چرا هیچکس باور نکرد اسنپ اولین استارتاپ یونیکورن ایران است؟
شرکت ایرانسل روز سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه، طی مراسمی رسمی از پروژهها و دستاوردهای خود با حضور وزیر ارتباطات و اصحاب رسانه رونمایی کرد. اما یک خبر اعلام شده در خلال این مراسم از کل پروژههای این شرکت بیشتر سروصدا کرد.
اسنپ به عنوان یکی از همکاران ایرانسل اعلام کرد به ارزشی ۱.۷ میلیارد دلاری رسیده است و اولین استارتاپ یونیکورن (شرکتی با ارزش یک میلیارد دلار) در ایران است. البته، مدیرعامل اسنپ ارزش واقعی این شرکت را بین ۱.۴ تا ۱.۷ میلیارد دلار عنوان کرده است.
«شهرام شاهکار»، در مراسم ایرانسل که یکی از سرمایهگذاران اصلی اسنپ است، اعلام کرد که این تاکسی آنلاین با رکورد یک میلیون سفر موفق روزانه، هفتمین استارتآپ حوزه حملونقل آنلاین در دنیا است.
اما چگونه اسنپ به ارزشگذاری ۱.۷ میلیارد دلار رسیده است؟ سوالی که برای بسیاری از کاربران و فعالان حوزه کسبوکارها و استارتاپها نیز مطرح شده و تعجب آنها را در پی داشت.
مقایسه با همتایان
مدیرعامل اسنپ معیار ارزشگذاری این شرکت را مقایسه تعداد سفرهای این شرکت با همتایان خود در منطقه اعلام کرده است. در حقیقت، ارزشگذاری اسنپ براساس ارزش شرکتهای با الگوی اسنپ در جهان صورت گرفته است.
مثلا چون شرکت «کریم» در امارات روزی ۸۰۰ هزار سفر دارد و ارزش آن حدود ۱ میلیارد دلار است و شرکت «Ola» در هند با ۱.۸ میلیون سفر روزانه، ارزشی ۴ میلیارد دلاری دارد؛ پس با یک محاسبه ساده اسنپ هم باید ارزشی ۱.۷ میلیارد دلاری داشته باشد.
بسیاری از فعالان حوزه استارتاپ و بازار سرمایه در روزهای اخیر، طی یادداشتها یا اظهارنظرهایی در شبکههای اجتماعی این مدل ارزشگذاری را اشتباه دانستند و ارزش واقعی اسنپ را بسیار کمتر از ۱.۷ میلیارد دلار میدانند.
معمولا ارزشگذاری شرکتها براساس ارایه گزارشهای مالی شفاف و سوددهی مداوم در یک دوره مالی طولانیمدت است. در بازار بورس، ارزش یک شرکت فقط براساس میزان سوددهی آن تعیین میشود.
گزارشهای اسنپ نشان میدهد که دارد سربهسر فعالیت میکند و رقم سود قابل توجهی نه کسب کرده و نه به سرمایهگذاران خود به صورت شفاف ارایه میدهد. پس، اگر شرکتی سودی ندارد نمیتواند ارزشی بالای یک میلیارد دلار داشته باشد جز اینکه به گزارشهای مالی ارایه شده شک کرد و آنها را اعداد و ارقامی برای دور زدن اداره امور مالیاتی دانست.
به علاوه، کارشناسان حوزه کارآفرینی و استارتاپی میگویند به طور کلی مقایسه یک کسبوکار محلی در ایران با نمونههای مشابه خارجی و جهانی اشتباه و غیرممکن است.
چندی پیش اعلام شد دو استارتاپ ایران به نامهای «دیجیکالا» و «اسنپ» به مرز ۱ میلیارد دلاری رسیدهاند و با کمی جذب سرمایه و افزایش گستره بازار میتوانند اولین شرکتهای یونیکورنی ایران شوند.
سودای یونیکورن
اما واقعیت این است در ایران برای یونیکورن شدن باید علاوه بر بازارهای محلی، به بازارهای کشورهای همسایه هم دست یافت در حالی که هم دیجیکالا و هم اسنپ کاملا روی بازارهای داخلی تمرکز و فعالیت دارند.
یکی از متخصصان کارآفرینی و بازاریابی دیجیتال در سایت «ویرگول» مثال جالبی زده است. وی میگوید اگر قرار است مقایسه اسنپ با همتایان براساس تعداد سفر در روز را معیار ارزشگذاری قرار دهیم؛باید بگویم «سرعت نهایی پراید نصف سرعت نهایی بوگاتی است پس نصف بوگاتی میارزد.»
