بیماری اماس MS چه علایم و نشانههایی دارد و راه تشخیص و درمان آن چیست؟
* در بیماری اماس (اسکلروز متعدد؛ multiple sclerosis) به طور تدریجی، بسیاری از عصبهای موجود در مغز و نخاع غلاف میلین خود را از دست میدهند. غلاف میلین از مادهای چرب ساخته میشود که وظیفه عایقبندی عصب را برعهده دارد. در بیماری اماس مناطق کوچکی از میلین از بین میرود و به جای آنها مناطق برهنه و فاقد میلین باقی میماند. این اختلال، دمیلیناسیون (demyelination) نام دارد و درنتیجه آن، تکانههای عصبی به طور طبیعی هدایت نمیشوند و علایم حسی، حرکتی، عملکردی و تعادلی به وجود میآیند. در نهایت، در مناطق بدون میلین، بافت جوشگاهی (اسکار؛scar) جایگزین می شود.
* بیماری اماس، نوعی اختلال خودایمنی است که در آن، دستگاه ایمنی بدن فرد، پادتنها (آنتیبادی) هایی را بر ضد بافتهای خودش تولید میکند.
به نظر میرسد بیماری اماس در اثر عواملی مانند عفونت ویروسی در دوران کودکی، در افراد دارای استعداد ژنتیکی ایجاد میشود. همچنین شواهد موجود حکایت از آن دارند که ممکن است بیماری در ارتباط با مصرف بعضی چربیهای رژیم غذایی به وجود آید ولی عامل برانگیزاننده مشخصی در این زمینه شناسایی نشده است.
* با از بین رفتن میلین، آکسونها قادر به انتقال مؤثر پیامهای عصبی نخواهند بود. اسکلروز متعدد، به معنی ایجاد بافتهای جوشگاهی یا اسکلروزها (پلاکها یا ضایعات مخصوص) در ماده سفید مغز و نخاع است که عمدتا از میلین تشکیل میشوند.
* بیماری اماس در زنان تقریبا 3 برابر شایعتر از مردان است. معمولا بیماری از ۲۰ تا ۴۰ سالگی (و در مردان کمی دیرتر از زنان) آغاز میشود ولی ممکن است در هر سنی روی دهد. تقریبا در ۱۰٪ موارد، بیماری قبل از ۱۸ سالگی بروز میکند. اماس در سنین ۲ سالگی و بعد از ۸۰ سالگی نیز دیده شده است. در بالای ۵۰ سالگی، احتمال ابتلای جنس مونث و مذکر تقریبا مساوی است. بالاترین میزان شیوع شناخته شده بیماری (۲۵۰ نفر در ۱۰۰۰۰۰) نفر در جزایر ارکنی واقع در شمال اسکاتلند گزارش شده است و میزان بالایی از شیوع در سراسر اروپای شمالی کانادا و شمال ایالات متحده یافت میشود. شیوع بیماری اماس در ژاپن (۲ نفر در ۱۰۰۰۰۰ نفر)، سایر نواحی آسیا، آفریقای استوایی و خاورمیانه کم است. احتمال ابتلای زنان سفیدپوست به اماس، بیش از زنان سیاهپوست است.
* احتمالا عفونت با ویروس اپشتاین-بار در ایجاد بیماری اماس تا حدودی نقش دارد و ویروس هرپس انسانی از ویروسهای مرتبط با بیماری اماس است و ویروس واریسلا زوستر (بیماری زونا) به مقدار زیاد در مایع مغزی نخاعی افراد مبتلا به اماس یافت میشود.
* اماس، ارثی نیست ولی ژنتیک میتواند در تعیین استعداد فرد نسبت به ابتلا به بیماری مزبور نقش داشته باشد.
* احتمال ابتلا به اماس در بستگان فرد مبتلا، بیش از سایر افراد است و این احتمال به ویژه در خواهر و برادر، والدین و کودکان بیمار وجود دارد.
* ممکن است استرس شدید از عوامل خطر بروز بیماری اماس باشد، هرچند شواهد موجود برای اثبات این موضوع ضعیف است. به عنوان مثال دیده شده که در پدر و مادری که به طور غیرمنتظره فرزند خود را از دست دادهاند، احتمال بروز اماس بیشتر است.
