معرفی کتاب « سوء استفادهی جنسی از کودکان »، نوشته جواد محمودیقرائی
یادداشت ناشر
هنگامی جامعهای سالم و متعادل خواهیم داشت که افراد آن جامعه، از سلامت روان برخوردار و در عرصههای اجتماعی فعال باشند. انکار کردن نابسامانیهای روانی افراد جامعه درست نیست. برای اصلاح، نخست باید درد و بیماری را شناخت. در این صورت، درمان سهلتر خواهد بود.
در گذشتههای دور، اندیشمندان و ادیبان، کتابهای پند و اندرز مینوشتند تا به مردم آگاهیهای لازم را برای رسیدن به تعادل اخلاقی و روانی ارائه دهند. اما امروزه این پندنامههای ارزشمند به تنهایی کافی نیستند.
زندگی در عصر ما، آگاهیها و مهارتهای ظریفتری را میطلبد که با مطالعه و تجربه به دست میآیند. دسترسی به اطلاعات درست و کسب مهارتهای لازم برای زندگی، در پیشگیری از آسیبهای روانی سهم عمدهای دارد. هر چند علاوه بر اطلاعات درست، یافتن راهکارهای صحیح نیز ضروری است.
تاکنون در ایران برای حل مسائل و مشکلات فردی و خانوادگی کتابهای ارزشمندی در حوزهٔ روانپزشکی و روانشناسی، ترجمه و منتشر شده است، که بیشتر آنها راهحلهایی متناسب با فرهنگهای غیرایرانی ارائه دادهاند. لذا صِرفِ ترجمهٔ ــ حتی علمیترین ــ متون روانشناختی غرب نمیتواند راهگشای مشکلات جامعهٔ ما باشد، و ما باید دریافتهای خود از دانش غرب را با شرایط فرهنگی و میراث معنوی خود سازگار کنیم تا کلاممان آشنا و راهکارهای درمانیمان مؤثر باشد.
نشر قطره بر آن شده است تا با همکاری روانپزشکان و روانشناسان برجستهٔ ایرانی مجموعه کتابهایی را با عنوان «روان و زندگی» منتشر کند. مؤلفان این مجموعه با دانش نظری و تجربههای بالینی و درمانی مفید، موضوعهایی را برای تألیف انتخاب کردهاند که در آن مهارت و تجربهٔ ویژهای دارند.
این مجموعه به صورت پرسش و پاسخ و به زبانی ساده تنظیم شده است تا خوانندگان بتوانند با مسائل روانشناسی آشنا شوند و آگاهانه با مشکلات روانی برخورد کنند و نیز بدانند که به هنگام بروز مشکل چگونه میتوانند راهنماییهای لازم را از مشاوران دریافت کنند.
نشر قطره بر خود لازم میداند از روانپزشکان، روانشناسان و استادان محترمی که در این مجموعه ما را یاری کردهاند سپاسگزاری کند.
مقدمهٔ مؤلف
سوءاستفادهٔ جنسی از جمله آسیبهایی است که همواره کودکان را تهدید میکند. این در حالی است که بر اساس قوانین غالب جوامع از جمله کشور خودمان این نوع رابطه جنسی ممنوع است و تمامی ادیان الهی این عمل را ناپسند دانسته و آن را نهی نمودهاند در برخی کشورها حتی کاربرد لطیفهها و ضربالمثلهایی با مضامین جنسی در ارتباط با کودکان جرم دانسته شده است. همچنین بر اساس پیماننامهٔ حقوق کودک، بسیاری از ملل دنیا متعهد شدهاند که سازوکارهای لازم را برای جلوگیری از این پدیده بهکار گیرند. با این حال همچنان این مسئله کودکان را تهدید میکند و از شیوع نسبتا بالایی برخوردار است. تأسفبارتر آن که در برخی نقاط دنیای متمدن قرن ۲۱، خرید و فروش کودکان با انگیزهها و مطامع جنسی انجام میشود. تحقیقات علمی نشان دادهاند که این مسئله آسیبهای قابلتوجهی را بر پیکر خانواده و رشد و تکامل کودک تحمیل میکند و بهنظر میرسد صرف برخوردهای قانونی و قضایی مانع گسترش آن نمیشود و اقدامات پیشگیرانهٔ جامعتری مورد نیاز است. در بسیاری کشورها این اقدامات با استفاده از آموزش مهارتهای مقابله به والدین و کودکان انجام شده که نتایج امیدوارکنندهای در بر داشته است ما میتوانیم از این تجربیات در جامعهٔ خودمان استفاده کنیم.
