیزه بود، یکی از کارهای شگفتانگیز پراهمّیت و شایستهٔ تحسین بود. زیرا این کانال ارتباط بین المللی سواحل شـمالی آفـریقا و سواحل جنوبی اروپا را از طریق دریای سرخ به خلیج فارس و شرق آسیا مرتبط سـاخته و بـه رونق تجارت بین الملل کمکهای شایانی مـیکرد. ایـرانیها از ایـن آبراه توانسته بودند تعداد زیادی از کشتیهای نـیروی دریـایی خود را به دریای مدیترانه و به جبهههای یونان برسانند.
کاهنان مصری به لحاظ اقـدامات اصـلاحی داریوش، او را خدای دریاها میخواندند و بـرای او احـترامی همانند خـدایانشان قائل بـودند.
لازم به یادآوری است که ترعهٔ سـوئز کـه در سال 1869 میلادی توسط «فردیناند دولسپس» حفر شد از نظر طی مسیر با تـرعهای کـه به دستور داریوش ساخته شده بـود اختلافاتی داشتند.
ایرانیها نـخستین قـومی هستند که با ناوگان دریـایی خـود از عملیات آب-خاکی یعنی پیاده کردن نیروها و وسایل و تجهیزان از ساحل به دریا و بالعکس اسـتفاده کـرده و در ساخت پلهای شناور برای عـبور نـیروهایشان، از نـخستینها بودند.
در جنگ دومـ جـهانی و در 6 ژوئن 1944 برای نجات فرانسه و خـارج کـردن این کشور از دست نازیها، بزرگترین عملیات هجوم به سواحل نورماندی با عملیات آبی-خـاکی و از طـریق کانال مانش توسط نیروهای متفقین بـه فـرماندهی آمریکا صـورت گـرفت. در عـملیات نورماندی که یکی از خـطرناکترین، پرهزینهترین و شگفتانگیزترین عملیات جنگی جهان نام گرفته است، نیروهای متفقین در خاک اروپا پیاده شده و به پیـشروی ادامـه دادند. بدون تـردید اگـر جـنگ متفقین در عملیات خـشکی- آبـی سواحل نورماندی با شکست روبهرو میشد، نه فرانسه از بند اشغال هیتلر رها میگردید و نه اروپا میتوانست سـرنوشت جـنگ را بـه نفع خود تغییر دهد.
در نبرد ترموپیل کـه یـکی از بـزرگترین لشـکرکشیهای خـشایارشاه فـرزند داریوش بزرگ به یونان بود، ابداعاتی را که ایرانیها برای زدن پلهای شناور به منظور عبور از مسافت یک مایلی تنگهٔ داردانل و قدم گذاشتن به خاک اروپا از خود نشان دادند، بـینظیر و بسیار قابل توجّه بود.
سازمان نیروی دریایی ایران در زمان خشایارشاه، عبارت بود از تعداد زیادی قایق و 0021 ناو جنگی که هرکدام 3 ردیف پاروزن داشتند، تعدادی از این ناوها لجستیکی بوده، عملیات حملونقل و جابهجایی وسـایل را عـهدهدار بودند. نیروهای ایرانی برای رفت و برگشت از تنگهٔ داردانل با استفاده از قایقهایی که در مجاورت یکدیگر لنگر انداخته بودند دو پل شناور ساختند و برای اینکه اسبهایشان در موقع عبور از قایقهای صحنهدار، با دیدن دریـا و تـلاطم امواج آن رم نکنند، طرفین پلهای شناور را با دیوارههایی تحت پوشش قرار دادند.
در این جنگ درحالیکه درگیری شدیدی بین ایرانیها و یونانیها جریان داشت وقتی خـبر عـبور لشکریان ایران از گردنهٔ صعب العـبور تـرموپیل به گوش نیروهای یونانی رسید، شبانه فرار کردند و هنگامی که آتن سقوط کرد نیروهای ایرانی به تلافی حریق سارد، آتن را به آتش کشیدند.
در دورهـی هـخامنشی لازم است از بانویی هم یـاد کـرد که در نیروی دریایی مصدر خدمات فراوانی بود. در زنمان خشایارشاه سرزمین «کاریه» یا سوریه فعلی که پایتخت آن هالیکارناس Halicarnasse نام داشت، حاکمانی بودند که به ایران باج و خراج میدادند. ملکه آرتمیس فـرزند لیـک دامیس نیز از آن جمله بود. این ملکه در سال 480 پیش از میلاد با فرماندهان خود و 5 کشتی جنگی که بعد از کشتیهای صیدایی از بهترین کشتیها بودند، به نیروی دریایی خشایارشاه پیوسته و او را در جنگ سالامین و دیگر جـنگهای دریـایی یاری نـمود. شجاعت و لیاقتهای این بانو در جنگهای دریایی باعث شد که در نیروی دریایی ایران به درجهٔ دریا سالاری نائل و جزو یکی از مشاورین نظامی خشایارشاه محسوب گردد.
