چگونه مادر خوبی باشیم؟ نقش و تأثیر مادران در زندگی فرزندان
مادری کردن هم روحیهبخش است و هم سبب دلشکستگی است. چه چیز روحیهبخشتر از نوزاد خفتهای است که محکم به آغوش شما چسبیده و صداهای کودکانهای از خود درمیآورد؟
چه چیز سبب میشود که قلب مادری به تپش درآید جز شنیدن این عبارت که: «مادر، دوستت دارم». این جمله که همیشه با یک در آغوش گرفتن مشتاقانه همراه است، چه قدر ما را به شوق میآورد؟ چه قدر دلهای ما سرشار از شور و اشتیاق میگردد، آنگاه که میبینیم کودکان ما تبدیل به انسانهایی بااعتماد به نفس و خوشحال و دوستداشتنی شدهاند؟
داشتن خانواده و مادری کردن، برای من بیشترین لذتها و شادیها را در زندگی به ارمغان آورده؛ البته گاه، در کنار این لذت، غم نیز بوده، لحظات سرشار از غم و رنج زندگی من، آن لحظاتی بوده که میدیدم فرزندانم از غم یا گرفتاری در رنج هستند یا لحظاتی بوده که میدیدم امنیت کودکانم به خطر افتاده یا زمانی بوده که به شدت نیاز به حضورشان داشتهام، اما آنها از من دور بودهاند.
«الیزابت استون» اوج احساسات مادری را چه زیبا بیان کرده که: تصمیم برای بچهدار شدن، تصمیمی شگفتانگیز است. این تصمیم، یعنی اینکه برای همیشه اجازه میدهی که قلبت، بیرون از جسمت در تپش باشد.
کاش این کتاب، در آن زمان که چهار فرزندم کوچک بودند، به عنوان یک راهنما در اختیار من بود، البته هم اینک که کودکانم بزرگ شدهاند و من متوجه این کتاب شدهام، باز از خداوند سپاسگزارم؛ چرا که خواندن این کتاب، به من کمک کرد که قدر و ارزش مادر بودن و مادری کردن را بدانم و نقاط قوّت و ضعف مادری را درک کنم و به راحتی نوههایم را بزرگ کنم.
حاصل تمامی این کتاب این است که به ما یاد میدهد که چه طور برای همیشه یک مادر بمانیم. سالهاست که باور و اعتقادم این است که پدری کردن و مادری کردن، راهی برای تزکیه و صافی روح است. این کار به روحهای ما فرصتی میدهد تا قدرت و توان و آرامشی تازه را به دست آوریم.
کتاب قانون مادری یک راهنماست. یک دوست شفیق و یک یار خوب برای ماست تا بتوانیم بیشتر از پیش، در شگفتیهای مادری کردن غوطهور شویم.
اجازه دهید این کتاب به شما چیزهایی بیاموزد که در پرتو آنها، از این پس بتوانید به احساستان اعتماد کنید و به عنوان یک مادر، هم با کودک درونتان و هم با کودکانی که از آنها مراقبت میکنید، نرم و مهربان باشید.
سو پاتِن توئل
مقدمه
سالها پیش، در یک شب تابستانی، در یک کلیسای بزرگ، روی صندلی نشستم و به آواز «ویمالا» گوش دادم. من پشت سر او نشستم و امیدوار بودم که حضورم، موسیقی زیبا و احساس شورانگیزی که اشک در چشمانم آورده بود را خراب نکند. امروز که کتاب «قانون مادری» را میخوانم، اشک در چشمانم حلقه میزند و مرا به یاد اشکهایی که چند سال پیش ریختم میاندازد.
در همان اولین سالهایی که من با ویمالا در دِنور آشنا شدم، هر دو در مرکزی بزرگ کار میکردیم که آن مرکز، پر از افراد جوانی بود که سعی میکردند سازمانی معنوی و اجتماعی را هدایت کنند. یادم هست که ویمالا انسانی آرام و پرتوان بود که همیشه از هیاهو و سر و صدا دوری میکرد، اما هر چه را که لازم داشت به دست میآورد. او کسی بود که در کناری مینشست و شاهد همهٔ اتفاقات بود و بعد با یک حرکت مناسب، همه چیز را به سرانجام میرساند.
وقتی ویمالا وارد عمل میشد، راه انجام کارها روشن میشد. او مسیری واضح را بر جای میگذاشت تا دیگران به راحتی بتوانند پا جای قدم او بگذارند. او وقتی میخواست به روش سزارین زایمان کند، احساس کرد که آمادگی این کار را ندارد، به همین خاطر به شکلگیری گروه آموزشی تولد از راه سزارین در بولدرِ کلرادو کمک کرد.
