چگونه پیری را به تأخیر بیندازیم؟
دکتر هادی خراسانی
ترجمه از مجلهٔ «علم و زندگی»، چاپ پاریس
«نـشاط جـوانی ز پیـران مجوی که آب رون باز ناید بجوی»
«سعدی»
عصر حاضر را میتوان عصر جوانان نامید. همه میخواهند جوان بمانند و کسی حاضر نـیست پیری را تحمل کند. هـمه میکوشند نیروی جوانی خود را حفظ کنند و با پوست صاف و چشمان شفاف دوران جوانی تا آخر عمر بزندگی خود ادامه دهند. ولی از آنجائیکه افراد حاضر نیستند که از نوشیدن نوشابههای الکلی و کشیدن دود خودداری کنند لذا به داروهـا و معجونهائی روی میآورند که بوسیلهٔ سازندگان آنها معجزه آسا قلمداد میگردد. هر قدر این داروها بیشتر تحت عنوانهای فریبندهٔ علمی ارائه گردد، بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. کمتر کسی توجه پیدا میکند کـه ایـن داروها مانند اکسیرهای دوران قرون وسطی جنبهٔ افسانهای دارد و تأثیر موقتی آنها بیشتر ناشی از تلقین به نفس است تا خصوصیات درمانی آنها.
کافی است کـه فـلان پزشک ادعا کند در آزمایشگاه دور افتادهٔ خود، پس از انجام تجربیات طولانی، فلان قرص و یا سرم را کشف نموده و بوسیلهٔ آن نه تنها به موشهای تحت آزمایش، بلکه بتعدادی از انسانهای 70 ساله جوانی بـخشیده اسـت، تا آنکه تمام سالخوردگان برای استفاده از این کشف باو روی بیاورند. اگر پزشکی بیهودگی این نوع داروها را گوش زد نماید و خاطر نشان سازد که پیری یک پدیدهٔ طبیعی است کـه پسـ از تـکامل رشد بدن انسان و تحلیل رفـتن نـیروهای آنـ آغاز میشود، مورد بیمهری قرار میگیرد و کسی به حرفش گوش نیمدهد. حال باید دید پیری چیست؟ بطور خلاصه میتوان گفت که علت پیـری بـروز اخـتلال در «همئوستازی»1 یعنی در دستگاه بر قرار کنندهٔ تعادل وظـائف اعـضای مختلف بدن میباشد. در بین 30 تا 75 سالگی، تولید هرمون در بدن انسان 15 تا 20 درصد و سرعت انتقال محسوسات بوسیلهٔ اعصاب 10 تا 15 درصـد و قـدرت قـلب 65 درصد و توانائی انقباض عضلات 50 درصد کاهش مییابد. کلیهها 55 درصد کـار آئی خود را از دست میدهد و مقدار خونیکه به مغز میرسد فقط 80 درصد میزان دوران جوانی است. انتظار اینکه دستگاهی که بـتدریج، ولی بـطور اجـتناب ناپذیر، رو بانحطاط میرود باز بتواند در تمام طول عمر وظائف خود را بـا قـدرتی یکسان انجام دهد، فکری باطل است. بالا رفتن سن، آثار خود را در تمام یاختههای بدن آشکار میسازد. بـرای پی بـردن به عواملی که موجب طول عمر میگردد باید در بارهٔ طرز عمل یـاختهها (سـلولها) اطـلاعات دقیق و عمیقی کسب کرد. اینگونه اطلاعات هنوز در دسترس نیست. علل بیماریها و مرگومیرها تغییر پیـدا مـیکند و درمـانهای افسانهای نمیتواند وضع را عوض کند. فقط کشورهائیکه اهالیشان فاقد سجل احوالند میتوانند ادعا کـنند کـه دارای تعداد زیاد سالخوردگان صد ساله هستند!!
