چگونه الکل روی بدن اثر میگذارد؟

سالیان دراز مباحثات آتشینی دربارهٔ اثر مشروبات الکلی بر بدن انسان جریان داشته است. الکل به عنوان مادهای اشتهاآور، مادهای آرامبخش، در روزهای طوفانی و سخت، و به مثابه کـمکی به همنشینی دلچسب مورد ستایش قرار گرفته است. و نیز ادعا شده است که در بهبود عوارض قلبی و بیماریهای عروق موثر است. از سوی دیگر مصرف الکل، بعنوان خطری جدی برای شخص مصرفکننده و جـامعهای کـه در آن زندگی میکند، قویا محکوم شده است؛ و آنرا باعث کمبود غذایی، اختلالات شدید کبدی، بیماریهای روانی و حتی سرطان شناختهاند. در سطور زیر من این ادعاهای ضد و نقیض را مورد بررسی قرار خواهم داد.
مـشروبات الکـلی چیستند؟
کلمهٔ الکل در شیمی به هریک از اعضاء گروه الکلها اطلاق میشود طبق این تعریف گلسیرین یک الکل است و همچنین اتیلن گلیکول (Ethylene glycol) یا الکل اتیلیک و نیز الکل متیلیک که متانول (Methanol) و الکـل چـوب هم شناخته میشود الکل هستند. الکلی که در مشروبات الکلی یافت میشود مادهای است بنام الکل اتیلیک که فرمول شیمیایی آن Ho-??h?? است. در این مقاله ما کلمهٔ «الکل» را به جای «الکل اتـیلیک» بـکار مـیبریم.
مشروبات الکلی را یا بطریقهٔ تـخمیر و یـا از راه تـقطیر تهیه مینمایند. آبجو که از تخمیر مالت جو و یا مخلوطی از مالت و مواد مشابه آن تهیه میشود، از طریق تخمیر تهیه میگردد. الکل اتیلیک ایـن مـشروب، حـاصل تخمیر قندهای مالت بوسیلهٔ بعضی انواع مخمرهاست و طـعم تـلخ آن با افزودن رازک ایجاد میشود. تقریبا نه دهم آبجو، آب است و مقدار الکل اتیلیک آن ۳ تا ۶ درصد است؛ این مشروب همچنین حـاوی مـقداری پروتـئین، مواد معدنی و گاز کربنیک است. شراب، که از انگور، توت یـا سایر میوهها تهیه میشود، نیز بطریقهٔ تخمیر بدست میآید. اغلب شرابها حاوی ۱۴ درصد یا کمی کمتر الکل هـستند. بـعضی انـواع شراب را با افزودن الکل تقویت میکنند بطوریکه محتوی الکل آن به حـدود ۲۰ درصـد میرسد.
مشروبات الکلی که تحت نام عرق و لیکور گروهبندی میشوند، به وسیلهٔ تقطیر بدست میآیند ولی بـاید دانـست کـه مادهٔ تقطیر شونده خود قبلا بوسیلهٔ تخمیر محتوی الکل شده است. ایـن مـشروبات کـه بطور عمده از دانههای غلات یا میوهها به دست میآیند شامل مشروباتی از قبیل ویسکی، بـراندی، رم، جـین، ودکـا و آبسنت هستند. میزان الکل این مشروبات تا ۵۰ درصد حجم آنهاست. محتوی الکل این مـشروبات بـا اصطلاح پروف ” Proof 1 نیز تعیین میشود. در این حال الکل اتیلیک خالص را استاندارد فرض میکنند و رقـم قـراردادی ۲۰۰ را بـرای آن در نظر میگیرند. اگر لیکوری دارای ۵۰ درصد الکل باشد، میگویند ۱۰۰ پروف است (۲/۲۰۰)، اگر مقدار الکل آن ۴۰ درصـد بـاشد ۸۰ پروف خواهد بود و قسس علیهذا (البته چنین لیکوری خیلی قوی است). از این شـرح مـختصر مـتوجه خواهید شد که مشروبات الکلی از لحاظ مقدار الکل، و در نتیجه اثر روی مصرفکننده، با یکدیگر تفاوت زیـاد دارنـد و واضح است که آبجو با الکل ۵ ر ۳ درصد خیلی کماثرتر از ویسکی ۱۰۰ پروف خواهد بـود.
اثـرات مـشروبات الکلی
وقتی مشروبات الکلی نوشیده شوند، الکل اتیلیک آنها، بیآنکه نیازی به هضم آن باشد، جـذب خـون مـیشود (قسمت کمی از آن از معده و ما بقی از روده باریک) الکل در کبد تبدیل به استالدئید Acetaldehyde مـیگردد کـه اثرات سمی آن از خود الکل اتیلیک بیشتر است. استالدئید در کبد باقی نمیماند، بلکه فورا به سـایر بـافتهای بدن حمل و در این بافتها به اسید استیک، که مادهٔ بیضرری است، تـبدیل مـیشود. مقدار کمی از الکل تحت اثر این تـغییرات شـیمیایی قـرار نمیگیرد، بلکه از بدن به وسیلهٔ تنفس، تـعریق و ادرار دفـع میگردد.
