معرفی کتاب « روح هومیوپاتی »، نوشته راجان سانکران
مقدمه
بار اول نیست و احتمالاً بار آخر هم نخواهد بود که کار را از وسط شروع میکنم و بعد اگر ادامه پیدا کند به انتها و ابتدا میرسم. در مورد کتابهایی هم که در زمینه هومیوپاتی ترجمه کردهام به همین ترتیب عمل شده است. حقیقت این است که بعد از آشنایی با روش هومیوپاتی و رسیدن به این باور که این روش میتواند بسیار مفید باشد، به درخواست دوست جوان دانشمندم آقای پیمان رشیدی قسمتی از کتاب دوم همین نویسنده به نام «ساخت و بافت هومیوپاتی» را ترجمه کردم و ازآن جایی که مطلب برایم بسیار جالب بود ترجمه آن را تا به آخر ادامه داده و سپس به اول کتاب برگشتم و ترجمه را کامل کردم. سپس یک کپی از کتاب حاضر که در اصل بهتر است قبل از «ساخت و بافت هومیوپاتی» ترجمه میشد بهدستم رسید که کار روی آن را شروع کرده و اینک به اینجا رسیده که ملاحظه میفرمایید.
کتاب حاضر «روح هومیوپاتی – اصول و مبانی» در واقع بحثی است که با زبان ساده نوشته شده و شامل تعاریف اولیه و لازم هومیوپاتی از قبیل سلامتی، درمان، سیر تحول بیماری و غیره و غیره است. این کتاب حاصل سالها تلاش و تجربه یکی از بزرگان و پیران دیر این شیوه درمانی است و در عین آن که میتواند برای عموم و به عنوان آشنایی مورد استفاده قرار گیرد، یک کتاب درسی مورد استفاده در بسیاری از دانشکدههای هومیوپاتی جهان نیز هست. شاید گفتن این نکته همین جا بیمناسبت نباشد که در حال حاضر هومیوپاتی، علمی بسیار پیشرونده در شرق و غرب است و کسانی که به هر ترتیب و عنوان از پزشکی رایج خیری ندیدهاند و یا از پس مخارج کمرشکن آن برنمیآیند به هومیوپاتی روی آوردهاند، بهطوری که در اروپا، آمریکا، هند و پاکستان و مسلما نقاط دیگر نوعی از این شیوه درمانی، به عنوان یک روش مؤثر و اصلی و نه یک شیوه ثانویه و جایگزین مورد استفاده و کاربست میباشد.
* * *
تقریبا در تمامی ادبیات هومیوپاتی دکتر ساموئل هانهمن به عنوان مبدع و پایهگذار این علم معرفی شده است. اما میدانیم، همان طور که در متن کتاب حاضر نیز آمده است پزشکان و مردمان اعصار قدیم نیز از این شیوه بیاطلاع نبودهاند، ضمن آن که در پزشکی قدیم ایران نیز رگههایی از این نوع درمان مشاهده شده است و تا همین اواخر نیز معمول بوده است که مثلاً یرقان که به باور توده مردم نتیجه ترس بوده با ترساندن بیمار مداوا میشده. از این نمونهها بسیار میتوان یافت.
و البته این یک نظر شخصی است و امیدوارم که لعن و طعن دوستان هومیوپات را برنیانگیزاند. میدانیم که دکتر ساموئل هانهمن نابغهای بوده که تحصیلات پزشکی و شیمی داشته و زبانهای قدیم را نیز به خوبی میدانسته بهطوری که بعد از سر خوردن از شیوههای پزشکی تعداد قابل ملاحظهای کتاب ترجمه کرده و مدتی از این طریق زندگی میگذرانیده است. به نظر میرسد، (البته به نظر من)، همانگونه که شیوه بسیاری از دانشمندان غربی است که علاقهمندند منشأ تمام علوم و فنون و فلسفه را مرهون غرب و یونان قلمداد کنند، و به دلیل اینکه خدای ناکرده این شائبه به وجود نیاید که فلاسفه یونان بعضی از نظریات و ایدههای خود را از فرهنگها و تمدنهای دیگر مثلاً ایران به وام گرفتهاند مثلاً تاریخ ایران را ۲۵۰۰ سال نوشتهاند اگرچه در زمان حاضر این برداشت در حال تغییر است. بهر حال، (البته باز هم تأکید کنم فقط به نظر من) آقای دکتر هانهمن نیز احتمالاً به کتبی دست یافته که هومیوپاتی، مسلما به اسم دیگری، در آنها مطرح و شرح و تبیین شده بوده است، ایشان بعد از مطالعه این کتب به اصول و شیوههایی دست مییابد و مسلم است که در راه درک و فهم و گسترش و پایهگذاری اصول و روشمند کردن آن زحمات زیادی را متحمل میگردد، ولی به هر حال آن شیوه را آزمایش میکند، برتریهای آن را درمییابد و بعد خلاصه چه بر سر کتابها و مراجع میآورد خدا داناست، بگذریم.
