بخشش بزرگ کودکی ۹ ساله برای کمک به بیخانمانها و هدیه غافلگیرکننده مایکروسافت به او
معمولا شرکتهای بزرگ دنیای فناوری به عنوان بنیادهای خیریه و موسسات مهرورزی شناخته نمیشوند اما گاهی اوقات تصمیمها و حرکاتی از این شرکتها سر میزند که کمی تصورات پیرامونشان را تغییر میدهد و نقشهای احساساتی این شرکتها پررنگتر میشود.
در ماجرای مایکا فری، پسربچه ۹ ساله ساکن ایالت اوهایو و شهر اشلند ایالات متحده؛ مایکروسافت نشان داد فقط به دنبال سود بیشتر نیست و گاهی اوقات به جنبههای انسانی و خیرخواهی لایههای زیرین جامعه هم توجه دارد.
مایکا از هدیه کریسمس خود؛ یک کنسول بازی ایکسباکس وان میگذرد تا بتواند برای افراد بیسرپناه و اصطلاحا بیخانمان تعدادی پتو بخرد. یکی از فروشگاههای محلی مایکروسافت هم با شنیدن این خبر، طی یک مراسم به مایکا یک کنسول بازی ایکسباکس وان اس هدیه میدهد با چند هدیه ریز و درشت دیگر!
داستانی تاثیرگذار اما واقعی
مایکا در اوایل ماه دسامبر از مادربزرگاش میپرسد «افراد بیخانمان خیابانها در این سرمای شدید چهکار میکنند؟» مادربزرگاش به او میگوید «نمیدانم»!
اما مادربزرگ مایکا از او سوال میکند «میخواهد یکی از هدایای خود را برای خرید یک پتو برای آنها هزینه کند؟». اما مایکا تصمیم میگیرد از قید خرید کنسول بازی ایکسباکس وان (احتمالا اس) بگذرد تا پتوهای بیشتری برای بیخانمانها تهیه کند.
مایکا با پول خرید یک ایکسباکس وان موفق میشود بیش از ۶۰ پتو خریداری کند. مایکا با صبر و حوصله روی هر پتو یک یادداشت میچسباند و آنها را بستهبندی میکند و به برای توزیع گوشهای از خانه میگذارد.
سه سال پیش، هنگامی که مایکا شش ساله بوده، پس از اینکه خانواده او به خاطر مشکلات مالی خانه و زندگی را از دست میدهد؛ چندین هفته در یک یتیمخانه زندگی میکند. مایکا در آنجا تجربه بیخانمانی و شبهای سرد بدون پتو را تجربه میکند. این خاطرات در ذهن این کودک باقی ماندند و اکنون باعث شدند در سن ۹ سالگی از بهترین هدیه کریسمس خود برای کمک به بیخانمانها بگذرد.
هنگامی که شرکت مایکروسافت از این بخشش مایکا مطلع میشود؛ با همکاری یک فروشگاه محلی محصولاتاش در شهر اشلند؛ طی مراسمی از مایکا و خانوادهاش دعوت میکنند و به او یک کنسول بازی ایکسباکس وان اس و چندین هدیه کریسمس دیگر میدهند.
کارمندان این فروشگاه برایش دست میزنند و در آغوشش میگیرند. فضای احساساتی حاکم میشود بهطوریکه خود مایکا و خانوادهاش تحت تاثیر قرار میگیرند و اشکهایشان جاری میشود.
مایکا از طریق همان یتیمخانه یا پناهگاه، پتوها را میان بیخانمانها تقسیم میکند.
شرکتهای بزرگ فناوری و غیره در آمریکا بنیادهای خیریه نیستند و با این عنوان شناخته نمیشوند اما طبق قوانین مالیاتی آمریکا انجام چنین کارهایی، بخششهای قابل توجه مالیاتی رو برای این شرکتها به دنبال دارد. در نتیجه این شرکتها خواسته یا ناخواسته درگیر چنین کارها و اموری میشوند.
???