موضوع هورمونها-هورمونها هنوز بعنوان یـک درمـان مـعجزه آسا، برای جلوگیری از پیری، توجه عموم را بخود جلب نموده است. در سال 1889«برون-سکار»2 اسـتاد مـشهور فیزیو لوژی که 72 سال از سنش میگذشت ادعا کرد سرمی مرکب از محلول نمک و عصارهٔ بـیضههای سـگ و خـوک هندی تهیه و بخود تزریق کرده و در نتیجه سی سال جوانتر شده است. کشف ادعائی او به انـدازهای مـورد توجه قرار گرفت که عدهای حاضر شدند به او کمک مالی کنند تـا بـتواند سـرمهای خود را به مقادیر تجاری تولید نماید…ولی تعداد زیادی از افراد شصت ساله که بامید باز یـافتن جـوانی سـرمهای او را مورد استفاده قرار داده بودند بزودی پی بردند که این سرمها از پیـر شـدنشان جلو نمیگیرد. بالاخره تجربهٔ آزمایشگاهی سرم «برون-سکار» نشان داد که این اکسیر جوانی فاقد هورمون بـوده و فـقط از محلول آب نمک تشکیل مییافته است.
پزشک دیگری موسوم به «استیناخ»3 نـیز بـرای حفظ جوانی روشی ابداع کرد که تـا سـال 1930 مـتداول بود. این روش نه تنها سودمند نـبود بـلکه خطراتی هم در بر داشت. بعقیدهٔ این پزشک، رمز جوانی را بایستی در تولید هورمونهای تـناسلی جـستجو کرد. وی مدعی گردید که اگـر افـراد مسن عـقیم گـردند، «تـستوسترون»4 یعنی هورمونهائی که بوسیلهٔ بیضه تـولید میشود، بهدر نخواهد رفت و موجب بازگشت جوانی خواهد گردید. عدهای از سالخوردگان فریب ایـن اسـتدلال عجیب را خوردند و خود را عقیم ساختند ولیـ طولی نکشید که بـه بـیهودگی این روش درمانی پی بـردند و از کـردهٔ خود پشیمان شدند ولی پشیمانی دیگر سودی نداشت. دکتر دیگری بنام «ورو نوف»5 به فـکر افـتاد که برای باز گرداندن جـوانی، بـیضه مـیمون را به انسان پیـوند زنـد. البته این پیوندها عملاً نمیگرفت و اشخاصی که با پرداخت هزینهٔ هنگفتی طبق روش «ورو نوف» تحت عمل جراحی قرار میگرفتند، بـزودی بـه عدم تأثیر این روش پی میبردند. پس از آنکه هـزاران نـفر از مردان سـالخورده فـریب ایـن روش را خوردند، بالاخره در سال 1951 بـیهودگی آن بطور قاطع به ثبوت رسید. در این اواخر روشی که عبارت از تهیهٔ سرم از یاختههای زندهٔ حـیوانات بـود، متداول گردید. اولین کسی که ایـن روش را بـکار بـرد «بـوگو مـولتز»6 بود. وی خون خـرگوش را میگرفت و با عصارهٔ طحال و نخاع استخوان انسان میآمیخت و سرمی را که بدین ترتیب بدست میآمد به افراد مـسن تـزریق میکرد. ولی بزودی معلوم گردید که عناصر متشکلهٔ سـرم «بـوگو مـولتز» در عـمل، فـعالیت حـیاتی خود را از دست میدهد و بدین ترتیب بیهودگی این سرم نیز به ثبوت رسید.
دکتر «نیهانس»7 ترکیبی از یاختههای زنده که از نطفههای حیوانی بدست آورده بود تهیه کرد و آن را در دو نوبت بـه افراد مسن، بمنظور باز گرداندن جوانیشان تزریق میکرد. وی توضیح میداد که تزریق این دارو در نوبت اول، توانائی انجام وظائف حیاتی و شیمیائی یاختههای فرسودهٔ بدن انسان را بآنها باز میگرداند و در نوبت دوم فعالیت غدد تـناسلی را افـزایش میدهد. این روش تا حدودی مؤثر جلوه میکرد زیرا به افرادیکه تحت این نوع درمان قرار میگرفتند دستور داده میشد که سه روز قبل از ترزیق این دارو و سه روز پس از آن، از بستر خارج نشوند و از نوشیدن نـوشابههای الکـلی و کشیدن دود خودداری نمایند و یک اسلوب غذائی معینی را مراعات کنند. همین استراحت و امساک در صرف غذا، به بهبود وضع مزاجی شخص تحت درمان کمک میکرد و وی مـیپنداشت که این بهبود ناشی از تـزریق دارویـ دکتر «نبهانس» بوده است. البته هیچیک از سازندگان اکسیرهای جوانی، آمارهائی در بارهٔ نتایج معالجات خود منتشر نساختهاند.
