معرفی کتاب « ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون »، نوشته وین دایر
مقدمهٔ مترجم
هرگز روزی را بدون یاد خدا سپری نمیکنم. حتی فراتر از یاد او، من حضور خدا را در تمام لحظات بیداری خود احساس میکنم. نتیجهٔ این امر یک نوع احساس رضایت و آرامش است که مشکل بتوان آن را در قالب کلمات بیان نمود. من در زندگی به یک نوع آرامش قلبی رسیدهام که در نتیجهٔ آن، تمام نگرانیها، مشکلات، موفقیتها و ثروتها اهمیت خود را از دست میدهند. در این کتاب کوچک، ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون را بیان خواهم نمود. که اگر هر روز به آنها توجه کرده و به آنها عمل نمایید، به شما نیز این احساس آرامش دست خواهد داد.
طی سه دههٔ گذشته از من دعوت شده است تا در مدارس و دانشگاهها سخنرانی کنم. غالبا خوانندگان آثار من، تشویقم میکنند تا برای کسانیکه تازه دوران نوجوانی را پشت سر گذاشتهاند، کتابهایی بنویسم و «اسرار» موفقیت و آرامش خودم را برای دوران بزرگسالی آنها در اختیارشان بگذارم.
ده رمزی که در این کتاب مطرح کردهام، مطالبی است که هرگاه فرصت گفتگو با جوانان را پیدا میکنم، با آنها در میان میگذارم. اما این رمزها برای هر کسی که بخواهد در مسیر زندگی خود آگاهانه قدم بردارد، ارزشمند خواهد بود. هر یک از ما با توجه به اوقات زندگی، فرصت این کار را داریم. برای برخی از ما این فرصت در اوان جوانی رخ میدهد و برای برخی در میانسالی. چه در آغاز مسیر زندگی خود باشید، چه در اواخر عمر، یا در میانهٔ آن، این اسرارِ موفقیت، قابل استفاده خواهند بود.
بیشتر کتابهایی که در این زمینه نوشته میشود و نیز سخنرانیهایی که در جشنهای فارغالتحصیلی ارائه میگردند، بر اهمیت تلاش، از خودگذشتگی، برنامهریزی مالی، توجه به ارتباطات، انتخابِ شغل درست، توجه به توصیهٔ بزرگترها، احترام به مقررات، تعیین اهداف معقول، داشتن زندگی سالم، قدردانی و سپاسگزاری، اشاره میکنند. این کار توصیهٔ خوبی است و یقینا برای کسانیکه به آنها توجه کنند، مثمرثمر خواهد بود. اما تجربهٔ من بهعنوان یک معلم با سابقه و پدر هشت فرزند یازده تا سیوسه ساله، این است که چنین پندهایی کافی نبوده صرف توجه به آنها انسان را سردرگم میکند.
لذا من برای تعیین هدف، توصیهای ندارم، سخت تلاش کنید، آیندهٔ مالی خود را ترسم کنید، به حرف ما بزرگترها گوش کنید، به فرهنگ خود احترام بگذارید و امثال آن. درواقع من همیشه به ندای تمایلات خود گوش دادهام. بهخاطر طی کردن مسیری سخت و دشوار که کمتر کسی از آن گذر کرده است، هزینهٔ زیادی پرداختهام، بنابراین بهنظر من، این ریاکارانه است که از شما بخواهم به نصیحتهایم گوش دهید.
به جای این کار، ده رمز به شما ارائه میکنم که موجب میشود روح الهیتان، شما را راهنمایی کند.
تجربهٔ کاری من با مردم مختلف در طی چند دهه نشان میدهد که بسیاری از مردم سعی میکنند در جمع خود ناشناخته باشند، لذا از اینکه احساس شکست میکنند و پشیمان هستند رنج میبرند و سخت دچار تعارض و آزردگی میشوند و نمیفهمند که معنای زندگی چست.
