معرفی کتاب من ملاله هستم ، نوشته ملاله یوسف زی

مقدمه
سال گذشته تنفر شدید انسان و عشق بیپایان خداوند برای من آشکار شد. افراد بسیاری به من کمک کردهاند که اگر بخواهم نام ببرم به اندازهٔ یک کتاب دیگر باید نوشت. اما میخواهم از همهٔ کسانی که در پاکستان و سراسر دنیا برای سلامتی من دعا کردند، و همهٔ دانشاموزان و کودکانی که از من پشتیبانی نمودند تشکر کنم. همچنین به خاطر همهٔ گلها، نامهها، کارتها و پیامهای مردم سپاسگزار هستم.
پدرم مردی است که به آزادی اندیشهٔ من احترام میگذارد، و مادرم مرا و همین طور پدرم را در راه مبارزه برای برقراری صلح و حق تحصیل تشویق میکرد و به همین خاطر احساس خوشبختی میکنم.
همچنین معلمانی مانند خانم الفت در مدرسهٔ ما بودند که علاوه بر متون درسی، بردباری و رفتار نیک به من آموختند.
بسیاری از مردم بهبودی مرا یک معجزه میدانستند، و به همین خاطر به خصوص از پزشکان و پرستاران بیمارستان مرکزی سوات، بیمارستان نظامی ترکیبی و به ویژه قهرمانانم سرهنگ جنید و دکتر ممتاز که به موقع مرا جراحی کرده و از چنگال مرگ نجات دادند قدردانی میکنم. همچنین از سرتیپ اسلم سپاسگزار هستم که اعضای اصلی بدن مرا پس از جراحی حفظ کرد.
به خصوص از ژنرال کیانی که علاقهٔ شدیدی به درمان من داشتند، تشکر میکنم و همین طور رئیس جمهور زرداری و خانوادهاش که توجه آنان در بهبودی من بسیار تأثیرگذار بود. از دولت امارات متحدهٔ عربی و شاهزاده محمد بن زاید هم برای استفاده از هواپیمایشان سپاسگزار هستم.
دکتر جاوید کیانی در روزهایی پر از اندوه و درد، شادی را به من بازگرداند و مانند پدرم بود. دکتر فیونا رینولدز در پاکستان پدر و مادرم را و در انگلیس مرا تسلی داد، از او تشکر میکنم که حقیقت آن فاجعه را برای من تعریف کرد.
کارکنان بیمارستان ملکه الیزابت در بیرمنگام فوقالعاده بودند. جولی و گروه پرستاران او رفتاری محبتآمیز با من داشتند، بت و کیت نه تنها پرستارم که مانند دو خواهر مهربان بودند. به علاوه از آیما چودری تشکر ویژه دارم زیرا به بهترین شکل ممکن از من پرستاری کرد.
ناگفته نماند که ریچارد آیروینگ لبخند مرا به من بازگرداند و خانم آنوین وایت جمجمهام را ترمیم کرد.
فیونا الکساندر نه تنها رسانهها را به خوبی مدیریت کرد، بلکه به من و برادرانم کمک کرد تا در بیرمنگام به مدرسه برویم.
همچنین ریحانه صادق همیشه سبب آرامش خاطر من بود.
اکنون میخواهم از شیذه شهید و خانوادهاش به خاطر لطف و محبتشان نسبت به من و خانوادهام قدردانی کنم که برای راهاندازی بنیاد ملاله کمک بسیاری به من کردند، و شرکت او مککنزی که در انجام این کار از وی حمایت نمودند. همچنین از همهٔ کسانی که در راهاندازی این بنیاد به خصوص مگان اسمیت، بنیاد سازمان ملل متحد، وایتال ویسز (۱) و بیاسپیس (۲) به من یاری رساندند، و از ثمر مینالله به خاطر حمایت از این بنیاد و اهدافش بسیار سپاسگزار هستم.
به علاوه از همهٔ کسانی که در ادلمن هستند، به خصوص جیمی لاندی و همکارش لورا کروکس تشکر ویژه دارم.
از گوردون براون که با استفاده از اتفاقی که برای من رخ داد یک جنبش جهانی برای تحصیل و آموزش به راه انداخت، و همچنین کارکنان دفترش؛ کمیساریای عالی پیشین پاکستان در لندن، واجد شمس حسن، به خصوص آفتاب حسن خان و همسرش اروم گیلانی تشکر میکنم. ما در این کشور غریب بودیم و آنان کمک کردند تا بتوانیم محلی برای زندگی بیابیم. همچنین از راننده شهید حسین سپاسگزار هستم.
