همسرآزاری – خشونت خانگی چیست و چه شکل‌هایی دارد؟

خشونت خانگی چیست و چه شکل‌هایی دارد؟

خشونت خانگی، خشونتی است که توسط افراد یک خانواده که ارتباط نزدیکی با هم دارند و با هم زندگی می‌کنند، صورت می‌گیرد. خشونت خانگی به سه دسته همسرآزاری، کودک آزاری و سالمند آزاری تقسیم می‌شود که این کتاب به همسرآزاری اختصاص یافته است.

همسرآزاری: اعمال هرگونه بدرفتاری و آزار از سوی شریک زندگی را همسرآزاری می‌گویند. این نوع آزار به بدرفتاری عاطفی، جسمانی و جنسی تقسیم می‌شود.

بدرفتاری عاطفی: تهدید کردن یا ترساندن همسر، منع همسر از رفت و آمد با اعضای خانواده و دوستان، منع همسر از ادامه تحصیل و اشتغال، نشان‌دادن رفتارهای سلطه‌جویانه و حسادت‌آمیز نسبت به وی، انتقاد بیش از اندازه از همسر، مقایسه کردن همسر با همسران دیگر، توی ذوق زدن، مشاجره و جر و بحث مداوم با همسر، به باد تمسخر گرفتن همسر یا خانواده وی، تهمت زدن به همسر، سرزنش و ملامت‌کردن، عدم تأمین نیازهای مادی همسر در حد رضایت‌بخش به‌رغم توان مالی، عدم تأمین نیازهای روانی مثل نیاز به محبت، نوازش و نیاز جنسی، اجتناب از مشورت با همسر در انجام کارها، دروغگویی مکرر به همسر، عمل نکردن به قول و قرارها و قرار دادن همسر در یک موقعیت دشوار به منظور ترساندن وی، مانند رانندگی دیوانه‌وار، رها کردن در خیابان، تنها گذاشتن در خانه بدون دلیل برای روزهای متوالی، نمونه‌هایی از بدرفتاری عاطفی به‌شمار می‌روند.

بدرفتاری جسمانی: هل دادن، داد کشیدن، کتک زدن و زخمی کردن، ضرب و شتم همسر به‌گونه‌ای که موجب صدمه وی شود، بستن دست و پای همسر، خودداری از کمک به همسر در شرایطی که به کمک نیازمند است و رها کردن همسر در مکانی خطرناک یا ناشناس به طوری که احتمال صدمه رسیدن به او وجود داشته باشد، بدرفتاری جسمانی نامیده می‌شوند.

بدرفتاری جنسی: ترساندن همسر به طوری که در صورت عدم تمایل به انجام رابطه جنسی در نه گفتن ناتوان باشد، تحقیر همسر در حین رابطه جنسی، ابراز کلمات زشت و رکیک در حین رابطه جنسی، اقدام به برقراری رابطه جنسی با همسر بدون استفاده از یک روش مطمئن از نظر بارداری یا در صورتی که فرد به یک بیماری عفونی خطرناک مثل سوزاک یا بیماری ایدز مبتلا باشد، صدمه رساندن به همسر در حین رابطه جنسی، ایجاد خونریزی، خراش و پارگی در حین رابطه جنسی به دلیل اعمال خشونت و مجبور ساختن همسر به برقراری رابطه جنسی به شیوه‌ای غیرمعمول، برای مثال از راه دهان، مقعد یا استفاده از یک وسیله خاص در برقراری رابطه جنسی، نمونه‌هایی از بدرفتاری جنسی می‌باشند.

فراوانی خشونت‌های خانگی در جهان و ایران چگونه است؟

پژوهش‌ها نشان داده است که ۲۰ تا ۵۰ درصد زنان در بسیاری از کشورها حداقل در طول زندگی توسط همسر خویش مورد بدرفتاری قرار گرفته‌اند. مطالعات انجام شده در آمریکا نشان می‌دهد که از هر ۳ آمریکایی یک نفر شاهد صحنه خشونت در خانواده می‌باشد و بالغ بر یک سوم قربانیانِ خشونت‌های خانگی دچار آسیب‌های جدی می‌شوند.

