بیوگرافی الکساندر فلمینگ ، کاشف پنی سیلین
الکساندر فلمینگ در سال ۱۹۲۹ نخستین گزارش خود را در مورد خواص ضد باکتریایی پنی سیلین منتشر کرد. در سال ۱۹۳۹ به طور غیر مستقیم برای هووارد (هاوئرد) و ارنست چین پنی سیلین فراهم کرد. در سال ۱۹۴۴ به لقب سر الکساندر فلمینگ مفتخر شد. در سال ۱۹۴۵ جایزه نوبل پزشکی به طور مشترک با فلوری و چین به او اعطا شد. در سال ۱۹۵۵ در اثر حمله قلبی در لندن در گذشت.
الکساندر فلمینگ تا پیش از کشف تصادفی یک کپک در آزمایشگاهش در سپتامبر ۱۹۲۸ زندگی کاملاً معمولی داشته است. حتی یک دهه پس از این که پی برد میتواند میلیونها حیات را نجات دهد، زندگی او تغییر اندکی کرد. برای اینکه پنیسیلین بخصوص به مقادیر مفیدی از این قارچ تولید شود تا سال ۱۹۴۰ طول کشید. هرچند در واقع تیمی از افراد دیگر در کنار هم بودند که پیشرفت اخیر را تسهیل کرد. ولی این فلمینگ بود که به عنوان یک قهرمان توانا، از احترام برخوردار شد.
فلمینگ پسر کشاورزی اسکاتلندی و از یک خانواده پایین برخاسته بود که زندگی کاری خود را در ۱۶ سالگی به عنوان کارمند کشتی در لندن، انگلستان آغاز کرد. پس از ارث بردن مبلغ اندکی پول و با تشویقهای پیگیر و مناسب برادرش که پزشک بود، تصمیم گرفت به تحصیل در پزشکی بپردازد. در سال ۱۹۰۲ به مدرسه پزشکی بیمارستان سنت ماری لندن پیوست. این مدرسه جایی بود که او در بقیه دوران زندگی کاریش جز زمان بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ که از مهارتهای پزشکی خود در جنگ به خوبی استفاده کرد، در آنجا ماند.
علاقه به باکتری شناسی
فلمینگ به طور فزایندهای به باکتریشناسی علاقمند شد. در واقع، این تجربیات زمان جنگاش بود که تشخیص داد نیاز به ساخت دارویی غیر سمی است که از کشته شدن میلیونها نفر به جهت وجود باکتریهایی که زخمها را آلوده میکند، جلوگیری شود. بنابراین، پس از این که مجدداً به بیمارستان سن ماری پیوست به تحقیق در مورد عامل از بین برنده طبیعی باکتریها پرداخت و در ابتدا بر آنچه که به باور او منابع آلودگی خود بدن از جمله اشک، بزاق و مخاط بینی بودند تمرکز کرد. در سال ۱۹۲۲ نخستین موفقیت خود را با تولید لیزوزیم کسب کرد: آنزیمی که بدن تولید میکند. این آنزیم به طور طبیعی باکتریهای خاصی را از بین میبرد ولی فلمینگ نتوانست آن را در مقادیری با غلظت کافی برای مصارف دارویی تولید کند.
یک ذره شانس
هرچند حتی دانشمندان گاهی نیازمند زمانی برای استراحتاند، ولی این تحقیق ادامه یافت و جای تعجب است که وقفهای دو هفتهای بود که سرانجام به کشف متحول کننده جهانی فلمینگ انجامید. اما، این باکتری شناسی پیش از ترک خانه برای سپری کردن تعطیلات در سال ۱۹۲۸ برخی از ظروف را که حاوی باکتری استافیلوکوکوس بودند، مورد آزمایش قرار داده بود که به نخستین واقعه از رشته وقایع نسبتاً خوش یمن برای او تبدیل شد. او به طور تصادفی یکی از ظروف را پیش از این که روانه سفر شود نزدیک پنجرهٔ گشودهای و در معرض هوا قرار داده بود که با نوعی قارچ به نام Penicillium notatum آلوده شد. این شکل آلودگی به نوبه خود یک خوش اقبالی بود زیرا فقط به این علت اتفاق افتاد که آن قارچ در جای دیگری در بیمارستان مورد مطالعه قرار گرفته بود و برای آلوده کردن نمونه فلمینگ به طور کلی وجود داشت و تأثیر با دو هوای سرد در غیاب فلمینگ به این قارچ اجازه داد تا شروع به رشد کند. هر چند فلمینگ در وهله اول خوش شانسی آورد، این واقع که او باکتری شناس ماهری بود نیز به ماجرا یاری رساند. او پس از بازگشت از تعطیلات پی برد که یک کیک بر روی ظرف آلوده شده رشد کرده است و پیش از این که آن را فقط بشوید، به آزمایش بیشتر آن ترغیب شد. به تکهٔ روشنی در اطراف این آلودگی پی برد و به درستی نتیجه گرفت که چیزی در این قارچ وجود دارد که باکتری استافیلوکوکوس را از بین برده است. در تحقیقات بعدی پی برد که این قارچ از یکی از نابود کنندگان بسیاری از اشکال باکتریهاست، ولی مجدداً این موضوع به مقادیر کافی برای استفاده بیشتر به آینده موکول شد.
تولید پنی سیلین
به این ترتیب، این اتفاق در حکم انگیزهای برای محرکی که بیش از یک دهه بعد در هنگام جنگ جهانی دوم به میراث ماند و تیم جدیدی از دانشمندان پیش از این که جستجو برای یافتن یک آنتی بیوتیک غیر سمی دوباره رونق گیرد و پنی سیلین، همانگونه که فلمینگ یافته خود را نامگذاری کرده بود، مجدداً دیده شود. این مرد اسکاتلندی تیمی را که توسط هووارد والتر فلوری هدایت میشد و شامل شیمیدانی به نام ارنست بوریس چین میشد که نمونهای از کپک خود را تکمیل کرد. تا سال ۱۹۴۰ این تیم توانایی پنی سیلین را در مبارزه با آلودگیها نزد پستانداران اثبات کرده بودند و به سرعت پس از آن پیشرفتهای لازم برای تولید آن در مقیاس صنعتی صورت گرفت. به اهمیت فلوری و چین در این داستان دست کم زمانی اعتراف شد که همراه فلمینگ به آنها نیز به طور مشترک جایزه نوبل در زمینه فیزیولوژی در سال ۱۹۴۵ اعطا شد.
دستاوردهای دیگر
انواع طبیعی و نیمه مصنوعی پنی سیلین به تولید انبوه رسیده و زندگی میلیونها نفر را در هنگام جنگ نجات داد و حتی بیشتر پس از آن برای مبارزه با تمامی بیماریهای ناشی از باکتریها به کار گرفته شد. هرچند، تیمی از دانشمندان بعدی احتمالا کار بسیاری به منظور کاربردی کردن پنیسیلین انجام دادند. فلمیک را مردم نیازمند قهرمان، به عنوان یک منجی تلقی کردند و در سال ۱۹۴۴ به لقب سر ملقب شد. فلمینگ خودش در مورد نقشش می گوید: «تنها مزیت من این است من از انجام مشاهدات غفلت نکردهام و این موضوع را به عنوان یک باکتری شناس پی گرفتم.»
کشف پنیسیلین به همان اندازه که به بخت و اقبال مربوط بود، در نتیجه مطالعه علمی نیز بود.