یوفو UFO یا اشـیای پرنده ناشناخته چه چیزهایی هستند؟
مقدمه
اصطلاح «اشیای پرنـدهٔ نـاشناخته» unidentified flying object یا به اختصار یوفو، به طور کلی به نور یا اشیایی اطلاق میشود که گاه در آسـمان یـا در روی زمـین دیده میشوند و مسیر، نمای ظاهری پرتو افکنی، رفتار و سایر خصوصیات آنها طـوری اسـت کـه هر گونه تعبیر و تفسیر را مشکل میسازد و ظاهرا چنین مینمایاند که تکنولوژی آن نمیتواند تکنولوژی زمـینی بـاشد.
ایـن اشیاء را «بشقاب پرنده» نیز نامیدهاند. این نام و برداشت مردم از ماهیت و منشأ آنها، بدوا تـوسط مـطبوعات عنوان و متداول شده است و اغلب این باور وجود دارد که نام بشقاب پرنده و تـلقی آنـ بـه عنوان سفینهٔ فضایی انسانهای ماورای زمین، از ساختهها مطبوعات ایالات متحدهٔ آمریکاست.
امرزه دیگر اصـطلاح «بـشقاب پرنده» کمتر به کار میرود زیرا همهٔ اشیا و پدیدههایی که تحت این عـنوان گـزارش مـیشوند دارای منشأ یکسان نمیباشند برای این که بتوان آنها را در یک مجموعه قرار داد بیشتر اصطلاح «اشیای پرنـده» را بـه کار میبرند.
تاریخچه یوفو
اپیدمی بشقاب پرنده بعد از جنگ جهانی دوم بین مردم شـیوع یـافت، ولی روز اشـیای پرنده را باید روز 24 ژوئن 1947 دانست زیرا، در بعد از ظهر این روز بود که برای نخستین بار گزارش مربوط بـه رؤیـت ایـن اشیاء در مطبوعات ایالات متحدهٔ آمریکا چاپ شد. این گزارش توسط آقایآرنولد تـهیه شـده بود. آرنولد گزارش داد که در پرواز با هواپیمای شخصی خود، 9 شیء به شکل قرص دیده است که بـا سـرعت زیاد در حرکت بودند.
در ایران، اولین گزارش مستند رؤیت اشیای پرنده به سـال 1975 م (1354 ش) مـربوط میشود ولی تعداد زیادی از آنها در بهار و تـابستان 1980(1359 ش)، یـعنی چـند ماه قبل از شروع جنگ ایران و عراق، مـشاهده و گـزارش شده است.
در سال 1952، هزاران اشیای پرنده در آسمان کشورهای اروپایی و آمرکایی مشاهده شده اسـت و حـدود 3000 مورد از آنها توسط مرکز جـاسوسی تـکنیک هوایی ایـالات مـتحدهٔ آمـریکا مطالعه شده است. به علاوه، تـعداد زیـادی از این اشیاء در ژوئیهٔ 1965 در آرژانتین و در سپتامبر 1965 در پرو مشاهده شد و تعداد آنها به قدری زیـاد بـود که ظهور آنها در فضای این کـشورها چنان عادی شده بـود کـه مردم توجه زیادی به وجـود آنـها نداشتند.
به علت رؤیت بیش از بیش اشیای پرنده در کشورهای مختلف جهان در سال 1957، ایـن سـال را «سال جهانی اشیای پرنده» نـامیدهاند.
مـراکز مـطالعه و تهیهٔ اسناد
بـدیهی اسـت برای مطالعهٔ یک پدیـده بـه مدارک و اسناد کافی نیاز است، به همین جهت، در کشورهای مختلف جهان مراکز تهیه و جـمعآوری اسـناد و اطلاعات مربوط به اشیای پرنده تـأسیس شـده است. لیـکن لازم اسـت یـادآوری شود که اکثر ایـن مراکز برای هدف فوق تأسیس نشده بلکه به منظور انحصاری کردن این اطلاعات و اسناد بـه وجـود آمده است تا از دستیابی همگان بـه اسـرار ایـن اشـیاء جـلوگیری شود.
اولین و مـجهزترین ایـن مراکز، در ایالات متحدهٔ امریکا، ابتدا زیر نظر نیروی هوایی این کشور تأسیس شد و از ژانویهٔ 1948، تحت عـنوان کـمیسیون «عـلامت» آغاز به کار کرد. «کمیسیون علامت»، در فـوریهٔ 1949 تـوسط «کـمیسیون کـینه» جـایگزین شـد که خود آن نیز از مارس 1952 با «کمیسیون کتاب آبی» جایگزین شده است.
این کمیسیون در پایگاه هوایی رایت پاترسون است و هنوز هم به فعالیت خود در زمینهٔ اشیای پرنده ادامـه میدهد. در ضمن، به تقاضای نیروی هوایی ایالات متحدهٔ آمریکا، دو تن از استادان دانشگاههای آن کشور، پروفسور هی نک و دکتر کاندون به تنظیم گزارش و اسناد جمعآوری شدهٔ اشیای پرندهٔ رؤیت شده در ایالات مـتحدهٔ آمـریکا پرداختهاند و توانستهاند پس از دو سال، کلیهٔ اسناد و مدارک را به صورت سه جلد کتاب، در 1485 صفحه، تنظیم کنند. این کتابها، در زمان حاضر، حاوی کاملترین مدارک و اسناد بوده و در نوع خود بینظیراند.
جمعآوری اسـناد مـطالعهٔ اشیای پرنده در شوروی در اختیار نیروی هوایی این کشور است و دانشمندان روسی هیچ فعالیتی در این زمینه ندارند. سرپرستی مرکز جمعآوری اسناد و مدارک مربوط بـه اشـیای پرنده نیز در شوروی، در سال 1960 بـه ژنـرال هوایی آناتولی استول تیرف واگذار شد.
در سایر کشورهای جهان مانند فرانسه، انگلستان، ژاپن، آلمان، بلژیک، نروژ، دانمارک و غیره نیز مراکزی همانند مراکز موجود در آمریکا و شـوروی، بـرای جمعآوری اسناد و مدارک مـربوط بـه اشیای پرنده وجود دارد.
برخورد مسئولین با مسئله با یوفو
دیدیم که کشورهای مختلف جهان مراکزی برای جمعآوری و مطالعهٔ گزاشهای مربوط به اشیای پرنده ایجاد کردهاند و طبیعتا بودجهٔ قابل ملاحظهای نیز، برای ادارهـء آنـها، اختصاص دادهاند. با این وجود، شواهد نشان میدهد که مقامات مسئول این کشورها دربارهٔ اشیای پرنده یا اظهار نظر صریح نمیکنند و یا از طریق مختلف سعی در سانسور کردن یا تعبیر نـادرست حـقایق دارند و یـا با تصویب قوانین خاص، مانع اعلام و انتشار حقایق میشوند. حال به ذکر نمونههایی از این نوع برخوردهای مـاقمات مسئول میپردازیم.
چنانکه ذکر شد به درخواست نیروی هوایی ایالات مـتحدهٔ امـریکا، دو تـن از استادان دانشگاههای آن کشور گزارشهای مربوط به اشیای پرنده را در سه جلد کتاب مرتب و منظم کردند. به دنبال آن، طـی دو اطلاعیهٔ رسمی دولت ایالات متحدهٔ آمریکا اعلام شد که در ایالات متحدهٔ امریکا، هر کس اطلاعات اشیای پرندهٔ کتابهای «کمیسیون آبی» را افـشا کند به ده سال زندان و پرداخت ده هزار دلار جریمهٔ نقدی محکوم خواهد شد.
در سال 1951، از طـرف کنگرهٔ ایالات متحدهٔ آمـریکا هـیئتی به سرپرستی پروفسور روبرتسون استاد فیزیک نظری انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا مأمور تهیهٔ گزارشی از روی مدارک و گزارشهای اشیای پرندهٔ جمعآوری شده در ایالات متحده شده بود. گزارش حاصله چندان جامع و قابل فهم نبود. ایـن اسناد، بعدا، توسط دانشمندان دیگر از جمله پرفسور مک دونالد مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. پروفسور مک دونالد پس از ده ماه مطالعهٔ کتاب آبی و تهیهٔ مجدد اسناد و مقایسهٔ آنها با آنچه در کزارش پروفـسور روبـرتسون آمده است به این نتیجه رسید که به توصیهٔ سازمان سیا گزارش پروفسور روبرتسون گنگ و غیر قابل فهم تهیه شده است، زیرا، بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم، افراد زیادی در ایالات مـتحده مـدعی دیدن اشیای پرنده شده بودند.