در یک بررسی انجام شده در کشور انگلستان، میزان شیوع خشونت نسبت به زنان، بین ۳۹ تا ۶۰ درصد برآورد شده است، یعنی از هر ۵ زن یک نفر در معرض خشونت خانگی قرار دارد. در شیلی از هر سه زن یک نفر در معرض خشونت خانگی است و در ژاپن زنان ۵/ ۲ برابر بیشتر از مردان خشونت‌های خانگی را تجربه می‌کنند.

به گزارش سازمان ملل ۱۷ تا ۳۸ درصد زنانِ دنیا توسط همسرشان مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند و این رقم ممکن است در کشورهای در حال توسعه به ۶۰ درصد هم برسد.

در ایران نیز میزان این بدرفتاری و آزار بالا می‌باشد، به‌طوری که در یک مطالعه ۲۸ درصد و در مطالعه دیگر ۵۵ درصد گزارش شده است.


زنان قربانی خشونت چه مشکلاتی دارند؟

بررسی‌ها نشان داده است که قربانیان خشونت همسر، یعنی همان کسانی که جزء مراجعان روزمره پزشکان و کارشناسان بهداشتی و مددکاران هستند، از اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب منتشره، اختلال وسواسی ـ جبری، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال در خوردن، اختلال در خواب و رفتارهای اجتنابی رنج می‌برند. این علائم سندرم زنان کتک‌خورده نام گرفته است. مشکلات دیگری که زنان قربانی خشونت از آن رنج می‌برند، عبارتند از: احساس خستگی، علائم گوارشی، علائم قبل از قاعدگی، درد مزمن مانند سردرد، دردهای پراکنده و ضعف عمومی، کم‌خونی، اختلالات آمیزشی، مصرف مواد مخدر، افکار خودکشی، عزت‌نفس پایین و مشکلات بین فردی مانند عصبانیت، درگیری، قهر، ناسازگاری و لجبازی.

مردان بیکار، مردان دارای تحصیلات کم و درآمد پایین و مردان مبتلا به اختلالات جسمانی و روانی بیشتر دست به خشونت می‌زنند.

به علاوه، مصرف مواد مخدر و الکل و داشتن تاریخچه‌ای از خشونت در خانواده، خطر خشونت نسبت به همسر را در سال‌های بعد افزایش می‌دهد. همچنین زنان کم‌سواد، بیمار و خانه‌دار بیشتر در معرض خشونت همسرآزاری قرار دارند. علاوه بر این‌ها قربانیان خشونت خانگی و مردانی که دست به خشونت می‌زنند، هر دو فاقد مهارت‌های زندگی هستند. مهارت‌های حل مسئله، مقابله با خشم، حل تعارض و قاطعیت از جمله مهارت‌هایی هستند که باید به آنان آموزش داده شود.

چگونه می‌توان از خشونت خانگی پیشگیری کرد؟

در دو دهه اخیر در بسیاری از کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای در حال توسعه برنامه‌های زیادی به منظور مقابله با خشونت خانگی و پیشگیری از آن تدوین شده است.

این برنامه‌ها بر پایه تغییر قوانین حقوقی و قضایی جامعه به نفع زنان و دیگر قربانیان خشونت خانگی، آموزش کارشناسان قضایی، پلیس، معلمان و دانش‌آموزان و در مجموع آموزش کلّ جامعه در رابطه با علائم خشونت، علل و پیشگیری از آن با بهره‌گیری از رسانه‌ها از جمله روزنامه‌ها و صدا و سیما استوار است.

به‌علاوه، برنامه‌هایی در راستای ارتقای آگاهی قربانیان خشونت خانگی به‌ویژه زنان در زمینه مهارت‌های مقابله‌ای تدوین و اجرا شده است. هدف از این برنامه‌ها کمک به قربانیان و نیز اقدام‌کنندگان به خشونت جهت حل مسائل و مشکلات بین فردی به روشی سالم می‌باشد.

