معرفی کتاب « چرا دروغ میگوییم؟ »، نوشته پروین دقیقیان
تقدیم به پدرم
که صداقت و راستگویی
در شخصیتشان بسیار بارز بود.
پیشگفتار
روانشناسی دروغ، مهمترین بخش مربوط به شناخت انسان است. دروغ در همه جا وجود دارد، حال آنکه مطالب چندانی در این مورد نوشته نشده است، اگرچه رماننویسان توجه خاصی به این مسئله داشتهاند و به خوبی شخصیتهای دروغگو، مرموز، ریاکار و شیاد را معرفی کردهاند.
با توجه به گستردگی وجود دروغ در تمام جوامع بشری، این سوال پیش میآید که چرا دروغ از نقطهنظر روانشناسی کمتر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. دلایل چندی در این راستا بیان شده که میتوان پررنگترین آن را در این دانست که دروغ، موضوعی بسیار حساس و عاطفی است و در تمام جوامع بشری بسیار غیراخلاقی محسوب میشود. اگر فردی را دروغگو خطاب کنند، همانند این است که بدترین دشنامها را به او داده باشند. با توجه به اینکه دروغگویی را رفتاری بسیار ناپسند میدانیم، لیکن همه دروغ میگوییم، به دیگران دروغ میگوییم، بدتر از آن به خودمان دروغ میگوییم. بعضی از افراد دروغ میگویند؛ حتی آنگاه که راستگویی به نفع آنهاست. برخی دروغ میگویند، درحالی که میخواهند راست بگویند.
در دنیای امروز تظاهر، دروغ، فریبکاری و خودفریبی بخش قابل توجهی از جوامع بشری را فرا گرفته است. فرهنگ، قوانین و مقررات حاکم بر برخی از جوامع باعث گسترش و شدت بیشتر این خصلتهاست، به همین دلیل میتوان گفت دروغ، فریب، تظاهر و ریاکاری در برخی از جوامع بسیار رایج و شاخص است به طوری که اعتماد در آن جوامع متزلزل شده است و بخش اعظمی از انرژی مادی و معنوی و همچنین وقت افراد آن جوامع در بررسی درستی، نادرستیها و ارزیابی راست و دروغها به هدر میرود.
دروغ و فریب به تمام مراحل زندگی و روابط افراد رسوخ کرده است. ما با رفتار خود به فرزندانمان دروغ گفتن را میآموزیم، دیگران را تشویق میکنیم که به ما دروغ بگویند. ما نه فقط به دیگران، بلکه بدتر از آن به خودمان دروغ میگوییم. ما مسئولیت کارها و پیامدهای درست را میپذیریم، لیکن مسئولیت پیامدهای نامساعد و نامطلوب را نمیپذیریم، به طور معمول با توجیه، انکار، نادیده گرفتن، فرافکنی، مخفیکاری، و… خود را فریب میدهیم. ما در بعضی مواقع دروغها و پیامهای فریبکارانهای را که مشاهده میکنیم، میپذیریم و در مخفیکاری و سرپوش گذاشتن روی آنها همکاری میکنیم و به منظور حفظ عزتنفس خود، به خود و به دیگران دروغ میگوییم. گاه ما به دیگران هم به منظور حفظ عزت نفسشان دروغ میگوییم، و آن چیزی را میگوییم که میخواهند بشنوند. ما آگاهانه یا ناآگاهانه دیگران را فریب میدهیم و بدتر از آن خود را فریب میدهیم؛ خلاصه اینکه معمولاً همه دروغ میگوییم.
به طور کلی میتوان گفت که روانشناسی دروغ، علم بسیار جدیدی است که باید مورد مطالعه و بررسیهای بیشتر و گستردهتری قرار گیرد و هماکنون در مرحلهٔ ابتدایی کار پژوهشی قرار دارد. باید آموختهها و بررسیهای تاکنون انجام شده را (که چندان زیاد نیستند) با آموختهها و نتایج به دست آمده از پژوهشهای جدید درهم آمیخت تا بتوان به پایههای بنیادین و انگیزههای زیربنایی آن پی برد. علوم دینی و فلسفی در راستای دروغ، معیارها و اصولی را مفید دانستهاند.