مردم ایالات متحده نیز این اشیاء را موشکهای قارهپیما و اقمار مصنوعی کشورهای دشمن میپنداشتند و از اینکه آنکشورهای چنان سلاحهایی در اختیار دارند که ایالات متحده فاقد آنـهاست بـه وحشت افتاده بودند. از این رو، برای کاهش وحشت مردم، گزارش روبرتسون خیلی مختصر و غیر قابل فهم تهیه شده است تا نشان داده شود که چنین اشیائی وجود خارجی ندارد. ضمنا پروفـسور مـک دونـالد اعلام کرد که کمیسیون جـمعآوری اسـناد نـیروی هوایی ایالات متحده، از سال 1953 به بعد، به جای اعلام ماهیت واقعی اسناد، آنها را با تغییرات زیاد، که اغلب حقیقت ندارد اعـلام کـند.
پروفـسور هی نک که مدت بیست سال «مشاور عـلمی نـیروی هوایی ایالات متحده در مسائل اشیای پرنده» بود، پس از 20 سال مطالعه و تحقیق دربارهٔ اشیای پرنده نظریاتش را چنین بیان میکند:
«کوشش مـتصدیان کـتاب آبـی در غیر واقعی نشان دادن مشاهدات اشیای پرنده است. به همین دلیـل مأمورین تهیهٔ گزارش و اسناد نیروی هوایی ایالات متحده، که کاملا شستشوی مغزی شدهاند، طبق ضوابط دولتی، ضوابطی کـه بـر اسـاس آن رؤیت اشیای پرنده ناشی از اشتباه حواس و وهم و خیال است، مـعمولا بـه طرح پرسشهای سطحی از شاهدان اکتفا میکنند و نیز معتقدند که برای چیزهایی که از پیش معلوم است مـعنی و مـفهومی نـدارد، نباید وقت تلف کرد».
«برای متصدیان کتاب آبی غیرممکن است بتوانند تـصور کـنند کـه ظهور اشیای پرنده میتواند چیزی غیر از یک پدیدهٔ طبیعی و یا خطا و یا اشتباه حـواس بـاشد».
مـلاحظه میشود که رفتار بنیادی متصدیان کتاب آبی، در رابطه با فرضیهٔ از پیش پذیرفته شده، غـیر عـلمی است زیرا، تهیه کنندگان گزارش نباید فقط به جمعآوری اطلاعاتی که فرضیهٔ از پیـش پذیـرفته شـده را تأیید میکند، اکتفا کنند و اطلاعات باطل کنندهٔ را با فرضیه را نادیده بگیرند.
«نیروی هوایی ایـالات مـتحده تأیید کرد که حدود 12000 گزارش اشیای پرنده ثبت شده در کتاب آبی حاوی اسـرار نـظامی نـبوده و میتواند منتشر شود و به اطلاع همگان برسد». «یک روز میخواستم (پروفسور هی نک) حالت مشخصی از یـک واقـعهٔ خاص اشیای پرنده را مطالعه کنم. توسط رئیس بخش علمی پنتاگون به مـن اطـلاع داده شـد که از مقام بالاتر به او دستور داده شده است تا به مـن بـگوید کـه دربارهٔ مسئله عمیقا تحقیق و جستجو نکنم». «اجازه نداشتم به طور آزادانه بـه اسـناد مراجعه کنم». «اغلب اتفاق میافتاد که از رؤیت اشیای پرندهای بیخبر میماندیم که نیروی هوایی ایالات مـتحده قـبلا، اسناد و مدارک آنها را تهیه و جمعآوری کرده بود و من از طریق دیگر از رؤیت آنـها بـا خبر میشدم». همچنین «از منابع دیگر با خـبر شـدم کـه در 18 مه 1954 در پایگاه هوایی کانون در 29 سپتامبر 1957 در پایگاه دیـرودنیک در 12 ژوئن 1965 در پایـگاه بلین اشیای پرندهای به زمین نشستهاند ولی هیچ یک از این واقعهها در کتاب آبی قـید نـشده است.»
در ایالات متحدهٔ آمریکا، بـیشترین رؤیـت اشیای پرنـده تـوسط خـلبانان خطوط هوایی تجارتی این کشور گـزارش شـده است. در اواخر دههٔ 1950 از خلبانان صریحا خواسته شد که از اعلام رؤیت یا دادن اطـلاعات مـربوط به اشیای پرنده بهرسانههای گروهی شـدیدا خودداری کنند. کارکنان پایـگاههای هـوایی ایالات متحده، در صورت رؤیت اشـیا پرنـده توسط رادار، حق اعلام رؤیت آنها را ندارند.
در ساعت 16 و 20 دقیقهٔ روز 22 نوامبر 1966، چند نفر شئ پرنـدهای را در بـالای ساختمان سازمان ملل متحده شـهر نـیویورک-مـشاهده کردهاند. این شیء بـه شکل چهار گوش-شـبیه یـک بالش-به سمت جنوب در حرکت بوده است. آنگاه به طرف ساختمان سازمان ملل مـیآید و در بـالای آن ساکن میماند. حرکت آن نامنظم شبیه حـرکت یـک کشتی روی سـطح آب مـواج، بـوده است. از مشاهده کنندگان سـؤال شد که آیا موضوع رؤیت را به نیروی هوایی اطلاع دادهاند جواب دادند این کار را کـردهاند و قـرار است فردا افسری برای تهیهٔ گـزارش بـیاید، ولی تـا کـنون نـیامده است!! از این نـمونههای بـارها اتفاق افتاده است.
در بهار سال 1959، هواپیمای روسی RU 104 قزاقستان به طرف مسکو در پرواز بود. نـاگهان نـور ضـعیف کدری در داخل کابین مسافران، نزدیک راهرویی کـه بـه کـابین خـلبانان خـتم مـیشود، نظر مسافران را به خود جلب کرد. این نور ضعیف کمرنگ ناگهان به صورت یک جسم سخت و جامد درآمد و در حین تغییر ماهیت، به صورت قرصی درخشان به قـطر حدود 50 سانتیمتر تغییر شکل داد. سپس بیحرکت در حال قائم، باقی ماند. آنگاه هواپیما را دقیقا دور زد.قبل از اینکه برای همیشه محو شود، به محل اولیهٔ خود نزدیک در ورودی کابین مسافران آمد. هنگام ورود به مـسکو، از مـسافران خواسته شد در رابطه با این واقعه با احدی صحبت نکنند و برای دستیابی به راز این شئ تحقیقی به عمل نیاورند. خوشبختانه در میان مسافران یک روزنامهنگار لهستانی وجود داشت که گـزارش واقـعه را اعلام کرد.
در فرانسه، هر گاه از دولت درخواست میشود تا دربارهٔ اشیای پرنده مطالعات و بررسیهایی انجام دهند و نتیجه را به اطلاع عموم برسانند، جواب میدهند کـه نـیروی هوایی ایالات متحدهٔ آمریکا، کـه سـالها دربارهٔ اشیای پرنده مطالعه و بررسی میکند معتقد است چیزی به نام اشیای پرنده وجود خارجی ندارد تا دربارهاش مطالعه شود. در استرالیا هم همین وضـع حـکمفرماست. در انگلستان هم، در حالی کـه دولتـ مانند سایر دولتهای غربی، منتظر بررسیهای نیروی هوایی ایالات متحده است، گزارشهای اشیای پرندهٔ تهیه شده توسط ارتش را نیز، بعد از یک دورهٔ 40 ساله، اجازهٔ انتشار میدهد.
علاوه بر چنین سـانسورها و مـحدودیتها در انتشار گزارش رؤیت اشیای پرنده، مقامات کشورهای مختلف در مواقعی که، به علت تهیه شدن عکس از اشیای پرنده یا رؤیت آنها توسط تعداد بسیار زیاد مشاهده کننده، قادر به انکار وجـود اشـیای پرنده نـباشند، توسط اساتیدی که با این مقامات همکاری دارند، اقدام به تعبیر نادرست میکنند، همانند گزارش روبرتسون.
بـه طور کلی، نظر افرادی که سالهای متمادی روی اشیای مطالعه و تـحقیق مـیکنند ایـن است که از طرف مقامات همهٔ کشورها، محدودیتهایی برای تحقیقات جدی دربارهٔ اشیای پرنده احساس میشود و متأسفانه، نـوعی نـسور ذاتی روی اطلاعات و دادههای مهم حکمفرماست. به عبارت دیگر، از طرف مقامات بسیار بالای کـشورها مـهر سـکوتی رابطه با اشیای پرنده بر لبها زده شده است. اعتقاد این است که مقامات کـشورها با مخفی نگه داشتن اسرار مربوط به اشیای پرنده، سعی در کم اهمیت جـلوه دادن اشیای دارند تا بـتوانند از آنـه ابرای مقاصد خود استفاده کنند.