در کشور ایران نیز در سال‌های اخیر به‌منظور سنجش فراوانی خشونت نسبت به همسر و بدرفتاری با کودک پژوهش‌هایی صورت گرفته است و برنامه‌هایی برای پیشگیری از خشونت خانگی به‌ویژه همسرآزاری و بدرفتاری با کودک در دست تهیه و اجرا می‌باشد.

آیا قاطعیت از خشونت خانگی پیشگیری می‌کند؟

قاطعیت یکی از مهارت‌های اجتماعی است که در روابط بین فردی از اهمیت زیادی برخوردار است. قاطع بودن یعنی ایستادگی یا پافشاری برای رسیدن به حقوق خود، بیان خواسته‌ها و عقاید به صورت مستقیم، یا رد درخواست دیگران به‌گونه‌ای که به حقوق آنان لطمه‌ای وارد نشود. بیشتر زوج‌هایی که از مشکلات زناشویی رنج می‌برند و قربانی خشونت خانگی هستند، فاقد مهارت قاطعیت و دیگر مهارت‌های زندگی می‌باشند. برخی از آن‌ها خیلی با همسرشان رودربایستی دارند و نمی‌توانند «نه» بگویند. کسانی هم هستند که از بیان خواسته‌ها و نیازهای خود به همسرشان خجالت می‌کشند و نمی‌توانند چیزی از همسرشان تقاضا کنند؛ یا زنانی که زندگی زناشویی خود را جهنمی فرض می‌کنند که باید در آن بسوزند و بسازند اما جرئت بیان احساسات منفی خود را ندارند، چون می‌ترسند بیان احساسات منفی وضع را از آنچه که هست بدتر نماید. آنچه این‌ها کم دارند، «جسارت و قاطعیت» است!

***

افرادی که قاطعیت ندارند با رفتار خود به دیگران اجازه می‌دهند تا حقوق آن‌ها را زیر پا بگذارند.

***

وقتی پای درددل این دسته از زوج‌ها می‌نشینید، متوجه می‌شوید که یک جای کار اشکال دارد. اگر کمی دقت کنید، می‌بینید که اشکال کار آنان در نداشتن مهارت قاطعیت است و ممکن است به این نتیجه برسید که آنان باید مهارت قاطعیت را یاد بگیرند، چرا که یادگیری قاطعیت از خشونت خانگی پیشگیری می‌کند. با توجه به اهمیت موضوع قاطعیت در پیشگیری از خشونت در روابط بین‌فردی، قبل از توضیح دادن دیگر مهارت‌ها به این مهارت پرداخته می‌شود. ابتدا لازم است با سبک رفتاری آشنا شوید:

رفتار بین فردی، رفتاری است که ما در ارتباط با فرد دیگر از خود نشان می‌دهیم. به بیان دیگر، شیوه تفکر، نوع رفتار، طرز سخن گفتن و زبان بدن همگی روی هم شیوه یا سبک رفتار بین فردی هر فرد را تشکیل می‌دهند. سبک رفتار بین فردی هر کس با دیگری متفاوت است و در بروز خشونت و دوام آن نقش دارد. شما می‌توانید این سبک‌های رفتاری را در افراد درگیر خشونت مشاهده نمایید. این سبک‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کنند:

۱ ـ شیوه رفتاری غیرقاطع یا منفعل

۲ ـ شیوه رفتاری پرخاشگر

۳ ـ شیوه رفتاری قاطع

پس اگر درگیر خشونت با همسرتان هستید، یکی از این سبک‌های رفتاری را دارید. آن را به خوبی بشناسید، تحلیل کنید و با دیگران یا با مشاورتان به بحث بگذارید.

سبک رفتاری غیرقاطع یا منفعل چگونه است؟

همان‌طور که گفتیم شیوه تفکر، نوع رفتار، کلام و زبان بدن همگی سبک رفتاری فرد را می‌سازند، که ما به هر یک از آن‌ها اشاره‌ای می‌کنیم.