متاسفانه در فضای کنونی ایران؛ برخی از مفاهیم کسبوکاری مانند استارتاپ اشتباه جا افتاده و هم شرکتهای فناوری فقط به دنبال زدن استارتاپ هستند بدون اینکه اهداف مشخص، فناوری یا محصول مشخص ابداعی خودشان، حقوق و مزایا و سوددهی واقعی داشته باشند.
مدیران دولتی و وزارتخانهای هم به دنبال افزایش استارتاپهای ایرانی و رساندن چندین شرکت فناوری به دنیای یونیکورن هستند. بنابراین؛ در این میان سودای گرفتن وامهای میلیاردی به بهانه یونیکورن شدن یا جذب سرمایه با عوامفریبی و دستکاری اعداد و ارقام رواج یافته است.
شرکتهای فناوری که سودای یونیکورن شدن را دارند باید گزارشهای مالی شفاف با تایید یک حسابرس رسمی در بازار منتشر کنند و منابع آماری و معیارهای ارزشگذاریشان برای همه کاملا معقول و پذیرفته باشد.
سلام و تشکر از مطالب جالب شما ولی از دید راننده ها اسنپ به دلیل شرایط بد اقتصادی از راننده ها به نحو احسن سو استفاده می کند و برده داری نوین رو به راه انداخته است و اگر از راننده ها یک نظر سنجی کنید متوجه منظور من می شوید
درود بر شرفت…
در ضمن لازم دونستم عرض کنم که اسنپ که الان مدعی انجام 1میلیون سفر در روز است که هر روز به طور مداوم که یک میلیون سفر انجام نمیدهد… در چند ماه گذشته فقط چند روز به آمار یک میلیوت سفر در روز رسید مثل شب عید و …
دروغ و دغل از سر و روی همه شرکتهای ایرانی میباره
در هیچکدام از شرکتهای ایرانی شفافیت مالی وجود ندارد…
متاسفانه تحلیل اشتباهی هست این تحلیل. در متن ذکر شده که
“معمولا ارزشگذاری شرکتها براساس ارایه گزارشهای مالی شفاف و سوددهی مداوم در یک دوره مالی طولانیمدت است. در بازار بورس، ارزش یک شرکت فقط براساس میزان سوددهی آن تعیین میشود.”
شما اگه شرکت اسپاتیفای نگاه کنید می بینید که چندین سال کلی ضرر داده ولی ارزش اسپاتیفای طی همان سال هایی که ضرر داده چندین میلیارد دلار بوده. ارزش استارت اپ ها جور دیگه ای باید بررسی و ارزیابی شه و این تحلیل از بیخ و بن اشتباهه.
در جای دیگه ای گفتید
“گزارشهای اسنپ نشان میدهد که دارد سربهسر فعالیت میکند و رقم سود قابل توجهی نه کسب کرده و نه به سرمایهگذاران خود به صورت شفاف ارایه میدهد. پس، اگر شرکتی سودی ندارد نمیتواند ارزشی بالای یک میلیارد دلار داشته باشد جز اینکه به گزارشهای مالی ارایه شده شک کرد و آنها را اعداد و ارقامی برای دور زدن اداره امور مالیاتی دانست.”
اسنپ یک شرکت خصوصی هست و دلیلی نداره گزارش های مالی رو به بقیه نشون بده. شما فرض کنید در هر روز فقط 500 هزار سفر داشته باشه و در هر سفر سود اسنپ فقط 1000 تومن باشه. در این صورت سود روزانه اسنپ 500 میلیون در روز هست ( ماهی 15 میلیارد). کل افراد استخدامی اسنپ 2 هزار نفر هستن که اگه همه این افراد ماهی 4 میلیون تومن برای شرکت هزینه داشته باشن کل هزینه شرکت میشه 8 میلیارد + 5 میلیارد هم هزینه عملیاتی. با این حال باز هم توی سود هست.
دو مورد:
1- ارزش گذاری شرکت ها در بازار بورس فقط بر اساس سود دهی اونها نیست و عوامل متعددی در ارزش گذاری شرکتها نقش داره، به عنوان مثال شرکت هایی در بورس هستند که ضرر ده هستند ولی سهامشون با ارزش بالایی در حال معامله هست.