الکل بعضی اثرات قطعی بر قسمتهای مختلف بدن دارد. بدین معنی که جـریان بـزاق و شیرهٔ معدی را تحریک میکند و تـرشح ادرار را افـزایش میدهد و نـیز سـبب گـشاد شدن عروق خونی میگردد. الکل مـمکن اسـت سبب افزایش ضربان قلب و فشارخون شود و نیز در اشخاص دائم الخمر تأثیر شدیدی بـر کـبد دارد. مشروباتی که میزان الکلشان خیلیزیاد اسـت مانند ویسکی؛ سبب تـحریک بـافت پوششی دهان، گلو، مری و مـعده (۱)- Proof عـبارت است از عیار (استاندارد) سختی و غلظت. این اصطلاح بخصوص در مورد غلظت مشروبات الکلی بـه کـار میرود «م»
میشوند و اگر کسی بـطور مـرتب و زیـاد از این مشروبات بـنوشد مـمکن است این بافتها دچـار التـهاب شوند و ضایعات سختی در آنها ایجاد گردد.
الکل یک غذای پرانرژی است که نیازی بـه هـضم ندارد و در نتیجه اگر شخص هنگامیکه مـشروبات الکـلی مصرف مـیکند از سـایر غـذاهای خود کم نکند، الکـل مصرفی قطعا موجب چاقی او خواهد شد.
مغز بیش از اعضاء دیگر بدن تحت اثر الکل قـرار مـیگیرد*. الکل به عنوان مادهای افسردگیآور، ایـن مـاده بـعنوان از فـعالیت قـسمتهای مختلف مغز مـیکاهد. وقـتی غلظت الکل بطور متوسط به حدود ۵. ر.برسد، سبب از کار افتادگی منطقهای از مغز که نقش مهارکننده دارد مـیشود. و نـتیجهٔ ایـن امر از بین رفتن خویشتنداری است. وقتی غـلظت دو بـرابر شـود مـنطقهای کـه پرحـرکت عضلات نظارت دارد، از کار میافتد و وقتی به ۲ درصد برسد مغز وسطی را، که بر رفتار هیجانی شخص نظارت میکند، تحت تأثیر قرار میدهد. در غلظتهای بالاتر الکل تاثیر شدیدی روی حـواس میگذارد و با غلظتهای باز هم بیشتر مصرفکننده بحالت اغما میرود. اگر غلظت به ۶ ر.یا ۷ ر.درصد برسد مراکز کنترل قلب و تنفس تحت تأثیر قرار میگیرند و معمولا منجر به مرگ میشود
مـزایای حـقیقی یا تصوری الکل
اگر الکل به مقدار متعادل یا به دستور پزشک مصرف شود، ممکن است اثرات مفیدی داشته باشد؛ زیرا سبب افزایش جریان بزاق و شیرهٔ معدی میگردد. بـه هـمین دلیل است که گاهی آنرا به عنوان محرک اشتها به کار میبرند، (همانطور که بعد خواهیم دید اگر الکل به مقدار خیلی زیـاد مـصرف شود سبب از بین رفتن اشـتها خـواهد شد.)
نظر به اینکه الکل یک منبع انرژی حاضر و آماده است، یعنی غذایی است که نیاز به هضم ندارد، پزشکان گاهی آنرا برای بـیماران خـیلی بدحال تجویز میکنند تـا لا اقـل قسمتی از نیاز کالری آنان باین نحو برآورده شود بخصوص به بیمارانی که در حال ننزع هستند میتوان روزانه تا حدود ۳ لیتر محلول ۵ درصد الکل که با محلول ۲۵ درصد گلوکز مخلوط شـده بـاشد، برای نگهداری قدرت بیمار داخل ورید او تزریق کرد. مشروبات الکلی پزشکی به عنوان وسیلهٔ تشخیص بیماری هوجکین Hodgkinṣs disease (*) خطاست که الکل را به عنوان محرک بشناسیم آنچه به نام اثر تحریکی الکـل شـناخته میشود در حـقیقت مرحلهٔ اول افسردگی ناشی از الکل است. الکل سبب احساس «گرما» میشود ولی در حقیقت درجهٔ حرارت خون را پایین میآورد.
(**) در بـقیهٔ این مقاله ما دربارهٔ اثرات الکل بصورت خوراکی بحث خواهیم کـرد. الکـل مـعمولا در استعمال خارجی بصورت مالش اثرات مفید دارد، چون سریعا از روی پوست بخار میشود و احساس خنکی مطبوعی ایجاد مینماید و نـیز مـواد مختلف روی پوست را حل میکند و بنابراین پاککنندهٔ بسیار خوبی محسوب میشودمالش الکل با اسـفنج درمـان مـطبوعی برای بسیاری از بیماران بستری است. الکل با غلظتهای ۶۰ تا ۹۵ درصد در پروتئین میکروبها داخل میشود و بـه همین دلیل است که از آن به عنوان کشندهٔ میکربهای روی پوست استفاده میکنند.