نکته
استعمال دخانیات از عوامل خطر مستقل بروز بیماری اماس است.
* بیماری اماس ممکن است شروعی ناگهانی یا تدریجی و بیسروصدا داشته باشد. در بعضی موارد، بیماری در جریان انجام MRI به منظور تشخیص یک بیماری دیگر تشخیص داده میشود.
* نشانههای بیماری اماس بسیار متغیر است و به محل و شدت ضایعات موجود در داخل دستگاه عصبی بستگی دارد. این نشانهها به ترتیب شیوع عبارتند از:
از بین رفتن حس، التهاب عصب بینایی، ضعف، گزگز اندامها، دوبینی، عدم هماهنگی عضلات، سرگیجه، حملههای ناگهانی، نشانههای مربوط به مثانه، علامت لرمیت (شوکهایی شبیه برقگرفتگی که به شکل ناگهانی به دنبال پایین آوردن و خم کردن سر به طرف جلو، به پایین بدن منتشر میشوند)، درد، زوال عقل، (دمانس)، کاهش بینایی، فلج صورت، ناتوانی جنسی، میوکیمی (انقباضهای کوتاه و خودبهخود گروهها یا واحدهای حرکتی رشتههای عضلانی)، صرع، به زمین افتادن.
سختی عضلات اغلب با اسپاسمهای عضلانی خودبهخود و ناشی از حرکت همراه است. بیش از ۳۰٪ مبتلایان به اماس دچار اسپاسم متوسط تا شدید به ویژه در ساقها هستند که اغلب با درد همراه است و میتواند با توانایی بیمار برای حرکت یا کار یا مراقبت شخصی تداخل کند.
التهاب عصب بینایی (نوریت اپتیک؛ optic neuritis) معمولا به صورت کاهش حدت بینایی، ابهام بینایی، یا کاهش درک رنگ در میدان مرکزی دید تظاهر مییابد.
ممکن است تاری دید در نتیجه التهاب عصب بینایی، یا دوبینی ایجاد شود.
اختلال عملکرد مثانه و روده علل مختلفی دارد و اغلب، انواع متفاوتی از اختلال دیده میشود. نشانههای اختلال مثانه در بیش از ۹۰٪ بیماران وجود دارد.
یبوست در بیش از ۳۰% بیماران مبتلا به اماس دیده میشود.
افسردگی که در ۵۰ تا ۶۰ در صد بیماران مبتلا به اماس ایجاد میشود میتواند از نوع واکنشی، درونزاد و یا به عنوان بخشی از خود بیماری باشد و منجر به خستگی شود.
نکته
احتمال خودکشی در بیماران مبتلا به اماس، 5/7 برابر بیش از افراد همسن غیرمبتلا است.
* چهار نوع بالینی بیماری اماس شرح داده شده است که عبارتند از نوع عودکننده/ فروکشکننده؛ نوع پیشرونده ثانویه؛ نوع پیشرونده اولیه؛ و نوع پیشرونده/عودکننده.
درمانهای مرسوم
* پس از تشخیص بیماری با استفاده از آزمایشهایی مانند MRI مغز و نخاع، درمان دارویی به وسیله پزشک تجویز میشود. داروهای مورد استفاده در اماس را میتوان به دو گروه اصلی تقسیم کرد:
۱. داروهای کاهشدهنده شدت یا دفعات عود در نوع عودکننده/ فروکشکننده.
۲. داروهای تسکیندهنده نشانههای اختصاصی اماس. تحقیقات درباره استفاده از کانابینوییدها برای تسکین بعضی از نشانههای اماس، از قبیل سفتی و لرزش بدن ادامه دارد.
۳. کورتون داخل وریدی یا خوراکی را میتوان به صورت دورههای کوتاهمدت برای کاهش شدت نشانههای بیماری در طول مراحل عود مصرف نمود. این دارو، التهاب را که در دمیلیناسیون نقش دارد کاهش میدهد.
* تزریق اینترفرون – بتا در بعضی موارد اماس انجام میشود. این دارو دفعات عود بیماری را در بعضی بیماران کاهش میدهد و ممکن است از داروهای سرکوبگر ایمنی، مانند آزاتیوپرین و داروهایی مانند گلاتیرامر استات نیز برای دستیابی به همین هدف استفاده شود.