من این کتاب را با این امید نوشتهام که به شما کمک کند تا از آن احساسات نابجا رها شوید و باعث شود به شما آن احساس آرامش الهی دست بدهد که واقعا به معنای موفقیت است. این رمزها را با اشتیاق بخوانید. آن مواردی را که با شما هماهنگ میباشد، به کار بگیرید و آن موارد را که با شما هماهنگ نیست، کنار بگذارید.
اگر احساس آرامش و موفقیت کردید، حتما مایلید آن آرامش و محبت را به دیگران نیز ارائه دهید. وجود خشونت، نفرت، تعصب و انتقاد در دنیای ما حاکی از آن است که با دنیای آرامش درونی و بیرونی فاصلهٔ زیادی داریم.
من عشق و محبت نثار شما میکنم
وین دایر
رمز اول
ذهنی داشته باشید که برای پذیرش همهچیز آماده باشد و وابسته به هیچچیز نباشد.
دوست دارم هر احساس و اندیشهای را که امروز دارم بیان کنم، با این شرط که شاید فردا همهٔ آنها را رد کنم.
رابرت والد امرسون
من همواره به آرزوهای بزرگ میاندیشم.
رابرت فراست
رمز اول: ذهنی داشته باشید که برای پذیرش همهچیز آماده باشد و وابسته به هیچ چیز نباشد
داشتن ذهن باز که برای پذیرش همه چیز آماده باشد و وابسته به هیچ چیز نباشد، ساده است مگر اینکه فکر کنید شدیدا تحت تأثیر تربیت و فرهنگ خود قرار دارید و باور داشته باشد که بسیاری از افکار کنونی شما تحتتأثیر محیط، باورهای مذهبی اجدادتان، رنگ پوست، شکل چشمها، گرایش سیاسی والدین، قد و جنسیت شما قرار دارد و مدارسی که در آنجا تحصیل کردهاید، حرفه و شغل پدربزرگهای شما و امثال آن در این مورد تأثیر دارند. به این دنیا که آمدید یک طفل کوچک بودید با قابلیتهای بیشمار. بسیاری از تعصبات شما با بررسی و تحقیق انجام نمیشود، زیرا برنامهٔ آموزشی شما با دقت و با این امید و آرزو تدوین شده تا شما را با فرهنگ مربیان و اولیاتان هماهنگ کند. احتمالاً شما هیچ فرصتی برای مخالفت با شرایط فرهنگی و سیاسی زندگی خود نداشتهاید.
شاید برخی از بزرگترها بودهاند که به شما توصیه نمودند ذهنی باز داشته باشید، اما اگر کلاهتان را قاضی کنید، قبول میکنید که فلسفهٔ زندگی، باورهای مذهبی، نوع لباس پوشیدن و زبان شما نتیجهٔ همان چیزی است که جامعهٔ شما تعیین کرده که برای شما متناسب است. اگر با این برنامهٔ تربیتی تعیین شده مخالفتی میکردید، احتمالاً با لحن تندتری از شما خواسته شده تا آدم منظمی باشد و کارها را به نحوی که «همیشه انجام میشده» انجام دهید. اما به جای این کار میتوانید برای ایدههای جدید، ذهنی باز داشته باشید.
اگر والدین شما منکر ادیان الهی باشند، بعید است که شما را طوری تربیت کرده باشند که به اعتقادات مذهبی دیگران احترام بگذارید. اگر هر دو والدین شما جمهوریخواه باشند، امکان ندارد شما از محاسن حزب دموکرات چیزی شنیده باشید. احیانا اگر اجداد شما به هر دلیلی ذهن باز نداشتهاند، واقعیت این است که در دنیایی زندگی میکردهاند که جمعیت آن بسیار کمتر از دنیای امروز بوده است.