مشاهدات یوفو و دستهبندی آنها
از جنگ جهانی دوم تا سال 1969 حدود 20 هزار شئی پرنده رؤیت شده و گزارشهای مربوط به آنها در شیوهای دولتی و خصوصی موجود است. نظر به کثرت گـزارش، امکان ذکر تمامی آنها-حتی خیلی مختصر-مقدور نیست. بنابراین در اینجا، به ذکر نمونهای از گزارشهای مهم تقریبا منحصر به فرد در نوع خود پرداخته میشود و لازم است اضافه شود که بیشتر گزارشهای مـربوط بـه رؤیت اشیای پرنده از آمریکا، اروپا و شمال آفریقاست. از گزارشهای رؤیت این اشیاء در کشورهای کمونیستی اطلاعی در دست نیست.
تعداد گزارشها بر حسب زمان تغییر میکند. این تغییرات را موج مینامند، هر موج در منطقهٔ مـشخصی از سـطح زمین دارای ماگزیممی است. تاریخ ماگزیمم موجهای مهم عبارتند از: سال 1897-در ایلات متحدهٔ آمریکا-سال 1946-در اسکاندیناوی-و سالهای 1947،1950 و 1952-بیشتر رؤیتهای این ماگزیمم مربوط به ایالات متحده و تعداد زیادی از آنها مربوط به فـرانسه اسـت-اشیای پرندهٔ زیادی در پائیز 1954 در فرانسه و در سال 1956 در تمام سطح زمین رؤیت شده است. در سال 1957، ایالات متحدهٔ امریکا یک ماگزیمم ناگهانی داشت. دربارهٔ مشاهداتی نیز که همزمان با پرتاب نخستین اقـمار مـصنوعی تـوسط روسها (اکتبر و نوامبر 1957) گزارش شـده اسـت، تـبلیغات بسیار وسیعی به عمل آمده است یک شئ پرنده، در ساعت 13 و 45 دقیقه روز 7 ژانویه 1948 در شهر مدیسون ویل-ایالات متحده-مشاهده شد، بلافاصله یـک هـواپیما F 15 بـه تعقیب آن پرداخت. هواپیما در حین تعقیب، سقوط کـرد و خـلبان آن، جورج مانتل نیز کشته شد. بعد از این واقعه به خلبان ایالات متحدهٔ آمریکا دسترو داده شد که در مواقع رؤیـت اشـیای پرنـده، تعقیب آنها را محدود کنند وبه هیچ وجه حق استفاده از سـلاح در هواپیما را ندارند. اندازهگیری انجام شده در حین تعقیب نشان داد که سرعت شئ مذکور بین 500 تا 1000 کیلومتر در ساعت بود.
در 12 اوت 1953، شـیای در جـنوب داکـوتا-ایالات متحده-مشاهده شد. دو هواپیمای -F 84به تعقیب آن پرداختند. این هـواپیماها هـرگز قادر نشدند که به آن نزدیک شوند. این نوع تعقیب و گریز بارها اتفاق افتاد، ولی از سال 1953 به بـعد-بـعد از تـصویب قانون، دیگر چنین گزارشهایی منتشر نشد.
یک تعلیم دهندهٔ 57 سالهٔ غیر نـظامی نـیروی هـوایی ایالات متحده امریکا، به نام لاکسون در ساعت 5 بامداد با اتومبیل به طرف پایگاه هـوائی شـپارد در حـرکت بود که ناگهان متوجه شد جاده توسط جسمی بزرگ بدون بال و چرخ مسدود شـده اسـت. مردی که دارای کلاه کاسکت بود به نظر میرسید که مشغول بازرسی چیزی زیـر یـکی از پهـلوهای دستگاه است. شاهد اظهار داشت که این شخص کاملا شبیه یک مکانیسین ارتش بـود. مـردم از شاهد سؤال کردند آیا این دستگاه ساختهٔ دست انسانهای فضایی است؟ شاهد جواب داد نمیدانم دسـتگاه سـاختهٔ انـسانهای فضایی به چه چیزی شباهت دارد ولی میدانم و کاملا مطمئن هم هستم که این دستگاه در ایالات مـتحدهٔ آمـریکا ساخته شده، همچنین شاهد اظهار داشت که در داخل دستگاه یک مکانیسین مـسن ارتـش بـود و اگر فردا او را میدیدم میشناختم.
نیروی هوایی انگلیس اعلام کرد که در ساعت 19 و 30 دقیقهٔ روز 4 مارس 1959، یک شـئ کـروی بـه رنگ زرد بر روی فرودگاه لندن، حدود 30 دقیقه، در پرواز بود. با اینکه گاهی ارتفاع آن بـه حـدود 65 متر میرسید مع هذا رادار آن را نشان نمیداد.
در 20 اکتبر 1954 یک کارگر چک مقیم فرانسه، به نام لازلویوژواری هـنگام عـزیمت به محل کارش، که ساعت 3 بامداد شروع میشد، در فاصلهٔ 600 متری خانهاش، بـه مـردی چاق و با قد متوسط برخرود کرد کـه دارای کـاسک مـوتور سیکلت سوار و یک تفنگ بود و به یـک زبـان نامشخص صحبت میکرد. شاهد که کمی با زبان روسی آنشایی داشت سعی کـرد از آن بـرای گفتگو با مرد خارجی اسـتفاده کـند. مرد خـارجی کـه بـا صدای زیر حرف میزد فورا حـرف او را فـهمید و پرسید«در کجا هستم؟ در ایتالیا؟ در اسپانیا؟ سپس سؤال کرد از مرز آلمان چقدر فاصله است و ساعت چند اسـت و یـوژواری پاسخ داد ساعت 2 و 30 دقیقه است، ساعت مـرد خارجی، ساعت 4 را نشان مـیداد. آنـگاه، مرد خارجی از یوژواری خواست او را هـمراهی کـند. بزودی، یوژواری دستگاهی را دید که ظاهرا روی جاده به زمین نشسته بود. دستگاه بـه شـکل دو بشقاب به هم چسبیده، بـه قـطر حـدود 5/1 متر و ارتفاع یـک مـتر، بود. یوژواری به دسـتگاه نـزدیک شد موقعی که به فاصلهٔ 10 متری آن رسید، مرد خارجی از وی خواست برود. پس از لحظهای، یـوژواری دیـد که شئ به طور قائم، هـمراه بـا صدایی شـبیه صـدای چـرخ خیاطی، صعود کرد. نـظیر این واقعه زیاد گزارش شده است که مردان به زبانهای انگلیسی و فرانسه حرف میزدند.
یوفو در ایران
در ایـران، اولیـن رؤیت مستند اشیای پرنده به سـال 1975 مـربوط مـیشود کـه تـوسط نیروی هوایی ایـران گـزارش شد. دربارهٔ این گزارش، از طرف منابع آمریکایی تحقیقات و بررسیهایی به عمل آمد لیکن نتیجهٔ آن هنوز در اخـتیار ایـران گـذاشته نشده است. ماگزیمم رؤیت اشیای پرنده در ایـران در بـهار و تـابستان 1359 ش-انـدکی قـبل از حـملهٔ عراق به ایران و شروع جنگ بین دو کشور-اتفاق افتاد. جالبترین گزارش رؤیت اشیای پرنده در ایران مربوط به رؤیت شب 19 سپتامبر 1976 میباشد که با تعقیب و گریزهایی همراه بـود. حال به ذکر اجمالی این گزارش پرداخته میشود:
در ساعت 23 شب 19 سپتامبر 1976، برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و پست فرماندهی نیروی هوایی ایران با تلفنهای مختلف شهروندان تهرانی از وجود شی مرموزی در در آسمان تـهران-بـخصوص نواحی جاده قدیم شمیران-آگاه میشوند. این شی به صور مختلف، شبیه پرنده، نور شدید هلیکوپتری که دارای نور درخشان است، توصیف شد. شیئی یاد شده گاهی به صـورت «سـیگار برگ» و گاهی به گونهٔ یک نقطهٔ نورانی، با رنگهای قرمز و سبز و آبی چشمک زن، که گاهی به شدت پر نور میشد، درمیآمد.