2- متاسفانه در ایران نظر حسابرس رسمی و مورد تایید سازمان بورس هیچ ارزشی نداره، مراجعه شود به سرنوشت نظر حسابرس در شرکت های کنتور سازی ایران و های وب، در این دو شرکت حسابرس رسمی و مورد تایید سازمان بورس دست در دست حساب سازان شرکت ها سر هزاران سهامدار رو کلاه گذاشتن…
سلام
عالی بود مرسی
میثاق جان من یک جاهایی با نظر شما موافقم و یک جاهایی به شدت مخالفم.
جاهایی که موافقم اینه که کاملا درست حدس زدید .. در گزارشات این چنینی که پایه علمی و تخصصی نداره و بیشتر جنبه مارکتینگ داره مسلما بزرگنمایی اتفاق میفته و ممکنه ادعاهای عجیبی هم توش دیده بشه.. اما سوال اینه که از واقعیت چقدر فاصله داره ..
جاهایی که خیلی مخالفم ارتباط سود و ارزش سازمانه که باید بگم اگر کسی هم در شبکههای اجتماعی یا هر جای دیگهای این حرف رو به شما زده باید بگم از این اشتباه تر تو دنیای شرکتهای هایتک چیزی نداریم.. شاید در دنیای سنتی این معنی میداشت اما در دنیای شرکتهای تکنولوژی محور این بی معنیه.. مثلا واتسپ بدون حتی مدل درآمدی به ارزش ۱۹ میلیارد دلار به فیسبوک فروخته شد.
مثل اینکه بگیم اپل سود یک بازه سه ماهش به اندازه کل سود تاریخ آمازونه .. پس اپل باید صدها برابر ارزش بیشتری داشته باشه.. در صورتی که ارزش این دو شرکت نزدیک به همه .. ( حتی با وجود چنین اختلاف عجیبی در سود )
بر اساس تجربه چند ساله در دنیای استارتاپ و مطالعاتی که داشتم به نظرم من چیزهایی که روی ارزشگذاری یک سازمان بزرگ تکنولوژی محور و غیر سنتی تاثیر داره اینهاست :
– پتانسیل رشد و بقا در آینده و به اصطلاح future proof بودن خدمت یا محصول سازمان ( که به رقبا و وضعیت بلوغ تکنولوژی، نوآورانه بودن محصولات، تحقیق و توسعه قوی و خیلی چیزها ربط داره)
همین عامل در اپل ضعیفه و باعث شده وابستگی زیاد اپل به یک محصول و آینده نگر نبودن این شرکت باعث بشه از شرکتهایی مثل آمازون و گوگل تو چند سال اخیر عقب بیفته و اون شرکتها با وجود سود بسیار کمتر .. ارزشگذاریشون رشد بیشتری داشته باشه تا جایی که آمازون با این سود کم داره رسما به ارزش اپل میرسه
– سهم بازار و حجم کلی پتانسیل بازار به معنای پتانسیل جذب سرمایه( مثلا اگر بگیم این شرکت ۹۹ درصد سهم بازار داره تو فروش تسمه تایم ژیان خیلی ارزشی نداره .. اما اگر بگیم این شرکت ۸۰ درصد سهم بازار حمل و نقل اینترنتی رو داره که چند صد میلیارد حجم داره و خود این بازار تازه ۱۰ درصد پتانسیلش رو رسیده و ابعادش باز هم رشد میکنه .. این به معنای اینه که این کسب و کار در حجم بازار کنونی رهبر بازاره و در عین حال بازار خیلی جای رشد داره )
– گردش مالی کنونی یا فرضی ( درصورتی که مدل کسب و کار هنوز پیاده سازی نشده باید تخمین زد که چقدر میتونه گردش ایجاد کنه در صورت پیاده سازی مدل )
– اموال غیر قابل لمس مثل نوآوری و پتنت یا هویت برند نوآورانه یا تعداد اعضای فعال خدمات
– نیروی انسانی
خواهش میکنم سود رو از معادلات ارزشگذاری استارتاپها حساب نکنید اصلا چون واقعا اشتباهه. ارزشگذاری اسنپ هم درست یا غلط مهم نیست .. مهم اینه که در حال حاضر موفق ترین استارتاپ ایرانه و شرکتهایی مثل دیجیکالا به هیچ عنوان نمیتونن به قدرت نفوذ سازمانی برسن که روزی تا ۱ میلیون نفر رو خدمت رسانی میکنه.. دیجیکالا نهایت قدرتش الان روزی ۲۰ ۳۰ هزار سفارشه که شاید شاید تا ۱۰۰ هزار نفر هم بتونه برسه .. و فرصت یونیکورن شدن رو داره از دست میده با این خدمات ایستا و غیر نوآورانش