او بعد از آموزش نحوهٔ ماساژ کودکان در هند، توانست با موفقیت این آموزشها را بر روی پسرش که دل دردهای شدید و کولیتی داشت، امتحان کند. سپس شروع به آموزش دیگر والدین نمود و تا وقتی که دومین فرزندش چشم به جهان گشود، او مشغول آموزش به دیگران بود تا آنها خودشان مربی باشند. از همین حرکتهای کوچک بود که انجمن بینالمللی ماساژ اطفال پا گرفت؛ که تاکنون توانسته به مردم دنیا از اروپا گرفته تا آفریقا و آسیا این آموزشها را بدهد. وقتی ویمالا چیزی را لازم ببیند به دنبال راههای عملی میگردد تا بتواند تغییری ایجاد کند. وقتی معلم معنوی او در زندان با بدرفتاری مواجه شد، او شواهدی گردآوری کرد و کتابی نوشت تا اطلاعرسانی نماید. وقتی که میخواست زبان بنگالی را یاد بگیرد، یک برنامهٔ یادگیری برتر را تهیه کرد تا به دیگران هم در این زمینه کمک کند و خودش در این راه، یک سخنگوی حرفهای شد. وقتی عاشق بنگلادش شد، برای بچهها کتابی تحت عنوان بنگلادش رودخانههایی در یک سرزمین شلوغ را نوشت.
برای اینکه به زنان کمک کند که معنویت را به زندگیشان بیاورند، راهنمایی برای زنان به سوی معنویت را نوشت. وقتی که دیگران حرف میزنند یا فقط شکایت میکنند، ویمالا آستین بالا میزند.
کتاب قانون مادری که اولین بار در سال ۱۹۹۱ میلادی منتشر شد، وقتی پا به زندگی ویمالا گذاشت که او میدید بچههایش هم به او نزدیک شدهاند و هم دور، او میدید که فرزندانش تبدیل به نوجوانهایی پرشور شدهاند که در حال دست و پنجه نرم کردن با تغییرات و کشمکشهای خانوادگی هستند و تصمیماتی میگیرند که گاه به عنوان یک مادر، وجود او را نادیده میگیرند. به همین خاطر او تصمیم گرفت که بار دیگر از نو، خانوادهای تازه تشکیل دهد تا بتواند تعادل را برقرار کند.
مثل تمامی هنرمندان حقیقی، در اثر او، هم غم و هم شادی حضور دارند. ویمالا در بُرهههایی از زندگی، با فقر و مشکلاتی در زمینهٔ سلامت و آزار و اذیت سر و کله زده، ولی او همهٔ این مسائل را با تفکری عمیق و عشق و موهبتهای روحانی سپری کرده و با نظم و الهام به کارهایی عملی مثل قانون مادری که براساس یک متن باستانی است پرداخته و به ما والدین کمک کرده که در یک جهان مدرن و پراسترس، پدران و مادران خوبی باشیم.
آخرین مطلب اینکه در سال ۱۹۸۴ میلادی، من در دورهٔ آموزشی مربیان ماساژ اطفال که ویمالا آن را برگزار کرد شرکت کردم. پدری که در کلاس آموزشی با نوزادش خشن برخورد میکرد، به یک دلیل ساده، و آن هم این بود که او درشت و هیکلی بود. در این هنگام مربی، نگران سؤال کرد: «آیا نباید شور و اشتیاق او را برای محافظت از نوزادش متعادل کرد؟» ویمالا جواب داد: یادتان باشد که هر نوزاد و هر والدی، رابطهای خاص دارند. این بچه، پدرش را میشناسد و عاشق اوست، کار ما هم این است که فقط شاهد این ارتباط باشیم، به آن برسیم و از والدین برای داشتن ارتباط همدلانه با فرزندانشان حمایت کنیم. این ارتباط خاص و معنادار است و فلسفهٔ آن در کتاب قانون مادری بیان شده است.
شما و فرزندتان، یک ارتباط خیلی خاص و منحصر به فرد دارید. راهنماییها و بکن و نکنهایی که در این کتاب آمده، شاید برای شما کارآیی نداشته باشد و شما مجبور باشید در نهایت، به حرف دلتان یا به حرف کودکتان گوش بدهید و بعد تصمیمهایی بگیرید که برای هر دوی شما خوب باشد. از زمانی که من ویمالا را در سن سی و پنج سالگی دیدم تاکنون، حوادث زیادی رخ داده، بچههای ما بزرگ شدهاند و برای خود کسی شدهاند، اما مثل خیلی از پدران و مادران دیگر ما همچنان به یکدیگر عشق میورزیم و در لذتها و ترسها و معنویت و واقعیت و اشکهایمان با هم شریک هستیم.
