کتاب رومئو و ژولیت (داستانهای سرگرمکننده شکسپیر)
ویلیام شکسپیر بیشک معروفترین شاعر و نویسنده انگلیسی زبان است که با آثاری چون هملت، اتللو، مکبث و… شناخته شده است. دربارهٔ زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست جز اینکه فرزند جان شکسپیر بازرگان پشم بوده است و در ۲۳ آوریل ۱۵۶۴ در استراتفورد متولد شده است. گفته میشود که زبان لاتین را در مدرسهٔ گرامر استراتفورد آموخته است ولی دربارهٔ اینکه آیا تحصیلات دانشگاهی داشته یا خیر و اگر داشته در کجا، هیچ سندی وجود ندارد. همینقدر میدانیم که در دوران پادشاهی جیمز اول با گروه بازیگران موفق و معروف مردان پادشاه (۱) همکاری میکرده است. در ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ درگذشت بدون اینکه هیچ نسخهای از نمایشنامههایش در دسترس عموم قرار گرفته باشد. گرچه مجموعهٔ غزلیاتش اولین بار در ۱۶۰۹ به چاپ رسید و شاهد اجرای نمایشهایش بود.
رومئو و ژولیت به همراه هملت و مکبث یکی از مشهورترین آثار تراژدی شکسپیر محسوب میشود که احتمالاَ آن را بین سالهای ۱۵۹۱ و ۱۵۹۵ نوشته است. این اثر، مخصوصاً دو شخصیت رومئو و ژولیت امروزه به سمبل عشاق تبدیل شدهاند.
اثر حاضر شامل دو بخش است: بخش اول با عنوان وصفی کودکانه از شکسپیر، زندگینامهٔ مختصری از شکسپیر را دربرمیگیرد که به زبانی ساده و شیرین برای کودکان گفته شده و در ترجمه سعی شده همان لحن ساده حفظ شود تا واکنش کودکان برای خوانندگان ملموستر باشد و در بخش پایانی نظر خود کوکان آورده شده است. در این بخش حتی غلطهای املایی کودکان در متن انگلیسی حفظ شده که مترجم با ضبط برخی واژگان به صورت عمدی سعی کرده است آنها را به خوانندگان فارسیزبان انتقال دهد؛ سپس نسخهٔ سادهشدهٔ رومئو و ژولیت را میخوانیم که ترجمهای است از مجموعه کتابهای داستانهای سرگرمکنندهٔ شکسپیر (۲) که توسط لوییس بردت در سال ۱۹۹۸ برای مخاطبان کودک و نوجوان نوشته شده است و خود کودکان آن را اجرا کردهاند. تأثیری که بچهها از شنیدن داستان، بازی در نقش یکی از شخصیتهای آن، دیدن نمایش و غیره گرفتهاند در بسیاری از صفحات کتاب آورده شده است.
در ترجمه سعی شده تا حدّ امکان جانب وفاداری رعایت شود و جان کلام حفظ شود. نوشتههای کودکان که بعضاً به صورت زبان محاورهای بوده به همان صورت ترجمه شدهاند.
در ترجمهٔ این اثر از برگردان علاءالدین پازارگادی (۳) استفاده شده است؛ همینطور در مواردی که مترجم با جملهای مواجه شده که مستقیماً از متن اصلی آورده شده (تعداد این جملات زیاد بود) به این ترجمه رجوع کرده است. در یادداشتهایی که در پانویس آورده شده، شمارهٔ صفحهٔ این عبارات ذکر شده است.
گرچه کتاب حاضر و تمام مجموعه کتابهای لوییس بردت با عنوان مذکور به نیت و برای مخاطبان کودک نوشته شده است این آثار میتوانند برای بسیاری از مخاطبان نوجوان، جوان و حتی بزرگسال هم جذاب و خواندنی باشد.
به امید روزی که شاهد چاپ آثاری از این دست از ادبیات کهن ایران زمین باشیم.
شیما طیبی جزایری
وصفی کودکانه از شکسپیر
نوشتهٔ لوییس بردت
مقدمه
وقتی دخترم بچه بود، عادت داشت که شبها قبل از اینکه بخوابد بر روی تختش بنشیند و من برایش قصه بگویم. از آنجایی که ذاتاً هیچ استعدادی در خلق قصه نداشتم، از هر منبعی که به فکرم میرسید، سود میجستم، این منابع اغلب نمایشنامههایی بود که در آن زمان در حال تمرینشان بودم.