پس از کسب اطمینان از وجـود شـیئی مرموز در آسمان تهران، جهت تـحقیق، در سـاعت یک و سسی دقیقه یک فروند هواپیمای فانتوم F 4 برای تعقیب و شناسایی شیئی مجهول بلند میشود. هواپیما به سمت شمال تهران در جهت نوری که در 115 کیلومتری قـرار داشـت به پرواز درمیآید تا 65 کـیلومتری اتـفاقی نمیافتد ولی از آن پس زا پیشروی هواپیمای F 4 تمام ارتباطهای داخلی و خارجی هواپیما از کار میافتد. روی فرکانس اضطراری، وضعیت اضطراری شنیده میشود بنابراین، هوپیما موفق نمیشود به شیئی نورانی نزدیک شود و ناچار از آن دور مـیشود. بـا این کار، وسایل ارتباطی آن نیز دوباره به کار میافتد. بدین ترتیب هواپیمای F 4 تعقیب شیئی نورانی را رها کرده و به پایگاه برمیگردد. هواپیماهای سوئیس ایرو لوفت هانزا نیز که قبلا به زمـین نـشسته بودند دریـافت فرکانس اضطراری را تأیید کردند.
هواپیمای F 4 دیگری در ساعت یک و چهل دقیقه بلند شد تا مأموریت شکاری اول را به انـجام برساند و شیء مجهول را شناسایی کند. این هواپیما به شیء نزدیک شـد و ارتـباط راداری بـرقرار کرد. ابعاد انعکاسی راداری شئ تقریبا به اندازهٔ هواپیمای جت بوئینگ 707 بود. به علت درخشش زیاد، تـعیین انـدازهٔ شیء با چشم میسر نبود. هواپیمای F 4 وقتی به فاصلهای میرسید-حدود 50 تا 65 کـیلومتری-کـه اربـتاط رادیوییاش از کار میافتد و شیء بر سرعت خود میافزود، به طوری که خلبان قادر نبود فـاصلهاش را از شیء مجهول کم کند. هواپیما این شیء را، که بشدت میدرخشید، در اسمان شفاف تـهران مطالعه کرد. نور آن شـبیه فـلاشهای الکترونیکی بود که به شکل مستطیل قرار داده باشند. نور آن متناوبا آبی، سبز، قرمز و نارنجی بود و تغییر رنگ به حدیسریع انجام میشد که همه رنگها بطور همزمان دیده میشد. شیء مجهول و هـوپیم امسیری را دنبال کردند که به جنوب تهران منتهی میشد. ناگهان شیء درخشان کوچکتری از شیء پرنده جدا شد. شیء دوم با سرعت خیلی زیاد مستقیما به طرف هواپیمای F 4 آمد. خلبان هواپیما با تـوپ AIM 9 بـه سوی این شیء اقدام به تیراندازی کرد. در این لحظه تابلو فرمان اسلحه، همچنین تمام وسایل ارتباطی، از کار افتادند. چون امکان هیچ گونه دفاع وجود نداشت خلبان نیم دوری زد و با ویراژ، مـانع بـرخورد پرتابه شیء مجهول به هواپیما شد. ولی پرتابه هواپیما را دنبال کرد و به فاصلهٔ 5 تا 6 کیلومتری آن رسید. سپس پرتابه به سفینهٔ مادر ملحق شد. پس از برگشت پرتابه به سفینهٔ مادر، خلبان مـجددا شـیء را تعقیب کرد. تابلو فرمان اسلحه و وسایل ارتباطی مجددا از کار افتادند. در مدتی که خلبان شیء را تحت نظر داشت شیء مشابهی از پهلوی شیء مادر خارج شد یعنی مجددا دو تا شدند. شـیء دوم بـا سـرعت زیاد به طرف زمین سـرازیر شـد. ایـن شیء، که تصور میرفت روی زمین منفجر خواهد شد به آرامی در حوالی پالایشگاه تهرا، در وسط تپهای به زمین نشست و سفینهٔ مادر بـا سـرعتی چـند برابر سرعت صوت به طرف شرق به حـرکت ادامـه داد ودر روی تهران باقی ماند. شیء دوم، در سطح دایرهای به قطر حدود 3 تا 4 کیلومتر نور بسیار درخشانی از خود خارج میکرد. خـلبان، هـواپیمای F 4 را پائیـنتر آورد و در بالای شیء که به زمین نشسته بود، در ارتفاع قابل اطـمینان چند دور زد، هرگاه که خلبان از نزدیکی شیای که روی تپه قرار داشت عبور میکرد صدای اضطراری در رادیو شنیده میشد. خـلبان هـواپیمای F 4 بـه علت تمام کردن بنزین، در ساعت 2 و 43 دقیقه به زمین نشست. سفینهٔ مـادر بـه طرف پالایشگاه تهران حرکت کرد و روی شیء دوم ایستاد. سفینهٔ مادر تا ساعت 4 و 5 دقیقه بامداد در آسمان تهران دیـده مـیشد. آنـگاه به آرامی اوج گرفت و ناپدید شد. 20 دقیقه بعد، شیء پرندهای با مشخصات فـوق در مـراکش دیـده شد.
هفتهٔ بعد، گروهی از دانشمندان و خبرنگاران از ایالات متحده آمریکا به تهران آمدند و در وزارت جـنگ، در کـمیسیونی بـا حضور وزیر جنگ شرکت کردند و همگی به اتفاق آراء پذیرفتند که جسم پرنده همان بـشقاب پرنـده-به مفهوم آمریکائی!-بوده است.
باید اضافه شود که فضانوردان زیادی مدعی رؤیـت و تـحت تـعقیب قرار گرفتن توسط اشیای پرنده شدهاند. گزارش این رؤیتها در بخش ماهیت اشیای پرنده بـیان مـیشود، زیرا، هیچ یک از مشاهدات فضانوردان ربطی به اشیای پرنده ندارد. گزارشها و اسناد تـهیه شـده دربـارهٔ اشیای پرنده نشان میدهد که میتوان آنها را به دو گروه کلی زیر تقسیمبندی کرد:
1-مشاهده از فـاصهٔ دور 2-مـشاهده از فاصلهٔ نزدیک
هر یک از این دو گروه به نوبهٔ خود به گروههای کـوچکتر تـقسیم مـیشود. زیر گروههای گروه «مشاهده از فاصله دور» عبارتند از:
الف-نور شبانه
ب-قرص روزانه
ج-مشاهدهٔ رادار-اپتیکی این زیر گـروه شـامل گـزارشهایی است که مشاهدهٔ اشیای پرنده هم به وسیلهٔ رؤیت مستقیم و هم بـه وسـیلهٔ رادار صورت گرفته باشد.
گروه دوم، یعنی اشیای پرندهای که از فاصلهٔ نزدیک مشاهده شدهاند نیز به سه گـروه زیـر تقسیم میشود:
د-برخورد نزدیک از نوع اول
در این زیر گروه، اشیای پرندهای قرار دارنـد کـه هیچ گونه اثری در محیط بر جای نـمیگذارند.
هــ-بـرخورد نزدیک نوع دوم
اشیای پرندهٔ این زیر گـروه، مـشابه گروه «د» هستند با این تفاوت که اثراتی بر روی جاندارن و غیر جانداران اطرافشان بـاقی مـیگذارند. به عنوان مثال، باید از گـزارشهایی یـاد کرد کـه شـماهدهٔ اشـیای پرنده با سوختگی، پایمال و حتی نـابود شـدن گیاهان، شکسته شدن شاخههای درختان، وحشت حیوانات و حتی مجروح شدن آنها هـمراه اسـت. اشیای غیر جاندار، بویژه اتومبیلها مـوقتا از کار میافتند، نور چـراغهای آنـها ضعیف و حتی خاموش میشود و رادیـوی آنـها نیز قطع میشود. ناگفته نماند که در این گزارشها آمده است که بعد از نـاپدید شـدن اشیای پرنده، وسایل نقلیه مـجددا بـه طـور طبیعی به کـار مـیافتند.
و-برخورد نزدیک نوع سـوم
ایـن زیر گروه مشاهداتی را شامل میشود که وجود سرنشین یا سرنشینان در داخل یا در اطراف اشـیای پرنـده گزارش شدهاند.
حال از هر یک از زیـر گـروههای مختلف یـک گـزارش بـه عنوان نمونه بیان مـیشود:
الف-نور شبانه
گزارش زیر، مشاهدهٔ مستقل از خم سه نفر از سرنشینان ناو ssu در مـاه مـارس 1904 است. این سه نفر بـه مـدت 2 دقـیقه 3 قـرص نـورانی به رنگ قـرمز روشـن مشاهده کردند. سطح ظاهری بزرگترین آنها، که به شکل تخم مرغ بود،6 برابر قرص خورشید، دومـی 2 بـرابر و سـومی تقریبا به اندازهٔ قرص خورشید بود. قـرصهای نـورانی ابـتدا در مـاورای ابـرها نـمایان شدند، بعد از نزدیک شدن به کشتی شروع به بازگشت به طرف بالا کردند پس از عبور از تودههای ابر به بالای ابرها رفته و در امتداد مسیری مستقیم از زمین دور شدند. جالب اسـت که در حین عبور از تودههای ابر، ابرها روشنتر شدند، عمل نزدیک شدن به سطح آب و صعود آنها خیلی شگفتانگیز بود. قرصهای نورانی دوباره به ارتفاع ابرها پائین آمدند. سپس به جای تـعقیب مـسیر جنوب شرق، به طور قائم صعود کرده از نظر ناپدید شدند.