امیدوارم که مادری کردن شما، برای شما و فرزندانتان، راضیکننده باشد.
جودی رایت
«جودی رایت»، مادر پنج دختر بزرگ و بالغ است و در نورتامپتون زندگی میکند. او به مدت بیست سال، مسؤولیت وب سایتی برای مادران شیرده را برعهده داشته و مدتهای مدیدی برای انجمن ماساژ کودکان آمریکا و انجمن بین المللی ماساژ کودکان به عنوان یک مربی بین المللی کار کرده است. او مشاوری معتبر برای شیردهی و مربی امور معنوی میباشد.
مقدمهٔ نویسنده
بعد از اینکه اولین کودکم چشم به جهان گشود، مادری کردن بخش مهمی از مسیر معنوی زندگی من شد. من که سالها قبل از حاملگیام، به مسائل معنوی پرداخته بودم، دوست داشتم که به روال زندگی قبلیام ادامه دهم، اما این را هم میدانستم که بارداری و به دنیا آمدن بچهٔ کوچک، یک نوع آشفتگی و بینظمی در زندگی من ایجاد میکند که با سکوت و آرامشی که در مسائل معنوی هست، در تضاد میباشد. جستجوی من به منظور یافتن راهی برای ادامهٔ کارم به عنوان یک سخنران معنوی، سبب شد که دربارهٔ معنویت و جایگاه آن در زندگی روزمره بسیار بیندیشم.
وقتی اولین فرزندم به دنیا آمد، وقت آن رسیده بود که به طور جدی درسی را تمرین کنم که بخشی از آموزش من در مسائل معنوی است. این درس که در زبان سانسکریت «مادهویدیا» یا دانش شیرین نامیده میشد، دعوت به حضور معنویت در هر مرحله از زندگی روزمره و فرآیند آگاهانهٔ درک یگانگی تمامی چیزهاست. سعی برای درک عمیق وحدت و یگانگی همهٔ چیزها با هم، امری مقدس است.
ماساژ کودکان نیز به عنوان ابزاری شگفت، به بخش مهمی از رابطهٔ من با بچههایم تبدیل شد. من این مطلب را تحت عنوان «ماساژ کودکان» در جزوهمانندی برای والدینی که عاشق فرزندانشان هستند نوشتهام.
همانطور که فرزندانم بزرگ و بزرگتر میشدند، روابط ما بیش از پیش عمیقتر میشد و رشد بیشتری پیدا میکرد. احترام، پذیرش، تشویق، حد و حدود، کمک و یاری رسانی، درک و فهم و بالاتر از همه عشق بیقید و شرط و امور معنوی و امثال اینها، چیزهایی بود که لازم بود فرزندانم یاد بگیرند و من باید این چیزها را به آنها آموزش میدادم و به همین خاطر مجبور شدم که خودم این چیزها را یاد بگیرم.
بچهها مثل آینه هستند. آنها دائما آنچه که در وجود شما میگذرد را به شما نشان میدهند. هر مرحله از رشد آنها فرصتی است که درد و رنجهای درونی شما، التیام پیدا کند. شما در هر بخش از زندگی کودکتان، نسبت به اخلاقیات و مسائل باطنی دقیقتر میگردید و به معنای واقعی انسان میشوید. پدری کردن و مادری کردن، یک مسیر معنوی است که برای شما درد و لذت زیادی به همراه دارد و میتواند تأثیر مثبتی روی شخصیت و رفتار شما بر جای بگذارد. من باور دارم که فرزندان ما، ناخواسته و معصومانه، فضیلتهای انسانی را به ما یاد میدهند تا ما به یک انسان حقیقی تبدیل شویم. قلب من، درسهایی از معنویت نهفته در مادری کردن را آموخته و این کتاب به من این فرصت را داد تا بخشی از این درسها را باز مرور کنم و دوباره یاد بگیرم. من امیدوار هستم که شما هم این انگیزه و الهام را پیدا کنید و سفر شما با فرزندتان، سفری لذتبخش و سرشار از آرامش گردد؛ چرا که در این صورت است که زندگی، به شما آنچه را که میخواهید یاد میدهد.
یگانگی
* قانون مادری دربرگیرندهٔ یگانگی همهٔ چیزهاست.
