بیوگرافی یوهان گرگور مندل و نقش او در پیشبرد دانش
در سال ۱۸۵۶ آزمایشهای یوهان گرگور مندل بر روی گیاه نخود آغاز شد. در سال ۱۸۶۵ نخستین توضیحهای خود را از یافتههایش انجام داد. در سال ۱۸۶۶ کتاب آزمایشهایی در خصوص دورگههای گیاهی منتشر کرد. در سال ۱۸۶۸ به عنوان راهب بزرگ صومعهاش برگزیده شد که در آنجا وظایفاش، او را از پیش بردن تحقیقاتش باز داشت.
کارهای این راهب اتریشی، یوهان گرگور مندل، کانون پیشرفتهای آتی علم زیستشناسی خواهد بود و شاخه جدیدی از علم را به نوبه خود تاسیس کرد. تلاشهای وی در طول دوران حیاتاش و به مدت سالها پس از آن به نحو پردامنهای نادیده انگاشته شد. فقط وقتی دیگران شروع به انجام کشفهای مشابهٔ در زمینه وراثت کردند و به جستجوی نتایج بررسیهای در این زمینه پرداختند، دریافتند که مندل دههها پیش از آنها به آنجا رسیده بوده است. و تنها ۱۲ سال یافتههای مندل که عملا نقطه آغاز علم جدید ژنتیک به شمار میآید به دوران کوتاه «حیات حرفهایاش» که در واقع آن را صرف تحقیق کرد تاثیر بسیار زیادی داشت. تا سال ۱۸۵۶ وقت وی صرف انجام وظایف مذهبی و یا آموزشی در صومعهاش و یا در تلاش به منظور بهبود بخشیدن به تحصیلات محدود ابتداییاش میشد تا به وی امکان گذراندن آزمون تدریس را بدهد. جای تعجب است که او هرگز در دستیابی به معلوماتی که تا اندازهای به عدم موفقیت وی از زیستشناسی مربوط میشد توفیق نیافت. از سال ۱۸۶۸ مقام راهب بزرگ صومعه خود را بر عهده گرفت که در روزگار جدید در جمهوری چک واقع بود و مجبور به ترک بخش عمدهای از تحقیقات علمیاش شد. یعنی فقط ۱۲ سال آزمایش فعال انجام داده است.
گیاه حساس نخود
حتی دوران کامیاریهای وی نیز زمانهای نامتعارف بود. آزمایشگاه یوهان گرگور مندل باغ صومعه و مواد مورد آزمایشاش گیاه حساس نخود بود. این راهب به آن چه سبب بروز خصوصیات مختلف در این گیاهان میشد، نظیر رنگ شکوفهها، رنگ بذر و ارتفاع مجذوب شده بود. وی تصمیم گرفت تا مطالعه نظاممندی را در خصوص زمانی که این مشخصهها در نسلها ظاهر میشوند، بر عهده گیرد. او درباره باروری گیاهان با مشخصههای مختلف بررسی و نتایج آن را ثبت کرد.
درک وراثت
فرض متداول در آن زمان این بود که وقتی دو جنبهٔ مختلف با هم ترکیب شوند، حد وسطی از این جنبهها ایجاد خواهد شد. بنابراین، مثلا، یک گیاه بلندقامت و گیاهی کوتاهقامت فرزندانی با ارتفاع متوسط ایجاد خواهند کرد. اما، نتایج آماری مندل در اثبات چیزی کاملا متفاوت را نشان داد. در میان یک رشته زادوولد نسلها، گیاهان به حالت حد وسط میانگینی دست نیافتند و در مقابل، جنبههای اصلی را (مثلا، بلندی یا کوتاهی قامت) به نسبت ۳ بر ۱ بر اساس صفت غالب به ارث بردند (در مثال مربوط به ارتفاع، صفت غالب بلندی قامت است). او این امر را با این فرض که هر والد دو حالت ممکن را برای هر نوع صفتی را، مثلا یک ژن بلندی قامت، حمل میکند (آنچنان که ما امروزه میشناسیم و یک ژن کوتاهی قامت برای ارتفاع و یا یک ژن تیره و یک ژن روشن برای رنگ بذر و یا ژن A و ژن B برای صفت X توضیح داد. اما، فقط یک ژن از هر والد میتوانست به نسل بعد انتقال یابد (امروزه به عنوان قانون جداییگزینی مندل شناخته شده است و چهار ترکیب ممکن را به وجود میآورد که عبارتند از: AA، AB، BA و BB. نسبت ۳ به ۱ به این علت به وجود میآید که هر جا ژن غالب وجود داشته باشد، ظاهر میشود. بنابراین، اگر A عامل غالب باشد، در سه حالت از چهار حالت ممکن، ظاهر خواهد شد. در حالی که صفت B فقط وقتی حاصل میشود که نتیجه BB به دست آمده باشد. وی ضمنا ملاحظه کرد در صورتی که تلاقی در تمام حالتهای ریاضیاتی ممکن به طور مستقل از یکدیگر به وقوع پیوسته باشد، جفت ژنهای مختلفی خصوصیات گیاه نخود را میسازند، نظیر دو ژنی که ارتفاع، رنگ بذر و مانند آنها را به وجود میآورند. این امر امروزه به عنوان قانون گزینش مستقل مندل تشریح شد و برایش مدل آماری ساده به منظور پیشگویی تنوع نسلها را به پشتوانه دلایل تجربی در حال پیشرفت فراهم آورد.
شناخت با تاخیر
یوهان گرگور مندل نخست در سال ۱۸۶۵ نتایج خود را تشریح کرد و آنها را در مقالهای با عنوان آزمایشهایی در مورد دورگههای گیاهی در سال ۱۸۶۶ منتشر کرد. وی از این که این نتایج به طور عمدهای در طول دوران زندگی اش نادیده انگاشته شد تلخکام شده بود و این فقط زمانی بود که سه دانشمند دیگر، هوگو د وریز، کارل اریش کورنس، و اریش چرماک فون سیسنگ به طور جداگانه به دلایل مشابهی در سال ۱۹۰۰ دست یافتند و کار مندل مجدداً یافته و آشکار شد. اهمیت توضیح اصول وراثت در میان تمامی اشکال حیات (گرچه با اصلاح در برخی زمینهها بهزودی باز شناخته شد و بعدها در پایهگذاری بحثهای داروین در انتخاب طبیعی نیز به کار گرفته شد. علمی که امروزه آن را ژنتیک میشناسند، به تدریج تکمیل و موقعیت مندل گرچه به عنوان پایهگذار بیخبر آن در تاریخ ثبت شد.
میراث مندل
اگرچه وی هیچگونه پاداشی به خاطر کارش در مورد وراثت در طول دوران حیاتاش به دست نیاورد، ولی توسط راهبان همقطار و همشهریانش بسیار مورد احترام قرار گرفت و محبوب همه بود. امروزه یوهان گرگور مندل را به عنوان پدر مطالعات ژنتیکی گرامی میدارند.
مندل، پدر علم ژنتیک، کمترین نمرهاش در درس زیستشناسی بوده است.