لکوسیتوز یا نوتروفیلی به چه معنی است و چطور بررسی میشود؟
عوامل تعیین کننده تعداد نوترونهای محیطی
بخش عمده پیشسازهای گرانولوسیتها در مغز استخوان قرار دارند و در آنجا ظرف 6 تا 10 روز بالغ میشوند. پیشسازهای مغز استخوان 20% و حوضچه ذخیرهای 75% از کل گرانولوسیتهای بدن است. بنابراین نوتروفیلهای محیطی فقط 5% توده کلی گرانولوسیتها را تشکیل میدهند. به علاوه نوتروفیلها بین بافتهای محیطی و مغز استخوان گردش میکنند. بیش از 50% نوتروفیلهای موجود در گردش خون به آندوتلیوم عروق میچسبند. این خاصیت، حاشیهنشینی نام دارد. نیمه عمر نوتروفیل در گردش خون کوتاه است و معمولاً 6 تا 10 ساعت است؛ نوتروفیل ممکن است پس از حاشیهنشینی به بافتها مهاجرت کند و درون بافتها یک تا 4 روز دیگر دوام بیاورد. بنابراین شمارش نوتروفیلهای محیطی معرف نمونهای شامل کمتر از 5% ذخیره کلی گرانولوسیتها است و این شمارش در طول دورهای کمتر از 5% طول عمر کلی نوتروفیل انجام میشود. بنابراین شمار گویچههای سفید محیطی ضعیفی از کنیتیک گرانولوسیتها است. ناهنجاریهای تعداد نوتروفیلها ممکن است به سرعت پدید آیند و مربوط به تغییر میزان گرانولوسیتها در مغز استخوان یا جابجایی بین فضاهای مختلف سلولی باشند. افزایش شمار گویچههای سفید محیطی ممکن است ناشی از افزایش تولید مغز استخوان یا به حرکت آمدن نوتروفیلهای حاشیهنشین و یا آزاد شدن آنها از ذخیره مغز استخوان باشد. به همین ترتیب شمار پائین گرانولوسیتها ممکن است علت کاهش تولید در مغز استخوان، افزایش حاشیهنشینی و / یا احتباس در طحال یا افزایش تخریب سلولهای محیطی ایجاد شود.
شمار کلی total count گویچههای سفید محیطی معرف مجموع تعداد گرانولوسیتها ولنفوسیتها است. بنابراین اهمیت افزایش یا کاهش شمار لکوسیتها به ماهیت سلولهای افزایش یا کاهش بستگی دارد. لکوسیتوز اصطلاحی غیر اختصاصی است که ممکن است به افزایش لنفوسیتها (لنفوسیتوز) یا نوتروفیلها (گرانولوسیتوز) دلالت داشته باشد. در موارد نادر افزایش لکوسیتها ممکن است مربوط به افزایش منوسیتها یا ائوزینوفیلها باشد. لکوسیتوزِ ناشی از افزایش شمار نوتروفیلها را لکوسیتوز نوتروفیلی یا نوتروفیلی میگویند. افزایش شدید شمار گویچههای سفید خون به سطوح بیش از 50.000 در میکرولیتر همراه با آزادسازی زودرس پیشسازهای اولیه میلوئید، واکنش لکموئید (leukemoid reaction) نامیده میشود؛ این واکنش ممکن است همراه با واکنشهای التهابی مزمن و عفونتهای مزمن دیده شود، اما در صورت مشاهده آن باید تشخیص بیماری میلوپرولیفراتیو و بخصوص لوسمی میلوژن مزمن مدنظر قرار گیرد. بررسی گسترش خون محیطی ممکن است تغییرات مشخصی را نشان دهد که نشانههایی از اختلال زمینهای ارائه میکنند. نمای لکواریتروبلاستیک در گسترش خون محیطی شامل حضور گرانولوسیتهای نابالغ، اریتروسیتهای قطره اشکی، اریتروسیتهای هستهدار و افزایش پلاکتها است. این تغییرات مربوط به ارتشاح بافت فیبرو، گرانولومها یا نئوپلاسم مغز استخوان (میلوفتیزی meylophthisis) است. همچون لکوسیتوز، لکوپنی نیز می تواند ناشی از لنفوپنی یا نوتروپنی باشد. نوتروپنی طبق تعریف به مواردی اطلاق میشود که شمار مطلق نوتروفیلها کمتر از 1500 در میکرولیتر است.
ارزیابی لکوسیتوز (نوتروفیلی)
لکوسیتوز معمولاً ثانویه به فرایندهای دیگری ایجاد میشود و به ندرت نشانگر یک اختلال خونی اولیه است. در موارد افزایش پایدار شمار نوتروفیلها، بهخصوص در مواردی که همراه با افزایش هماتوکریت/ یا تعداد پلاکتها است، باید ارزیابی لازم به منظور رد یا تأیید اختلال میلوپرولیفراتیو اولیه انجام شود. سنجش فسفاتاز قلیایی لکوسیت در رد لوسمی میلوژن مزمن مفید است. زیرا معمولاً در این بیماری پایین است و در اختلالهای میلوپرولیفراتیو دیگر و در واکنشهای لوکموئید طبیعی یا بالا است.
نوتروفیلی ناشی از عفونت حاد، استرس یا بلافاصله پس از تجویز استروئید عمدتاً بازتاب کاهش حاشیهنشینی و معمولاً موقت است. نوتروفیلی پایدار معمولاً بازتاب تحریک مزمن مغز استخوان است. با این همه، آسپیراسیون و بیوپسی مغز استخوان به ندرت ضرورت مییابند. استثنای این قضیه در بیمارانی است که تغییرات لکواریتروبلاستیک نشان میدهند و باید با بررسی مغز استخوان و از جمله کشت مغز استخوان، وجود سل مزمن یا عفونت قارچی، ارتشاح تومور در مغز استخوان یا فیبروز مغز استخوان در آنها ارزیابی شود. همچنین باید برای بررسی وجود اختلال میلوپرولیفراتیو مطالعات سیتوژنتیک نیز انجام شود.
تشخیص افتراقی نوتروفیلی |
بیماری خونی اولیه اختلالات مادرزادی اختلالات میلوپرولیفراتیو |
ثانویه به سایر فرایندهای مرضی عفونت حاد مزمن استرس حاد داروها استروئیدها لیتیوم تحریک سیتوکین (مانند G-CSF) التهاب مزمن بدخیمی میلوفتیزی تحریک مفرط مغزاستخوان همولیز مزمن، ترومبوسیتوپنی ایمنی مرحله بهبود پس از سرکوب مغزاستخوان پس از طحال برداری کشیدن سیگار |
G-CSF = عامل محرک کلونی گرانولوسیت |