* برای تسکین نشانههای بیماری از انواع داروها، از جمله آمانتادین (برای کاهش خستگی) و داروهای ضدافسردگی (برای برطرف نمودن افسردگی)، داروهای مؤثر بر عضلات مثانه (مانند اکسیبوتینین)، داروهای کاهشدهنده ناتوانی جنسی (مثل سیلدنافیل) و داروهای شلکننده عضلات (مثل باکلوفن) استفاده میشود.
* برای بهبود حرکت بیمار و کمک به رفع اسپاسمهای عضلانی، فیزیوتراپی انجام میشود.
* حمایت عاطفی از بیماران مبتلا به اماس و افراد خانواده آنها (در درازمدت) بسیار اهمیت دارد.
درمان تغذیهای
* اسیدهای چرب امگا ۔ ۳ در اماس نقش محافظتی دارند و فرایندهای التهابی و ایمنی بیماری را تعدیل میکنند.
* مصرف روزانه مولتی ویتامین و مکملهای معدنی ممکن است تا حدودی مؤثر واقع شود. کلسیم، منیزیم، سلنیوم، ویتامین D، ویتامین E، ویتامین B12 تا حدودی بر کنترل علائم اماس تأثیر دارند.
توجه
قبل از مصرف مکملهای روغن ماهی، منیزیم یا کلسیم با پزشک مشورت کنید زیرا این مواد میتوانند با بعضی داروها تداخل نمایند.
هومیوپاتی
هیچ نوع پژوهش علمی در زمینه درمان اماس با استفاده از هومیوپاتی انجام نشده است ولی تعدادی از گزارشهای موردی نشان دادهاند که هومیوپاتی میتواند نشانههای بیماری اماس یا حتی بیماری زمینهای را بهبود ببخشد. ممکن است فسفر در بیماران مبتلا به اماس به ویژه به منظور درمان تاری دید یا سرگیجه، به عنوان یکی از درمانهای هومیوپاتی مؤثر واقع شود. از سیلیکا و ناتروم موریاتیکوم نیز برای کنترل بعضی از نشانههای اماس استفاده شده است.
نوکس ومیکا یا ایگناتیا ممکن است برای درمان اسپاسمهای دردناک به ویژه در ساقها مؤثر واقع شود.
احتیاط
خوردن قهوه موجب تداخل با درمان هومیوپاتیک با ایگناتیا میشود.
بهداشت محیط
* به طور کلی میزان شیوع بیماری اماس با دور شدن از خط استوا افزایش مییابد (البته موارد استثنا نیز وجود دارد). اماس در اسکیموهای آلاسکا در مقایسه با سفیدپوستانی که در عرض جغرافیایی مشابه زندگی میکنند نادر است و در بومیهای آفریقای جنوبی نسبت به مردم آفریقای جنوبی نژاد اروپایی ساکن در همین ناحیه جغرافیایی به طور قابل توجهی کمتر دیده میشود. بیماری اماس در نژاد سامی، ترکمن، سرخپوست، کانادایی، آفریقایی و بومیان نیوزیلند کمتر بروز میکند و نواحی شمالی ایالات متحده اروپای شمالی و مرکزی از مناطق پرخطر ایجاد بیماری محسوب میشوند.
توزیع جغرافیایی بیماری اماس، تصادفی نیست. وقتی افراد، از منطقه کمخطر اماس به ناحیه پرخطر آن میروند، به طور خودکار خطر بروز بیماری مزبور، در آنها افزایش مییابد. احتمالا عاملی در محیط زیست، همراه با زمینه استعداد ژنتیکی موجب بروز بیماری اماس میشود. عوامل محرک محیطی احتمالی اماس زیاد و شامل عفونتهای ویروسی، سیگار کشیدن، آسیبها، فقدان استفاده از نور آفتاب، فلزات سنگین، حشرهکشها و علفکشها داروهای بیحسی، استرس فیزیولوژیک، حلالهای آلی و شیرینکنندههای مصنوعی هستند. به نظر میرسد خطر مرگ در افراد مبتلا به ام اس، در صورت تماس آنها با نور آفتاب کاهش مییابد که احتمال دارد این موضوع ناشی از افزایش تولید ویتامین D باشد.