حتما میبایستی از دوست عزیزم، پزشک متخصص خوب و هومیوپات ارزنده جناب آقای دکتر بیژن نوروزی که بیشتر کتاب حاضر را مطالعه نموده و پیشنهادهای بسیار مفیدی ارائه نمودند سپاسگزاری کنم، و همین طور از جناب دکتر علی مظهری که ناخواسته کپی کتاب را در اختیار من گذاشته تشکر کنم.
از سرکار خانم سلطانی که ویراستاری این وجیزه را قبول فرمودند و همچنین انتشارات روزنه هم سپاسگزارم.
محسن جزایری
۱. هومیوپاتی چیست؟
هومیوپاتی یک روش پزشکی است که پایهگذار آن پزشک نابغه آلمانی دکتر ساموئل هانهمن (۳) میباشد. اصل آن بر پایه «مشابه، مشابه را درمان میکند»(۴) استوار شده است. در کاربست این بدان معناست که هر دارویی که شخص سالم از آن استفاده کند بروز علایمی را باعث میشود، و بیماری که علایم مشابهی داشته باشد را بهبود خواهد داد.
درمان مشابه با مشابه
برای مثال اگر شخص سالمی یک دُز آرسنیک بخورد، استفراغ میکند، اسهال آب برنجی (۵) میگیرد، نبضش شدیدا میزند، نیرویش تحلیل میرود، پوستش یخ میکند و چهرهاش مضطرب میگردد. در صورت مصرف دُزهای کوچکتر و یا چنانچه استفاده از دارو برای مدتی ادامه پیداکند، آب ریزش مداوم بینی پیدا میکند، سرش سنگین میشود سرفه میکند و دچار نزله نایژهای (۶) میگردد بعدها حتی پوست و اعصاب بیمار هم به هم خواهند ریخت، دچار سوزش در تمامی بدن میشود که گرما آن را برطرف میکند، مکررا احساس تشنگی میکند و یک جرعه آب عطش او را فرو مینشاند، از مرگ میترسد و ناآرام میگردد. این علایم هنگام ظهر و نیمه شب تشدید میشوند.
بنابر قوانین وضع شده توسط هانهمن یعنی «مشابه، مشابه را درمان میکند» بیماران بیشماری که چنین علایمی داشتهاند بدون در نظر گرفتن نام بیماریای که به آن مبتلا بودهاند (وبا، سرماخوردگی، اگزما، آسم و غیره) با مصرف آرسنیک (۷) درمان شدهاند. این اصل را شاعر باستانی هند – کاوی-کالی داسا (۸) اینگونه بیان کرده است «از ازمنه قدیم در جهان گفته شده که داروی زهر، زهر است» بقراط این اصل را به این ترتیب بیان مینماید که «هر چیزی را بهوسیله مشابه آن درمان میکنند».
شیوه درمانی هومیوپاتی بر اصول خاصی متکی است؛ اولاً برای نتیجهگیری دقیق، داروهای مورد استفاده در هومیوپاتی روی اشخاص داوطلب آزمون میشوند تا علایم هر دارو کاملاً مشخص شوند. این علایم دقیقا و به تفصیل ثبت میشوند و مجموعه این آزمونگریها فرهنگ دارویی هومیوپاتی (۹) را تشکیل میدهد. علایم هر شخص بیمار با علایم داروهای مختلف مقایسه میشود، تا علایم دارویی که با علایم بیمار بیش از هر داروی دیگری تطبیق میکند یافت گردد. (مشابه درمانی)
توانمند کردن داروها (۱۰)
آزمایشات علمی هانهمن به روند توانمند کردن دارو انجامید. رقیق کردن قدم به قدم و در هر بار رقیق کردن تکان دادن شدید ظرف حاوی دارو، تأثیر آن را فوقالعاده تشدید کرده و در عین حال آن را بی ضرر میکند. این مسئله با داروهای سمی مورد مصرف پزشکی مدرن و «عوارض جانبی آنها» دقیقا در تضاد است.