بعد از گذشت قرنها سـکوت و بـیخبری، بـا آمدن صفویان و تشکیل یمک امپراتوری بزرگ، شهامت و فداکاری ایرانیها به فرماندهی امام قلی خان، امیر فارس در بـیرون رانـدن پرتغالیها از جزایر خلیج فارس، به ویژه جنگ 57 روزهای که در جزیرهٔ هرمز از 9 فوریه 1622 تـا 23 آوریـل هـمان سال ادامه داشت و منجر به خاتمهٔ حضور 117 سالهٔ پرتغالیها، فتح قلعهٔ مستحکم آنان و اخراجشان گـردید، در تاریخ درخشان ایران به عنوان حرکتی افتخارآمیز قید شده است.
در دورهٔ افشار بـرخلاف اینکه مشکلات فراوانی در تـهیه و جـابهجایی چوب و الوار از مازندران به جنوب برای ساخت کشتیها موجود بود، اما یک کارخانهٔ کشتیسازی در بوشهر و یک کارخانهٔ تولید توپهای برنجی به کمک مستشاران فرانسوی در بندرعباس دایر شد که در اولین مرحلهٔ تولید بـا ساخت 300 عرادهٔ توپ، ناوگان نادری در بوشهر تجهیز گردید و در سال 1736 میلادی دو فروند کشتی جنگی که هرکدام به ظرفیت 400 تن و مجهز به 20 توپ بودند به سفارش ایران توسط کارخانهٔ کشتیسازی «سورات هند» سـاخته شـد. یکی از کشتیها به نام «فتح شاه یا شاهی» به عنوان ناو فرماندهی در اختیار دریابان لطیف خان قرار گرفت و دیگری به نام «مسلک» نامگذاری شد. بهای این کشتیها به مبلغ 18600 لیـره بـرابر با هشت هزار تومان پول ایرانی آن زمان بود که به وسیلهٔ محمد تقی خان، بیگلر بیگی فارس پرداخت گردید و بعد از مدتی دو کشتی دیگر نیز بـه کـشتیهای یاد شده اضافه شدند که این 4 کشتی تشکیل دهندهٔ ناوگان اصلی نادری بودند.
محمد تقی خان شیرازی که با سمت دریابانی در نیروی دریایی اشتغال داشت و به ویژه دریابان لطـیف خـان کـه گویا از اهالی تنگستان بود، در تـشکیل نـاوگان نـادری اقدامات مؤثری به عمل آوردند.
در دورهٔ زند، از خودگذشتهگی و مبارزات دلیرانهٔ مرزداران دریایی در مقابل اشرار، در حفاظت از بنادر جنوبی ایران و کشتیها بسیار حائز اهـمیت بـود.
در دورهٔ یاد شده بعضی از طوایف عربهای بدوی بـه قـتل و غارت ساحلنشینان و سکنهٔ جزایر خلیج فارس مشغول بودند. قویترین این قومها یکی «خوارج» ودیگری «جواسم» نام داشتند. خوارج در عـمّان و مـسقط بـرای رفتوآمد کشتیهای ایرانی و بازرگانان آن و همینطور برای سایر کشتیها نیز مـزاحمتهایی ایجاد و با دزدیهای دریایی امنیّت آنها را به خطر میانداختند. چون آذوقه و غلهٔ این اقوام عمدتاً از سواحل ایران بـه مـقصد عـمّان تأمین میشد، کریم خان زند به کلیهٔ حکّام بنادر خلیج فـارس دسـتور قطعی داده بودند تا از صدور هرگونه خوراکی از سواحل ایران به مقصد عمّان جلوگیری نمایند. در آن شرایط به عـلّت اختلافاتی که کریم خان با والی بغداد، عمر پاشا داشـت کـه بـه اذیّت و آزار زوار ایرانی پرداخته از آنها به زور مبالغی به عنوان باج دریافت میکرد و همچنین سلیمان آقـا حـاکم بـصره که اجازه نمیداد نیروهای ایرانی از این بندر برای عزیمت و سرکوبی دزدان دریایی عمّان و مـسقط عـبور نمایند، بصره در محاصرهٔ کامل نیروهای ایرانی قرار گرفت و ارسال آذوقه از بصره به دزدانـ دریـایی عـمان و مسقط امکانپذیر نبود. رهبر قوم خوارج که چنین دید، دوازده هزار نفر از نیروهای خـود، بـا 21 فروند کشتی بزرگ و تعدادی از کشتیهای کوچک تندرو را به فرماندهی دو تن از فرزندانش از راه خلیج فـارس بـه مـصب اروند رود گسیل داشت تا بتواند با تعرض به خاک ایران محاصرهٔ بصره را بشکند، ولی با مـقاومت شـدید و حملهٔ متقابل مرزبانان دلیر دریایی ایرانی مواجه گردید.