از زمانیکه کار ارزیابی و درمان این کودکان و والدینشان را شروع نمودم شاهد استرس و رنجی بودم که مراجعینم به واسطهٔ این آسیب، تحمل کرده بودند. همواره دنبال فرصتی میگشتم تا بتوانم برخی نکات کلیدی و اساسی برای پیشگیری و مواجههٔ مناسب با این پدیده را در اختیار والدین قرار دهم، به این امید که رنج کودکانمان کمتر شود و والدین از نقش والدی خود لذت بیشتری ببرند و این نقش با احساس گناه، بیکفایتی، ناتوانی و درماندگی آلوده نشود. باید حقیقتا از همت بالای نشر محترم قطره که این فرصت را فراهم نمود قدردانی نمایم.
در این مجموعه سعی شده است تا با بهرهگیری از منابع علمی و تحقیقات موجود، روشهای پیشگیری از این پدیده و نیز روشهای مواجهه با آن به والدین آموزش داده شود. در مواردی برای روشن شدن موضوع، قسمتی از شرح حال برخی مراجعین را گنجاندهام که البته برای حفظ اسرار مراجعین در شرح حالها از ذکر نام و جزئیات ماجرای آسیب خودداری شده و فقط قسمتی از واقعه برجسته شده است که میتواند به فهم بیشتر موضوع کمک کند. به امید روزی که کودکانمان پرنشاط و قلبهایمان آکنده از رضایت و امید باشند.
دکتر جواد محمودی قرائی
آگاهی از کودکآزاری جنسی چه کمکی به افراد میکند؟
همانطور که در بخشهای مختلف این کتاب اشاره شده است، کودکآزاری جنسی پدیدهٔ شایعی است که بسیاری از موارد آن هرگز افشا نمیشوند ولی آسیبهای ناشی از آن در برخی موارد غیرقابل جبران بوده یا به سختی جبران میشوند. با گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و امکان دسترسی بیشتر کودکان به وسایلی نظیر تلفن همراه و اینترنت، امکان ارتباط آنها با افراد مختلف فراهم شده است. از سوی دیگر، نیاز کودک به فعالیتهای فوق برنامه در خارج از منزل و تنوع رو به گسترش اینگونه فعالیتها و توجه هرچه بیشتر خانوادهها به این نیازها و نیز نیاز بیش از پیش کودکان به آموزشهای بیشتر در زمینههای علمی، هنری و فنی به منظور افزایش توانمندی آنها در جامعه باعث شده است که میزان تعامل کودکان با سایر افراد در خارج از محیط خانواده و در شرایطی دور از نظارت والدین افزایش یابد. این نوع تعاملات در کنار تمام مزایای خود، آسیبهایی را نیز به همراه دارند. امروزه روشهای جدیدی از آزارجنسی کودکان بهوجود آمده است که والدین از آنها بیاطلاع هستند. بسیاری از شرایطی که ما آنها را امن به حساب میآوریم در واقع ناامن بوده و کودک را در معرض آزارجنسی قرار میدهند، از این رو لازم است والدین در مورد این روشهای جدید و این شرایط ناامن اطلاعات کافی داشته باشند و برای پیشگیری از آن اقدام نمایند. بهخاطر داشته باشیم که هیچ جامعهای را نمیتوان از این پدیده مستثنا و مصون دانست و هیچ خانوادهای نمیتواند مطمئن باشد که هرگز با این پدیده روبهرو نخواهد شد. بسیاری از نگرشهای فرهنگی، اجتماعی، تربیتی، اخلاقی و مذهبی در افراد و در جامعه نقش حفاظتی در برابر آزارجنسی دارند و حفظ و نگهداری این اعتقادات در جامعه لازم و اساسی است، ولی با این حال داشتن اینگونه نگرشها به تنهایی نمیتواند کودک را در برابر این پدیده مصون نماید. صفاتی نظیر اعتماد به دیگران و حفظ صمیمیت، دوری از شک و بدگمانی نسبت به اطرافیان، اجتناب از تهمت و افترا و استفاده از کمک اطرافیان در زندگی بسیار ارزشمند هستند و لازم است اینگونه صفات را در میان افراد جامعه تقویت کنیم ولی به یاد داشته باشیم که بسیاری از موارد آزارجنسی کودکان توسط افرادی انجام میشود که به دلایل مختلف به آنها اطمینان کامل داشتهایم. همانگونه که با بستن کمربند ایمنی، حفاظ گذاشتن برای پنجرهها، شستن مواد غذایی، کودک را در برابر حوادث رانندگی، سوانح خانگی و بیماریها محافظت میکنیم، لازم است با اتخاذ روشهای مناسب عملی، نظیر شناسایی و پیشبینی موقعیتهای خطر و اِعمال نظارت دقیقتر در چنین مواردی کودک را در برابر آزارجنسی محافظت نماییم. در عین حال این محافظت نباید باعث شود که کودک از دسترسی به امکانات رشدی، آموزشی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی محروم شود.
