خاطرهای از آندره مالرو

دکتر پرویز کاظمی
آندره مالرو، وزیر مـشاور ژنـرال دوگـل، رئیسجمهور فرانسه، در امور فرهنگی بود که چندی پیش در هشتاد سالگی درگذشت و مرگ او موجب افسوس و دریـغ جهانیان شد. وی که از نویسندگان نامدار نیمقرن اخیر فرانسه است و شهرت جهانی دارد در جنگ دوم جـهانگیر، پس از فرار از بند اسارت آلمـانیها، بـجبههٔ مقاومت میهنپرستان فرانسه پیوست و با متجاوزان آلمانی بمبارزه برخاست و با عبور از رودخانهٔ رن و تشکیل هنگ آلزاس لرن، نامی جاویدان از خویش بجای گذاشت. مالرو در رشتهٔ زبانهای شرقی دانشگاه پاریس تحصیل کرده بود و گذشته از خدمات ادبـی و میهنی و علاقهٔ بنویسندگی به هنر نیز دلبستگی فراوان داشت. چندین بار بایران آمد و آثار باستانی این مرزوبوم را دید و بعد در تعریف و توصیف آنها، بخصوص بناهای اصفهان، در موزهٔ لوور پاریس، چندین جلسه سخن رانـد و در مـطبوعات نیز چندین مقاله نوشت که هنرشناسان را مورد توجه قرار گرفت. مؤلفات مالرو راجع بامور اجتماعی و ادبی و هنری است و در کتاب آنتی مموار 2 که در واقع شرححال خود اوست، ضمن ذکر خاطرات سـفرهای مـختلف بکشورهای جهان، از جمله چین و هند و ایران و عربستان سعودی، در باب هنر این ملتها مطالبی نگاشته و نظرهائی اظهار داشته که از هر حیث قابلتوجه و تأمل است. بگفتار او اگر برای پذیرائی جهانگردان وسـائل کـافی آماده و فراهم شود، اصفهان بزرگترین شهر سیاحتی دنیا خواهد شد. گفتند در آنروز که از مسجد شاه اصفهان دیدن کرد چنان تـحتتأثیر شـکوه و جـمال بنای آن قرار گرفت کـه از شـدت بـیاختیار گریست. بعقیدهٔ مالرو، مساجد باعظمت و جلال در ترکیه و استانبول و مصر و تونس و فلسطین (بیت المقدس) زیاد، ولی همه بیروح است. در صورتیکه در مساجد ایـران، تـماشاگر، روح زیـباپرستی و شادی آفرینی هنرمند ایرانی را احساس میکند و از خاکدان سـفلی بـعرش علوی به پرواز در میآید و معی زندگی و مفهوم ابدیت را در مییابد.
مالرو در جنگهای داخلی اسپانیا، بسود جمهوریطلبان، شرکت جست و در نبردهای هوائی تـوفیقهائی یـافت، فـیلم معروف امید 3 از کتاب او بهمین نام اقتباس شده است. در سال 1933 جـائزهٔ معروف کنکور 4 در ادبیات فرانسه نصیب او گردید. وی در دولت اول ژنرال دوگل وزیر اطلاعات شد و بعد در دورهٔ ریاست جمهوری دوگل از سـال 1956 تـا 1959 وزیـر مشاور در امور فرهنگی بود و از چندین دانشگاه بزرگ دنیا، ازجمله دانشگاه آکـسفورد انـگلستان و دانشگاه بنارس هندوستان، درجهٔ دکترای افتخاری گرفت و کتابهائی مانند ووآ روایال و روایوم فارفلو و لکونکران 5 و کتاب معروف کـندیسیون هـومن (راجـع به اوضاع چین و نبرد ملیون و کمونیستها) و کتابهای موزه ایماژینر و نوایه دالتن بـرگ 6 را انـتشار داد کـه مورد تمجید و تحسین ادبدوستان قرار گرفت.
اقدام شایسته و پسندیدهٔ آندره مالرو، دودزائی و پاک و پاکیزه کردن زنـگ انـدود سـیاهی بود که همهٔ عمارات و ساختمانهای پاریس را پوشیده داشت. این اقدام وزیر امور فرهنگی هـرچند گـران تمام شد ولی شهر عروس جهان را بزیبائی نخستین باز گردانید و کسانیکه پاریس قبل و بـعد از آن اقـدام را دیـدهاند میدانند که این ابتکار تا چه پایه و مایه ارزنده بود. وی در دیگر امور هنری نـیر دسـت بکارهائی نیک زد مانند سپردن امور اپرای پاریس و تآتر فرانسه بافراد ورزیده و آزموده و توجه بـکارخانهٔ چـینیسازی سـور 7 و پارچه گبلن 8 و از همه مهمتر تأسیس خانههای فرهنگی در شهرها و روستاها و ارسال مجسمهٔ معروف ونوس میلو 9 و پردهـء مـعروف خندهٔ ژوکند 10 به نیویورگ و ترتیب نمایشگاه آثار هنری ایران و ژاپن و هندوستان و آوردن مـومیائی تـوتان کـامن 11 بپاریس و شناساندن هنرمندان نامدار و هنرهای شگرفشان بجهانیان. ملاقاتهای مالرو با فرمانروایان معروف گیتی و سخنرانیهای او در مـجامع و مـحافل ادبـی و اجتماعی و سیاسی، بخصوص د موقع طرح بودجهٔ فرهنگ در پارلمان فرانسه، برای او حیثیت و اعـتبار فـراوان کسب کرد. گفتهها و نوشتههای مالرو، همه از لحاظ لفظ و معنی در غایت فصاحت و نهایت بلاغت است و خواننده و شـنونده را شـیفته و فریفته میکند. بعقیدهٔ او فرانسه