این جنگ و گریز بـه مـدت 5 مـاه ادامه داشت. در خلال این مدت، ایرانیها با زنجیرهای ضخیمی که ساخت صنعتگران شیرازی بود و با استفاده از طنابهایی که بـه دو سـر این زنجیرها وصل بودند موانعی در دهانهٔ اروند رود ایجاد کردند تا خوارج نتوانند با استفاده از تاریکی شـب بـه داخل اروند رود نفوذ نمایند. با اینکه بر اثر توفان و جریانهای جزرومد و فـشار آب، ایـن زنجیرها رها شدند، با این حال خـوارج نـتوانستند کـاری از پیش ببرند و عقب نشینی کردند. نیروهای دریـای کـریم خان سرانجام از راه دریا به آنها حمله کردند و دزدان دریایی را سرکوب نمودند.
در دورهٔ قاجار و در سـال 1885 مـیلادی، دو فروند کشتی از آلمان خریداری شـد. یـکی از آنها بـه نـام پرسـپولیس، برای مراقبت از بنادر خلیج فارس بـه بـوشهر و دیگری که شوش نام داشت، به منظور حملونقل مسافر و کالا به خـرّمشهر اخـتصاص داده شد.
در دورهٔ پهلوی نیروی دریایی ایـران در ساعت 9 صبح روز 14 آبان 1311بـا ورود 6 فـروند ناو جنگی خریداری شده بـه نـامهای ببر، پلنگ، شهباز، سیمرغ، کرکس و شاهرخ به بوشهر در خلیج فارس و به فرماندهی نـخستین فـرماندهٔ نیروی دریایی آن دوره، دریادار غلام عـلی بـایندر تـأسیس شد.
سازمان نـیروی دریـایی در شمال نیز به فـرماندهی نـاخدا سوم عبد اله ظلی و در سال 1314 با استفاده از ناوچههای سفید رود، گرگان و بابلسر تشکیل و یک سال بـعد در سـال 1315 ناو 600 تنی شهسوار که در هلند سـاخته شـده بود از ولگـا عـبور کـرده به آبهای بندر انـزلی (بندر پهلوی سابق) وارد شد. از آن تاریخ تا شهریور 1320، نیروی دریایی ایران یکی در شمال که مـرکزیت آن بـندر انزلی بود و دیگری در جنوب با مـرکزیت پایـگاه خـرّمشهر تـشکیل شـد، که هر دو تـابعیت از سـتاد فرماندهی تهران داشتند.
در جنگ دوم جهانی که روسها از شمال و انگلیسیها از جنوب، ایران را مورد هجوم قرار دادند، بـا ایـنکه ایـران بیطرفی خود را اعلام و در همین رابطه حتا از پرسـنل 5 فـروند کـشتی آلمـانی و 3 فـروند کـشتی ایتالیایی که براساس قوانین بین المللی زمان جنگ به بندر امام خمینی (بندر شاهپور سابق) پناهنده شده بودند خواسته بود که در خاک ایران هیچگونه تظاهراتی علیه مـتفقین برپا نکنند، ناوهای انگلیسی در ساعت 4 صبح روز سوم شهریور 1320 بدون اخطار قبلی ناو ببر را در خرّمشهر و ناو پلنگ را در آبادان مورد اصابت قرار داده و غرق کردند. در ساعت 6 صبح همان روز که دریادار غلام علی بـایندر بـه اتفاق سروان مکرینژاد عازم خرّمشهر شده بودند تا پرسنل را برای دفاع سازماندهی کنند، قبل از رسیدن به پایگاه در زیر رگبار آتش نیروهای انگلیسی و مزدورانشان به شهادت رسیدند.