***
آگاهی خانوادهها از پدیدهٔ کودکآزاری جنسی باعث میشود والدین بتوانند اقدامات پیشگیرانهٔ مناسب را در زمان مقتضی بهکار گیرند.
***
کودکان بهدلیل شرم و حیای ناشی از مطرح نمودن مسائل جنسی پیش دیگران و ترس از سرزنش و مقصر قلمداد شدن، در موارد زیادی مایل به افشاگری در مورد آن نیستند. عدم توجه والدین به تغییرات رفتاری، هیجانی و عملکرد کودک که نشاندهندهٔ احتمال وقوع این پدیده است، باعث میشود والدین نتوانند در زمان مناسب آن را شناسایی کنند. بدیهی است این مسئله در کنار پیامدهای واقعه، احتمال تداوم و تکرار آزارجنسی را افزایش میدهد. بر این اساس والدین باید بدانند که چه علائم و نشانههایی احتمال وقوع این پدیده را مطرح میسازند. برخورد نامناسب با کودکی که مسئله را افشا نموده است یا به نوعی وقوع آزارجنسی نسبت به او تأیید شده است، خود باعث بروز آسیبهای دیگری خواهد شد و شدت آسیب ناشی از آزارجنسی را افزایش خواهد داد. بنابراین لازم است والدین نحوهٔ مواجهه با این مسئله و نیز نحوهٔ برخورداری از کمکهای اطرافیان، مراکز حمایتی و تخصصی را دانسته و نیز بدانند از اولین لحظهٔ وقوع آزار چه اقداماتی را باید انجام دهند.
در برخی موارد بهرغم مراقبت و نظارت والدین ممکن است کودک باز هم مورد آزارجنسی واقع شود (بهخصوص در مواردی که افراد غریبه و ناآشنا بهصورت تصادفی کودک را هدف تهاجم جنسی قرار میدهند) در این موارد اغلب والدین خود را در مورد واقعه مقصر دانسته، سرزنش کرده و احساس گناه میکنند. در چنین مواقعی مهمترین مسئله، برخورد صحیح و مناسب با واقعهٔ آزار و کاهش پیامدهای آن است. احساس گناه والدین و مقصر دانستن خود، ممکن است باعث اتخاذ تصمیمهای نادرست یا تأخیر در شروع مداخلات حمایتی و درمانی مناسب شود.
بهطور خلاصه باید گفت که آگاهی از موضوع کودکآزاری جنسی به والدین و کودکان کمک خواهد کرد که روشهای پیشگیری و مواجههٔ مناسب را بدانند، و به موقع از کمکهای لازم برای کاهش پیامدهای آسیب برخوردار شوند.
در تجربهٔ بالینی خود مکررا با مواردی مواجه میشوم که والدین یا کودکان به دلیل ناآگاهی از نحوهٔ برخورد با چنین شرایطی مشکلات بیشتری را بهوجود میآورند. کودک ۵ سالهای که توسط فرد غریبهای ربوده شده و مورد آزار شدید جنسی قرار گرفته بود. به دلیل شدت جراحات ناشی از آزار مورد عمل جراحی قرار گرفت. والدین وی بیشتر نگران وضعیت جسمی او بودند. وقتی از آنها خواسته شد که کودک را برای مداخلات روانشناختی به کلینیک روانپزشکی کودک بیاورند، حاضر به همکاری نشدند و پس از ترخیص، بیمارستان را ترک کرده و هرگز مراجعه ننمودند. بدیهی است آزارجنسی با چنین شدتی پیامدهای روانی شدیدی در پی دارد که به مراتب بیشتر از مشکلات جسمی آن است.