* شما و فرزندتان به سوی سفر یکی شدن حرکت میکنید و اصولاً همان هستید.
* مادری از این دانش ناشی میشود؛ دانشی که به یگانگی خدا اقرار دارد. پیوندِ مادر و فرزندی، یگانگی میآورد و هرگز شکسته نمیشود. هر گاه دچار شک و عدم قطعیت شدید، به این حقیقت ساده برگردید.
* با هم یکی شوید، که در این صورت، توهم جدایی از بین میرود.
* آرام باشید و اجازه دهید که وحدت و یکی شدن، آشکار گردد.
استقلال
* مثل یک قانون ابدی است: مادر خردمند فرزندش را به دنیا میآورد، اما مالک او نمیشود. او نیازهای کودکش را برآورده میکند و نیازی به سپاس و قدردانی ندارد.
* اساتید بزرگ چگونه شاگردان را تربیت میکنند، طبیعت چگونه گیاهان و حیوانات را در دل خود پرورش میدهد، معلمان بزرگ هم لازمهٔ رشد بچهها نیستند، اما به آنها سرمایهای که برای زندگی لازم دارند را یاد میدهند.
* طبیعت بیآنکه نیازی به تشکر و سپاسگزاری داشته باشد، احتیاجات ساکنین زمین را برآورده میسازد، مادر اصل و اساس وجود است. او عامل آرامش بخش کودکش است.
* مادر مثل یک مربی و پرورش دهنده به کودکش اجازهٔ اشتباه کردن را میدهد و بیهیچ قید و شرطی کودکش را دوست دارد.
* مادر وقتی در مسائل دخالت میکند که واقعا نیاز به استفادهٔ صحیح از قدرت مادریاش باشد.
* مادر مثل طبیعت اجازه میدهد که نتیجه و عاقبت هر کاری به بار بنشیند تا وقتی چیزی از دست میرود، تعادل بار دیگر برقرار شود.
واکنش
* مادری کردن درست، سبب برطرف شدن کامل نیازهای بچه میشود.
* نمیتوان همهٔ خواستهها و فرامین یک کودک را به مرحلهٔ انجام درآورد.
* از خودتان این سؤال را بپرسید که کودک من سعی میکند که کدام خواستهاش را به من بگوید؛ این کار ساده و آسانی نیست. احتیاجات و نیازهای یک کودک، ممکن است چندان واضح و قابل درک نباشند.
* تمرکز روی کارهایی که بچه نباید انجامشان بدهد، سبب جذب انرژی مضاعف و دوبرابر میشود. اشاره کردن به کارهایی که بچه باید آنها را انجام بدهد، سبب بیزاری از خود و کشمکش و نزاع میگردد.
* از قوانین و مقررات الهی، عاقلانه پیروی کنید. نیاز فعلی را از راه فعالیت یا عدم فعالیت برآورده سازید. برطرف کردن نیازها، قانون طبیعت میباشد و ظالمانه نیست.
* قانونهای بشری نمیتوانند ضامن خوشبختی و سعادت باشند، بلکه همه چیز در دست قدرت خداوند توانا و بزرگی است که حی و حاضر است و در همه جا حضور دارد.
* به عملکرد پاداش ندهید، بلکه به نیتی که کودکتان در انجام این کار داشته توجه کنید. شما همچون آینهای هستید که کودکتان، خودش را در آن میبیند و اصلاح میکند.
داشتن هدف در زندگی
* یادتان باشد که شما و فرزندتان مثل مسافرانی در زمانی محدود هستید. داشتن تعادل و ثبات در زندگی بسیار مهم است و نمیشود دائما از این شاخه به آن شاخه پرید.
* شما در زندگی بشری، همچون قطرات اقیانوسی هستید که باید همراه با دیگر قطرات، زندگی خود را بسازید.
* یادتان باشد که جهان، دارای هدف است و سفر شما، چشم اندازی دارد.
احترام گذاشتن
* بچههای شما ذهنی هوشیار و خودآگاه دارند، بنابراین، آنها را با احترام و حرمت گذاشتن به دیگران، تربیت کنید.
* با فرزندان خود، حتی اگر کودکی بیش نیستند، با احترام برخورد کنید؛ چرا که شما مالک آنها نیستید.
* با رفتار خود، احترام گذاشتن به دیگران را به فرزندان خود یاد بدهید، بچهها با رفتار مهربانانه رشد میکنند.
* کودکی که رفتار محترمانهٔ پدر و مادر خود را الگوی زندگی خود قرار میدهد، بیشتر از کودکی که با پرحرفیهای زیاد، فقط حرفِ احترام گذاشتن به دیگران را میشنود، به سایرین احترام میگذارد.
