چرا باید نوشتن و خواندن را در صبحگاهها تجربه کرد
این سوژهای بود که به تازگی شاهین کلانتری هم در مورد آن دیدگاه خود را ابراز کرده بود. ایشان البته شبهنگام را بسیار مناسب نوشتن، یافته بود.
باید اعتراف کنم که با اینکه نسبتا سحرخیز هستم. اما کمتر پیش میآید که قبل از ساعت شش از بستر برخیزم و به سراغ نوشتن یا نرمش صبحگاهی بروم. هر دوی این فعالیتها را من معمولا میگذارم برای عصر.
چرا؟
چون این تلقین از کودکی در ذهنم وجود داشته که عصر، بعد از چرت بعد از ظهر و نوشیدن یکی دو لیوان چای، هم ذهن و هم بدنم به اوج آمادگی برای کارها میرسند.
اما زمانی هم بود که در همین سایت از فرط مشغلههای شخصی، مجبور شدم، یک ماهی صبحها زود از خواب بلند شوم و در کمال تعجب شرایط و محیط را دارای آنچنان خصوصیاتی یافتم که به نوشتن و اندیشههای متفاوت کمک میکرد.
صبح که از خواب برمیخیزید، معمولا کوچکترین صدای محیطی وجود ندارد. اندیشههای مزاحم روزانه به صورت پارازیت، مانند برنامههای مزاحم کامپیوتری، فضای رم شما را اشغال نکردهاند و به جای آن ذهنتان این جسارت را مییابد که بیدغدغه به مسیرهایی وارد شود که در حالت معمول به آنها نمیرفت. (رفتن به مسیرهای متفاوت ذهنی مترادف است با خلاقیت)
بامدادان، هیچ خبرگزاری یا شبکهای، پخش اخبار غالبا یأسآور روزانه را آغاز نکرده و شما هم با چک ایمیل، تلگرام و اینستاگرام، مغز را دچار پرشهای کوچک که انرژیگیر هستند، نکردهاید.
از همه دلپذیرتر صدای تایپ کردن یا ورق زدن صفحات کتاب توسط شما هنگام نوشتن و خواندن است که اگر عاشق این دو باشید، گویی یک نوای موسیقی هستند.
صدای مختصر تایپ روی کیبورد را دوست دارم. راستش من کیبوردهایی که طوری ساخته شدهاند که کم صدا باشند، دوست ندارم. برای همین یک کیبورد فراسو انتخاب کردهام که هم کیفیت خوبی دارد و هم لذت شنیدن صدای تایپ را از من دریغ نمیکند. (داخل پرانتز تا یادم نرفته باید بگویم که سالهاست هوس داشتن یک ماشین تحریر قدیمی به سرم زده)
همه اینها کارایی پنهان نوشتن در صبحگاهان را خیلی افزایش میدهند.
اما چیزی که میماند برنامهریزی است. اینکه شما بتوانید شبهنگام به موقع بخوابید و از چک کردن تکانهای شبکههای اجتماعی با موبایل و تبلت بپرهیزید. همان طور که قبلا در مقالاتی در یک پزشک، اشاره کرده بودم، هم پرشهای مغزی این کار و هم نور تابیده شده از صفحات موبایل و تبلت، به صورت فیزیولوژیک برهمزننده خواب طبیعی شما هستند و کیفیت آن را کاهش میدهند.
پیشنهاد می کنم یک کیبورد مکانیکی تهیه کنید تا لذت تایپ کردن براتون دو چندان بشه 🙂
سلام. متشکر از این مطلب خوبتون. بله صبح و شب بستگی داره به آدمش. من هم صبح رو ترجیح میدم.
جا داشت در این مطلب اشاره بشه به مطلب خوب زیر
1pezeshk.com/?p=57354
یا اون چککردن تکانهای رو بهش لینک میدادین
من آخر شب بهتر مینویسم. درست قبل از خواب
لذت بیداری در ساعت 3:30 برای حداقل 5 یا 6 روز در هفته رو برای چند ماهه دارم تجربه می کنم.حرف نداره، کاملا تجربه ای خاص از دنیای متفاوت رو میشه تجربه کرد. وقتی میری سرکار، اینگار یه خواب قشنگ دیده بودی و در طول روز با اون خاطره سر کیفی. فقط مدیریت مدت خواب و زمان به خواب رفتنش خیلی مهم و البته سخته. اکیدا توصیه می کنم مطالعه شب رو به صبح منتقل کنید. ویا اگه تونستید، کمی در شب و بیشتر در صبح مطالعه کنید 🙂