معرفی کتاب « سریر خون »، نوشته ریوزوکیکوشیما ، شینوبوهاشیموتو ، کوروساوا
درباره این مجموعه
خیلیها اعتقاد دارند که «فیلمنامه» یک اثر مستقل نیست، بلکه صرفا ماده خامیست برای بهتصویر کشیدهشدن توسط کارگردان. بیشک اغلب فیلمنامهها با چنین تعریفی سازگارند. ولی فیلمنامههایی هم هست که با آثار ادبی ناب برابری میکنند؛ میشود آنها را بارها خواند و از خواندنشان لذت برد. قصد ما در این مجموعه، در کنار اهداف آموزشی، تلاش برای انتشار متنهایی با اصالت و ظرافتِ ادبیست؛ آثاری که بتوانند هویتی مستقل از فیلمها داشته باشند. در هر مجلد، همراه با فیلمنامه، زندگینامه نویسنده و کارگردان فیلم و چند نقد نیز قرار دارد تا مجموعهای خواندنی و خودکفا فراهم شود. درضمن علامت […] نشانه بخشهاییست که به ضرورتهای اخلاقی از متن فارسی حذف شده است. در مواردی که بیش از یک جمله حذف شده حتما در پانویس به تعداد جملهها اشاره کردهایم.
مقدمه
کوروساوا همیشه نمایش مکبث را دوست داشت و حتی آن را «محبوب شکسپیریام» نامیده بود. درواقع، سریر خون، مکبث از زاویه دید کوروساواست. مکبثی که بیشتر از شکسپیر به کوروساوا تعلق دارد و از این نظر اقتباسی است کمنظیر. شاید سریر خون کوروساوا را بتوان یکی از خلاقانهترین شیوههای بهرهبرداری سینما از ادبیات دانست که نه فقط در وجه بصری و سینمایی بلکه به لحاظ محتوای ادبیاش نیز کاری بدیع تلقی میشود. درواقع، این روش کوروساواست؛ او از منابع ادبی به دفعات بهرهبرداری کرده اما نتیجه کارش اثری مستقل و «کوروساوایی» بوده است، نه چیزی که دقیقا بتوان آن را «اقتباس» خواند.
در سریر خون، کوروساوا با شناخت دقیق و پرورش یافتهاش از تاریخ ژاپن و جنگهای داخلی قرونوسطایی در این کشور بر سر تصاحب قدرت، دست به گزینش از وقایع تاریخی میزند و با گلچین کردن تجربههای مشترک بشری، مکبث را صرفا به زیربنای اثر بدل میکند. او در این فرایند نمایش را نیز به شکلی گزیده به کار میبندد و با استفاده از عناصر و زیباییشناسی تئاتر نوی ژاپن، قالبی شاعرانه برای اثر خود خلق میکند که حاصل آن تئاتری به غایت سینمایی است.
تجربه تماشای فیلم سریر خون تجربه «دیدن از راهی دیگر» است؛ دیدنِ رخدادهای جهان از منظر فرهنگی دیگر که درعینحال هم شبیه است و هم متفاوت. کوروساوا با این کار مخاطب را به تماشای تجارب انسانی قابل تعمیم برمیانگیزد و در ضمن آن، منبعی لایتناهی را برای آفرینش به هنرمندان معرفی میکند.
سریر خون کوروساوا از شاخصترین پلهای پیوند سینما و ادبیات است ــ اثری که میتوان بارها آن را دید و هر بار از آن نکتهای تازه آموخت.
