تـمدن سرخپوستان مایا
در اواسط قـرن شـانزدهم مـیلادی، سیل جنگجویان مهاجم اسپانیائی به سوی سرزمینهائی که اکنون به مکزیک و گواتمالا معروفند، سرازیر شـد. این تهاجم مرگ فرهنگ مایائی را بهمراه داشت.
مهاجمان اسپانیائی در تهاجم به شهرهای سرخپوستان مایا سنگ تمام گذاشتند. آثار تاریخی نفیس فرهنگ باستانی مایا منهدم گردید. کتابخانههای کاهنان اهـل فضل نابود، و نسخههای خطی بازمانده سوزانده شد. تصفیهگران، کاهنان را برای محکم کاری زنده سوزاندند، از اینرو که کاهنان مانند بسیاری از مردم تحصیلکرده،”خطرناک”بنظر میرسیدند.
شقاوتی که در حق راهبان متعصب اعمال شـد، بـی معنی نبود، هر کس که زنده ماند به بردگی گرفته شد. آنها بردگان را به کیش مسیحی درآوردند تا از فرهنگ خلق خود بیخبر بمانند.
به این دلیل بود که مهاجمان بمنظور ریشهکن کردن همهٔ آثار این فرهنگ آنقدر منظم و آگاهانه و با نقشه قبلی عمل میکردند. در نتیجه کسی که قادر بـه انـتقال دانـش زبان نوشتاری به نسل آیـنده بـاشد، جـان بدر نبرد.
از آنجا که فرضیات موجود در باب منشأ تمدن مایا با توهماتی آمیخته است، میبایست این فرهنگ بسیار پیشرفتهٔ باستانی-اگـر بـشود چـنین گفت-دوباره کشف شود؛ گواینکه کاوشگران، دستاوردهای سـتاره شـناسی، هواشناسی، معماری، ریاضیات و کشاورزی آنرا با روشنی بسیار شگفتآوری عرضه کردهاند. توهمات کاوشگران دربارهٔ بنیاگذاری فرهنگ پیشرفتهٔ سرخپوستان نـاشی از مـفروضاتی اسـت: از یک سو فرهنگ عالی آنها را به کسانیکه تصور نمیشود از سـایر کرات به سرزمین مایا آمدهاند نسبت داده، و از سوی دیگر معماری خرابههای بازماندهٔ شهرهایشان را به مصریان قدیم ربط دادهـاند. بـر اسـاس یک فرضیهٔ دیگر، نقش اساسیتر را مردم آتلانتیس، سرزمینی که بعداً بـزیر اقـیانوس فرو رفت، عهدهدار بودهاند.
با این حال برای انکار این احتمال که قوم مایا بتواند از یـک سـطح عـالی توسعهٔ اجتماعی برخوردار باشد، همچنان دلیل دیگری موجود بود. در پایان قرن نـوزدهم کـه تـمایل شدیدی به تمدن باستانی امریکای مرکزی و جنوبی پدید آمد، نظریات بسیاری از پژوهشگران در قالب آنـچه کـه بـه”مکتب دوایر فرهنگی”مشهور بود. شکل گرفت. طرفداران این نحله، کره را به دوایری تـقسیم کـرده و مدعی شدند که هر دایره از یک سطح فرهنگ خدادادی معینی برخوردار است. طبیعتاً در ایـن تـقسیم بندی هیچ مقام شایستهای برای وحشیان سرخپوست فرض نمیشد، و بالطبع فرهنگ اجتماعی مایا نـیز نـمیتوانست از این حد فراتر رود. لذا آنها”عالمانه”نشان دادند که سرخپوستان امریکائی قادر به بـرخورداری از یـک سـیستم کتابت نبودهاند. تا این اواخر بیشتر پژوهندگان فرض میکردند که تمدن باستان فقط دارای خط تـصویری بـوده است-یعنی یک سیستم کتابت ماقبل صوتی بدون کلام. در نوشتههای مایائی، پژوهـندگان تـنها بـه تاریخهای سالنما علاقه نشان میدادند که در قرن نوزدهم مورد مطالعه قرار گرفته بود. در نظر بـسیاری از مـحققین، مـتن بتنهائی معنی نداشت بلکه ضمیمهای نمادی برای تاریخها بود.