ب-قرص روزانه
سه مهندس آزمایشگاه جنرال میلز در 15 اکتبر 1953 در ساعت 10 و 10 دقیقه هنگام ردیابی یک بالن 24 متری به وسیلذهٔ تئودولیت در ارتـفاع 22000 مـتری، یک رشتهٔ دود یا بخار سفید در ارتفاع بین 12000 تا 15000 متری دیدند که به مدت 30 ثانیه با سرعتی حدود 1450 کیلومتر در ساعت به طور افقی و سـپس حـدود 10 تا 15 ثانیه به طرف بـالا در حـرکت بود. در مدت صعود، شیئی چندین بار نمایان شد و به نظر رسید که نور افشانی میکند سرانجام، وقتی دوباره در ارتفاع ثابت به پرواز درآمد، رشتهٔ دود قـطع شـد.
ج-مشاهده رادار-اپتیکی
شش افـسر نـیروی هوایی ایالات متحدهٔ آمریکا گزارش دادند که از ساعت 16 و 10 دقیقه روز 17 ژوئیهٔ 1957، در جنوب غربی ایالات متحده، هنگام پرواز با -BR 74 به وسیلهٔ یک شئ پرنده به مدت 5/1 ساعت در مسافتی بیش از 1200 کیلومتر تعقیب شدند. شـئ پرنـده چندین بار به صورت نوری بسیار شدید دیده شد. از طرف دیگر، این شئ از روی زمین توسط رادار نیز تعیب شد و دستگاههای الکترونیکی ضد اطلاعات موجود در داخل هواپیما نیز آن را نشان داد.
د-برخورد نزدیک نـوع اول
روز 17 آوریـل 1967 مدیر یـک مدرسه، در ساعت 21، از جلسهٔ انجمن خانه و مدرسه خارج شد. سپس با اتومبیل از طریق جادهای که از میان مزارع مـیگذشت به طرف خانهاش در حرکت بود که ناگهان نور ضعیفی را در بالای تـپهای مـشاهده کـرد و فکر کرد یکی از هواپیماهای قدیمی است که از مسیرش منحرف شده و قصد فرود در مزارع را دارد. این اولین چیزی بـود کـه به فکرش رسید. در این موقع، شئ غیر قابل تصوری که شبیه کلاه خـودهای دوران جـنگ جـهانی اول بود به بالای تپه رسید. در این لحظه، مدیر مدرسه از سرعت اتومبیل کاست و در این فکر بـود که چطور ممکن است یک هواپیما بتواند در زمین غیر مسطح حرکت کند. ایـن شئ که به طـول حـدود 90 متر بود از تپه جدا شد و مانند دستگاهی که قصد عوض کردن جهت را دارد کسری از ثانیه، بالای سر اتومبیل ایستاد و آنگاه به طرف فرودگاهی که در آن نزدیکی بود حرکت کرد. نور آن به نحو حـیرتانگیزی قوی بود طوری که نوری به این شدت اساسا غیر قابل تصور است. شدت نور به حدی بود که وجود سقف اتومبیل محسوس نبود و وقتی مدیر مدرسه به دستهایش نگاه کـرد بـه صورت عکسی که به وسیلهٔ اشعهٔ ایکس گرفته شده باشد به نظرش رسید. این شئ توسط افراد دیگر، به مدت 10 تا 15 دقیقه در شهر جفرسون ایالات متحده مشاهده شد.
هـ-بـرخورد نـزدیک نوع دوم
دوم نوامبر 1957 رانندهای به اتفاق همراهی با کامیون در جادهٔ N 611 در نزدیکی شهر لولند ایالات متحده به سوی شمال شرق در حرکت بود. در ساعت 23، وقتی به فاصلهٔ شش کیلومتری شهر لولند رسـیدند نـاگهان شعلهٔ بزرگ آتشی را، جلوتر کمی به طرف راست، مشاهده کردند. ابتدا، تصور کردند احتمالا برق است ولی وقتی این شئ به ارتفاع آنها رسید دیگر به گونهای نبود که بـتوان آن را بـرق تـصور کرد زیرا به محض نـزدیک شـدن شـئ، موتور کامیون به خودی خود از کار افتاد و چراغهایش خاموش شد. در این لحظه، راننده سوئیچ را برداشته، به اتفاق همراه خود به سـرعت از کـامیون پائیـن آمدند و روی زمین دراز کشیدند. این شئ شبیه اژدهایی بـود بـه رنگهای زرد و سفید به طول تقریبا 60 متر که با سرعتی در حدود 1000 تا 1300 کیلومتر در ساعت به آنها نزدیک شد. وقتی شـئ مـذکور دور شـد چراغهای کامیون دوباره روشن شد و راننده در به حرکت درآوردن کامیون بـه مشکلی برخورد نکرد. رانندهٔ کامیون و همراهش جریان را به وسیلهٔ تلفن به آقای فولر مأمور پلیس، اطلاع دادند. آقـای فـولر ظـاهرا اطمینان داشت که مخاطبش زیاد مشروب خودره است. بنابراین به حـرفهای او تـوجه چندانی نکرد و به زودی موضوع را فراموش کرد. ولی ساعتی بعد، زنگ تلفن آقای فولر یکبار دیگر بـه صـدا درآمـد مخاطب باز هم یک راننده بود و چنین گزارش داد که در شش کیلومتری شـرق لولنـد در حـرکت بود که ناگهان خود را رودرو با شئ به شکل تخم مرغ روشن و به طول تـقریبا 60 مـتر دیـده که در وسط جاده قرار داشت، وقتی به آن شئ نزدیکتر شد موتور اتومبیل و چراغهای آنـ خـاموش شد.
متعاقب این تلفن، تلفنهای متعددی به پاسگاه پلیس شد که همگی-12 نـفر-مـدعی بـودند شئی با توصیفی که در بالا آمد دیدهاند.
و-برخورد نزدیک نوع سوم
غروب 26 ژوئن 1959 حدود 25 نـفر بـه طور دسته جمعی اشیای پرندهای را در پاپوآزی گینهٔ نو مشاهده کردند. نتیجهٔ این مشاهده، تـوسط کـشیش جـیل به شرح زیر گزارش شد:
-ساعت 18 و 45 دقیقه، در شمال غرب آسمان چند تکه ابر در ارتفاع کـم وجـود داشت، نور سفید درخشانی دیده شد.
-ساعت 18 و 55 دقیقه، شیئی که در نوک آنـ چـیزی کـه شاید یک آدم در حال حرکت بود، ظاهر شد. چند لحظه بعد سه نفر در حال حرکت و انـجام کـاری روی عـرشهٔ آن دیده شدند و اندکی بعد رفتند.
-ساعت 19، ابتدا یک نفر و بعد دو نفر روی عـرشه ظـاهر شدند.
ساعت 19 و 4 دقیقه، دوباره رفتند.
-ساعت 19 و 10 دقیقه، در حالی که آسمان در ارتفاع 600 متری پوشیده از ابر بود، روی عـرشه افـراد به ترتیب به تعداد یک، سه، چهار و دو نفر با یک پروژکتور بـرقی آبـی رنگ دیده شدند. سپس افراد رفتند و پروژکـتور را جـا گـذاشتند.
-ساعت 19 و 12 دقیقه، نفرات به تعداد یک و دو ظـاهر شـدند و پروژکتور در جای خود باقی بود.
-ساعت 19 و 20 دقیقه، پروژکتور خاموش شد. افراد بازگشتند و شـئی بـه حرکت درآمد و از تودهٔ ابر عـبور کـرد.
-ساعت 20 و 28 دقـیقه کـه آسـمان صاف بود شئی مذکور در ارتفاعات بـالاتر دیـده شد. حال به نظر میآمد که شئی در حال سقوط بود و بتدریج بـزرگتر مـیشد
-ساعت 20 و 29 دقیقه، شئی دومی در بالای دریـا ظاهر شد که گـاهی در هـوا ساکن بود.
-ساعت 20 و 35 دقیقه، شـئی دیـگری در بالای دهکدهٔ مجاور دیده شد.
-ساعت 20 و 50 دقیقه آسمان پوشیده از ابر شد و شئی بـزرگ سـاکن بود. ولی سایرین در داخل ابرها رفـت و آمـد مـیکردند وقتی از بین ابـرها پائیـن میآمدند نور آنها بـر روی ابـرها منعکس میشد و هالهٔ بزرگی به قطر حدود 600 متر به وجود میآورد و همهٔ اشیا، از هـم مـجزا و قابل تشخیص بودند.