آبجو
جو تبدیل به مالت میشود که آنرا خشک و سپس خرد میکنند. در پاتیل (الف) آب به مالت اضافه میشود. مخلوط را هم زده و آنرا کاملا با بخار میپزند تا نشاستهٔ آن تبدیل به قـند قابل تخمیر گردد. مایعی را که اینک Wort نامیده میشود در پاتیل مخصوص (ب) میجوشانند و رازک به آن اضافه میکنند بعد به آن مخمر میافزایند و عمل تخمیر در دیگ تخمیر (ج) انجام میشود. سپس مایع را به مخزن نگاهداری (د) مـنتقل مـیکنند که معمولا یک تا دو ماه در آنجا نگهداری میشود بعد از اینکه به مایع گاز کربنیک افزودند آنرا پاستوریزه میکنند (هـ)
شراب
انگور (یا میوههای دیگر) را له میکنند و تفالهٔ آنها را میگیرند. مایعی را کـه از ایـن طریق بدست میآید، میسایند. این مایع را به مخزن تخمیر (الف) وارد میکنند که تخمیر در آن صورت میگیرد، سپس آنرا به دیگ تهنشینی منتقل میکنند که در آن تهنشین شود و از آنجا به یک صافی رانـده مـیشود (ج) مایع صاف شده را در دیگ سردکننده، سرد میکنند (د) و حین عبور از یک دستگاه پاستوریزهکننده با شعله، پاستوریزه میشود و بالاخره به مخزن نگاهداری منتقل میشود که در آنجا برای ماهها یا سالها نـگهداری مـیشود.
لیـکور
دانه (یا میوه) بعد از ایـنکه خـرد شـد به دیگ نرمکننده (الف) منتقل میشود و در آنجا به آن آب افزوده میشود. این مخلوط را، که خیسانده Mash مینامند به وسیلهٔ بخار میپزند و بعدا آنـرا بـا تـلمبه از لولههای سردکننده عبور میدهند (ب) و به دستگاه تخمیر مـیرسانند (ج) در ایـنجا مخمر اضافه میشود و تخمیر صورت میگیرد و خیسانده که حالا آبجوی تقطیری نامیده میشود به ظرف مخصوص میرود که در آنـجا الکـل مـحتوی آن از سایر قسمتها به وسیلهٔ تقطیر جدا میشود. در دستگاه تـقطیر (هـ) بخار الکل تبدیل به مایع میشود و بعدا این مایع را در بشکههای بزرگ نگهداری میکنند.
بکار میروند. در این بـیماری عـقدههای لنـفی گردن، زیر بغل، کشاله ران و حفرهٔ شکم بزرگ و دچار التهاب مزمن مـیشود. اگـر شخص مبتلا به این بیماری (حتی در مراحل اولیه) مقداری لیکور مصرف کند دردهای سخت و فشاردهنده در نـاحیهای کـه عـقدههای لنفی آن بزرگ شده، احساس خواهد کرد و هرگاه کسی پس از مصرف مشروبات الکـلی ایـن نـوع ناراحتی را احساس کند احتمال دارد که مبتلا به بیماری هوجکین باشد. بدیهی است آزمایش کـامل بـالینی و آزمـایشگاهی تشخیص را روشن خواهد کرد. الکل را همچنین برای آزمایش عمل ترشح اسید غدههای معده بـه کـار بردهاند.
نظر به اینکه الکل سبب اتساع عروق خونی میشود، سابقا پزشکان تـصور مـیکردند کـه برای رفع اسپاسم عروق و منجمله اسپاسمهای آنژین صدری مفید است. معهذا مطالعات بالینی خـیلیدقیق*نـشان دادهاند که الکل در این موارد داروی بیفایدهای است و مصرف یا عدممصرف الکل نقش مـوثری در سـیر بـیماری ندارد.
الکل بعلت اثر افسردگیآور، وقتی بمقدار کم مصرف شود آرامبخش است و از فشارهای عصبی مـیکاهد و تـحریکپذیری شخص را نقصان میدهد. چون مهار مغز را برمیدارد از خجلت شخص میکاهد او را پرحرف مـیکند. در کـکتل پارتـی؛ الکل سبب میشود ناراحتی مختصری که بعضی از میهمانها در برخورد با اشخاص ناشناس، یا کسانی کـه فـقط کـمی آنان را میشناسند، دارند از بین برود. مصرف الکل ممکن است سبب احساس مـطبوع خـوشی و آرامش شود.
چه مقدار مصرف الکل زیاد خواهد بود؟
متأسفانه بسیاری اشخاص قادر نیستند مشروبات سمی را بـنحو مـتعادل مصرف کنند. در ککتل پارتی معمولا اولین جام مشروب اثر بدی ندارد، مـگر در اشـخاصی که حتی مقادیر مختصر الکل را هم تـحمل نـمیکنند، ولی بـا جامهای بعدی است که اثرات الکل بـیش از پیـش مشهود میشود و شخص آشکارا تعادل خود را از دست میدهد و رفلکسهای و کند میشوند. هرچند مـمکن اسـت چنین بنظر آید که شـخص اخـتیار حرکات خـود را دارد، رانـندگی در ایـن حال خطرناک است زیرا اگر واقـعهای غـیرمترقبه رخ دهد شخص نمیتواند با سرعت کافی عکس العمل نشان دهد و خود را حـفظ کـند.