و در نهایت تشکر ویژهای دارم از کریستینا که رؤیای مرا به واقعیت تبدیل کرد. هرگز تصور نمیکردیم بانویی خارج از خیبر پختونخوا یا پاکستان چنین علاقه و درک درستی از کشورمان داشته باشد.
ما بسیار خوش شانس هستیم که کسانی مانند کارولینا ساتن، جودی کلین و آرزو تحسین به ما کمک کردند تا این داستان را به بهترین روش ممکن حکایت کنیم.
از عبدالحی کاکر دوست خوب پدرم که با دقت این کتاب را بررسی کرد، و یکی دیگر از دوستان پدرم عینمالرحیم به خاطر کمکهای ارزشمندش دربارهٔ تاریخ منطقهمان بسیار سپاسگزار هستم.
همچنین میخواهم از آنجلینا جولی برای کمک سخاوتمندانهاش به بنیاد ملاله کمال تشکر را داشته باشم.
از همهٔ معلمان خوشال که در غیاب پدرم مدرسه را حفظ کردهاند قدردانی میکنم.
خداوند را شاکر هستیم برای روزی که بانویی به نام شهیده چودری به خانهٔ ما آمد، اکنون او یکی از حامیان خانوادهٔ ما شده است.
و از مونیبه که همیشه بهترین دوست و پشتیبانم بوده است، و برادرانم خوشال و اتل سپاسگزار هستم.
ملاله یوسفزی
هر خارجی که تاکنون این فرصت را داشته است از سوات دیدن کند به خوبی میداند که مردم این منطقه چه قدر مهماننواز هستند. میخواهم از همهٔ کسانی که آن جا به من کمک کردند؛ به خصوص مریم، معلمان، دانشاموزان مدرسهٔ خوشال، احمد شاه در مینگوره و سلطان رم تشکر کنم. همچنین از ژنرال عاصم بجوا، سرهنگ عابد علی عسکری، سرگرد طارق و گروه روابط عمومی خدمات داخلی، و آدم الیک که یادداشتهایش را در اختیارمان گذاشت سپاسگزار هستم.
در انگلستان، کارکنان بیمارستان ملکه الیزابت به خصوص فیونا الکساندر و دکتر کیانی کمک شایانی به ما کردند. از دیوید گادوین، جودی کلین، آرزو تحسین و مارتین ایونز، ویراستارم در ساندی تایمز، تشکر ویژه دارم. از همسرم پائولو و پسرم لورنزو نیز بسیار سپاسگزار هستم.
و سرانجام از ملاله و خانوادهٔ او تشکر میکنم که داستان زندگی شان را در اختیار من گذاشتند.
کریستینا لمب
یادداشتی دربارهٔ بنیاد ملاله
هدف من از نوشتن این کتاب رساندن صدایم به گوش مردم دنیا، به نمایندگی از طرف همهٔ دختران جهان بود، میلیونها دختری که از حق تحصیل محروم میشوند و نمیتوانند از استعدادهای خود بهره ببرند. امیدوار هستم داستان زندگی من برای همهٔ دختران الهامبخش باشد تا صدایشان را به گوش دنیا برسانند و قدرت درون خود را احساس کنند، اما مأموریت من در همین جا به پایان نمیرسد. برای اجرای مأموریت من، و در واقع مأموریت ما، لازم است که به طور جدی برای تحصیل دختران تلاش کنیم و به آنان قدرت بدهیم که زندگی و جامعهٔ خود را دگرگون سازند.
به همین دلیل است که بنیاد ملاله را تأسیس کردهام.
بنیاد ملاله معتقد است که همهٔ دختران و پسران میتوانند دنیا را دگرگون سازند و تنها چیزی که نیاز دارند یک فرصت است. بنابراین بنیاد تلاش میکند که این فرصت را در اختیار دختران قرار دهد و به آنان کمک کند تا تواناییهایشان را به خوبی بشناسند و فردایی بهتر برای خود بیافرینند.
من ملاله هستم
نویسنده : کریستینا لمب ، ملاله یوسف زی
مترجم : هانیه چوپانی
ناشر: انتشارات کتاب کولهپشتی
تعداد صفحات : ۳۴۴ صفحه