در قرن نوزدهم سـه نـسخهٔ خطی مایا کشف شد. تعجبآور است که این نسخهها چطور توانستند طی سالهای متمادی تلخی کـه بـر آنها گذشته بود همچنان باقی بمانند. امکان دارد که مهاجمین، آنها را همراه بـا غـنائم دیگر به اروپا آورده باشند. نسخههای حطی بـنام مـکانهایی کـه در آنجا حفظ میشدند، نامگذاری شدند. یکی از آنـها تـوسط لرد کنیگز بارو Lord Kingsborough نشر یافت، کسی که برای انتشار 9 جلد”عتیقههای مکزیکی”نیز کـمک مـالی کرد. او در نتیجهٔ مساعی مزبور، زنـدگیاش را در زنـدان بدهکاران بـپایان رسـاند. ایـن نسخهٔ خطی را کتابخانهٔ درسدن Dresden بدست آورد.
نـسخهٔ مـزبور شامل یک بخش جامع دربارهٔ پدیدههای آسمانی است که قوم مایا بـرای چـندین دهه مشاهده کرده بود. یادداشتها بـه خسوف و کسوف، حرکات ابـرها و مـاه، انواع بارانها و پدیدههای دیگر سـتارهشناسی و هـواشناسی مربوط بودند. نسخهٔ خطی دیگر مایائی در آرشویهای کتابخانهٔ پاریس بازیافته شد. اندکی بـعد دو قـسمت کوچک از نسخهٔ خطی سوم در اسـپانیا کـشف گـردید که بعنوان نـسخهٔ خـطی مادرید معروف شدند.
هـمهٔ نـسخهها، کتابهائی هستند مربوط به شعائر دینی که توسط کاهنان مایائی تألیف شدهاند. آنها بـعنوان نـوعی کتاب مرجع، مشتمل بر جزئیاتی دربـارهٔ پیـشگوئیهای گوناگون و شـعائر دیـنی هـستند که بنظر کاهنان، بـدون آنها اقتصاد کاربردی نداشت. بعضی از قسمتهای نسخهٔ خطی به زندگی مایای قبل از عصر مسیحیت مـربوط اسـت.
نسخههای خطی بخوبی حفاظت نمیشدند. تـصویرگران از قـلم مـو و رنـگهای مـتنوع استفاده کرده بـودند. رنگها در خیلی جاها تقریباً بطور کامل محو شده، و در نتیجه حداقل یک سوم متن از بین رفته است. مـتاسفانه تـا بـه امروز هیچ کوششی برای احیای این قـسمتهای مـحو شـده صـورت نـگرفته اسـت. با وجود این، کشف رمز اسناد، پرده از تاریخ دستاوردهای مایا برمیدارد.*
اساساً فرهنگ توسعه یافته و عالی سرخپوستان امریکائی حاصل کشد پربارشان بوده است. کاهنان دانـشمند، اطـلاعات ستاره شناسی و هوا شناسی را با دقت جمعآوری و تحلیل نموده و تقویمی تنظیم کردند که آنها را قادر میساخت تا بادرستی شگفت آوری تعیین کنند که چه وقت محصول بایستی کاشته و درو شـود. بـطور کلی کشت و زرع با زمان بارندگی در ارتباط است. بهر صورت مایای باستان آموخته بود که حتی در خاکهای سنگی محصول فراوان بعمل آورد. آنها سیبزمینی، ذرت، گـوجهفرنگی، فـلفل قرمز، کاکائو، آناناس، وانیل…کـشت مـیکردند. انسان این محصولات و بسیاری دیگر را به سرخپوستان مایا مدیون است.