نمایشنامههای شکسپیر از جمله قصههایی بودند که او از سه سالگی، علاقهٔ خاصی به شنیدنشان داشت. یکی از اولین داستانهایی که توجهاش را جلب کرد، داستان (در واقع خلاصهای از داستان) هملت بود، به خاطر میآورم که این طور شروع میشد:
«روزی روزگاری، شاهزادهٔ جوانی بود به نام هملت. بیچاره هملت پدرش فوت کرده بود و مادرش با عموی هملت کلادیوس ازدواج کرده بود. هملت از این موضوع خیلی خیلی عصبانی بود!»
امروز بیست سالی از آن روزها میگذرد، ولی علاقهٔ دخترم به شکسپیر و جرئتش در نزدیک شدن به این آثار بزرگ و پیچیده برایش بسیار مفید واقع شد، هم در دوران تحصیلش و هم در تماشای تئاتر. فقط از این متأسفم که خانم لوییس بردت هیچگاه آموزگارش نبوده است.
لوییس بردت هم تقریباً همین کار را کرد، ولی برای عدهٔ بیشتری، برای یک نسل از کودکان. او در وهلهٔ اول تصمیم دارد شکسپیر و آثارش را طوری به شاگردان کلاس دوم و سومش آموزش دهد که برای بچهها جالب و سرگرمکننده باشد. آنها را فعالانه در شکلگیری این داستانهای جاوید شرکت میدهد، به آنها اجازه میدهد تا معانی نهانی متن و برداشت خود را از آن با بهکارگیری خلاقیت و تصور خود ارائه کنند، شخصیتپردازی را به شیوهٔ خودشان انجام دهند و جنبههایی از آن را کم و زیاد کنند؛ همچنین مکالمههایی را بنا به موقعیت و براساس متن به آن بیفزایند. داستان وصفی کودکانه از شکسپیر به خوبی نشان میدهد که او به گونهای کودکان را به شناختن شکسپیر فراخوانده که گویی او نمایشنامهنویسی در همین دوران است ـ و در واقع، دوست بچههاست.
اولین باری که به یکی از کلاسهای خانم لوییس بردت رفتم، از هیجان و شور و شوقی که کودکان نشان میدادند تا بخشی از برنامهٔ شکسپیر باشند غافلگیر شده بودم. مشتاقانه و با شتاب برایم تعریف میکردند که در ذهن اولیویا چه میگذرد و یا سباستین با چه مشکلاتی مواجه شده تا خواهرش را که مدتها بود گمش کرده بود، پیدا کند. آنها در نقش شخصیتهای شب دوازدهم فرورفته بودند کاری که هنرپیشههای تئاتر باید چندین ماه وقت صرف کنند تا انجامش دهند.
نسخههایی از نمایش که برداشت خود آنهاست بسیار دوستداشتنی، زنده و خیلیخیلی سرگرمکننده است. و خیلی جالب است که به طرز غافلگیرکنندهای درست و دقیق هستند. این کودکان در حالی بزرگ میشوند که یکی از بزرگترین نوابغ را با تمام وجود، با گوشت و پوست خود احساس میکنند. آیا در تمام زندگی ما بزرگسالان آموزشی تا این حد مفید، خلاقانه، و سودمند بوده است؟
وصفی کودکانه از شکسپیر با نوشتههای کودکان تکمیل شده و نشانهٔ صمیمیت آنها با شکسپیر است؛ در این اثر کودکان او را و دوران زندگیش را کاوش میکنند. همهٔ آموزگاران، اولیا و کودکان باید مانندِ این کلاس را داشته باشند؛ کلاسی که در آن بچهها مدرسه و آموختن را دوست دارند و با توانایی خارقالعادهٔ لوییس بردت احساس میکنند که شکسپیر متعلق به خود آنهاست.
مارتا هنری
استراتفورد، واقع در اونتاریو، کانادا
باعث افتخار من است که بیست سال است آموزگار پایهٔ دوم و سوم در مدرسهٔ دولتی هملت در استراتفوردِ اونتاریو هستم. بچهها با ذهنهایی دستنخورده و آمادهٔ آموختن به مدرسه میآیند. ما با همدیگر جادوی شکسپیر را کشف کردیم. کلام آنها و هنرشان اثری با کیفیتی ممتاز را به نمایش میگذارد و طراوت و تازگی ذهنهای جوانشان را آشکار میکند. من این کتاب را به تمام این کودکان تقدیم میکنم.
لوییس بردت
رومئو و ژولیت (داستانهای سرگرمکننده شکسپیر)
نویسنده : لوییس بردت
مترجم : شیما طیبی جزایری
ناشر: نشر قطره
تعداد صفحات : ۸۲ صفحه
این نوشتهها را هم بخوانید