در حمله به بـنادر جـنوبی ایران، انگلیسیها در تهاجم به خشکی برای اینکه تا سرحد امکان جانشان به خـطر نـیفتد از نیروهای مزدور هندی استفاده مـیکردند و بـه همین منظور تعدادی از سیکهای هندی را هم در محلهای از آبادان اسکان داده بودند که این مکان هنوز به «سیک لاین» معروف است.
در شمال نیز ناوگان روسها بـه ایـن بیطرفی توجّهی نکرده و دقیقاً هـمزمان با حملات انگلیسیها در جنوب، در 12 مایلی ساحل بندر انزلی (بندر پهلوی سابق) لنگر انداختند، مقارن ظهر همان روز یک فروند هواپیمای اکتشافی شوروی در آسمان گیلان ظاهر، عملیات شناسایی را انجام و به پایگاه خـود مـراجعت نمود. در روزهای چهارم و پنجم شهریور هواپیماهای آن کشور نوار ساحلی ایران را بمباران و متعاقب این حملات، نیروهای نظامی شوروی از آستارا به ایران وارد شدند و بندر انزلی، رشت و مرزنآباد و دیگر نقاط حساس را اشغال و پرسـنل نـیروی دریایی آنـها هم از کانال بندر انزلی به خاک ایران پای گذاشتند.
روسها در حملات خود ناو سروان یداله بایندر برادر دریـادار غلام علی بایندر را با تعداد دیگری از پرسنل به شهادت رسانیده و نـاوچههای نـیروی دریـایی را نیز به غنیمت بردند.
در جنگ دوم جهانی 700 نفر از افراد نیروی دریایی ایران که 600 نفر از آنها ناویان وظیفه بـودند بـه شهادت رسیدند.
پس از جنگ جهانی دوم در سازمان نیروی دریایی بنا به مقتضیات، تجدید نـظرهای اساسی به عمل آمد. علاوه بر خـرید ناوهای جنگی از ایتالیا، تعدادی ناوچههای موشکانداز از فرانسه و به مرور تعدادی ناو و ناوچه و هـلیکوپتر و هاور کرافت از انگلیس و دیـگر کـشورها خریداری گردید. نامهای ببر و پلنگ را برای دو فروند از ناوهای خریداری شده تعیین نمودند که با گذشت سالها، آن ناوها از رده خارج گردیدند.
در حال حاضر نیروی دریای ایران با یگانهای سطحی و زیر سطحی (زیـردریاییها)، یگانهای پروازی، اسکادران هواناوها، تکاوران، غوّاصان و دیگر پرسنل باتجربه، مسئولیت حفاظت از سواحل، بنادر، جزایر، سکّوهای نفتی و تأسیسات دریایی و آبهای سرزمینی را به عهده داشته و در آبهای بین المللی و خـلیج عـدن نیز امنیّت کشتیهای تجاری خودی را تأمین مینماید.
نیروی دریایی در طول 8 سال جنگ عراق علیه ایران در دفاع از تمامیّت ارضی و اسکورت کشتیهای ایرانی در طول مسیر تردّد در خلیج فارس و بازرسی کشتیهای مشکوک خـارجی در مـسیر تنگهٔ هرمز و همچنین تأمین امنیّت خطوط مواصلاتی نقش بسیار مهمی ایفا نموده است.
در طول جنگ و در اجرای عملیات ظفرمندانهٔ مروارید در 7 آذرماه 1359 ، پرسنل نیروی دریایی با پشتیبانی عقابان تیز پرواز نیروی هـوایی مـوفّق شدند پایانههای نفتی البکر و الامیّهٔ عراق را که از بزرگترین مراکز صدور نفت آن کشور بود به آتش کشیده، به بیش از دو سوم تأسیسات پایانهها خساراتی وارد و بیش از پنجاه درصد توان رزمی نـیروی دریـایی عـراق را نابود کنند. ناوچهٔ موشکانداز پیـکان کـه در ایـن عملیات شرکت داشت، پس از دادن تلفات سنگینی به نیروهای عراقی مورد اصابت موشکهای عراقی واقع و با پرسنل خود در دل آبهای نیلگون خلیج فـارس جـای گـرفت.
به پاس دلاوریهای پرسنل ناوچهٔ پیکان، روز 7 آذر «روز نیروی دریایی» نـام گـرفته و همه ساله در چنین روزی یاد پرسنل ناوچهٔ پیکان گرامی داشته میشود.
این نوشتهها را هم بخوانید