افراد غیرقاطع بر این باورند که از دیگران کم‌اهمیت‌ترند. آن‌ها برای دیگران اهمیت بیشتری قائل هستند و بیشتر در پی برآوردن نیازهای سایرین می‌باشند. افراد غیرقاطع روی خواسته‌ها و نیازهای خود پا می‌گذارند و تلاش برای برآورده ساختن نیازهای خود یا پافشاری بر روی آن‌ها را نوعی خودخواهی می‌دانند و رفتار خود را به حساب فروتنی و گذشت می‌گذارند. افراد غیرقاطع بسیاری از ویژگی‌های خود را با رنگ و لعاب فضیلت می‌پوشانند و تسلیم شدن بی‌دلیل در برابر همسر را فداکاری، و سکوت در برابر پرخاشگری همسر را، سازگاری می‌نامند.

***

صبور باشید، مشکلات به تدریج حل می‌شوند. باید حوصله به خرج دهید و گام به گام پیش بروید.

***

زنان منفعل و غیرقاطع، بیش از اندازه مطیع و حرف‌شنو هستند. آن‌ها برای راضی نگه‌داشتن نزدیکان از جمله شوهر به هر درخواستی تن می‌دهند؛ حتی اگر کاملاً به ضررشان باشد. در نتیجه در روابط خود، همواره در موضعی بازنده قرار دارند. رفتار آن‌ها باعث می‌شود که دیگران در مقابل آنان جسورتر و گستاخ‌تر شوند و به‌راحتی حقوق آنان را زیر پا بگذارند.

افراد غیرقاطع و منفعل به دلیل این‌که مبادا جمله‌ای برخلاف میل دیگران بگویند، معمولاً از شرکت در جمع اجتناب می‌ورزند. آن‌ها از مخالفت با نظر دیگران می‌ترسند و اغلب ساکت هستند. به همین دلیل مورد استقبال کسی قرار نمی‌گیرند و کم‌کم در جمع تنها می‌مانند. این‌گونه افراد حتی نمی‌توانند عقیده و نظرشان را بیان کنند، چون بر این عقیده‌اند که نظر آن‌ها اهمیتی ندارد. افراد غیرقاطع و منفعل دائم در ترس به سر می‌برند: ترس از رنجاندن دیگران، ترس از تأیید نشدن و ترس از این‌که دیگران حقوق آنان را زیر پا نهند. آن‌ها به‌دلیل ناتوانی در بیان احساسات، به ویژه احساسات منفی، معمولاً کسل، بی‌حوصله و اندوهگین هستند.

***

فردی که پرخاشگر است در روابط بین فردی به‌راحتی حقوق دیگران را زیر پا می‌گذارد.

***

فرد غیرقاطع به آرامی صحبت می‌کند، اجازه می‌دهد دیگران صحبت او را قطع کنند یا حرفش را ناتمام بگذارند، کوتاه و مختصر حرف می‌زند، زیاد معذرت‌خواهی می‌کند، شفاف صحبت نمی‌کند و به دلیل ترس از رنجاندن دیگران موضوع را می‌پیچاند، نمی‌تواند نظرش را واضح بیان کند، معمولاً تماس چشمی برقرار نمی‌کند، شرم و خجالت در چهره‌اش نمایان است، لب‌هایش را به هم می‌فشارد، با صدای آهسته و لرزان صحبت می‌کند و حالت شک و تردید و عدم اعتماد به نفس در چهره‌اش موج می‌زند.

اندام فرد منفعل در وضعیت راحتی نیست، خیلی خود را جمع و جور می‌کند، در صندلی فرو می‌رود، فاصله زیادی با طرف مقابل می‌گیرد و معمولاً حالت قوز کرده دارد، دست‌هایش را جلوی بدنش جمع می‌کند و یا به هم می‌مالد، حرکات اضافی دارد، مثلاً پاهایش را تکان می‌دهد. خوب به این نشانه‌ها توجه کنید، گرچه ممکن است همه آن‌ها را نداشته باشید اما داشتن تعدادی از آن‌ها هم می‌تواند فضا را برای جسارت و خشونت دیگران آماده کند. اکنون به یک مثال توجه کنید:

زهره معمولاً خود را با دیگران مقایسه می‌کند، او خود را کمتر از دیگران می‌بیند و برای خود احترامی قائل نیست. او در رابطه با همسرش معمولاً خواسته‌های خود را مطرح نمی‌کند و سعی می‌کند به درخواست‌های همسرش حتی اگر خوشایند او هم نباشد، پاسخ مثبت دهد.