رهبران عالی قدر دینی و فیلسوفان بزرگ جهانی در مورد دروغ، باورهای اخلاقی، فلسفی و عرفانی خاصی را ابراز کردهاند. برخی از آنها از جمله کانت (۱) دروغ را به هر دلیل، شکل و موردی، بسیار غیراخلاقی دانسته و عدهای مانند فردریش نیچه (۲) آن را ناگزیر و صفتی بسیار عادی بیان کردهاند. روانشناسانِ رشد، روانکاوان اجتماعی و متخصصان روانشناسی رفتاری، فرضیههایی را مطرح کردهاند که نوع خاصی از دروغ را در دوران رشد به منظور طی کردن مراحل سالم و طبیعی رشد و همچنین در دوران بزرگسالی، برای استحکام روابط خانوادگی و اجتماعی ضروری میدانند.
آنچه کاملاً آشکار است، در روابط خانوادگی و اجتماعی و به خصوص در دنیای سیاست و تبلیغات، دروغ به وفور مشاهده میشود. به نظر میرسد در دنیای امروز برای کسب موفقیت، مقام، شهرت، قدرت و ثروت، دروغ امری اجتنابناپذیر است.
ما راجع به احساس، عقاید، باورها، خواستهها، تمایلات و رویدادهای زندگی خانوادگی و اجتماعی خود دروغ میگوییم. دروغ پدیدهای بسیار معنی دار و تأثیر گذار اجتماعی است و با توجه به همگانی بودن آن در دنیای امروز، ضروری است که مطالبی در مورد روانشناسی و انگیزههای فردی، اجتماعی و فرهنگی آن بیاموزیم.
متاسفانه به نظر میرسد که در دنیای متمدن امروز، دروغ و فریب، بسیار گستردهتر و رایجتر شده است و این سوال به ذهن میرسد، هنگامی که دروغ در دنیای متمدن امروز، بسیار رایج و همگانی شده؛ پس چرا در تمام جوامع انسانی آن را خصلتی زشت و ناپسند میدانند؟ چرا برخی از بزرگان آن را امری اجتنابناپذیر و روانشناسان رشد و روانکاوان اجتماعی آن را ضروری میدانند؟ چرا برخی از فلاسفه مشهور جهان و روحانیون بر این باورند، دروغ صفتی است که انسان باید از آن کاملاً پرهیز کند؛ زیرا گناهی اخلاقی و معنوی است!؟ این پرسشهای پیچیده ضرورت تالیف این کتاب را در من برانگیخت. این کتاب خلاصهٔ سادهای از بررسیهای تاکنون انجام شده در راستای روانشناسی دروغ است.
پروین دقیقیان
ParvinDaghighian@yahoo.com
از دریافت نظریات و پیشنهادات شما سپاسگزار خواهم بود.
بخش اول: بررسی دروغ
تعریف دروغ
دروغ در جوامع امروزی
* دروغ برای کسب لذت جنسی
* دروغ در محل کار
* دروغ در امور تبلیغات
* دروغهای سیاستمداران
* دروغهای دانشمندان و پژوهشگران
* دروغهای پزشکان و بیماران
تعریف دروغ
ارائهٔ آگاهانهٔ مطلب نادرست با هدف فریب دادن، دروغ است. گاهی مطلب نادرستی بیان نشده است، لیکن حرکات، کنایهها و نشانههایی ابراز میشوند که هدف گمراه کردن است یا بعضی مواقع فقط بخشی از حقیقت گفته میشود و آگاهانه بخش دیگر ناگفته میماند تا تصور غلط در دیگران به وجود آورد؛ زیرا هدف فریب دادن است. این چنین اعمال، دروغ و فریب نامیده میشوند.
به طور کلی دروغ شامل دو اصل است؛ اصل اول اینکه فرد بداند که آنچه ابراز میشود نادرست است و اصل دوم هدف او اغفال و فریب باشد.