با مصرف بیشتر الکل در شخص حـالت سرخوشی پیدا میشود بـطوریکه خـود را در حالتی بسیار عالی حس مـیکند و یـا برعکس ممکن است به افسردگی کامل دچار شود و گاهگاهی گریه کند. با ادامـه مـصرف الکل دستگاه عصبی بیش از پیـش دچـار خـمودگی میشود و همانطور کـه قـبلا دیدیم فعالیتهای حسی و حـرکتی او تـحت تأثیر قرار میگیرند و بالاخره شخص به مرحلهای میرسد که آنرا مسمومیت حاد الکلی مـینامند. مـسمومیت ممکن است به شکل تحریکی یـا سـیاه مست، بـیهوشی الکـلی و یـا اغما باشد. در حالت سـیاه مست صورت میخورده برافروخته و مردمکهای چشم او گشاد میشوند و (*). به استثنای گزارشی که در New.Eny.J.Med شماره ۲۳۴ صفحهٔ ۵۷۸(۱۹۴۶) درج شـده اسـت
هنگام راه رفتن شدیدا تلوتلو میخورد و صـحبت کـردن او بـاشکال انـجام مـیگیرد. در اینحال شخص مـمکن اسـت حادثهآفرینی کند و یا فوق العاده خشن شود. درمان این حالت در موارد مختلف متفاوت است. داروهای تـسکیندهنده از قـبیل بـاربیتوریکها و انواع مختلف داروهای آرامبخش مفید هستند، ولی ایـن داروهـا را بـایستی بـا احـتیاط بـه کار برد بنحوی که خواب راحت ایجاد کنند نه اینکه شخص را به مرحلهٔ بیهوشی سوق دهند.
بیهوشی دراثر الکل عارضهٔ بسیار خطرناکی است چون ممکن است سـریعا منجر به مرگ شود. کسانیکه به این عارضه دچار میشوند، صورتشان سرخ نیست بلکه رنگ پریده است و عضلات آنان به نحو غیرطبیعی شل و رفلکسهایشان بکلی از بین رفتهاند. این حالت را آرفـلکسیا (Areflexia) مـینامند. در این حالت پوست بدن سرد و گاه کبود و صدای تنفس خشن و گرفته میشود. مراکز عصبی تنفس و گردش خون ممکن است از کار بیفتد که در این حال تنفس یا گردش خون یـا هـردو متوقف میشوند و مرگ بزودی فرا میرسد. به همین دلیل است که باید حالت اغمای الکلی را هرچه زودتر پایان داد. بدبختانه تاکنون هیچ نوع درمـان اخـتصاصیی برای اغمای الکلی سخت پیـدا نـشده است و بهترین درمان عبارت است از مواظبت خوب و دائمی بیمار به مدت حد اقل ۱۲ ساعت و به کار بردن احتیاطهایی که در کلیهٔ موارد اغما باید مـراعات نـمود.
الکل داروئی معتادکننده است.
نـوشیدن مـقادیر زیاد الکل ممکن است عواقب جدی داشته باشد و گاهی به مرگ منجر شود. آنچه که بدتر است این است که الکل داروئی است اعتیادآور. اعتیاد دارویی را به انحاء مختلف تعریف کـردهاند. شـاید دقیقترین تعریف همان است که توسط کمیتهٔ مخصوص سازمان بهداشت جهانی، که یکی از شعبههای سازمان ملل متحد است، ارائه شده: «اعتیاد داروئی حالتی از مسمومیت دورهای یا مزمن است که در نتیجه مصرف مـکرر یـک دارو (طبیعی یـا مصنوعی) ایجاد میشود. مشخصات آن بقرار زیر هستند: ۱-اشتیاق یا احتیاج مقاومتناپذیر (وسوسه) برای ادامهٔ مصرف دارو و بدست آوردنـ آن به هر طریق.۲-تمایل به افزایش مقدار دارو.۳-وابستگی روانی و عـموما جـسمانی بـه اثرات دارو.۴-اثر زیانبخش برای فرد و جامعه.»
بطور قطع این تعریف برای الکلیسم ۱ مناسب است.
گاه تشخیص بـین کـسانیکه گهگاه و یا در مهمانیها مشروب مینوشند و آنان که معتاد به الکل هستند مشکل اسـت. اگـر الکـل به مقدار زیاد هر روزه مصرف شود، بطوریکه حالت مسمومیت یا وضعی نزدیک به آن ایجاد نـماید، تقریبا شکی نیست که ما با اعتیاد (۱) A-Areflexia پیشوندی است بمعنای نداشتن یا فـقدان، برابر «بی» یا «نـا» در فـارسی و معنی لغت نداشتن یا فقدان رفلکس است: «بیرفلکسی»(م)
(۱). در جای الکلیسم ممکن است در زبان فارسی «میخوارگی» یا «میپرستی» به کار برد. (م)
سروکار داریم.
در اغلب موارد معتادان باین دلیل زیاد مینوشند که احـساس حقارت و یا عدم کفایت میکنند و توانائی روبرو شدن با واقعیات را ندارند. این اشخاص میل دارند از حقیقت فرار کنند و برای حل مشکلات خود به الکل پناه میبرند. اغلب معتادان به الکل دارای زمـینهٔ عـصبی از این قبیل هستند و در یک حالت «کشمکش روانی» قرار دارند.