***

زنانی که قاطع نیستند بیش از حد تلاش می‌کنند اطرافیان و همسر خود را راضی نگه دارند.

***

همسر او بارها نسبت به او پرخاشگری کرده است، سرش داد کشیده و او را کتک زده و از معاشرت با اقوامش منع کرده است؛ اما زهره همه چیز را تحمل می‌کند و به حساب این می‌گذارد که چون زن است، باید تحمل کند، بسوزد و بسازد. او معمولاً دلخوری و رنجش خود را به درون می‌ریزد و اغلب سردرد و حالت تهوع دارد و احساس کسالت و بی‌حوصلگی می‌کند. او به دلیل سبک رفتاری غیرقاطع قربانی خشونت همسرش شده است.


سبک رفتاری پرخاشگرانه چگونه است؟

فرد پرخاشگر درست در نقطه مقابل فرد غیرقاطع قرار دارد، او خیلی از خود راضی است. خواسته‌های دیگران را به حساب نمی‌آورد و خود را از همه برتر می‌داند. همیشه حق را به خودش می‌دهد و نظر دیگران برایش مهم نیست و صرفا در پی ارضای نیازها و برآورده کردن خواسته‌های خود می‌باشد. فرد پرخاشگر گستاخ، خشن و پرتوقع است. این رفتارهای او با تهدید، برچسب زدن و حتی تنبیه بدنی دیگران همراه است. او افکار، احساسات و عقاید خود را به شیوه‌ای کاملاً نامناسب ابراز می‌کند و حقوق دیگران را زیر پا می‌گذارد. بی‌ملاحظگی و زیر پا نهادن حقوق دیگران ویژگی بارز این سبک رفتاری است.

افراد پرخاشگر در روابط بین‌فردی و حل مسئله روش برنده ـ بازنده را به‌کار می‌گیرند، آن‌ها انتظار دارند که همیشه برنده و دیگران بازنده باشند. به همین دلیل همیشه در پی کنترل دیگران و سلطه‌جویی بر آنان هستند و با روش‌هایی از جمله زور خواسته‌های خود را به دیگران تحمیل می‌نمایند. آن‌ها نسبت به قوانین و باورهای خود خیلی سخت‌گیر هستند، اما به قواعد شخصی دیگران بهایی نمی‌دهند، نسبت به دیگران احساس خشم می‌کنند و این خشم را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه نشان می‌دهند، دیگران را قضاوت، ارزیابی و تحقیر می‌کنند، برای رسیدن به اهداف خود به‌راحتی دروغ می‌گویند و تنها نفع خود را در نظر می‌گیرند، حتی اگر به ضرر دیگران باشد. آن‌ها با همسر خود در نقش والد ظاهر می‌شوند، والدی که با کودک یا فردی نابالغ و نادان طرف است. حتی اگر همسرشان، وفادار و دلسوز و شریک کاری‌شان باشد، آن‌ها خود را بیش از اندازه دست بالا می‌گیرند و همسرشان را تحقیر می‌کنند. افراد پرخاشگر احساسات و هیجانات خود را با کلام بیان نمی‌کنند (نمی‌گویند من الان خیلی عصبانی‌ام) بلکه آن‌ها را با اعمالی مانند فریاد کشیدن یا کتک زدن نشان می‌دهند، آن‌ها به صحبت دیگران گوش نمی‌دهند، به راحتی صحبت دیگران را قطع می‌کنند و دیگران را سرزنش می‌کنند و دشنام می‌دهند.