هومیوپاتها برای توانمند کردن دارو از ماده اصلی استفاده میکنند و گاهی آن را ۰۰۰، ۱۰۰ بار رقیق میکنند. رِقَّت بار ششم مانند چکاندن یک قطره درون یک دریاچه است. هر بار که دارو رقیق میشود مقدار آن در محلول بهدست آمده ۱۰۰ برابر کاهش مییابد. حالا محلولی را در نظر بگیرید که ۰۰۰، ۱۰۰ بار رقیق شده باشد.
هیچ کس تا به حال نتوانسته توضیحی قانعکننده ارایه کند که چگونه دارویی که تا به این اندازه رقیق شده میتواند مؤثر باشد امّا رقیق کردن، توان تأثیر دارو را فوقالعاده افزایش میدهد. به نظر میرسد که فرآیند رقیق کردن، انرژی نهفته در دارو را بیدار کرده و بدین ترتیب آن را توانمندتر میکند.
شفابخش درون
کاربست هومیوپاتی به پزشک میباوراند که بدن انسان چیزی بیش از مجموعه اندامهاست. بی هیچ شباهتی با یک ماشین، بدن میتواند رشد کند، کارآیی داشته باشد و بدون هیچ اتکایی خود را معالجه کند.
با توجه به این مفهوم درمان کننده هرکسی در درون خودش قرار دارد. پزشکان عهد باستان این قدرت طبیعی بدن را برای کنترل بیماریها به خوبی میشناختند و واژه مناسبی برای آن داشتند که عبارت بود از: توانایی «شفابخشی طبیعت»(۱۱). این قابلیت شفابخشی یکی از عملکردهای نیروی زندگی است، که هانهمن آن را نیروی حیات (۱۲) مینامد. بیماری بهوجود آمدن اختلال در این نیرو است. از هر ده نفری که زیر باران خیس میشوند فقط یک نفر مبتلا به ذاتالریه میشود. بیشتر باکتریها فقط زمانی مؤثرند که نیروی مقاومت و یا شفابخشی بدن تضعیف شده باشد. از بین بردن باکتریها (بوسیله آنتیبیوتیک و داروهای دیگر) هیچ عمل مثبتی در جهت افزایش نیروی دفاعی بدن انجام نمیدهد. هدف داروهای هومیوپاتی تصحیح اختلال در نیروی حیاتی و افزایش قدرت شفابخشی بدن است. هدف آن از بین بردن علایم اندامهای بیمار نیست؛ اختلال نیروی حیاتی را تصحیح میکند و نتیجتا نیروی شفابخشی بدن اعاده میشود. برمبنای هومیوپاتی، علایم بیماری، واکنش بدن در مقابل اختلال در نیروی حیات است.
بیمار مانند یک سیتار است که کوک آن به هم خورده باشد. طبیعی است که هیچکدام از نتهای چنین سازی آهنگین نخواهند بود. تصحیح جداگانه نتها اثری نخواهد داشت، اختلال کوک را باید برطرف کرد.
معالجه انسان به عنوان یک کلّیت
اصل دیگر هومیوپاتی معالجه بیمار به عنوان یک فرد و یک کلّیت است. هیچ بیماری خاصی داروی خاصی ندارد، بلکه هر شخص بیمار داروی ویژه خود را دارد. به قول سر ویلیام اُسلر (۱۳) «هستی از آنِ فرد است و نه بیماری». یک هومیوپات تمام علایمی که یک فرد را از دیگران متمایز میکند در نظر میگیرد. حتی یک فروشنده لباسهای آماده بایستی هر لباس را با بدن خریدار اندازه کند. بنابراین یک هومیوپات تاریخچه فردی و خانوادگی، اشتها، تشنگی، عادات دفع، خوابیدن و مهمتر از همه خُلقوخوی هر فرد را در نظر میگیرد.
این روزها ارتباط درونی ذهن و بدن بیشتر و بیشتر مورد قبول قرار گرفته و ما شاهد گسترش روز افزون قبول مفهوم بیماری به عنوان یک کلیت و تأکید بر وجوه روان تنی (۱۴) بیماری هستیم. هانهمن مدتها پیش این مسئله را تشخیص داده بود و اصرار داشت که علایم ذهنی و جسمی، برای تصویر بیماری، بایستی با هم در نظر گرفته شوند. فرهنگ دارویی هومیوپاتی، پر از علایم ذهنیای است که برای انتخاب داروی مناسب به آنها توجه خاصی مبذول میگردد.