تجربیاتی که در گربهها انجام شده ۲ به نحو بارزی زمینهٔ روانی الکلیسم را نشان میدهد. به گربههایی که مورد آزمایش قرار میگرفتند تـعلیم مـیدادند که غذای خود را به طرق نسبتا پیچیدهای بدست بیاورند. وقتی جریان آموزش تکمیل شد، حیوانات را عمدا قبل از غذا سخت میترسانیدند و این امر عقدهٔ گرسنگی- ترس (Lunger-fearcomplex) را ایجاد میکرد؛ که عـبارت اسـت از کشمکش و منازعهای میان ترس و میل خوردن به غذا. در این موقع دو نوع غذا در اختیار گربه گذاشته میشد. یکی شیر خالص و دیگری شیر مخلوط با الکل، این حیوانات عصبی مایع مـسمومکننده را بـه شـیر خالص ترجیح میدادند، ولی وقتی از مـنازعهٔ گـرسنگی-تـرس خلاصی مییافتند، به رژیم عادی برمیگشتند و تمایل بالکل نشان نمیدادند ۳ این نوع انتخاب بین نوشیدنی یا غذای الکلی یا غیرالکلی انـتخاب شـخصی (خـودگزینی) Self-Selection نامیده میشود.
بعضی از محققین مشهور معتقدند که اخـتلالی در مـتابولیسم ۴ ممکن است عامل اصلی انتخاب شخصی الکل باشد. توارث نیز ممکن است عامل دیگری باشد. یعنی آن متابولیسمی که اشـتهای بـه الکـل را نظارت میکند، ممکن است بیشتر ارثی باشد تا اکتسابی.
بـرای اشخاصی که بخواهند. بیش از حد تحمل خود الکل مصرف کنند، منع قانونی وجود ندارد چون مشروبات الکلی را بـه آسـانی مـیتوان به دست آورد. وقتی الکلیسم مزمن شخصی را گرفتار ساخت، مرتبا فشارش را بـیشتر مـیکند. اثرات مصرف زیاد مشروب یعنی اعتیاد، دردسرهای محیط خانواده و محیط کار و وحشت مرتبا شخص الکلی را وادار بـنوشیدن بـیشتر مـیکنند. و بدین نحو حلقهٔ معیوب تکمیل میشود.
بسیاری از معتادان بالکل در فواصل نوبتهای نـوشیدن مـمکن اسـت رفتاری معقول و عادی داشته باشند و در خانه و محل کار رفتارشان خوب باشد. علائمی چند وجـود دارنـد (۲). چـاپ شده در مجلهٔ Alcoholism دسامبر ۱۹۵۳ توسط سازمان بهداشت جهانی منطقهای اروپا.
(۳). بایستی یادآور شویم که در بعضی تـجربیات از ایـن قبیل روی حیوانات، حیوان نوشیدنی خیلی شیرین غیرالکلی را به الکل، به آب و به شـیر خـالص تـرجیح میدهد.
(۴). این اصطلاح برای واکنشهای شیمیایی که با جریانات یا فرایندهای حیاتی (Vital processes) ارتباط دارنـد بـکار برده میشود. متابولیسم سازنده یا آنابولیسم مجموعهٔ فرایندهایی است که در نمو، تولید مـثل و تـرمیم نـسوج از دست رفته اتفاق میافتد. متابولیسم تخریبی یا کاتابولیسم مجموعهٔ واکنشهای شیمیایی است که سبب تـجزیه مـواد آلی و رها شدن انرژی ذخیره شده در آنها میگردد. (متابلیسم را در فارسی سوخت و ساز تـرجمه کـردهاند «م»)
انسان ممکن است دراثر فشار روانی بسیار شدید بطرف مصرف زیاد مشروبات الکلی سوق داده شـود. ایـن فـشار را ممکن است سروصدای زیاد بچهها، نقنق همسر، اخبار ناراحتکننده روزنامه و یا کـارفرمای ایـرادگیر ایجاد نمایند.
که براساس آنها پزشک میتواند این اشخاص را در حالت غیرمستی تشخیص دهد. معمولا تغییرات قـابل مـلاحظهای در قلب، عروق، ریتین و اندام تحتانی دیده نمیشوند. معهذا در عدهای نشانههای گویا مـیخوارگی وجـود دارند که عبارتند از چشمهای قرمز و برافروخته، پفـآلودگی پوسـت پیـشانی و صورت. پوست این افراد همیشه قرمز رنـگ اسـت که بخصوص در اشخاص الکلی بور واضحتر است. بینی بشکل مخصوصی است که آنـرا Whisky Nose مـینامند. گرفتگی و خشونت صدا و لرزش انگشتان دسـت نـیز ممکن اسـت بـعلت الکـلیسم پیدا شود، گرچه گاهی بعلل دیـگر نـیز ظاهر میشوند. اگر لرزش دست مربوط به الکلیسم باشد، با خودداری از مصرف الکـل شـدیدتر میشود و اگر شخص مجددا شروع بـه نوشیدن مشروبات الکلی کـند بـهبود موقت خواهد یافت. سایر عـلائم الکـلیسم عبارتند از: از بین رفتن اشتها، تورم مخاط پوششی معده، حالت تهوع و استفراغ. اثرات الکـلیسم مـزمن متعدد و متغیرند. از یکطرف مشروبخورهای کـهنه کـار شـشبار بیش از کسانی کـه اصـلا مشروب نمیخورند احتمال ابـتلا بـه تشمع کبد (سیروز) را دارند. در این بیماری کبد بعلت تشکیل خارج از اندازهٔ بافت همبند، ایـن عـضو سخت و سپس کوچک میشود. زمانی چـنین تـصور میشد کـه الکـل عـامل مستقیم ایجاد تشمع کـبدی است در حالیکه امروزه عموما معتقدند که تأثیر آن غیر مستقیم است و علت مستقیم بیماری را نوعی کـمبود در رژیـم غذایی میدانند که علت پیدایش آن الکـل اسـت. کـسانی کـه مـشروب زیاد میخورند اشـتهای بـدی دارند که علت آن، اگر چیزهای دیگر را مهم ندانیم، لا اقل اینستکه برای آنها روزانه ۱۰۰۰ کالری از طریق الکـل تـأمین مـیشود. این بدان معنی است که بعضی مـواد غـذائی اصـلی از قـبیل اسـیدهای آمـینه ویتامینها و مواد معدنی بمقدار ناکافی خورده میشوند و این امر سبب ضایعات کبد میگردد.