فرد پرخاشگر نگاه خیره و گستاخانه‌ای دارد و به افراد زل می‌زند، با تُن صدای بالا صحبت می‌کند و معمولاً خشم و تکبر در چهره‌اش موج می‌زند که علت آن توقع بیش از اندازه وی از دیگران است. او معمولاً بیش از اندازه به طرف مقابل نزدیک می‌شود (توی شکم طرف مقابل می‌رود)، وضعیت اندامی راحتی ندارد و دست‌هایش به حالت مشت کرده است و از انگشت سبابه برای اشاره و تهدید استفاده می‌کند. به مثال‌های زیر توجه نمایید:

مثال ۱: کتی در زندگی زناشویی فقط به برنده بودن فکر می‌کند. او می‌خواهد به هر قیمت ممکن برنده باشد. به همین دلیل آن‌قدر جروبحث لفظی با شوهرش را ادامه می‌دهد تا او تسلیم شود و کوتاه بیاید. پس از ازدواج، رابطه شوهرش را با کلیه اقوامش قطع کرده است. او خود را از نظر فرهنگی بالاتر می‌داند و نمی‌خواهد با آن‌ها رابطه داشته باشد، از طرف دیگر می‌خواهد شوهرش تابع او باشد.

***

رویکرد برنده بودن به هر قیمت، سبب می‌شود افراد پرخاشگر در ظاهر به اهداف خود برسند، اما درواقع در روابط بین‌فردی آن‌ها آشفتگی وجود داشته باشد.

***

مثال ۲: علی سعی می‌کند با داد و فریاد حرفش را به کرسی بنشاند. در ظاهر همه چیز بر وفق مراد اوست، اما در باطن وضع فرق می‌کند و همسرش سارا که جان به لبش رسیده است در صدد یافتن فرصت مناسبی برای طلاق می‌باشد.

سبک رفتاری فرد قاطع چگونه است؟

فرد قاطع، فردی است که هم برای خود و هم برای دیگران اهمیت قائل است، او اعتماد به نفس واقع‌بینانه‌ای دارد، یعنی هم توانایی‌های خود را می‌شناسد و هم بر نقاط ضعف خود آگاهی دارد، همچنین هم در پی ارضای نیازهای خود و هم در پی برآورده ساختن خواسته‌های دیگران است. فرد قاطع بر این اعتقاد است که انسان باید طبق معیارهایش زندگی کند، به شرطی که مزاحم خود یا دیگری نباشد. او بدون پا نهادن بر حرمت دیگران، احساسات خود را بیان کرده و تلاش می‌کند تا کشمکش‌های بین‌فردی را به روش برنده ـ برنده حل کند. او روابط سالم و صمیمانه‌ای با دیگران دارد. نسبت به رعایت حقوق و قوانین دیگران به اندازه قوانین شخصی خود، اهمیت قائل است. برای رسیدن به اهدافش از روش‌هایی استفاده نمی‌کند که به ضرر خودش یا دیگران باشد، احساسات و عقاید شخصی خود را به راحتی بیان می‌کند، دیگران را به خاطر کوچک‌ترین کارشان تحسین و تشویق می‌کند و شفاف و واضح صحبت می‌کند. او شنونده‌ای مشتاق برای دیگران است و به خوبی به صحبت طرف مقابل گوش می‌دهد، لحن صدایش رسا و محکم است، از کلمات مناسب استفاده می‌کند و با دیگران محترمانه حرف می‌زند، همدلی می‌کند و می‌تواند خود را به جای دیگران بگذارد و مسائل را از دید آن‌ها ببیند. او می‌تواند قاطعانه درخواستی را رد کند. تماس چشمی مناسبی برقرار می‌کند، صاف می‌ایستد، سرش را بالا می‌گیرد و شانه‌هایش استوار است، فاصله مناسبی را با دیگران رعایت می‌کند، لحن صدایش محکم و قاطع است و وضعیت اندامی راحتی دارد. به دو مثال در این رابطه توجه فرمایید:

***

فرد قاطع می‌تواند با در نظر گرفتن حقوق دیگران به ارضای نیازها و خواسته‌های خود بپردازد.