-ساعت 21 و 5 دقیقه، اشـیای شـمارههای دو، سه و چـهار رفـتند و فـقط سفینهٔ مادر باقی مـاند.
-ساعت 21 و 10 دقیقه، شئی شمارهٔ یک (یعنی سفید مادر) هم در بالای سرما در داخل ابرها ناپدید شـد.
-سـاعت 21 و 20 دقیقه، سفینه مادر ظاهر و در ساعت 21 و 30 دقـیقه دوبـاره بـرگشت.
-سـاعت 21 و 46 دقـیقه، شئی در بالای سـر مـا ظاهر شد و تا ساعت 22 ساکن ماند ولی در ساعت 22 و 30 دقیقه در ارتفاع خیلی بالا بین ابرها گریخت و از نظر نـاپدید شـد -سـاعت 22 و 50 دقیقه، آسمان از ابر پوشیده شد و دیگر اثـری از اشـیا نـبود.
6-مـشخصات کـلی اشـیای پرنده و اثرات آنها
گزارشهای مربوط به اشیای پرنده توسط افراد جدی از همهٔ اقشار اجتماعی، مطالعه شده است. از این مطالعات چنین برمیآید که مشاهدات تأیید شده با پدیـدههای نورانی کم دوام، چیزهای تخیلی با بینظمیهای فیزیکی مطابقت ندارد. بلکه بیش از هر چیز با دستگاههای شبیه «ماشینهای پرنده» مطابقت دارد، همانند دستگاههائی که مایل بودیم در صورت پیشرفت بیشتر تکنولوژی بـسازیم.
شـاهدان، با ارائه اسناد و مدارک، نشان دادند که به طور غیر قابل انکاری با اشیای ساخته شده در کارخانه و هدایت شده توسط خلبان و یا هدایت شده از راه دور سر و کار داریم.
اشیای پرنده صـورتهایی از یـک شیء با پیچیدگی متغیر است که معمولا از شکل هندسی کروی مشتق میشود ولی گاهی به شکل قرص گونه، بیضوی، تخممرغی، دوکی، استوانهای و مخروطی اسـت. شـیء کاملا مجهزی است که شـکل سـطح قابل رؤیت آن، در پرواز آن نقش ثانوی دارد. این اشیا وقتی از نزدیک مشاهده میشوند دارای ابعاد نسبتا کوچکی هستند-غالبا کوچکتر از 20 متر-. در رادار، ابعاد انعکاسی راداری آنها تقریبا بـه انـدازهٔ هواپیما جت بوئینگ 707 مـیباشد. اشـیای پرنده معمولا بدون چرخ و بدون بال هستند.
اشیای پرنده دارای پروازهای ساکن بوده و شتابها و سرعتهای زیادی دارند. مسیر آنها غالبا، به هنگام سرعتهای زیاد قائم است. به نظر میرسد پرواز با زاویـهٔ 45 درجـه و بیشتر یک قاعده برای پواز آنها باشد. سرعت آنها در حدود چند هزار کیلومتر در ساعت اندازهگیری شده است.
نور افشانی اشیای پرنده از سایر خصوصیات آنها جالبتر و جذابتر است. گزارشها نشان میدهند کـه اشـیای پرنده در دو فـاز مختلف، «فاز تاریک و فاز روشن» دیده میشوند. در فاز تاریک، این اشیا به صورت دستگاهی تیره و سخت مـیباشند که گاهی برق یا جرقههای کوتاهی منتشر میکنند و گاهی با روزنـههای روشـن و پایـهدار میباشند. در جریان «فاز روشن» به صورت «کره آتشین» به نظر میآید. گاهی، مرکز کرهٔ آتشین به صـورت جـسم تاریکی ظاهر میشود که با پوششی شفاف احاطه شده است.
اشیای پرنده اغـلب روی زمـین مـینشینند. محل فرود آنها، معمولا در مناطق کم جمعیت است. بیشترین تعداد از واقعهٔ زمین نشستن اشیای پرنـده، در پائیز 1954 گزارش شده است. از ویژگیهای دیگر این اشیا، وجود یک یا چند سـرنشین در آنهاست. در داخل یا در اطـراف بـیش از نیمی از تعداد اشیای پرندهای که روی زمین نشستهاند موجود زنده دیده شده است. حتی، برخی از این سرنشینان با شاهدان زمینی ارتباط برقرار کردهاند. تعداد گزارشهایی که حاکی از تماس سرنشینان اشیای پرنده بـا شاهدان زمینی است حدود یک هزارم کل گزارشها را شامل میشود. سرنشینان، معمولا دارای دو قد مختلف، بلند و کوتاه، هستند. ولی برتری با تعداد قد بلندان است. طول قد بلندان برابر یا کمی بزرگتر از قـد انـسان است. حد پائین قد، یعنی طول قد کوتولهها، در حدود 10/1 متر است. لباس سرنشینان براق و یک تکهٔ سرتاسری معمولی است. سر آنها زیر لباس مخفی میشود. سرنشینان میتوانند براحتی هوایی را کـه انـسان تنفس میکند تنفس کنند و فشار جوی و نیروی گرایش زمینی را تحمل کنند.
اشیای پرنده در پرواز در ارتفاعات کم و یا در روی زمین اثراتی بر دستگاههای ساخت بشر و محیط اطراف باقی میگذارد. جالبترین و واضحترین آنـها عـبارتند از: هر گاه به شئ پرندهای به اتومبیلی نزدیک میشود اتومبیل، موقتا، از میافتد. بدین ترتیب که موتور متوقف و چراغها و رادیوی ضعیف یا بکلی خاموش میشود ولی به محض دور شدن، اتومبیل، مـجددا، بـطور طـبیعی کار میکند. همچنین در واقع نـزدیکی بـه هـواپیما، رادیو و سیستمهای الکترونیکی آنها کار میافتد و هنگام استفاده از موشکهای هواپیما، سیستم هواپیما نیز از کار میافتد. از همه جالبتر اینکه، پرنده فاصلهٔ خـود را از اسـلحهٔ هـواپیما و توپهای ضد ایی طوری حفظ میکنند که هـمواره خـارج از برد مؤثر آنها گیرند. شاهدانی که به اشیای پرنده خیلی نزدیک شدهاند در معرض اثرات رادیو اکتیویته قرار گرفتهاند. بـه عـلاوه اشـیاء قاردند امواج رادار را به موقع حس و خنثی کنند مانع قفل شـدن رادارهای کنترل آتش شوند، و در دید دارهای دوربرد واقع نشوند.
ماهیت یوفو یا اشیای پرنده
بررسی گزارشهای مربوط به رؤیت اشـیای پرنـده بـایستی با توجه به همهٔ مدارک و شواهد موجود، توسط افراد انجام شـود. زیـرا بسیاری از کسانی که مدعی رؤیت اشیای پرنده شدهاند موشکهای پرتاب شده توسط هواپیما، شهاب، قطعات شـهابسنگ خـرد شـده که باعث انعکاس نور خورشید میشود، روشن شدن ابرهای ارتفاعات پایین تـوسط خـورشید، اقـمار مصنوعی، طبقات موشکهای حمل کننده، حاصل از سوزاندن اقمار مصنوعی، هواپیماهائی که فرود (به تـصویر صـفحه مـراجعه شود) آمدنشان را علامت میدهند، بالونهای آزمایشی، کرههای درخشان یا قرصهای براق و روشن حاصل از انـعکاس نـور توسط سطوح خارج هواپیماهای مدرن، یا هر سطح صیقلی مانند سطح بالونهای آزمـایشی، دنـبالهٔ بـخار هواپیما، حشراتی که در ارتفاعات خیلی بالا پرواز میکنند پرندگان، سیارات، ستارههای درخشان، پروژکتورها اعلانات نـورانی بـر روی بدنهٔ هواپیما، امواج برگشتی رادارهای دوربرد روی صفحهٔ رادار (در اثر تغییرات جوی محلی)، هـواپیماهای بـدون خـلبان، سراب نوری جوی، سراب الکترونیکی یونوسفری، گلولههای منور نظامی و غیره را به عنوان اشیای پرنده گـزارش کـردهاند. لازم است یادآوری شو که هیچ شیای به اندازهٔ سیارهٔ زهره به عـنوان شـئ پرنـده گزارش نشده است. همچنین، «گلوله آتشین» که در اثر نوعی تخلیهٔ الکتریکی بین ابرها حاصل مـیشود و بـه صـورت کرهای نورانی به ابعاد چند اینچ تا چند پاو به رنگهای نارنجی، قـرمز و سـفید ظاهر میشود و نیز گلولههای منور پرتاب شده توسط هواپیما، که ارتفاع انفجار آنها قابل تنظیم بـوده و مـعمولا به علت ارتفاع زیاد صدای انفجار آنها به گوش نرسیده و فقط نـور آنـها مشاهده میشود- این گلوله بعد از انفجار، ابـتدا بـه صـورت کرهای نورانی ظاهر و تدریجا منبسط و سپس مـحو مـیشود-بیشتر به عنوان اشیای پرنده گزارش شدهاند.