زنانگی
* مادری اصلی زنانه است. مادر، مثل زمین منشأ رویش و زایش است. اگرچه گاه بعضی زنان نقشی مردانه دارند، اما همین زنان هم تمامی توان و انرژی خود را از بعد زنانه به دست میآورند.
* مادر به دختران خود یاد میدهد که به ماهیت زنانهٔ خود احترام بگذارند.
* مادر به پسرانش یاد میدهد که در مقابل خانمها رفتاری محترمانه داشته باشند و برای همهٔ زنان، ارزش و احترام قائل شوند.
* مادر واقعی هرگز خودش را حقیر نمیکند و تسلیم سختیها نمیشود. توان مادر، شکستناپذیر است.
* مادر، مثل زمینی است که ما با آرامش بر روی آن راه میرویم، اما گاهی اوقات هم میتواند با یک نفس عمیق، ما را به درون خود بکشد.
از خودگذشتگی و ایثار
* چیزهایی که دوام آوردهاند، به این خاطر بوده که آگاهی و هوشیاری ابدی، به آنها قدرت داده است.
* مادری که خودش را وقف فرزندانش میکند، خسته میگردد، اما از این کارش راضی است.
* مادری که نیمهشب و سحر از خواب ناز بیدار شده و به فرزندش رسیدگی میکند، این کار را با فروتنی و بیهیچ چشمداشتی انجام میدهد و به مرور زمان، به مرحلهٔ ایثار میرسد. کودکانی که در آغوش چنین مادرانی پرورش مییابند، کودکانی آرام هستند.
* مادرانی را دیدهاید که گاه از شدت نگرانی برای فرزندشان، به نفس نفس میافتند؟ مادرانی را دیدهاید که خود را وقف فرزندانشان کردهاند و از خواستههای خویش گذشتهاند؟ آیا میشود زنی مادر باشد و این کارها را انجام نداده باشد؟
* هستند مادرانی که انجام خواستههای خود را با انجام خواستههای فرزندانشان ترکیب کردهاند و اینگونه به سوی کمال گام برداشتهاند.
* یک مادر در آن زمان که کودکش گریه کنان به خواب رفته میتواند کنار او بنشیند و اشکهایش را پاک کند و اینگونه خود را پیدا کند.
پذیرش
* آب، بیآنکه از ما چیزی بگیرد، ما را پاکیزه و تمیز میکند، ما را سیراب و بانشاط میسازد و بیقراریها و ناآرامیهای ما را آرامش بخشیده و تسکین میدهد، مثل مادر.
* یک مادر هم در رابطهٔ با فرزندش همین طور است، از همان لحظهای که کودکش چشم به جهان میگشاید، همهٔ نگرانیهای یک مادر، فرزندش است.
* یک مادر عاقل بدون غرولند کردن، ریخت و پاشهای کودکش را مرتب میکند. او گریه زاریها و عصبانیتهای فرزندش را نادیده میگیرد، بیآنکه برای آنها، مجازات یا اظهار نظری بکند.
* یک مادر خردمند، دربارهٔ بچهاش قضاوت نمیکند.
قدرت
* مادر شدن قدرت عظیمی به یک زن میدهد. یک مادر خیلی آسان میتواند فرزندش و سرنوشت او را کنترل کند. او میتواند کودک خود را به یک انسان ایدهآل مبدل کند و نقایص او را تصحیح نماید.
* قدرت و توان عشق یک مادر، مثل طلایی در یک گنجینه است که بزرگنمایی و درخشش خاصی دارد و باید بروز پیدا کند و ظاهر شود. این عشق وقتی با عاطفه و مهربانی مادرانه همراه گردد، کارساز میشود.
* وقتی میخواهید در روابط خود با فرزندتان، از قدرت و توان خود استفاده کنید و عشق و محبت را به کناری بگذارید، خوب فکر کنید و بیندیشید، آیا این بهترین راه برای برقراری ارتباط با فرزندتان است؟
* گاهی لازم است که از مواضع خود عقبنشینی کنید و دیدگاههای خود را به خوبی بسنجید.
* وقتی میخواهید از قدرت خود استفاده کنید، با آرامش و منصفانه این کار را بکنید. در این راه تردید نداشته باشید.
قانون مادری: نقش و تأثیر مادران در زندگی فرزندان
نویسنده : ویمالا مک کلور
مترجم : عفت حیدری
ناشر: کتابسرای بیان
تعداد صفحات : ۲۷۶ صفحه
این نوشتهها را هم بخوانید