درمان با استفاده از کار بر روی بدن و حرکت درمانی
* از کایروپراکتیک برای تصحیح انحنای مهرهها به ویژه در ناحیه گردن و پیشگیری از استرسهای مکانیکی نخاع در اماس استفاده میشود.
* ماساژدرمانی در مطالعات کوچک به عمل آمده، برای درمان اماس مفید دانسته شده است.
* استفاده درمانی از فنون رزمی مانند تای چی (tai chi)، به شکل بهکارگیری حرکات آرام آن میتواند به کنترل نشانههای اماس کمک کند.
درمانهای روان-تنی
* شناخت درمانی رفتاری در درمان اماس امیدوارکننده است. استرس، اماس را تشدید میکند. آرامسازی یا مراقبه (مدیتیشن) ممکن است بر بهبود اماس مؤثر واقع شود.
پیشآگهی بیماری اماس چگونه است؟
پیشآگهی (آینده موردانتظار برای سیر) بیماری اماس برحسب فرم بیماری، سن و جنسیت بیمار، نشانههای اولیه بیماری و میزان معلولیت بیمار متفاوت است.
اکثر افراد مبتلا به اماس دچار معلولیت عصبی پیشرونده میشوند. ۱۵ سال پس از شروع بیماری، تنها ۲۰% بیماران دچار محدودیت عملکردی نمیشوند؛ بین یک سوم تا یک دوم بیماران به سمت نوع پیشرونده ثانیه میروند و به کمک فرد دیگر نیاز پیدا میکنند. ۲۵ سال بعد از شروع بیماری، حدود ۸۰٪ بیماران به این سطح از معلولیت میرسند. در جنس مذکر و در نوع عودکننده/ فروکشکننده و در موارد وجود التهاب عصب بینایی یا نشانههای حسی از ابتدای بیماری و همچنین در مواردی که سالهای اول بیماری با حملات کمتری همراه هستند و به ویژه هنگامی که بیماری در سنین پایینتر شروع میشود، سیر بیماری بهتر است.
بعضی از افراد، به اماس نوع خوشخیم مبتلا میشوند و در آنها، هرگز معلولیت عصبی روی نمیدهد. احتمال ایجاد این نوع اماس کمتر از ۲۰٪ است.
در مواردی که ۱۵ سال پس از شروع اماس خوشخیم هنوز هم معاینات عصبی، طبیعی است احتمالا ویژگی خوشخیمی ادامه مییابد.
مرگ، به طور مستقیم، به ندرت در اثر عوارض اماس روی میدهد اگرچه احتمال زنده ماندن افراد مبتلا به این بیماری برای مدت ۲۵ سال، ۸۵٪ تخمین زده شده است. به ندرت ممکن است مرگ در طول حمله حاد اماس مرگ روی دهد. موارد مرگ ناشی از عوارض اماس (مانند ذاتالریه در بیماران معلول) شایعترند. همچنین مرگ ممکن است در اثر خودکشی اتفاق بیفتد.
* آیا روشهای جدیدی برای درمان بیماری اماس وجود دارد؟
بله. یکی از روشهای درمانی در دست تحقیق، استفاده از ترکیبی از داروهای مورد استفاده در اماس است.
به عنوان مثال امروزه ترکیبی از میتوگزانترون و گلاتیرامر استات در حال پژوهش است و داروهای آلمتوزوماب، داکلیزوماب، اینوزین، BG00012 و تری فلونومید، مورد استفاده قرار گرفتهاند. داروهای دیگری مانند لاکینیمود، فینگولیمود و نورو واکس در دست کار آزمایی بالینی قرار دارند.
استفاده از تزریق سلولهای مغزاستخوان بر پایه میلین نیز در دست تحقیق است.
* کدام گروه از بستگان فرد مبتلا به اماس میتوانند این بیماری را به ارث ببرند؟
* احتمال ابتلای بستگان درجه اول، دوم و سوم فرد مبتلا به اماس به این بیماری بیشتر است. پژوهشگران معتقدند که ممکن است اماس از والدین به کودکانشان به ارث برسد. احتمال ایجاد اماس در خواهر یا برادر فرد مبتلا به این بیماری، ۲ تا ۵ درصد افزایش مییابد.
* آیا بیماری اماس مسری است؟
خیر