شاید هم این فکر که الکل سبب سیروز کبدی است، اصلا صحیح نباشد بـلکه
با اولین جام شخص مشروبخور احساس راحت میکند، پرحرف میشود، حتی اگر در حالت عادی آدم محافظهکاری باشد. با جامهای بعدی ممکن است شخص حال تعادل را از دست بدهد و در ایـنحال رفـلکسهای او نسبتا کند میشوند. با جامهای بیشتر شخص مشروبخور ممکن است احساس سرخوشی خارق العاده بنماید و یا برعکس ممکن است به افسردگی کامل دچار شود. بالاخره مسمومیت حاد فرا مـیرسد. شـخص مشروبخور کاملا تلوتلو میخورد، کلمات مغشوش را منومن میکند و یا ممکن است ادرارش بیاختیار دفع شود.
عکس قضیه درست باشد؛ یعنی این ضایعهٔ کبدی اسـت کـه شخص را بطرف مصرف زیاد الکـل مـیراند. تجربیات جدید در انواع موشهای آزمایشگاه موید این نظریه است*این حیوانات را با خوراندن سمومی از قبیل فسفر، تتراکلرور کربن و کلروفرم به سیروز مبتلا کردهاند و نـشان دادهـاند که حیوانات مسموم چـهار بـار بیش از حیواناتی که کبد سالم دارند الکل را به سایر نوشیدنیها ترجیح میدهند.
(*) گزارش شده توسط.Lida در. Japanese J.Pharm شماره ۸ صفحه (۷۴-۷۰)
هیچ دلیلی در دست نیست که ثابت کند تمایل مصرف به الکل در انسان مـربوط بـه ضایعه کبدی باشد ولی احتمال قوی میرود که این امر واقعیت داشته باشد. تمایل به الکل ممکن است مربوط به اختلال متابولیسم قند در کبد باشد که خود مربوط به عمل آنـزیمهای مـخصوصی است. مـصرف روزانه مقادیر زیاد الکل این عارضه را وخیمتر میکند. سوء تغذیه (بخصوص کمبود ویتامینها) علت بعضی از بیماریهای دسـتگاه عصبی است که در اشخاص الکلی مشاهده میشوند. بین این بیماریها پولی نـوریت الکـلی و بـیماری ورنیکه (Wernicke) از همه شایعترند. پولی نوریت. یا التهاب چند عصب با هم معمولا بطور ناگهانی ظاهر میشود، هرچند کـه گـاهی از اوقات شروع آن تدریجی است. نشانههای آن عبارتند از ضعف و درد دستها و پاها و حساسیت شدید در طول رشـتههای عـصبی اصـلی اندامها. این حساسیت ممکن است شدیدتر شده تبدیل به دردهای تحمل ناپذیر گردد. پولی نوریت را بـطور تجربی با رژیم فاقد ویتامین ب ایجاد کردهاند و میتوان آنرا با مقادیر زیاد ویـتامین ب و سایر ویتامینهای خانواده ب کـمپلکس درمـان کرده بیماری ورنیکه نیز باحتمال قوی مربوط به کمبود ویتامین ب ۱ است. نشانههای آن عبارتند از تیرگی شعور، هذیان و بهت. این بیماری را نمیتوان بسادگی درمان کرد و ممکن است باعث از بین رفتن بیمار شود. بـیماریهای عصبی مختلف دیگری از الکلیسم مزمن ناشی میشوند. در بعضی موارد الکلیسم سبب از بین رفتن خاطرات و فراموشی میگردد و وقتی بیماران بهبود مییابند ظاهرا رفتار خود را در دورهٔ فراموشی بخاطر نمیآوردند. در حقیقت بسیاری از میخواران کـه در زنـدان بسر میبرند ادعا میکنند که آنها را بجرم اعمالی محکوم کردهاند که خودشان چیزی از آنها بخاطر نمیآورند بیمار مبتلا به الکلیسم مزمن گاه از حملات تشنجی رنج میبرد که در محاورهٔ عادی آن را «غـش الکـلی» مینامند: این عارضه بسیار خطرناک است و بیماران بخصوص اگر پیر باشند ممکن است در صورت عدمتوجه تلف شوند.
الکلیسم مزمن ممکن است سبب اختلالاتی شود که یا اصلا درمانپذیر نـیستند و یـا درمان آنها با اشکال بسیار صورت میگیرد. یکی از این اختلالات نوعی جنون است (تصویرتصویر) ولو اینکه شخص مشروبخورده به نظر آید که اختیار خود را در دست دارد، رفلکسهای او ممکن است آنقدر کـند بـاشند، کـه نشستن او پشت رل تهدیدی است عـمدی (بـرای دیـگران).