همچنین، بررسی گزارشها نشان میدهد کـه بـالونهای هواشناسی حدود 25 درصد گزارشهای مـربوط بـه اشیای پرنـده را شـامل مـیشود. علت این اشتباه آن است کـه در اثـر تابش نور خورشید به این بالونها، در هنگام شب، آنها را به صورت اشـیای اسـرارآمیزی جلوهگر میسازد که در جو در حرکتند.
سـراب هم در اسرارآمیز نشان دادن اشـیای پرنـده بسیار مؤثر است. سراب کـه بـاعث دریافت غیرعادی تصویر اجسام دور است، در مواقعی به وجود میآید که ضریب شکست هـوای مـنطقهای سریعا تغییر کند، بخصوص در مـواقعی کـه دمـای هوا با دمـای سـطح زمین یا اجسام مـجاور اخـتلاف زیاد پیدا کند. تصویرهای سرابی میتوانند تغییر شکل بیابند، بزرگتر یا کوچکتر از جسم، پایـدار یـا لرزان، مستقیم یا معکوس و ساده یا مـتعدد ظـاهر شوند. پدیـدههای تـخیلی را سـراب مینامند. این پدیدهها در اثـر گرما و خستگی، که بر سیستمهای عصبی اثر میکند به وجود میآید. نظیر اشیایی که مـسافران سـرگردان در کویر میبینند. در صورتی که این اشـیا وجـود خـارجی نـدارند.
حـال به بیان نـمونههایی از تـعبیر نادرست پدیدههای طبیعی که منجر به اعلام رؤیت شئی پرنده و ایجاد سر و صداهای زیاد در رسانههای گـروهی و در مـیان مـردم شده است میپردازیم. قبلا لازم است یادآوری شـود کـه پیـشرفتهای تـکنولوژی دهـههای اخـیر، تغییرات شگرفی در محیط زیست ما به وجود آورده است. ذرات مختلفی که دائما وارد جو میشوند و به صورت معلق درآمده و هستههایی برای تراکم و یونیزاسیون به وجود میآورند. جریانهای صـنعتی، عمل موتورهای درونسوز و استخراج نفت، منابع مخلوطهای گازی در هوا هستند که در سابق به این اندازه نبود و نیز توزیع امروزی منابع حرارتی، رطوبت و تابش با آنچه در گذشته بوده متفاوت است. مـسلم اسـت، این عوامل در ظهور بیشتر پدیدههای طبیعی، نسبت به سابق، بسیار مؤثر است.
یکی از پدیدههای طبیعی که به عنوان شیء پرنده گزارش شد، در نقاط مختلف زمین نیز مشاهده شد و بـه آذرخـش گلولهای، بازدید ساکنین ماورای زمین، سقوط یا پرتاب قمر مصنوعی و غیره تعبیر شد، پدیدهای است که حدود ساعت 4 بامداد روز 20 سپتامبر 1977، در حوالی شهر پتـروزاودسک واقـع در شمال شرق شوروی اتفاق افـتاد. در ایـن واقعه کرهای بشدت نورانی با هستهای متمایل به قرمز ظاهر شد که از لایهٔ خارجی آن پرتابههای نوری، سپس درخشندگی دراز و پادیار مشاهده شد. وقتی لایهٔ خـارجی بـه حداکثر گسترش خود رسـید هـستهٔ مرکزی به مدت 5 تا 10 دقیقه بیحرکت ماند. بعدها گفتند که از مرکز آن شعاعهایی به خارج پرتاب شده و هسته نیز شکافته شده است. اغب شاهدان اتفاق نظر داشتند که وقتی خروج پرتـابههای تـمام شد هستهٔ مرکزی در جهت عکس به حرکت درآمد و در پشت ابرها ناپدید شد. اولین تحقیقات جدی نشان داد که در لحظهٔ وقوع این پدیده، جو زمین، ما گنتوسفر-خارجیترین منطقهٔ جو زمین-و فـعالیت خـورشیدی در شرایط کـاملا غیر عادی بودند. بدین ترتیب که در قشر تحتانی جو، در شمال شرق شوروی، جبههٔ بزطرگی از گردباد همراه بـا گردبادهای کوچک در حرکت بود، توفانی از صدا و سیلی از الکترونهای خورشیدی همزمان بـه زمـین رسـیدند و ما گنتوسفر به حالت تحریک فوق العاده درآمد. در ضمن رگبار و هوای صاف متناوبا، هر نیم ساعت یـکبار، ظـاهر میشد و در ارتفاع حدود 10 کیلومتری، فوران شدیدی از هوا، با سرعت حدود 650 کیلومتر در ساعت، وجـود داشـت. در شـمال، شفق قطبی، از نوع نادر آن مشاهده شد و در جنوب رگبار میبارید. تحقیقات هنوز در جریان است تا عـوامل فیزیکی محرک این پدیده مشخص شود.
در سوم ژوئن 1965، جیم مک دیوت 30 دقیقه پس از پرواز با سـفینه گزارش داد: شیای را نزدیک سـفینه مـیبیند که به شکل استوانه به نظر میآید و دارای بازویی است، در مداری قرار دارد که ممکن است با وی برخرود کند. در این شئ نوعی آنتن کم کم ظاهر شد که بریده بریده بود. وقتی از مـرکز رادار نوراد سئوال شد جواب داده شد که دوازده شئ در حوالی ” Gemini 4″وجود دارند که اقمار مصنوعی با اجزای آنها میباشند، فقط یکی از آنها که ماهوارهٔ هواشناسی Pegases 2 بود ظاهرا با توصیف بالا تطبیق میکرد. مـک دیـویت از شیای که دیده بود عکس گرفت. این گزارش یکی از گزارشهایی بود که به عنوان شئ پرنده شهرت پیدا کرد. وقتی عکسهای تهیه شده توسط مک دیویت ظاهر و بررسی شد، لکـههای نـورانیای که دنبالهای هم داشت، روی بعضی از فیلمها دیده شد که کاملا با توصیفی که در جریان پرواز گزارش شده بود متفاوت بود. سرانجام، بعدا معلوم شد که شئ مذکور موشک تیتان بـود کـه تصویر آن، به علت انعکاس نور خورشید روی پنجرهٔ سفینه، مبهم شده و شکل دنبالهدار پیدا کرده بود. در 12 سپتامبر 1966، در جریان عملیات Gemini 11 کنراد رادید که در انتهای سفینه حرکت میکرد و از آن عکس نیز گرفت. در آن زمـان، ایـن شـئ که به عنوان شئ پرنـده اعـلام شـده بود ادعا شد که زیباترین شئ پرندهای است که توسط Gemini کشف شده است. ولی بعدا معلوم شد که شئ مذکور، ماهوارهٔ روسـی Perton 3 بـود کـه برای مطالعهٔ اشعهٔ کیهانی پرتاب شده بود و در چـند صـد کیلومتری سفینهٔ مذکور قرار داشت.
گوردن کوپر در پرواز با «مرکوری 9» در سال 1963 رؤیت «پروانههای فضایی» و شیای مایل به خاکستری را گزارش داده بـود. ایـن اشـیا را «اشیای پرندهٔ چند رنگ» نام گذاشتند. ولی بعدها معلوم شد ایـن اشیای نورانی تکههای بزرگ رنگ بودند که به علت تغییر متناوب دما از بدنهٔ سفینهها جدا شده بودند. بـه هـمین جـهت، بعدا که روش دیگری برای رنگ کردن سطح خارجی ماهوارهها مـورد اسـتفاده قرار گرفت این اجسام دیگر دیده نشدند.
ملاحظه میشود پدیدههای متنوعی به عنوان اشیای پرنده گـزارش مـیشوند کـه بیشتر آنها مربوط به عدم آشنایی شاهد یا شاهدان یا پدیدههای طـبیعی و یـا عـدم اطلاع از وجود اشیای موجود در فضا و در جو است. بنابراین، تعداد کمی از گزارشها مربوط به اشـیای پرنـده، بـه مفهوم واقعی آن، میباشد. مطالعهٔ آماری حدود 8000 گزارش مربوط به رؤیت اشیای پرنده که در مـدت حـدود 13 سال جمعآوری شده، نشان میدهد که حدود 96.5 درصد آنها مربوط به رؤیت اشـیای شـناخته شـدهٔ زمینی یا سماوی، میباشد و فقط 3.5 درصد باقیمانده را اشیایی تشکیل میدهند که شناخت ماهیت آنـها، بـه طور قطع و یقین، میسر نیست.