در دنیای امروز که جمعیت آن بسیار زیاد شده، نمیتوانیم مانند گذشته خود با ذهن بسته زندگی کنیم. به شما توصیه میکنم ذهن خود را برای هر احتمالی آماده کنید، از هرگونه جناحبندی پرهیز کنید و اجازه ندهید شک و تردید در ذهن شما وارد شود. بهنظر من داشتن ذهنی که آماده پذیرش هر پدیدهای باشد و به هیچ پدیدهای وصل نباشد مهمترین اصلی است که با استفاده از آن میتوانید به آرامش فردی و آرامش جهانی برسید. اطلاعات شما آنقدر کافی نیست که برای پذیرش حقایق شک و تردید کنید.
فرصتی پیدا کنید تا جوانهٔ سبز کوچکی را که از یک دانه خارج میشود تماشا کنید. اگر این فرصت به شما دست داد، سعی کنید شگفتی حاصل از دیدن این پدیده را احساس کنید. شاعر بزرگی به نام مولانا (جلالالدین رومی) این شگفتی را احساس نموده بود:
زیرکی بفروش و حیرانی بخر
زیرکی ظن است و حیرانی نظر
صحنهٔ جوانه زدن، آغاز حیات را نشان میدهد. هیچکس بر روی این کرهٔ خاکی نیست که ذرهای از این امر آگاهی داشته باشد. آن جرقهٔ بدیع و خلاق که باعث میشود حیات آغاز شود چیست؟ چه کسی این فرد مشاهدهکننده، آگاهی، مشاهده و خود ادراک را خلق نموده است؟ این پرسشها پایان ندارند.
مدتی نهچندان دور، ساکنان زمین در برنامهٔ فضایی با استفاده از کنترل از راه دور، در حال تماشای حرکت ابزار کوچکی بر روی کرهٔ مریخ بودند. ده دقیقه طول کشید تا علایم غیرقابل مشاهده، فضا را طی کنند و با ارسال دستورات دقیق، ابزار مربوطه خاک مریخ را برداشته و آزمایش کند. همهٔ ما از این شاهکار فنی حیرت کردیم، اما یک لحظه فکر کنید. در این خلقت که پایان ندارد، در مقام مقایسه مریخ که نزدیکترین همسایه به زمین است، برابر است با یک میلیاردم اینچ از صفحهای که در حال مطالعهٔ آن هستید! ما ابزار کوچکی را بر روی همسایهٔ نزدیک خود حرکت میدهیم و آنقدر حیرت میکنیم.
میلیاردها و میلیاردها سیاره، پدیده و ستاره فقط در کهکشان راه شیری خود ما وجود دارد و میلیاردها میلیارد کهکشان نیز وجود دارند. ما ذرهای هستیم در خلقتی که وسعت آن قابل درک نیست و پایانی ندارد. به این نکته فکر کنید: «اگر ما پایان خلقت را پیدا کنیم، آیا در انتهای خلقت دیوار خواهد بود؟ اگر بله، چه کسی این دیوار را برپا کرده است؟ جالبتر از آن، پشت این دیوار چیست و ضخامت آن چقدر است؟»
در دنیایی که اطلاعات ما از آن بسیار ناچیز است، چگونه میتوان بدبین بود؟ قلب در رحم مادر چند هفته پس از لقاح شروع به تپش میکند و این از عجایب خلقت بر روی سیارهٔ ماست.
ما در مقابل آنچه که باید بدانیم هنوز در مرحلهٔ جنین هستیم. اگر با کسانی روبهرو شوید که فقط از نظر آنها یک راه برای انجام هر کاری وجود دارد، نکتهٔ فوق را در نظر داشته باشید.
سعی کنید شک و تردید را کنار بگذارید. با تمام توان سعی کنید، زیرا ما در مقابل آنچه که باید بدانیم، هیچ چیز نمیدانیم. میتوانید تصور کنید آدم بدبینی که دویست سال قبل زندگی میکرده و در مورد دنیای امروز ما چگونه فکر میکرده است؟ هواپیما، برق، اتومبیل، تلویزیون، کنترل از راه دور، اینترنت، ماشین فکس، تلفن، تلفنهای بسیار کوچک و غیره. تمام اینها حاصل همان جرقههای اشتیاقی است که موجب پیشرفت، تحول و خلاقیت گردید.