بنام بیماری کرساکف Korsakoffs Psychosis که علائم مشخصه آن فراموشی کامل وقایع تازه و بیاد داشتن وقایع قدیمیتر است. علت این بیماری ممکن است کـمبود ویـتامین بـمدت طولانی باشد که از الکلیسم ناشی میشود.
اگر بـیمار بـا تجویز مقادیر زیاد ویتامین ب ۱ درمان نشد (که معمولا هم همینطور است) بیمار را بایستی به بیمارستان روانی منتقل کرد.
بـیماری روانـی دیـگری بنام پارانویا Paranoia نیز گاهی دراثر الکلیسم ایجاد میشود بیمار مـبتلا باین بیماری فوق العاده شکاک است و تصور میکند که اشخاص دائما او را آزار میدهند. این بیماران ممکن است تهدیدی بـرای خـود و دیـگران باشند و بایستی آنان را به بیمارستان روانی اعزام کرد.
الکلیسم مزمن اثـرات تـاسفبار دیگری هم دارد. کسانیکه مشروب زیاد مینوشند بنحو غیرطبیعی از گرما و سرمای محیط متاثر میشوند مثلا اگر در درجـات حـرارت پایـین که برای اشخاص سالم فقط کمی ناراحتکننده است قرار گیرند ممکن اسـت یـخ زده و تـلف شوند. الکلیها در معرض بعضی از انواع سرطانها هستند یکی از مطالعات اخیر*که روی ۲۰۰ بیمار مـبتلا بـه سـرطان مری انجام شده نشان داد که بیش از ۵۰ درصد آنان الکلیهای مزمن بودهاند. که بعضی از آنـان سـیگار زیاد میکشیدهاند و بعضی هم سیگار نمیکشیدند.
همچنین بنظر میرسد که سرطان کبد در الکـلیها بـیش از کـسانی که اصلا مشروب نمینوشند یا کم مشروب مینوشند دیده میشود.
اثرات ترک مصرف الکـل
اگـر شخصی که مدت زیاد مشروب مینوشیده ناگهان آنرا ترک کند، ممکن است بـه بـیماری هـذیان همراه با لرزش Delirium tremens و یا به توهمات الکلی دچار بشود. در بیماری هذیان همراه با لرزش DT بیمار مبتلا بـه لرزش و حـالت وحشت است. یعنی به نوعی توهمات دچار است که در آن هیولای وحشتناک مـیبیند. بـیمار حـالت تحریکپذیری شدید دارد و بیقرار و نگران است و ممکن است به تشنج دچار شود. توهمات الکلی حاد از بـیماری تـشنج هـمراه با هذیان این تفاوت را دارد که در آن توهمات فقط در حس شنوایی پیدا میشوند و بـیمار بـجای اینکه هیولاهای کابوس مانند ببیند، دائما سروصداهای ناراحتکننده میشنود. درمان این هردو عارضه یکی است و عـبارتست از تـغذیه کافی، بخصوص از نظر ویتامینها و مواد معدنی و نگهداری دقیق توازن آب و نمک بدن، مـصرف داروهـای تسکیندهنده از قبیل باربی توریکها و داروهای مشابه. بـعضی از پزشـکان ایـن بیماران را با ACTH *بعنوان داروی کمکی درمان میکنند (*) گـزارش شـده توسط P.E.Steiner در مجله Cancer شماره ۹ صفحه ۴۳۶ سال ۱۹۵۶.
(*) (adrenocorticostropic hormone)A.C.T.H ترکیبی است که توسط غدهٔ هیپوفیز ساخته مـیشود.
و نـتایج آن کاملا رضایتبخش است.
گرچه عـلمای جـدید عقیده دارنـد کـه DT و تـوهمات الکلی حاد مخصوص زمان ترک الکـل هـستند ولی این عوارض در زمان دورههای مصرف الکل نیز ممکن است ظاهر شوند و دلیـل آن نـامعلوم است. ظاهرا فشار روحی ناشی از نـوشیدن زیاد مشروب همان عـلائم تـرک ناگهانی را ایجاد مینماید.
آیا مـعتادین بـه الکل قابل درمان هستند؟
بعضی از الکلیهای مزمن غیرقابل درمانند. بدین معنی که حتی پس از دورهـهای طـولانی عدممصرف مجددا شروع به نـوشیدن مـشروبات الکـلی میکنند. بعضی دیـگر بـقدری در سراشیب جلو رفتهاند کـه دیـگر کاری برای آنها نمیتوان انجام داد. بهترین موارد درمانپذیر الکلیهایی هستند که به درمان اعـتیاد خـود علاقه نشان میدهند. درمان طولانی و سـخت اسـت و معمولا بـاید بـیمار را بـستری کرد. مهمترین راههای درمـان عبارتند از: رواندرمانی، درمان شرطی، درمان بوسیله حساس کردن در کلینیکهای الکلیسم و برنامههای مجمع الکلیکهای ناشناس (Alcoholies an onymous) در مـوارد بـخصوص میتوان بیش از یکی از این درمانها را بـکار بـرد روانـدرمانی بـمعنی درمـان روانی بیماری اسـت و مـعالجهکننده سعی میکند نیازهای هیجانی شخص الکلی را تجزیه و تحلیل کند و موانع خودآگاه و ناخودآگاه را که در راه درمان وجود دارد از مـیان بـردارد و از طـریق آشنا کردن بیمار با تمایلات روانی سـرخوردهٔ قـبلیش بـه او کـمک کـند کـه بیشتر به خود متکی شود و رفتار شایستهتری در مقابل سایر اشخاص در پیش گیرد.