پزشکان هنوز کاملاً بطرز عمل یاختهها و هورمونها پی نـبردهاند. قـدر مسلم آنستکه تزریق «تـستوسترون» بـه مردان، در تولید «پروتئینها» اثری نیکو دارد و قدرت عضلات و نیروی جنسی را افزایش میدهد. همچنین تزریق «اوستروژن»8 به زنان پس از یائسگی، کمبود هورمونهای آنان را جبران میکند. ولی این تزریقات نسوج بدن را جوان نمیسازد بلکه فـقط فـرسودگی آنها را کندتر میکند. طول عمر افراد تا حدودی زیاد به عوامل موروثی بستگی دارد. سرمها و اکسیرهای جوانی و داروهی مشابه آن غیر از انباشتن جیب کسانیکه آنها را میسازند و احتمال ایجاد امید در دل افرادیکه از پیری میهراسند، نـتیجهای دیگر نـدارد. حال این سؤال پیش میآید که آیا نمیتوان علیرغم قوانین طبیعی، جوانی را حفظ کرد؟ در جواب این سئوال بـاید گفت که گرچه نمیتوان جوانی را باز گرداند، اما میتوان پیری را بـتأخیر انـداخت.
اولاً بـاید دانست که از سال 1900، در نتیجهٔ پیشرفتهای علم پزشکی، عوارض بیماریهای خطرناک کاهش یافته و خطرات ناشی از آلودگی محیط زیـست تـخفیف پیدا کرده و 20 سال بعمر متوسط بشر افزوده شده است. از سودی دیگر، روشهائی مـتعدد بـرای حـفظ جوانی توصیه میگردد که نباید دربارهٔ تأثیر آنها مبالغه کرد. این روشها اگر با احـتیاط و بطور معتدل بکار برده شود ممکن است تا حدودی دوران پیری را بتأخیر افکند. ایـنک به بعضی از آنها بـطور اخـتصار اشاره میکنیم:
اسلوب غذائی (رژیم) بعضیها رعایت اسلوب غذائی و بخصوص مصرف «مواد غذائی طبیعی» را برای حفظ جوانی مؤثر میدانند. ولی در این مورد باید خاطر نشان ساخت که امساک در خوردن غذا برای مـدتی کوتاه و یا در مواردیکه شخص سوء هاضمه دوچار میگردد، مفید است ولی بکار بردن دائمی این روش سبب میشود که مواد غذائی کافی به بدن نرسد. خود را «سبک» احساس کرده همواره نشانهٔ جوانی نـیست. مـصرف «مواد غذائی طبیعی» البته مفید است مشروط بر اینکه عناصر مغذی این مواد محفوظ بماند. بنا بر این مصرف قرصهای تهیه شده از عصارهٔ گیاهان مثلاً از جوانهٔ گندم، چندان ثمر بـخش نـیست. همچنین مصرف فرآورده- های غذائی مصنوعی «پروتئین» دار که در آزمایشگاههای تولید گردیده و در مغازهها بفروش میرسد، نتیجهای مطلوب عاید نمیسازد. خرگوشان و موشهائیکه در آزمایشگاهها بوسیلهٔ اینگونه مواد تغذیه میشوند، از هم نوعان خـود کـه از گیاهان و علفهای طبیعی تغذیه میکنند، سالمتر نیستند. بطور خلاصه میتوان گفت که هیچگونه رژیم غذائی معجزه آسا وجود ندارد.
حاجت به توضیح نیست که افراط در خوردن غذا نیز بـه حـفظ جـوانی کمک نمیکند. افراد شصت سـالهایکه وزنـشان 20 درصـد از وزن عادی تجاوز کند، دچار اختلال مزاج میگردند و احتمال مرگشان 17 درصد بیشتر از اشخاص هم سنشان است.