مشکل کنونی بیمار معمولاً یک رویداد منفرد نیست، بلکه قسمتی از یک زنجیره است. از آنجایی که هومیوپاتی تنها علایم کنونی بیمار را معالجه نمیکند و تاریخچه خانوادگی، رویدادهای دوران کودکی و علایم حاضر در نظر گرفته میشوند، در حقیقت توجه به کل این زنجیره است که از پیشرفت بیماری جلوگیری مینماید. کودکانی که توسط هومیوپاتها معالجه میشوند بزرگسالهای سالمتری میشوند چرا که ناراحتیهای موروثی به سراغشان نخواهند آمد.
گفته شده که کودک پدر انسان است. بدین ترتیب حتی در یک نوزاد هم شرایط بهوجود آمدن بیماری در آینده وجود دارد. سر نوزاد ممکن است شدیدا عرق کند به طوری که بالش او کاملاً خیس شود. شاید سفت شدن ملاج به کندی صورت گیرد. راه رفتن و دندان درآوردن را دیرتر شروع کند و عادت به خوردن خاک و گچ پیدا کند. به نظر چاق بیاید امّا ضعیف باشد. ممکن است لوزههایش بزرگ شوند. زود به زود مبتلا به سرماخوردگی شود و در نتیجه لوزههایش بزرگتر شوند. قاعدگیاش زودتر از معمول شروع شود و هر بار خون زیادی دفع کند. احساس سرما کند و فاقد انرژی کافی باشد. بهتدریج دچار سرفه شود و نشانههای تب خفیف در او ظاهر شود. اشتیاق به خوردن شیر سرد و تخم مرغ پیدا کند. سرفهها تشدید شوند و شبها تب کند. در این مرحله اشعه ×نشان میدهد که مبتلا به سل است.
میتوان به وضوح مشاهده کرد که سل یکباره حادث نشده، از بچگی در وجود او رشد کرده است. علایم عدم سلامت در او وجود داشتهاند این علایم نشانههای داروی هومیوپاتی کالکارا – کاربنیکا (۱۵) هستند. چنانچه این دارو در کودکی به او داده شده بود بعدها گرفتار مشکل نمیگردید. امّا هیچ وقت دیر نیست. حتی در این مرحله هم هومیوپاتی سلامتی او را اعاده خواهد کرد. اگر از هومیوپاتی استفاده میشد کودک کاملاً سالم میبود. به این ترتیب استفاده از روش هومیوپاتی در کودکان از مشکلات بسیاری که ممکن است بعدها به آن مبتلا شوند جلوگیری مینماید.
یک هومیوپات خوب میآموزد که بیماری فرآیندی متحول شونده است که از جنین شروع میشود و چنانچه درمان نشود تا گور همراه شخص خواهد ماند. راههایی برای تسکین و راحتتر کردن بیمار وجود دارند، امّا بیماری شخص را رها نخواهد کرد مگر آنکه از اصول هومیوپاتی استفاده شود.
در حقیقت اصول به کار گرفته شده در بسیاری از روشهای درمانی، (رواندرمانی، مراقبه و غیره، دانسته یا ندانسته) اگر نگوییم همه، بیشتر آنها، همان اصول مشابه درمانی است. یک هومیوپات از این اصول به طور علمی و روشمند استفاده میکند و داروهای دقیقا آزمونشدهای را برای مقابله با بیماری تجویز مینماید.
در طول درمان هومیوپاتیک، گاهی بیماریهای گذشته به مدت بسیار کوتاه و به ترتیب معکوس دوباره حادث میشوند، مثل فیلمی که آن را از عقب به جلو نمایش دهند. وقتی این اتفاق میافتد میدانیم که نه تنها بیماریهای فعلی بلکه دلایل ابتلا به آنها نیز از بین رفته است و آینده سالمی در پیش میباشد.
از آنجایی که یک هومیوپات بایستی بیمار را معاینه کند تا بیماری را تشخیص دهد پس میبایستی در رشتههای کالبدشناسی، (۱۶) فیزیولوژی، پزشکی، جراحی، و زنان تبحر داشته باشد. این علوم در جهت درک سیر طبیعی بیماری به او کمک کرده و باعث میشوند که هر موردی را به بهترین وجه درمان نماید.
امّا مهمترین کار او درک کامل و صحیح فردیت بیمار است و از این راه است که میتواند داروی صحیح را انتخاب کند.
کتاب روح هومیوپاتی
نویسنده : راجان سانکران
مترجم : محسن جزایری
ناشر: انتشارات روزنه
تعداد صفحات : ۵۲۲ صفحه
این نوشتهها را هم بخوانید