مطرح نمودن این موضوع در جامعه چگونه باید باشد؟
مطرح کردن این مسئله در جامعه باید به شکلی باشد که بتواند آگاهیهای لازم را در مورد عوامل خطر و عوامل محافظتکننده به والدین بدهد. در عین حال احساس ناامنی بیش از حد در خانواده ایجاد نکند، و شک و بدبینی را در بین افراد خانواده تقویت ننماید.
آگاهی از پدیدهٔ کودکآزاری به معنی احساس عدم امنیت نسبت به جامعه و اطرافیان نیست بلکه به معنی دانستن روشهای صحیح پیشگیری و کاهش آسیبهاست. معمولاً اضطراب و نگرانی و احساس ناامنی در مواردی شکل میگیرد که در مورد یک پدیده کمتر صحبت شود و افراد آگاهی کافی از آن نداشته باشند، یا اینکه برعکس اطلاعاتی که ارائه میشوند ناقص و نامتناسب با سطح درک و توانایی ذهنی مخاطبین (بهخصوص در مورد کودکان) و نامتناسب با الگوهای فرهنگی و مذهبی جامعه باشند. در این صورت موضوع بین افراد به صورت راز درمیآید و خانوادهها در صورت مواجهه با آن سعی خواهند کرد واقعیت وقوع آن را انکار نمایند. این نوع برخورد مشکلات بیشتری را در پی خواهد داشت.
در مورد کودکان طرح این موضوع باید به نحوی باشد که اطلاعات جنسی آنها نامتناسب با سطح شناختی و رشدیشان افزایش نیابد. در عین حال باید مراکز ارائهٔ خدمات و کمکهای فوری و نحوهٔ دسترسی به این کمکها به کودکان معرفی شوند به نحوی که امکان برقراری تماس با این مراکز برای کودکان مهیا باشد.
سوءاستفادهٔ جنسی چیست؟
در تعریف کلی، سوءاستفادهٔ جنسی عبارت است از درگیر شدن کودک در فعالیتهای جنسی که از نظر سطح رشدی و تکاملی متناسب نبوده و برخلاف شرع، عرف و قوانین اجتماعی است. همانگونه که از این تعریف برمیآید سوءاستفادهٔ جنسی، فعالیتهای جنسی متعددی را در برمیگیرد.
در تعریف قانونی، سوءاستفادهٔ جنسی عبارت است از: تماس جنسی یک فرد بزرگسال (بالای ۱۸ سال) با یک کودک (کمتر از ۱۸ سال) که معمولاً با تحت فشار قرار دادن و استفاده از زور و یا از طریق فریب دادن یا اغوا نمودن قربانی اتفاق میافتد. چنانچه فرد مهاجم کمتر از ۱۸ سال سن داشته باشد، در صورتی به این تماس سوءاستفادهٔ جنسی اطلاق میشود که تفاوت سنی او با کودک قربانی قابل توجه بوده و یا او را به زور به رابطهٔ جنسی وادار کرده باشد. مهاجمین ممکن است یک یا چند نفر، همجنس یا غیرهمجنس باشند. آزارجنسی ممکن است فقط یک بار اتفاق بیفتد و یا بهصورت مکرر باشد.
سوءاستفادهٔ جنسی میتواند به اشکال مختلفِ تماسی از جمله لمس بدن از روی لباس و یا بدون لباس، بوسیدن، تماس جنسی تناسلی، مقعدی یا دهانی و بهکارگیری اشیای نافذ و به روشهای غیرتماسی، مثل نمایشگری جنسی، عکسبرداری یا تصویربرداری جنسی و یا از طریق انتشار تصاویر یا پیامهای جنسی در اینترنت برای کودکان انجام شود.
سوءاستفادهٔ جنسی توسط محارم زمانی اتفاق میافتد که کودک توسط خویشاوندان درجه یک نظیر پدر، مادر، برادر یا خواهر و سایر خویشاوندان مثل عمو یا دایی و غیره وادار به فعالیت جنسی شود.
تمام موارد فوق شکلهای مختلف کودکآزاری جنسی هستند و ممکن است در آینده روشهای دیگری نیز به این انواع اضافه شوند.
در برخی موارد ممکن است کودکان رفتارهای جنسیای را بروز دهند که از نظر رشدی متناسب بوده و بهطور طبیعی در بسیاری از کودکان دیده میشوند، مثل برخی کنجکاویهای جنسی بین همسالان در کودکان پیشدبستانی و دبستانی. اینگونه رفتارها سوءاستفادهٔ جنسی محسوب نمیشوند.