مازاد قابل توجهی که از محصول فراوان بدست میآمد، برای هزینهٔ نگهداری کاهنان، هنرمندان، بـازرگانان و صـنعتگران منظور میشد-کاری کـه آنـها را قادر میساخت تا همهٔ استعدادها و مهارتهای خود را تکامل بخشند. طبیعتاً آنها نیاز زیادی به همهٔ انواع یادداشتها داشتند که تنها از طریق نوشته میتوانست آنان را تأمین کند.
آیا اکنون که پژوهـشگران فـرهگ مایائی کلید کشف رموز خط تصویری را در اختیار دارند، ممکن است که با کمبود مواد پژوهش روبرو گردند؟ چنین امری محتمل نیست. در اراضی وسیعی که روزگاری مایاها سکونت داشتند، بیش از 2000 شهر کشور وجـود داشـت که زمـانی در آنجا کاخهای با عظمت و معابد، بناهای یادبود و ساختمانهای مختلف برپا بود که اکنون خرابههائی از آن برجای مانده اسـت. باستانشناسان بر تخته سنگهائی که در برابر گذشت زمان مقاومت کردهاند، نـقوش زیـادی پیـدا میکنند. از نقاشیهای آبرنگ روی گچ و ظروف هم به خیلی چیزهای جالب میتوان دست یافت.
حفاریهای باستانشناسی خرابههای مـکزیک قـدیم از پایان قرن نوزدهم انجام گرفته است. نسخههای خطی پوسیدهٔ زیادی پیدا شده، زیـرا عـادت مـایا بر این بود که کاهنان را همراه کتابهایشان دفن کند. چنانچه اشیائی در نهانگاههای نامرطوب پنهان شـده باشد، احتمالاً عملیات کاوش را قرین موفقیت میسازد. علاوه بر این اخیراً منبع اطـلاعاتی دیگری کشف شد. در مـیان قـطعات فراهم آمده در نمایشگاهی که توسط مردم نگاران آمریکائی در سال 1973 ترتیب یافته بود، آلبومی با چهارمین نسخهٔ خطی مایا دیده میشد، این نسخه در مجموعهٔ خصوصی یکی از دوستداران اقلام بومی که در ضمن تـمایلی به شهرت نداشت، کشف شده بود. بازدیدکنندگان از همان نمایشگاه میتوانستند ظرفهائی را با نقوش مایائی ببینند که موقتاً از دارندگان مجموعههای خصوصی دیگر بعاریت گرفته شده بود. با این وصف میتوان قبول کـرد کـه هنوز گردورندگان توانگری هستند که مدارک و اشیای گرانبهای ناشناختهای از تمدن قدیم امریکا در اختیار داشته باشند.
نوشتهٔ یوری کنوروزوف
(*) Yuri Knorozov.”The Mysterlous Civilization of the Maya Indians”Sputnik No.7(July 1978)PP.136-140.
پروفسور یوری کنوروزوف موفق به کـشف رموز نسخههایی خطی بـازماندهٔ مـایا شده است. روش وی باعث شد که در سطح جهانی شهرت پیدا کند.
ترجمهٔ علی آقا بخشی
منبع: نامه انجمن کتابداران ایران, تابستان 1357
سلام و عرض ادب
مطالبتون در مورد مردم و تمدن مایا بسیار عالی است .
جسارتا کتابی به نام « کتاب سرنوشت » نوشته ی مردم شناس مایائی کارلوس باریوس به ترجمه ی مهرداد وثوقی توسط نشر گل آذین تهران در سال ۱۳۹۰ چاپ و منتشر شده است .
نویسنده عضو ارشد انجمن ریش سفیدان مایائی و دارای تحصیلات مردم شناسی است .
کسی است از بطن مردم مایا و دانا به اسرارشان .
کتاب بسیار جالبی است .