ورزش خوشبینان معتقدند که افرادیکه ورزش مـیکنند، مـیتوانند بـدون آنکه خطری متوجهشان گردد، هر غذائی را که دلشـان میخواهد بخورند. آنان به این مثل که میگوید «انسان سن عضلاتش را دارد، استناد میکنند. شکی نیست که پرورش و بکار انداختن بـدن بـه کـاهل نگاهداشتن عضلات و مفاصل ترجیح دارد. ورزشهائی از قبیل راه پیمائی و شنا، اگر از حـد اعتدال تجاوز نکند، قدرت عضلات را برای مدت طولانیتری حفظ مینماید. بعکس ورزشهائیکه مستلزم تلاش زیاد است، دور نیست خـطراتی در بـر داشـته باشد و بهتر است از مبادرت بآنها پرهیز کرد مثلاً شرکت در یک مـسابقهٔ دو شـدید و طولانی ممکن است منجر به «انفارکتوس» گردد.
در مصرف ویتامینها نباید افراط کرد. زمانی بود که مـصرف انـواع ویـتامینها رواج کامل داشت ولی رفته رفته به تجربه ثابت شد که عـدم رعـایت احـتیاط در مصرف آنها ممکن است عواقب وخیمی در برداشته باشد. بنا بر این باید عوارض احـتمالی نـاشی از اسـتعمال آنها را مورد توجه قرار داد.
مصرف ویتامینهای آ-ب-ث- A و B و C مقدار محدود، در برقراری تعادل «متا بولیسم» (سوخت و سـاز بـدن) مؤثر است. ویتامین «د» D برای جبران کمبود کلسیم مفید است و معمولاً آنرا با احـتیاط و در مـواقعیکه کـلسیم استخوانها کاهش مییابد، تجویز میکنند. ویتامین ا (A) به عمل رساندن اکسیژن به نسوج و جذب هـیدارتهای کـاربن و پروتئینها کمک میکند و میزان چربیهائی را که در یاختههای فرسوده جمع میشود و ممکن است 30 درصـد نـسوج را از فـعالیت بیاندازد، کاهش میدهد و جریان خون را تسریع میکند. لذا این ویتامین برای جلوگیری از تصلب شرائن درمان مـؤثر بـشمار میرود. مواد معدنی مورد نیاز بدن نیز باید با نظر پزشک بـمصرف بـرسد. معمولاً در بدن انسان علاوه بر آهن و کلسیم و «ید»، مواد معدنی دیگری یافت میشود از قبیل «وانا دیـوم»9 و مـنیزیوم کـه از تولید مقدار زیان بخش کلسترول جلوگیری میکند و روی که در تبدیل «پروتئین» هـا مـؤثر است و پوتا سیم که تعادل داخلی و خارجی بین یاخته را منظم مینماید و «فلو ئورین»10 که سفت شـدن نـسوج عروق را بتأخیر میاندازد. موقعیکه اعضای بدن سالخوردگان، در اثر بروز بیماریها، با کـمبود مـواد معدنی مواجه میشود، میتوان برای آنان داروهـائی تـجویز کـرد که حاوی اینگونه مواد میباشد. ولی وقتیکه انـسان سـالم است، غذاهای عادی که میخورد مواد معدنی مورد نیاز را به بدنش میرساند و بـنا بـر این به مصرف قرصها و یـا تـرکیباتیکه حاوی ایـنگونه مـواد اسـت نیازی ندارد.
از بررسی فوق میتوان نـتیجه گـرفت که گرچه در زمان حاضر دانش بشر بحدی نرسیده است که بتواند جـوانی را بـه سالخوردگان باز گرداند ولی با رعایت اصـول بهداشت میتوان پیری را بـتأخیر انـداخت.
Home tasie -(1) Brown-Sequard -(2) Steinakh -(3) Testosterone -(4) Voronoff -(5) Bogomolets -(6) Niehans -(7) Oestrogene -(8) Vanadium -(9) Fluorine -(10)
منبع: مجله گوهر , شهریور 1353