سریر خون
Throne of Blood
کارگردان و تدوینگر: آکیرا کوروساوا
Akira Kurosawa
فیلمنامه: شینوبو هاشیموتو
Shinobu Hashimoto
ریوزو کیکوشیما
Ryuzo Kikushima
هیدئو اوگونی
Hideo Oguni
آکیرا کوروساوا
Akira Kurosawa
بر اساس نمایشنامه: مکبث
Macbeth
اثر: ویلیام شکسپیر
William Shakespear
فیلمبردار: آساکازو ناکایی
Asakasu Nakai
موسیقی: ماسارو ساتو
Masaru Sato
تهیهکنندگان سوجیرو موتوکی
Sojiro Motoki
آکیرا کوروساوا
Akira Kurosawa
بازیگران
توشیرو میفونه- Toshiro Mifune
ایسوزو یامادا – Isuzo Yamada
مینورو چیاکی – Minoru Chiaki
آکیرو کوبو – Akiru Kubo
تاکامارو ساساکی – Takamaru Sasaki
نقشها
تاکهتوکی واشیزو – Taketoki Washizu
آساجی، همسر – Asaji
یوشیاکی میکی- Yoshiaki Miki
یوشیترو، پسرِ میکی – Yoshiteru
کونیهارو تسوزوکی – Kuniharu Tsuzuki
نوری یاسو اودگورا
محصول سال ۱۹۵۷ ژاپن. سیاه و سفید. ۱۱۰ دقیقه.
***
ویرانههای یک دژ
همسرایان: «بنگرید بر این محل ویران
که روزگاری در آن دژی پرغرور ایستاده بود
و تقدیر آن را برای رسیدن به قدرت در دام شهوت قرار داد
در آن دژ جنگاوری میزیست قدرتمند
ولیکن ضعیف در مقابل یک زن
و سرانجام مجبور گردید در برقراری سریر خون سهمی داشته باشد
راه اهریمن راهی است به تباهی، و مسیر آن هرگز تغییر نخواهد یافت.»
ویرانههای دژ کومونوسو (۱): دیوارهای سنگی فروریخته. آب برکهای که ته آن لجن گرفته، به شکل محوی برق میزند. در میان گسترهای که از علفهای هرز پوشیده شده است. تابلوی پوسیدهای پابرجاست. روی آن طرح کمرنگِ نوشتهای به چشم میخورد که به زور خوانده میشود: «ویرانههای دژ کومونوسو». باد تندی میان علفها میوزد و روی سطح آب برکه موج میاندازد. درخت کاجِ کهنسالی، مویهگر، روبهروی دیوار سنگی خشخش میکند و همزمان با وزش نسیمی که میان شاخ و برگ درخت کاج میپیچد و نجوا میکند، آوای مبهم طبل و کرنای جنگ به گوش میرسد.
دژ کومونوسو
استحکامات دژ کومونوسو از میان کوهها سربرافراشته است. در نمایی از بیرون دژ، نمیتوان جنبوجوش درونش را دید. «سبک سیاه» معماری دژ عمیقا دلتنگکننده است. سربازی اسبش را در امتداد جاده منتهی به دژ میتازاند و نزدیک میشود. سرباز، سراپا خونآلود، از اسبش فرومیافتد و دروازه برج را میکوبد.
صحن دژ
ارباب دژ کومونوسو، کونیهارو تسوزوکی برای عزیمت به جبهه آماده شده است. او در مرکز خیمه و خرگاه نشسته است. نورییاسو اوداگورا مشاور جنگیاش و بقیه ژنرالها حضور دارند. همهشان، درحالیکه نفسشان را در سینه حبس کردهاند، به گزارش پیک خونآلودی که مقابلشان زانو زده، گوش سپردهاند.
پیک: همانطور که میدانید، شورش فرمانده فوجیماکی چنان تندروار درگرفت که قلعههای چهارم و پنجم، بهسادگی در مقابلش طعمه شعلهها شدند و قلعه سوم مجالی برای دفاع نیافت.
کونیهارو: قلعه دوم چطور؟
پیک: فرمانده یوشیاکی میکی در قلعه دوم، نیروهای شکستخوردهاش را گرد آورده و حالا چون شیری خشمناک میجنگد.
کونیهارو: و قلعه اول چطور؟
کتاب سریر خون
صد سال سینما، صد فیلمنامه
نویسنده : ریوزوکیکوشیما ، شینوبوهاشیموتو ، کوروساوا
مترجم : مجید داودی
ناشر: نشر نی
تعداد صفحات : ۱۲۸ صفحه
این نوشتهها را هم بخوانید