میزان شیوع این مشکل چقدر است؟
با توجه به تعریف وسیعی که از این مسئله ارائه شد بهنظر میرسد که این مشکل شیوع بالایی داشته باشد، ولی از آنجا که این مسئله معمولاً پنهان است و مهاجمین یا قربانیان به دلایل مختلف مایل به آشکارسازی آن نمیباشند تخمین دقیق شیوع آن در جامعه کار دشواری است. با این حال آمارهای متفاوتی در کشورهای مختلف جهان ارائه شده است. بر اساس مطالعات انجام شده در جامعهٔ آمریکا ۱۰ تا ۲۵ درصد دخترها قبل از ۱۸ سالگی به شکلی قربانی سوءاستفادهٔ جنسی قرار میگیرند و در سال نزدیک به ۹۰۰۰۰ کودک آزاردیدهٔ جنسی شناسایی میشوند. سن قربانیان از شیرخوارگی تا ۱۸ سالگی متفاوت است ولی بیشترین دورهٔ سنی که این مشکل در آن اتفاق میافتد، بین سنین ۸ تا ۱۱ سالگی است. وقوع مکرر کودکآزاری نسبتا شایع بوده و تا ۵۰ درصد قربانیان بیش از یک بار تجربهٔ آزارجنسی داشتهاند. والدین مذکر یا مراقبین مذکر بیشترین میزان کودکآزاری جنسی را مرتکب شده و والدین مؤنث موارد کمتری را به خود اختصاص میدهند. نوجوانان حدود ۲۰ درصد موارد کودکآزاری را مرتکب میشوند. معمولاً پسرهای آزار دیده نسبت به دخترها کمتر قابل شناساییاند که به دلیل تمایل کمتر پسرها برای افشای واقعه است. بر اساس برخی گزارشها حدود ۱۸ درصد پسرها قبل از ۱۸ سالگی قربانی کودکآزاری میشوند. آمارهای ارائه شده در برخی کشورهای دیگر نشان میدهد که از هر ۴ دختر یک نفر و از هر ۶ پسر یک نفر قبل از ۱۸ سالگی قربانی آزارجنسی میشود. بر اساس همین آمارها از هر ۵ کودکی که وارد اینترنت میشوند، یک کودک در تعاملات اینترنتی پیشنهادهای جنسی دریافت میکند. و تقریبا ۷۰ درصد موارد آزارجنسی در کودکان کمتر از ۱۸ سال بوده است. معمولاً سن متوسط قربانیان حدود ۹ سال است و به ترتیب، حدود ۲۰ و ۵۰ درصد قربانیان سنین کمتر از ۸ و ۱۲ سال داشتهاند. ۶۰ درصد این بچهها توسط افراد آشنا و مورد اعتماد خانواده و ۳۰ تا ۴۰ درصد آنها توسط خویشاوندان مورد آزارجنسی قرار میگیرند. بر اساس این گزارش در ۴۰ درصد موارد، نوجوانان بزرگتر، کودکان را مورد آزار قرار دادهاند.
بر اساس برخی تحقیقات دیگر کودکآزاری جنسی را در تمام طبقات اجتماعی میتوان دید و منحصر به سطوح اجتماعی یا اقتصادی خاصی نیست.
در مورد شیوع این اختلال در ایران و مشخصات قربانیان و مهاجمین، اطلاعات دقیقی در دست نیست و نمیتوان آمار دقیقی را ارائه نمود، با این حال شواهد نشان میدهند که این مسئله از شیوع قابل توجهی برخوردار است و اکثر قربانیان آن را دختران تشکیل میدهند. مهاجمین نیز از جنس مذکر و افرادی هستند که به واسطهٔ خویشاوندی به کودک دسترسی دارند. در مورد پسران ممکن است موارد کودکآزاری کمتر افشا شوند لذا دقت در این مسئله از اهمیت بالایی برخوردار است.