منشأ یوفو یا اشیای پرنده
اگر کلیهٔ مشاهداتی که تـعبیر آنـها تـوسط شاهد یا شاهدان غیر اهل فن مقدور نباشد اشیای پرنده تلقی شوند، به عبارت دیـگر، اگـر پدیدههایی که خواه با قوانین علمی موجود قابل تشریح و تفسیرند-ولی درک آنها بـرای مـردم عـادی خالی از اشکال نیست-و خواه به عنوان پدیدههای پیچیده و تفسیر نشده علمی شناسایی شدهاند. مانند انـعکاس نـور تـوسط قشرهای مه آلود جو، انتشار نامنظم امواج راداری در لایههای مختلفی از جو که رطوبت و دمـای داخـل آنها دارای تغییرات سریع و زیاد است، عبور شهابها، تخلیه الکتریکی و (به تصویر صفحه مراجعه شود) نـیز پدیـدههای نادر الکتریستهٔ جوی و غیره را نیز جزء اشیای پرنده به حساب آوریم در ایـن صـورت منشأهای گوناگون اشیای پرنده، که تا کـنون احـتمال داده شـده، عبارت خواهند بود:
1-تعبیر نادست پدیدههای فـیزیکی شـناخته شده -مانند پدیدههای نجومی، هواشناسی، نوری-
2-عدم اطلاع از وجود پدیدههای فیزیکی شناخته نـشده-نـظیر پدیدههای نادر الکتریسیته جوی، پدیـدههای ابـری، پلاسمای طـبیعی-
3-پدیـدههای نـاشی از تکنولوژی پیشرفتهٔ فضایی- مانند پدیدههای نـاشی از مـراجعت سفینههای فضایی به داخل جو، پدیدههای در رابطه با وسایل نقلیهٔ آزمایشی فـضائی یـا اقمار مصنوعی-
4-آشفتگی عصبی و روانی شـاهد-در اثر تاثیر گرما و خـستگی زیـاد بر روی سیستمهای عصبی و نظایر آن-
5-پدیـدههای روان شـناسی شناخته نشده.
6-دروغگویی یا تقلب و دروغ پردازی شاهد در تهیهٔ گزارش و مدارک مربوطه.
7-سـفینههای تـجسسی انسانها مأورای زمین.
8-سلاحهای خـیلی پیـشرفته و سـری ابرقدرتهای و چند کـشور اروپایـی.
لازم است یادآوری شود کـه دو نـظریهٔ اخیر بیشتر مورد توجه بوده و خیلی دربارهٔ آنها صحبت شده است. مؤلفان اغلب کـتابها و مـقالات-فهرست آنها بیش از 400 صفحه است-کـه مـطالب آنها مـسلما زیـر نـظر یا به توصیه مـقامات مسئول کشورهای یاد شده تهیه شده است. از پیش، یعنی قبل از تشریح و تفسیر گزارشها، نظریهٔ شـماره 7 را بـه عنوان منشاء اشیای پرنده میپذیرند. نـاگفته نـماند کـه نـمیتوان مـنکر وجود انسانهای دیـگر در جـهان شد. زیرا مطالعات آماری نشان میدهند فقط در داخل کهکشان ما حدود چندین میلیارد سیاره با شـرایط مـشابه شـرایط زمینی میتواند وجود داشته باشد. ممکن اسـت ایـن انـسانها حـتی خـیلی پیـشرفتهتر از انسان زمینی هم باشند.
برخی برای پذیرش نظریهٔ شماره 7، تصوراتی را به میان آوردهاند که به هیچ وجه علمی و منطق نیست از آن جمله اینکه، قمرهای سیارهٔ مریخ سفینههای بـین ستارهای بسیار بزرگاند که توسط انسانهای پیشرفتهتر عالم، حدود یک قرن قبل، روی مدار حول مریخ قرار داده شدهاند. حال آنکه میدانیم و میدانستهایم که اقمار مریخ از نوعاقمار نامنظم و از خانوادهٔ سیارکها هستند. بـه عـلاوه، پذیرش نظریهٔ شماره 7، فورا این سئوال را مطرح میکند که انسانهای مأورای زمین، که مسلما پیشرفتهترند. برای چه هدفی، با طی میلیاردها میلیارد کیلومتر راه، به زمین میآیند؟ و چرا به محض دیـدن انـسان زمینی فرار میکنند؟ این پرسشها و پرسشهای دیگر و مطالب صفحات قبل نشان میدهند که اشیای پرنده نمیتواند سفینههای تجسسی انسانهای کرات دیگر باشد. بسیاری از دانشمندان نـیز نـشان دادهاند که اطلاعات موجود، بـرای اعـتبار دادن به فرضیهٔ شماره 7 کاملا نارساست. شاید به همین جهت باشد که اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان و محققان وجود اشیای پرنده را، به صورتی کـه تـعریف میشوند بشدت انکار مـیکنند. بـنابراین، نظریهٔ شماره 8 به عنوان منشاء اشیای پرنده بیشتر مورد تأیید قرار میگکیرد. طبق این نظریه، اشیای پرنده وجود دارد و سلاحهای تجسسی و جاسوسسی متعلق به زرادخانههای سلاحهای سری کشورهای پیشرفته زمینی اسـت و مـأموریت فعلی این شیا، چنانچه گزارشهای جمعآوری شده نشان میدهد، منحصرا کسب اطلاعات است به علاوه، اکثریت قریب به اتفاق این صاحبنظران نیز معتقدند که اشیای پرنده دستگاههای سری ساخت ایـالات مـتحده آمریکاست.
دلایـلی، علاوه بر دلایل، اسناد و مدارکی که تا کنون ارائه شده است. برای پذیرش نظریهٔ شمارهٔ 8 وجود دارد که مـهمترین آنها تغییر شکل اشیای پرنده با زمان و وجود سلاحهای سری سـاخته شـده در گـذشته میباشد. از طرف دیگر، نظیر چنین سلاحهای سری نیز در اواخر جنگ جهانی دوم وجود داشته است. به همین جـهت اسـت که با ظهور اشیای پرنده در زمان حاضر، توجه بیشتر مردم به هواپیمایی از نـوع هـواپیماهای سـریای که به وسیلهٔ دانشمندان آلمانی در اواخر جنگ جهانی دوم ساخته شده بود، معطوف شد. این سـلاح که به شکل قرص بود، «جنگ افزار پدافندی» -Vergeltungs Waffe نام گرفت و به V 7 معروف شـد.
پروازهای اولیهٔ آزمایشی V 7 بـر روی دریـای بالتیک با موفقیت انجام شده بود و قرار بود این سلاح انتقامی از کارگاههای زیر زمینی برسلو خارج شود. بعد از شکست آلمان، کارگاههای مخفی مذکور به دست روسها افتاد. روسها در به چنگ آوردن کـلیهٔ وسایل این کارگاهها تعجیل فوق العادهای به کار بردند و سه مهندس سازندهٔ این سلاح را دستگیر و توقیف کردند و آنان را توأم با تمام وسایل به شوروی منتقل کردند. ولی یکی از این مهندسین به نـام دکـتر میته که پدر V 7 نیز بود، توانست ابتدا به مصر فرار کند و از آنجا به ایالات متحده آمریکا پناهنده شود. بدین ترتیب روسها و آمریکاییها به اسرار سلاح قرصی شکل V 7 دست یافتند. این هـواپیمای مـافوق صوت مجهز به دوازده عدد تور بورآکتور از نوع BMWO 28بود و قادر بود تا ارتفاع 20000 متری پرواز کند و 40000 کیلومتر را بدون توقف طی کند مسلما، در آن زمان، ساختن چنین هواپیمایی غیر قابل تصور بـود. در مـاه مه 1953 مهندس جورج کلین در روزنامهٔ دی ولت افشا کرد که دکتر میته، حقیقتا، قادر به ساختن بشقاب پرندهای با سرعت 2000 کیلومتر در ساعت بود. بنابراین ملاحظه میشود که آلمانیها نـخستین سـازندگان اشـیای پرندهاند. ابداع آنها به دو فـیزیکدان آلمـانی بـه نامهای فوگت و مولر تعلق دارد، که در زمان حکومت نازیها، روی مسئلهٔ پادگرانشی کار میکردند.
در خاتمه باید اضافه کرد که، بعد از جنگ جـهانی دومـ، آمـریکاییها نیز روی نوعی پیش سفینهٔ فضایی انقلابی، به شـکل عـدسی-مخروط ناقص مدور-موسوم به M 2- F 2 مطالعه میکردند.