***

مثال ۱: سیما و سیروس از ۵ سال پیش زندگی مشترک خود را آغاز کرده‌اند. آن‌ها در اوایل ازدواج مشاجرات زیادی با هم داشتند و مسائل پیش‌پاافتاده زیادی بین آنان درگیری ایجاد می‌کرد. سیروس وقتی عصبانی می‌شد به سیما توهین می‌کرد. اما او با قاطعیت جلوی شوهرش می‌ایستاد و با گفتن این جمله که «می‌دانم عصبانی هستی، اما حق نداری به من توهین کنی» او را از این کار باز می‌داشت. اکنون اگر مشاجره‌ای هم بین آن‌ها در بگیرد به توهین کشیده نمی‌شود و به‌رغم انتقاد برخی زنان فامیل با خود می‌گوید: «می‌دانم که شیوه زندگی من صحیح است و از آن راضی هستم، بنابراین مهم نیست که دیگران چگونه و چطور راجع به من فکر می‌کنند. من طبق معیارهای خود زندگی می‌کنم».

مثال ۲: نسیم مورد انتقاد زنان فامیل است. او به خاطر شیک‌پوش نبودن، کار بیرون و سبک زندگی خاص خود دائم از سوی اطرافیان مورد انتقاد قرار می‌گیرد، اما با خود می‌گوید: «این‌ها مطرح نیست» او معتقد است که باید درخواست‌های خود را مطرح کند، حقوق خود را در زندگی زناشویی بگیرد، در برابر مخالفت‌های همسرش رفتار مناسبی داشته باشد، مواضع خود را با اعتماد به نفس کامل به همسرش اعلام کند، مکالمه‌ای را شروع کند و به پایان برساند، اجازه ندهد توسط همسرش مورد بدرفتاری و آزار قرار گیرد، احساسات مثبت و منفی خود را به راحتی ابراز کند، کشمکش‌های بین‌فردی خود را به شیوه‌ای مناسب حل کند، بین کار، زندگی خانوادگی و تفریح تعادل ایجاد نماید، رابطه زناشویی صمیمی توأم با عشق و احترام داشته باشد، استرس‌ها و فشارهای روزمره را به خوبی تخلیه کند، و در مجموع هم به حقوق خود برسد و هم حقوق همسر را رعایت کند. این ویژگی‌ها از او زنی قاطع، منطقی و دوست داشتنی برای همسر و فرزندان ساخته است، گرچه خیلی شیک‌پوش یا همرنگ دیگر اقوام نیست.

قاطعیت را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟

با پاسخ دقیق به پرسش‌های زیر می‌توان قاطعیت خود را ارزیابی کرد:

۱ ـ آیا خود را قبول دارید و برای خود احترام قائلید؟

بله

خیر

 

۲ ـ آیا خود را با دیگران برابر می‌دانید؟

بله

خیر

 

۳ ـ آیا می‌توانید در جمع، داوطلبانه اظهار نظر کنید؟

بله

خیر

 

۴ ـ آیا می‌توانید احساسات مثبت‌ومنفی خود را به‌دیگران ابراز نمایید؟

بله

خیر

 

۵ ـ آیا می‌توانید به دیگران «نه» بگویید؟

بله

خیر

 

۶ ـ آیا در صورت نیاز می‌توانید از دیگران درخواست کمک کنید؟

بله

خیر

 

۷ ـ اگر از کسی سؤالی داشته باشید، آیا آن را می‌پرسید؟

بله

خیر

 

۸ ـ اگر کسی راه‌حل بهتری داشته باشد، آیا آن را می‌پذیرید؟

بله

خیر

 

۹ ـ آیا به راحتی پیشنهادها و انتقادهای دیگران را می‌پذیرید و نسبت به آن‌ها واکنش مناسب نشان می‌دهید؟

بله

خیر

 

۱۰ ـ در صورتی که عقیده شما با دیگران متفاوت باشد، آیا می‌توانید آن را ابراز کنید؟

بله

خیر

 

اگر به یکی از سؤالات بالا پاسخ خیر داده باشید، به این معنا است که از مهارت قاطعیت به مقدار کافی برخوردار نیستید و بهتر است یادگیری آن را در اولویت قرار دهید.


کتاب همسرآزاری نوشته جعفر بوالهری شهربانو قهاری

کتاب همسرآزاری
برای زنان و برای آن‌هایی که قربانی خشونت هستند
نویسنده : جعفر بوالهری ، شهربانو قهاری
ناشر: نشر قطره
تعداد صفحات : ۱۵۲ صفحه


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]