اشتباه صادقانه یا بازگویی مطلبی نادرست که شخص ابراز کننده به نادرستی آن واقف نیست، دروغ نمیباشد. بیماران روانی که دروغ را واقعیت میپندارند در واقع دروغی ابراز نکردهاند؛ زیرا هدف آنها فریب دادن نیست.
افراد به دلایل متفاوتی دروغ میگویند. دروغهای افراد به طور معمول شکل و شیوهٔ خاص خودشان را داراست. دروغی که به خود و به دیگران میگویند روش مشخصی است که با شخصیت شکل گرفتهشان هماهنگی دارد؛ زیرا شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگیهای فردی است که الگوهای رفتاری را نشان میدهد و شامل آموختهها، هیجانات، عواطف و رفتارهای شهودی فرد است.
زبان دروغ (۳) بسیار پیچیده و گیجکننده است، در گویشهای مختلف تعداد واژههای مترادف با راستی و صداقت بسیار کم است، لیکن واژههای بسیاری میتوان یافت که با واژهٔ دروغ همخوانی دارند.
در زبان فارسی هم واژههای بسیاری دروغ و فریب را بیان میکنند از جمله:
تزویر
نیرنگ
فریب
متقلب
شارلاتان
نامردی
جَلَب
دغل
ریا
خائن
کلاهبردار
حیله
رند
چاخان
گوشبُر
دزد
توطئه
تزویر
لاف زنی
دغلبازی
کلک
اغراق
خبط
غیرواقعی
گمراه کننده
نادرست
انحراف
سفسطه
حقهبازی
توطئهگر
مغلطه کاری
زیرک
تردست
چاپلوسی
خطاکاری
چرند
شیادی
حیلهگری
دام
دورویی
دو رنگی
تظاهر
جعلی
دوپهلو گفتن
قلابی
مزخرف
یاوه
کتمان کردن
دروغ به صورت آگاهانه (۴) یا ناآگاهانه (۵) گفته میشود، بدین معنی که ممکن است فرد بخواهد راست بگوید ولی به دروغ متوسل میشود؛ زیرا که دروغگویی خصلتی بارز در شخصیت شکل گرفتهٔ اوست که ناخودآگاه ابراز میشود.
دروغ انواع بسیار زیادی دارد و روش بیان آن بستگی به موقعیتها، انگیزهها و اصول و قواعد جامعه متفاوت است. امروزه، دروغگویی، خودفریبی و دیگر فریبی در تمام زوایای زندگی بشر نفوذ کرده است و دروغ انگیزههای متفاوتی نیز دارد، مانند: بلندپروازی، طمع، برآوردن کاذب آمال و آرزوها، حفظ عزتنفس، سازش با محیط، کسب قدرت، لذتهای جنسی، و غیره…
به طور کلی امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که تظاهر، دروغ و فریب بخش قابل توجهی از آن را فراگرفته است و ما باید به طور دایم اطلاعات و خبرهای دریافتی را بررسی کنیم تا درست و نادرست بودن آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم. همه دروغ میگویند و در همهجا و همهٔ جوامع بشری فریبکاری کم و بیش وجود دارد، در حالیکه خصلتی بسیار زشت و غیراخلاقی هم محسوب میشود. چرا اینگونه است؟ باید این موضوع مورد مطالعه بیشتری قرار گیرد و دربارهاش پژوهش بیشتری صورت پذیرد.
با توجه به وسعت گسترش دروغ در تمام جوامع بشری، شناخت و روانشناسی دروغ، امری است بسیار ضروری. پایهٔ اصلی و مهم بسیاری از اختلافات، ناامنیها، سرخوردگیها، از هم پاشیدگیهای خانوادگی و اجتماعی، جنگها، ناآرامیها، بیاعتمادیها، شکستِ پیوند و گاه دوستیها،… دروغ است. چنانکه بخواهیم در دنیای امروز با اینگونه مشکلات کمتر روبهرو شویم میبایست روانشناسی دروغ را مطالعه و بررسی کنیم. این شناخت میتواند مانعی باشد تا کمتر مورد تهاجم فریبکاران قرار گیریم و به آسانی در دام آنها گرفتار نشویم.