عوامل خطر در کودکآزاری جنسی کدامند؟
وقتی صحبت از عوامل خطر میشود منظور ما عواملی هستند که احتمال وقوع آزارجنسی را افزایش میدهند. یعنی به نوعی کودک را آسیبپذیرتر میسازند. در مقابل عوامل خطر، عوامل حفاظتکننده نیز مطرح میشوند که معمولاً کودک را در برابر این واقعه محافظت میکنند. مسئلهٔ حائز اهمیت این است که به صرف وجود یک عامل خطر و یا یک عامل حفاظتکننده نمیتوان گفت که کودک حتما مورد آزار قرار میگیرد و یا برعکس حتما محافظت میشود. معمولاً وجود چند عامل خطر همزمان و یا فقدان مجموعهای از عوامل حمایتی مناسب است که در این موارد تعیینکننده میباشند. این عوامل را میتوان به گروههای مختلفی تقسیمبندی نمود. برخی از این عوامل مربوط به کودک و ویژگیهای اوست. مثل برخی ناتوانیهای جسمی یا ذهنی نظیر عقبماندگی ذهنی، دختر بودن، سنین قبل تا اوایل بلوغ. برخی عوامل مربوط به شرایط خانوادگی هستند، مانند وجود بیماریهای روانی خاص در افراد خانواده، انزوای اجتماعی، نزدیکی و درهم تنیدگی بیش از حد روابط افراد خانواده، زندگی تعداد زیادِ افراد خانواده در فضای کوچک و نزدیکی فیزیکی بیش از حد افراد، مشخص نبودن حریم و حد و مرز بین افراد، مبهم بودن نقش افراد خانواده بهعنوان والد یا فرزند (مثلاً فرزندی که نقش شریک جنسی والد را ایفا میکند)، ساختارهای خشک و غیرمنعطف در خانواده، ارتباط ضعیف زوجین، مصرف مواد مخدر و الکل، ضعف مهارتهای فرزندپروری، ناتوانی والدین در مراقبت کافی از فرزندان، درگیر بودن والدین در رفتارهای بزهکارانه، مشکلات شخصیتی، نظیر بیثباتی در شخصیت. برخی از عوامل خطر مربوط به محیطهای اجتماعی است مثل زندگی در محیطهایی که افراد بزهکار و خلافکار در همسایگی حضور دارند. عوامل خطری هم وجود دارند که به مهاجمین مربوط میشوند، این عوامل عبارتند از: سابقهٔ آزاردیدگی جنسی، داشتن مشکلات روانی، انفعال و بیکفایتی از نظر اجتماعی و قرار داشتن در سنین نوجوانی.
***
به حداقل رساندن عوامل خطر کودکآزاری جنسی در خانواده میتواند نقش محافظتکننده داشته باشد.
***
فقدان بسیاری از نقائص فوق و وجود روابط مناسب بین افراد خانواده، ارتباط مناسب و امن والد و کودک، نظارت و مراقبت کافی والدین، ارتباط با همسالانی که فاقد رفتارهای بزهکارانه هستند و نیز توجه به انتخاب محیطهای اجتماعی سالم برای زندگی و تحصیل از جمله عوامل حفاظتی محسوب میشوند.
همانگونه که مشاهده میشود برخی از این عوامل، مثل جنسیت مؤنث برای قربانیان و یا نوجوان بودن برای مهاجمین ویژگیهای طبیعی جنسی یا دورهای از دورههای رشدی است ولی در عین حال میتوانند فاکتور خطر هم محسوب شوند. همانگونه که در ابتدا گفته شد، صرف وجود یک عامل نمیتواند تعیینکننده باشد و چنانچه برخی عوامل خطر دیگر به اینها اضافه شوند و یا برخی عوامل حمایتی وجود نداشته باشند در اینصورت خطر وقوع آزار افزایش خواهد یافت.
***
محیط سالم زندگی و فراهم بودن ارتباطات مناسب با همسالان تحت نظارت والدین مانع بروز آزارهای جنسی میشود.
***
زمانی که با آزارجنسی از سوی یکی از افراد نزدیک خانواده روبهرو میشویم معمولاً میتوان چندین عامل خطر را شناسایی نمود. در یک مورد دختر ۲۴ سالهای که با نشانههای افسردگی مقاوم به درمان مراجعه کرده بود، در مصاحبه مطرح نمود که توسط چندین عضو فامیل مدام مورد آزارجنسی واقع میشود و قادر نیست جلو این شرایط را بگیرد. اطلاعات به دست آمده نشان داد که اعتیاد به مواد مخدر، روابط بینفردی درهم ریخته و مختل، رفتارهای بزهکارانه، فقر و بیکاری، روشهای تربیتی خشن و فقدان قوانین و مقررات ثابت در خانواده وجود دارد.
کتاب سوء استفادهی جنسی از کودکان
نویسنده : جواد محمودیقرائی
ناشر: نشر قطره
تعداد صفحات : ۹۶ صفحه
این نوشتهها را هم بخوانید