فکر میکنید آینده چگونه خواهد بود؟ آیا میتوانید تصور کنید که شما خود را به قرن چهاردهم فکس کنید، بدون ماشین پرواز کنید، ارتباط ذهنی با دیگران برقرار کنید، یا گوسفندی را از روی تصویر یک گوسفند، باردار کنید؟ داشتن ذهن باز موجب میشود که شما به تحقیق و بررسی بپردازید، خلق کنید و پیشرفت کنید. ذهن بسته مانع اینگونه بررسیهای خلاقانه است. یادتان باشد اگر ما همیشه کارها را همانطور انجام دهیم که هر روز انجام میدهیم، پیشرفت غیرممکن خواهد بود. قابلیت خلق معجزه ـ معجزهٔ واقعی در زندگی ـ هنگامی اتفاق میافتد که ذهن خود را بر روی قابلیتهای بیکران خود باز کنید.
نظام فکری معجزهآسا
قابلیتهای خود را برای خلق معجزه دستکم نگیرید. به قول میکل آنژ (۱)، خطر بزرگ در این نیست که آرزوهای شما خیلی بزرگ هستند و نمیتوانید به آنها برسید؛ بلکه در این است که آرزوهایتان خیلی کوچک هستند و شما به آنها میرسید. شعلهٔ شمعی در ذهن خود داشته باشید که بدون توجه به حوادث گذشتهٔ شما روشن باشد. بگذارید این شعلهٔ درون این ایده را به شما بدهد که توانایی آن را دارید که در زندگی خود معجزه خلق کنید.
اگر کسی را سراغ دارید که خود را شفا داده یا بر یک کار غیرممکن فائق آمده، آن فرد شخصیت خود را متحول کرده است. این افراد عملاً رابطهٔ خود را با واقعیتها تغییر دادهاند. برای اینکه معجزهٔ الهی در زندگی خود خلق کنید، باید احساساتتان نسبت به خودتان الهی باشد. کتابهای مقدس میگویند: «باخدا همه چیز امکانپذیر است.» خوب حالا بگویید ببینم، چه چیزی باقی میماند؟ داشتن ذهن باز برای همه چیز، یعنی داشتن آرامش، عشق ورزیدن، بخشیدن، بزرگوار بودن، عزت و احترام برای تمام زندگی، و مهمتر از همه اینکه خود را برای هر کاری که به ذهنتان برسد توانمند بدانید. هر قانون جهانی که در هر جایی و در هر زمانی توسط هر کسی برای خلق معجزه استفاده شده است، هنوز معتبر است، لغو نشده و هرگز هم لغو نخواهد شد. شما همان انرژی، همان آگاهی الهی را که خلقکنندهٔ معجزه است دارید ـ به شرطی که آن را واقعا باور کنید و به آن یقین داشته باشید.
یادتان باشد آنچه که به آن فکر میکنید واقعیت پیدا میکند. «انسان همانگونه است که میاندیشد.» اگر افکار شما پر از شک و تردید باشد و ذهنی بسته داشته باشید، حتما براساس آن تردیدها و ذهن بسته عمل میکنید و عملاً آثار تفکر خود را همهجا خواهید دید. از طرف دیگر، باید تصمیم بگیرید (اشتباه نکنید این یک انتخاب است) که برای همه چیز ذهن خود را باز نگه دارید، آنگاه براساس آن انرژی ذاتی عمل خواهید نمود، و شما هرجا که باشید خالق معجزه و گیرندهٔ معجزه خواهید بود. شما آنچه را که والت وایتمن (۲) گفته است تجربه خواهید کرد: «از نظر من هر ذرهای از فضا یک معجزه است.»
کتاب ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون
نویسنده : وین دایر
مترجم : علی علیپناهی
انتشارات لیوسا
تعداد صفحات: ۱۰۴ صفحه
این نوشتهها را هم بخوانید