دروغ در جوامع امروزی
در جوامع امروز، دروغ مشکلی بزرگ و اساسی است و همه در نهایت به آن دلیل صدمه میبینند. در زندگی روزانه، محیط کار، جوامع سیاسی، امور پزشکی و علمی، دروغهای گوناگون و متفاوتی مشهود است. همهٔ دروغها دارای انگیزهاند و شرایط پیش ساختهٔ خاص خود را دارند؛ زیرا در جوامع خاص خود و تحت شرایط خاص آن محیط ابراز میشوند، عوامل ویژه جامعه در نوع دروغ، محتوای دروغ، روش بیان و واکنش به دروغ تأثیر بسیار دارد.
دروغ به منظور لذتهای جنسی (۶)
آمارهای ارائه شده در برخی از جوامع امروز، نشان میدهد که در بیش از ۶۰% از ازدواجها، روابط جنسی خارج از تعهدات زناشویی رایج بوده است؛ در دنیای امروز با توجه به شیوع بیماریهای مقاربتی، دروغ در این زمینهها بسیار خطرناک است؛ بررسیهای انجام شده نشان میدهند که دروغ گفتن در این زمینه بسیار رایج و گسترده میباشد. آنان که به همسرشان خیانت میکنند و آنان که با افراد بسیاری هم بستر شدهاند، به نظر طبیعی میرسد که دروغ بگویند؛ بنابراین باید هوشیار بود که در این زمینه، در معرض ریاکاری واقع نشد؛ زیرا پیامد گسترش بیماریهای مقاربتی بسیار خطرناک است.
دروغ در محل کار (۷)
گزافهگرایی راجع به تواناییهای کاری، دروغ در مورد سوابق کاری و حتی میزان تحصیلات هنگام استخدام چندان غیرعادی نیست؛ چه بسا در محیط کار هم بسیار رایج است که کارکنان به دلایل زیادی دروغ میگویند؛ از جمله برای حفظ شغل خود، برای حل کردن برخی از مشکلات، استفاده شخصی از ساعات کار اداری، برای سرپوش گذاشتن روی اشتباهات خود، برای دریافت امتیاز و حقوق بیشتر و غیره.
دروغ در امور تبلیغاتی (۸)
دروغهای تبلیغاتی از رایجترین نوع دروغ است؛ برای معرفی محصولات و کسب اطلاعات مربوط به خدمات و محصولاتی که در بازار وجود دارد، تبلیغات، امری ناگزیر است. متاسفانه تبلیغاتی که صادقانه و به درستی، اطلاعات لازم را به خریدار میدهند، بسیار کم مشاهده میشوند. دروغهای آشکار و دروغهای غلوآمیز در امر تبلیغات، عادی است و گاهی روشهای تبلیغاتی بهگونهای است که خریدار را قانع کنند که با خرید محصول خاصی، زندگی بهتر و خوشتری میتوان داشت، یا اینکه یک محصول خاصی شخصیت ویژهای به همراه میآورد که باعث میشود مورد احترام بیشتری قرار گیرند. ایجاد توهم و تصورات نادرست، بخش قابل توجهی از کارهای تبلیغاتی را تشکیل میدهند؛ در زمینهٔ تبلیغات دروغ و فریب بهطور محسوس و نامحسوس بسیار است وبا به بازی گرفتن احساسات، عواطف و تأثیرگذاری در ارزشهای اجتماعی همراه است.
دروغهای سیاستمداران (۹)
در انتخابات کشورها، برای کسب شهرت و قدرت و به طور کلی در امور سیاسی دروغ گفته میشود. رهبران کشورها برای اجرای تصمیمات کشوری که ممکن است مردمی نباشند، مانند آغاز جنگ یا ادامهٔ جنگ دروغ میگویند. دروغ در امور سیاسی برای حفظ منافع ملی، گمراه کردن تودهها، مخفی کردن اشتباهات، منافع شخصی، اعمال خواستهها و باورهای شخصی، بسیار رایج است.