منظور از درمان شرطی Conditioning الکلیسم این است که بیمار را وادار کنند از دیدن، بو، مزه و حتی فکر ایـن مشروبات نفرت پیدا کند. اساس درمان بر آنست که مدت کوتاهی پس از صرف مشروب الکلی با تجویز داروهای قیآور در بیمار تهوع و استفراغ ایجاد کرد. داروی قیآور باید قبل از اینکه مقدار قابل تـوجه الکـل جذب شده باشد معده را کاملا خالی کند. در غیر اینصورت بیمار مسمو شده و درمان شرطی بیاثر میشود. هنگام اجرای این درمان بیمار باید بستری شود و درمان هم باید تحت نـظارت پزشـک متخصص انجام گیرد و در صورت امکان باروان درمانی تکمیل شود.
درمان بطریق حساس کردن Sensitization شامل تجویز داروهایی است که خود بیضررند ولی وقتی الکل مـصرف شـود اثر سمی پیدا میکنند. بـدین مـعنی که مثل زهر عمل میکنند، سادهترین این مواد زغال حیوانی است، انواع دیگر آن کربور کلسیم سیترانه و آنتابوز (disulfiram) هستند ظاهرا طرز اثر این مـواد ایـن است که در متابولیسم مـعمولی الکـل مداخله میکنند و سبب جمع شدن یکی از مواد ناشی از تجزیهٔ الکل یعنی استالدئید میشوند. در نتیجهٔ این امر علائم مسمومیت از قبیل سرگیجه، تهوع، سقوط فشار خون و کولاپس ظاهر میگردند این درمان بـیخطر نـیست و الکلیهایی را که باین طریق درمان میکنند گاه حین درمان تلف میشوند. بایستی تحت نظارت دقیق پزشکی انجام گیرد و با رواندرمانی تکمیل شود.
تحقیقات درباره اثرات الکل اتیلیک بر بـدن انـسان و مطالعه عـلل الکلیسم سبب شدهاند که این حالت بهتر شناخته شود.
درمانگاههای الکلیسم برنامههای وسیع برای درمان مشروبخورهای مـزاحم که هنگام درمان بستری نیستند دارند مخارج بسیاری از این درمانگاهها کـه مـراکز بـازتوانی الکلیها نیز نامیده میشوند. توسط دولت تأمین میگردد. در این درمانگاهها سعی میشود که روحیهٔ همکاری دستجمعی ایجاد شـود چـون اشخاص الکلی آدمهای تنهایی هستند و این احساس تنهایی واقعی یا خیالی آنها وقـتی در گـروه قـرار بگیرند خیلی تسکین پیدا خواهد نمود. این درمانگاهها بعضی اوقات شبها کار میکنند و باین تـرتیب بیمار میتواند پس از انجام کار معمولی روزانه در آنجا حضور یابد. در بعضی از این درمانگاهها (تـصویرتصویر) امروزه روشهای مختلف درمـان بـرای کسانیکه از الکلیسم مزمن رنج میبرند به کار میرود اگر شخص به درمان خود علاقهمند باشد و خیلی هم در سراشیب نغلطیده باشد خیلی امکان دارد که اعتیاد خود را ترک کند.
باشخاص الکلی کمکهایی بـصورت غذا، مسکن و یا کار نیز داده میشود.
متأسفانه حتی مصرف متعادل الکل هم خطراتی دارد و چون ممکن است سبب کند شدن رفلکسها و قضاوت غلط شود که گاهی اوقات نتایج بسیار وخیمی ببار مـیآورد. شـاید مهمترین خطر باصطلاح مشروب خوردن در میهمانی آنست که به مشروبخواری مزاحم منجر میشود که آنهم به نوبه خود اعتیاد را به دنبال خواهد داشت.
اعتیاد به الکل بطور مستقیم و غیر مـستقیم اخـتلالات بدنی و روانی سختی را سبب میشود.
شخص الکلی مزمن باحتمال زیاد خطری برای خود و سایرین خواهد بود، درمان این عارضه بسیار مشکل و گاهی هم غیرممکن است بنابر آنچه گفته شـد. در درسـهای آموزشی بهداشت بایستی خطرات نوشیدن الکل را بوضوح خاطرنشان کرد. جوانان باید کاملا از عواقب احتمالی مشروبخوری گاهوبیگاه و یا مداوم آگاه باشند. پیش گیری از الکلیسم در نوجوانان بایستی همیشه مورد توجه مـدرسه و اجـتماع بـاشد.
منبع: هدهد، تیر ۱۳۵۸ – شماره ۲
تئودور کوپانیی
مترجمان این مقاله آقـایان دکتر ندیم و دکتر مـرادوند و ویـراستار آن آقای دکتر صادقی جورابچی است.