وظیفه دارد مراتب معنوی و روشهای روشنفکرانه را بجهان عرضه بـدارد. مـالرو پس از استعفای دوگل، علاقه و پیوند خود را با رئیـس نـامدارش از دسـت نداد و بتأسیس بنیاد شارل دوگل پرداخت. از مـفاد نـامههائی که میان او و ژنرال دوگل مبادله شده است آشکار است که ایندو باهم روابـطی بـسیار صمیم و نزدیک داشتهاند و دوگل، دانـسته و سـنجیده، بانتحار سـیاسی دسـت زد تـا پای خود را از معرکه که سیاست که از آن دلخـوشی نـداشت بیرون کشد و مانئد ناپلئون بناپارت به ابدیت تاریخ بهپیوندد. مالرو در سالیان اخـیر عـمر، بنوشتن کتابی مفصل و جامع از حاصل سـیر و سیاحتهای دور و دراز و نتایج تجربههای تـلخ و شـیرین زندگانی خود پرداخت که از لحـاظ سـبک و سیاق انشاء بسیار مهم و جالب است و جزو کتابهای سنتی (کلاسیک) فرانسه بشمار مـیرود و ژرژ پمـپیدو 12 رئیسجمهور بعد از دوگل، که خـود از ادیـبان مـعروف کشور فرانسه و از تـربیت یـافتگان رشتهٔ ادبی مدرسهٔ مـعروف نـرمال است، خلاصهٔ آنرا برای تدریس در مدارس فرانسه گرد آورد. آخرین اثر مالرو کتاب بسیار خـواندنی لن تـامپرل 13 است. از این دو عبارت مالرو که «حـقیقت انـسان آنست کـه پنـهان کـرده است» و «انسان جز مـشتی رازهای کوچک مسکین چیزی دیگر نیست» میتوان بطرز تفکر و تعقل و نوع احساس و برداشت او از زندگی پی بـرد.
بـگفتهٔ نویسندهٔ مجلهٔ تایم آمریکا «در قرن بـیستم، هـیچکس مـانند مـالرو کـه خود را با مـوریس مـترلینگ قیاس میکرد، نویسندگی و هنردوستی و سیاست و حوادث دن کیشوت مآبانه را باهم در خود جمع نکردهاست.»
خاطرهای که مشوق نـگارنده بـنوشتن ایـن مقاله شد این است که چندسال پیـش، در یـکی از سـفرهای آنـدره مـالرو بـایران، دریک مجلس مهمانی که به افتخار او در سفارت فرانسه در تهران برپا شده بود و اینجانب نیز شرکت داشت، با وی اتفاق ملاقات دست داد و از نزدیک آشنائی حاصل شد و از مطالب مختلف سـخن بیمان آمد. روز بعد آقای سفیر فرانسه بمن تلفن زد و گفت آقای آندره مالرو مایل است با شما ملاقات کند. طبق قرار بدفتر من آمدند و پس از صرف چای ضمن گفتگو اظهار داشتند: شـما در بـاب نفوذ فرهنگ فرانسه در ایران اطلاعات و تحقیقاتی دارید و من میخواهم که از آن باخبر شوم. تا آنجا که امکان داشت مطالبی در اختیار ایشان گذاشتم و یادآور شدم که پس از دومین جنگ جهانگیر، بـر اثـر هجوم فرهنگ انگلوساکسون (مخصوصا آمریکا) به ایران، نفوذ فرهنگی فرانسه بدنبال رانده شده است. بهای کتابها و نشریههای فرانسوی چند برابر انگلیسی است و خـوانندگان ایـرانی بویژه دانشجویان را از دسترسی به آنـها بـاز میدارد. من همین مطالب را در موقع سفر ژنرال دوگل به ایران نیز با وی در میان گذاشتم و بسیار مورد توجه قرار گرفت و در این زمینه اقداماتی مؤثر بـمورد عـمل گذاشته شد.
ملاقات مـن بـا آندره مالرو دو ساعت بدرازا کشید و از هر دری سخن رانده شد. در پاسخ پرسش من که آیا فرانسه برای بازیافتن و توسعهٔ نفوذ فرهنگی خود در آسیا چه نقشه و طرحی در نظر دارد؟ گفتند: یکی از مقاصد سفرهای مـن بـاین حدود، بررسی و تحقیق در همین امر است. ما برنامهٔ آیندهٔ خود را در آسیا براساس استحکام روابط نزدیک سه کشور تنظیم کردهایم که در آیندهٔ نزدیک سرآمد ممالک ملل آسیا خواهند شد یعنی ژاپن در خـاور دور و هـند در جنوب و ایـران در خاور آسیا. امکانات این سه کشور از حیث منابع طبیعی و مواد خام (بغیر از ژاپن) و هوش و استعداد و پرکاری مردم بـقدری قابلتوجه است که یقین داریم در تاریخ آیندهٔ اقلیم خود و جهان نـقشی مـهم خـواهند داشت. بنابراین کوشش سیاسی و فرهنگی فرانسه در آسیا بر این سه محور و قطب گردش خواهد داشت و کلیهٔ اقـدامات در ایـن زمینه خواهد بود که روابط فرانسه با این سه کشور آسیایی صمیم و مـحکم شـود. از مـردان ورزیده و آزموده و آشنا برموز سیاست این سه کشور نیز انتظار داریم پیشبینی ما را بمرحلهٔ عـمل و اجرا تسهیل و تکمیل کنند و ضمن خدمت بمیهن خود برای تأمین صلح جهانی و تـعمیم فرهنگ با ما هـمکاری داشـته باشند. البته در موقع مذاکره هنوز چین سرخ از لاک خود سربدر نیاورده بود.
منبع: مجله گوهر , فروردین 1356