بهطور کلی دروغ برای دسترسی به خواستههای قدرتطلبانه در بسیاری از جوامع و ممالک توسط حاکمانشان به طور گسترده مشاهده میشود. گاه پیش میآید که سیاستمدارانِ صاحب قدرت دروغهای احمقانه میگویند که هیچ انگیزه یا دلیل قابل توجیهی ندارد؛ دلیل گفتن این دروغها که بدون شک بعداً آشکار میشوند، امری است که باید از نظر روانشناسی مورد بررسی قرار گیرد. میتوان گفت بیشتر حاکمان، رهبران و افرادِ سیاسی در تمام جوامع و ممالک گوناگون، کم و بیش دروغ میگویند؛ اما باید گفت که در حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری فریب و دروغ حکمفرمایی میکند، بهطور کلی میتوان گفت، رهبران خود شیفته و قدرت طلب، برای پیش برد مقاصد خود، همهٔ انواع و شیوههای مختلف دروغ را به کار میبرند (حتی انواع نابالغ و احمقانه).
دروغهای دانشمندان و پژوهشگران (۱۰)
دراصل دروغ و فریب در این رده از تخصص شغلی نباید وجود داشته باشد. علم و دانش؛ یعنی جستوجوی حقیقت و دانشمند کسی است که دائم در حال کشف حقایق علمی است. برخی از پژوهشگران در آمارهای تحقیقاتی دست کاری کردهاند تا تئوری خاصی را به اثبات برسانند. بعضیها، از پژوهشها و نتایج کاری دیگران استفاده کردهاند، (بدون اینکه از آنان نامی برده باشند) و آن را به نام خود ثبت کردهاند. در مواردی مشاهده شده که آزمایشات مربوط به مواد غذایی و داروهای تولیدی را طوری تنظیم و حتی دست کاری کردهاند تا نتایج دلخواه را به انتشار درآورند. در این راستا آنچه معمول است گزارش بخشی از واقعیت است و مخفی کردن آن قسمت از واقعیت که نتایج دلخواه و مورد نظر را دارا نیست.
به طور کلی ریسک برملایی تقلب و دروغ در کارهای پژوهشی و علمی بسیار کم است؛ آشکار ساختن ممکن است خیلی سخت نباشد، ولی به اثبات رساندن تقلبهای علمی بسیار مشکل است؛ علاوه بر اینکه هزینههای مالی، مصرف انرژی و زمان زیادی را سبب میشود.
معمولاً فریبکاری در امور پژوهشی و علمی خیلی رایج نیست؛ زیرا که پژوهشگران و دانشمندان مشتاق به کشف واقعیت هستند.
دروغهای پزشکان و بیماران (۱۱)
اگرچه امروزه پزشکان خیلی بیش از پیش با بیمارانشان صادقاند، لیکن همهٔ آن حقایقی را که میدانند به بیمار نمیگویند، یا آنچه که تصور میکنند اثر منفی میگذارد برملا نمیکنند. به نظر میرسد این گونه امور بیشتر جنبهٔ احساسی و عاطفی دارد، اگرچه موارد بسیاری هم مشاهده شده که پزشکان برای سرپوش گذاشتن روی اشتباهات خود، دروغ میگویند. برخی از پزشکان برای پنهان کردن ضعفهای حرفهای و یا عدم آگاهی از امور پزشکی دروغ میگویند. آنچه بیشتر مشاهده میشود، دادن آمار نادرست از موفقیتهای حرفهای و اشتباههای کاریشان است.
در برخی موارد بیماران به پزشکان دروغ میگویند؛ مثلا در مورد میزان استفاده از الکل، مواد مخدر و سیگار دروغ میگویند، یا برخی از بیمارانِ معتاد برای دریافت داروهای خاصی که میتواند جوابگوی بخشی از اعتیادشان باشد، پزشک خود را فریب میدهند. بیمارانی هستند که در اثر اختلالهای روحی و روانی، میخواهند مورد توجه قرار گیرند. و بیماریهایی میآفرینند که پزشکان را فریب میدهند؛ در بخشهای آینده این مسئله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
کتاب چرا دروغ میگوییم؟
نویسنده : پروین دقیقیان
نشر دانژه
تعداد صفحات: ۱۴۴ صفحه